eitaa logo
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
3.8هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
56 فایل
بلاها 😍اینجا اومدیم یادبگیرم بجای غُری بودن قِری باشیم تا ببینیم کل زندگی مثل همون دوران نامزدیه😍😍🕊. لینک کانالمون👇🏾👇🏾 https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
مشاهده در ایتا
دانلود
تقديم به متاهيلن : اگر دنیای همسرت آنقدرکوچک است که از گفتن دوستت دارم خجالت میکشد... تو دنیایت را آنقدر بزرگ کن که دنیای اوپراز«دوستت دارم»های تو شود.. اگردنیای همسرت آنقدر کوچک است که وقتی خشمگین میشود، زبان به ناسزا ودرشت گویی میگشاید... تو دنیایت راآنقدر بزرگ کن که، صبرو سکوتت رفیق لحظه های او باشد... اگر دنیای همسرت آنقدر کوچک است که، شبها وقتی به خانه برمیگرد، کوله باری از گله مندی و خستگیش سهم تو میشود... تودنیایت راآنقدر بزرگ کن که آرامش ولبخند سهم اوباشد... اگر دنیای همسرت آنقدر کوچک است که، باقضاوت های نابجا دلت رامیشکند... تودنیایت را آنقدر بزرگ کن که، گذشت وبخشش تو برایش، راهی به سوی سعادت باز کند زندگی راسخت نگیر، دوست داشتن آنقدرسخت نیست که، زیربارش شانه خالی کنی... اوکه نباشد، هیچ مرافعه و کشمکشی هم نیست.. اماخانه چنان خالی میشود و دلت چنان رنگ تنهایی میگیرد... دوست داشتن سخت نیست، اگر تعهد ومهربانی را یاد بگیریم... 🎀@delbrak1🎀
تهدیگ سالگرد ازدواج😐 از ایده های خانمای قری😅 🎀@delbrak1🎀
هفت نصیحت مولانا • گشاده دست باش، جاری باش، کمک کن (مثل رود) • باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید) • اگرکسی اشتباه کرد آن را بپوشان (مثل شب) وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ) • متواضع باش و غرور نداشته باش (مثل خاک) • بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا ) • اگرمی خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش(مثل آینه) ‌ ‌ 🎀@delbrak1🎀
🔺سم زدایی بدن با هویج 🔸هویج روده را تمیز و خون را پاک میکند. 🔸همچنین تعادل اسید قلیایی را در بدن حفظ میکند. 🔸هویج دارای مقادیر زیادی از ویتامین آ می باشد که به کبد کمک می کند تا سموم مختلف از بدن انسان خارج شود. هویج باعث می شود تا چربی در کبد کاهش پیدا کرده و مواد زائد از بدن خارج شود. 🎀@delbrak1🎀
باید احترام فرزندان در خانواده حفظ شود. فحاشی، دادوبیداد، توهین و تحقیر باعث تخریب بچه ها و شکل گیری شخصیت نامطلوب می شود که تا بزرگسالی همراهشان خواهد ماند. 🎀@delbrak1🎀
نوستالژی قدیمی همونجا که غم جا نداره😍🍃🍃🍃 🎀@delbrak1🎀
🌸🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 عاشقانه ای به سبک شهدا 👇👇
💚 عاشقـانه اے به سبـک شهــدا💚 میخواست بره مأموریت… گفت: “راستی زهرا…❤ احتمالاً گوشیم اونجا آنتن نمیده…!” داد زدم: “تو واقعاً‌ 15 روز میخوای بری و موبایلتم آنتن نمیده…؟!” گفت: “آره…اما خودم باهات تماس میگیرم… نگران نباش…❤” دلم شور میزد… گفتم: “انگار یه جای کار میلنگه امین…! جاااان زهرا…💕 بگو کجا میخوای بری…؟"‌ گفت: “اگه من الآن حرفی بزنم… خب نمیذاری برم که…❤ “ دلم ریخت… گفتم: “نکنه میخوای بری سوریه…؟!” گفت: “ناراحت نشیا…آره میرم سوریه…” بی‌هوش شدم… شاید بیش از نیم ساعت… امین با آب قند بالا سرم بود…❤ به هوش که اومدم… تا کلمه سوریه یادم اومد… دوباره حالم بد شد… گفتم:"امین…واااقعا،داری میر ی ی ی…؟❤ بدون رضایت من…؟💕” گفت: “زهرا… بیا و با رضایت از زیر قرآن ردم کن… حس التماس داشتم… گفتم: “امین تو میدونی که من چقدر بهت وابسته‌م…💕 تو میدونی که نفسم بنده به نفست…💕” گفت:"آره میدونم…❤” گفتم: “پس چرا واسه رفتن اصرار میکنی…؟” صداش آرومتر شده بود… . عاشقت هستم شدیدا دوستت دارم دلبری هایت بماند بعد فتح سوریه . “زهرا جان…❤ ما چطور ادعا کنیم مسلمون و شیعه‌ایم…؟ مگه ما ادعای شیعه‌ بودن نداریم…؟ شیعه که حد و مرز نمی‌شناسه… اگه ما نریم و اونا بیان اینجا… کی از مملکتمون دفاع می‌کنه…؟” دو شب قبل اینکه حرفی از سوریه بزنه… خوابی دیده بودم که… نگرانیمو نسبت به مأموریتش دو چندان کرده بود… خواب دیدم یه صدایی که چهره‌ ش یادم نیست… یه نامه‌ واسم آورد که توش دقیقاً نوشته شده بود: “جناب آقای امین کریمی… فرزند الیاس کریمی… به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب (س) منصوب شده است…” پایینشم امضا شده بود… (همسر شهید امین کریمی) 🎀@delbrak1🎀
🌸🍃🌸🌸🍃🍃 سلام عزیز . اینم طبیعت عالی استان لرستان شهر خرم آباد از همه دوستان دعوت میکنم بیاید که حال واحوالتون صد در صد عوض میشه 🎀@delbrak1🎀 🌸🍃🍃🌸🌸🌸🍃🍃🍃
دوراهی مرگبار: 🎀@delbrak1🎀
📌با پشیمانی از انتخاب همسر در بعد از ازدواج چه کنیم؟ 1⃣ گذشته و اشتباه بودن انتخابتان را فراموش کنید. بپذیرید که زندگی شما با همین شخصی است که انتخاب کرده اید. 2⃣ در مواجه با مشکلاتی که در زندگی تان پیش می آید، زود ناامید نشوید. 3⃣ هر اندازه که ایمان همسرتان ضعیف باشد، امید به اصلاح او وجود دارد. 4⃣ توجه کنید که تذکر دادن و نصیحت کردن درباره رفتارها و عقاید اشتباه همسر، تاثیر کوتاه مدت دارد. از آن بپرهیزید. 5⃣ به هیچ وجه، حرفی که نشان از پشیمانی شما از ازدواجتان باشد، بر زبان نیاورید و از هر رفتاری که این حالت را به همسرتان منتقل می کند، پرهیز کنید. 🎀@delbrak1🎀
👇👈 🔵سعی کنید را ...‼️ 🔻فرض کنید همسر شما کمی زود از کوره در میره و این ویژگی شخصیتی ایشون هست، 👈❌ با همچین فردی نباید تو شرایط بحث و دعوا دهن به دهن گذاشت ❌چون اینکار فقط و فقط باعث تشدید تنش میشه. 👈👌 و گفتن جمله 👈✅« !» ✅👉 میتونه بهترین یک زن یا مرد با سیاست باشه که در شرایط همسرشو می‌کنه. 👈 اما این نکته رو در نظر بگیرید که حتماً وقتی هر دوتون هست ✅در مورد اون موضوع با هم بزنید... •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• 🎀@delbrak1🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ℒℴνℯ♥️ من با تو زندگی رو جور دیگه ای میبینم یه جوره خیلی خاص . . . یه جوری که همه چیز برام وقتی معنا پیدا میکنه که ردی از تو رو داشته باشه صبح بخیر تنها دلیل زندگیم 😗❤️ ♥️ ────𝐥𝐨𝐯𝐞 ᥫ᭡ 𝐲𝐨𝐮──── 🎀@delbrak1🎀
When things don't go the way you wanted them to, just wait. There's always light after a stormy night. وقتی اوضاع اونجوری که می‌خواستی پیش نمی‌ره، فقط صبر کن. همیشه بعداز یه شب طوفانی نور تو راهه...🍃 🎀@delbrak1🎀
دوست داشتن . . . •°•°•°•°•°•°•°•°•💙•°•°•°•°•°•°•°• هر چقدر یه نفرو بیشتر دوست داشته باشی، بیشتر ازش ناراحت میشی، بیشتر حسودی میکنی، بیشتر روش حساس میشی، همش دلت براش تنگ میشه، همش بهش گیر میدی، یه روز ازت خبر نگیره سریع ناراحت میشی، دلیل همه اینا دوست داشتنه و، من همه این حسارو نسبت به تو دارم 🎀@delbrak1🎀
🌸🍃🍃🌸 🍃 اجابت حاجت مهم🍃 ✍ درهنگام درماندگی خالصانه سوره یس بخواند و به هر "مبین" که رسد حاجت بخواهد مداومت کند تا مراد ببیند⇨ 📚 ختوم واذکار۱۵۲/۱ 🎀@delbrak1🎀
❌مردانی که در خانه دائما در حال استفاده از گوشی موبایل هستند باید بدانند اینکار موجب👇 1⃣ دلسرد شدن همسر از ادامه زندگی 2⃣ دلخوری، سرخوردگی و احساس مفیدنبودن برای همسر به دلیل عدم توجه مرد به وی 3⃣ حتی در موارد منجر به افسردگی همسر 4⃣ از بین رفتن علاقه به همسر خود 5⃣ توجه به مسائل فرعی و دور شدن از اصل زندگی و... برای جلوگیری از این عمل اشتباه👇 ✅ سپری کردن زمان خود با همسر ✅ استفاده بجا از موبایل ✅ انجام فعالیت های دونفره در منزل ✅ صحبت کردن با همسر و... ✅ همسر شما از موبایل شما بیشتر نیاز به توجه دارد. ‼️ عدم توجه به همسر عواقب بدی به دنبال دارد. 🌹 بعد خواندن این پیام به همسرت نزدیک تر شو👍 🎀@delbrak1🎀
🎀سیاست های زنانه🎀👠 🏷در مقابل شوهر خود با حالت افسرده و اخمو حاضر نشوید❌ 🏷او را در موقع ورود به خانه با لبخند و شاد وخندان (و ترجیحا با بوسه) استقبال کنید و البته موفع رقتن هم با لبخند بدرقه اش کنید.از خوابتون بزنید و نگذارید مرد بدون صبحانه و بدرقه و لبخند و بوسه برود... کاری کنید مرد روحش بطرف شما و خانه پر بکشد ... 🏷 مرد را از خانه فراری نکنید. خانه باید مأمن ومسکن و ملجأ مرد باشد. یعنی محل احساس امنیت و آرامش و آسایش و پناه مرد...البته برنده باز هم شمایید اگرخانه اینطورباشد مرد فدایی شما می شود.... برخی دریغ از لبخند دارن شما نداشته باشید .. زنها که مظهر "قلب" هستند باید لطافت و محبت و عشق را به خانه و جامعه پمپاژ کنند اینطوری قلب مرد را تسخیر می کنند (البته برخی زن و مردها بجای این کار ساده دنبال تسخیر مرد یا زنی هستند که مال اونا 🎀@delbrak1🎀
🔵احترام به نظر شما 🔵اگر مثلا مادر نامزدتون خودشون رفتن با سلیقه خودشون چیزی رو برای شما خریدن که جزو خریدهای عقد بوده و میبایست شما هم می بودین مثلا سرویس طلا 👈حواستون باشه که همون اول، توی ذوقشون نزنین، ولی بعدش به نامزدتون با آرامش و مهربونی بگین که: " منم دوست داشتم می بودم... می دونی اخه این چیزا سلیقه ایه ، خب منم دوست داشتم توی خرید سرویس طلای خودم می بودم ...." 🔵چهرتون رو هم ناراحت کنین و یه جورایی برین توی خودتون .فایده این کار اینه که اولا ممکنه موقعیت فراهم بشه و بتونین سرویس طلا رو عوض کنین و اونی که دوست دارین رو بگیرین. ولی اگر نشد عیب نداره. حداقلش اینه که حرفتون رو زدین و دفعه های بعدی یادشون هست که بدون نظر شما براتون خرید نکنن 🔵یادتون باشه با دعوا این چیزا درست نمیشه، بهتره با آرامش و صبر حرفتون رو بزنین . چون اینجوری دیگه حق به جانب شماست ولی اگه دعوا کنین اصل حرف گم میشه و اون دعواهه بیشتر از حرفهاتون به چشم میاد و برچسب عصبی و .... هم ممکنه بخورین 🎀@delbrak1🎀
قدیم ترها رسم بود دختر که سیکل میگرفت شوهرش میدادن..... شروع داستانی زیبا 😍👇👇👇👇👇👇
🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 برخلاف صحبت بی بی،ظلم همیشه پایداره و کسی که ظلم میکنه عاقبتشم بخیرتره. بدبخت کسیه که زیر دست ظالم تاب میاره. اونروز تا شب با دستی که جلز ولز میکرد جلوشون خم و راست شدم. شب که شد کمر درد اومدسراغم!خزیدم زیر پتو بخوابم که گفتم خدایا کاش بمیرم به صبح نرسه که تحمل ندارم صبر کنم علی بیاد.نیمه هاي شب از فرط خستگی بیهوش شده بودم که حس کردم انگشتی لاي موهاي گیس شده ام لیز میخوره.به هواي اینکه علی اومده با خوشحالی و هیجان چشمامو به زور باز کردم.حقیقتی تلخ بود، چی داشتم می دیدم؟؟؟ علی نبود بلکه ارباب بزرگ بالا سرم نشسته بود. تحمل این رسواییو نداشتم . چه معنا داشت اصلاارباب بیاد جایی که میخوابم سرك بکشه؟ با محبت خیره شده بود بهم . وقتی فهمیده بود علی دلداده منه وبچه اش تو شکممه نسبت بهم سرد شده بود،حتی یوقتایی مثل خانم بزرگ اذیتم میکرد. ولی اونوقت شب بالا سرم چی میخواست؟چکار داشت؟چارقدم و کشیدم رو سرم گفتم ارباب... انگشتشو گذاشت رو بینی اش گفت هیس!هیچی نگو ! با تاسف ولی اهسته گفت میدونم کس و کارنداري که پشتت دربیاد، قبلا گفتم بهت، تو شهر خونه میگیرم برات تنها و بی دردسرزندگی کنی و از اینجا برونخواستی ... الانم باز تکرار میکنم جونتو بردار برو. تعصب اربابی اجازه نمیده تو کاراي زنونه دخالت کنم که رعیت بشنوه و بهم بخنده.حیطه کاریم تو کنترل کردن ابادیه.خانم بزرگ و خانجان نمیذارن روز خوش داشته باشی. یه خونه بیخبراز همه تو شهر دارم قبول کنی میبرمت همونجا. واي بر من، که ارباب بزرگ زده بود به سرش میخواست فراریم بده ... با دلشوره گفتم ارباب، علی هشت روز دیگه میاد. قول داده که برمیگرده، با اومدن علی سختیام تموم میشه 🎀@delbrak1🎀
🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 ولی ارباب گفت دخترك ساده خبر نداري علیو فراري دادن، هیچوقتم برنمیگرده.میخوام کمکت کنم فرار کنی مقاومت نکن. من با گنگی وارباب با ناراحتی همدیگه رو نگاه میکردیم . نمیدونم حرفش درست بود یا نه ولی ته دلم فروریخت. گفتم نه ارباب حتی اگه علیم برنگرده با ننگ ورسوایی فرار نمیکنم همینجا میمونم . با عصبانیت گفت چرا نمیفهمی؟میخوان بچه تو ازت بگیرن بعدم زنده زنده چالت کنن. داغ بچتو به دلت میذارن دخترك. من دوستت دارم بیا و کوتاه بیا فرار کن. دلم به فرارنبود. اونم با پدرعلی که معلوم بود چه توقعی ازم داره.اعتنایی به صحبتاش نکردم.وقتی دید حریف لجاجتم نمیشه نوچ نوچی کردو رفت... حق با ارباب بود روزگارم سخت میگذشت هرچند سخت میگذشت ولی امید داشتم علی برمیگرده . چون بدون هیچ چشم داشتی عاشقم شده بود حتی اصرار میکرد بهش اعتماد کنم و غرورش جلوم معنایی نداشت. دلم تنگ بود تا برگرده و بگه خورشید جانم، اونوقت بود که دلم قنج میرفت واسه لباي نازکش و اخماي همیشگیش... دیگه ناامید شده بودم با خودم میگفتم حتما همینه، علی تو دربارموقعیت بهتري پیدا کرده که من و قول و قرارش و بچه شو یادش رفته. بخاطر همینه که ولم کرده، ولی چطور دلمو راضی میکردم به برگشت علی وقتی از وعده اي که داده چند روز گذشته .باز میگفتم اخه علی با وعده وعید عقدم نکرد که الان بخواد ولم کنه. بیشتر از هرکسی منتظرش بودم.ده روز که هیچی پونزده روز گذشت تا بالاخره از گوشه کنار خبر میرسید علی داره برمیگرده 🎀@delbrak1🎀
🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 امید به برگشتنش نداشتم، چون دیر کرده بود. به هواي اینکه شایعه است دل خوش نشدم. یه روز سر جوب داشتم لباس میشستم که از پشت سرم سایه اي افتاد جلوم. ناخوداگاه دلم تکون خورد. تصور اومدن علی و بودنشوحس کردم.با شک ودو دلی سربرگردونم . درسته خودش بود...علیم ، مرد من، با خنده زیبایی داشت نگام میکرد.از ذوق زیادي فراموش کردم کجام. پاشدم خودموانداختم تو بغلش. دلتنگ تر از من فشارم داد.گفت تو چرا لباس میشوري خورشید جانم؟ نکنه من نبودم تورو به کار گرفتن و خودشون خانمی میکنن؟گفتم نه علی خان خودم بی حوصله بودم دلم نمیره کسی لباسمو بشوره خودم میشورم. حقیقت این بود اونروز جون سالم بدر بردم از شستن یه کوه لباس. با برگشتن علی خلاص شدم از اونهمه کار. دو سه روزي تو بغل هم وول خوردیم و رفع دلتنگی کردیم . اینقد غرق علی و عطر تنش و زمزمه هاي عاشقانه اش بودم که یادم رفت بپرسم ازش چرا بچه مونو وعده دادي به خانجان و مادرت...حالا که فکرشو میکنم دختراي زمونه ما چقد ساده بودن و دلخوش به چیزاي کوچیک.مخصوصا اینکه رعیت بزرگ بشی که از داشتن زبون واسه دفاع از خودت بی بهره اي و چشم انتظاري یکی ازت دفاع کنه. از همون اول وقتی خانجان اومد دم اتاق توقع داشتم علی دور از چشمم بغلش کنه، نوازشش کنه، اما علی بی اعتنایی کرد. همین بی توجهیا رو میکرد که دشمنم میشدن و آیینه دقم. علی که اومده بود خانجان موش شده بود و خانم بزرگ کینه توزي میکردچرا علی اول دست بوسی مادرش نرفته. باز برگشته بودم به اتاق مشترکمون با علی و از بلاهایی که سرم اومده بود نگفتم تا وقتش برسه. دست به سیاه و سفید نمیزدم. خستگی چند روز قبلو درمیاوردم. بازم سکینه سرو کله اش پیدا شده بود.بی بی خوشحال بود که کسی کاریم نداره.علی براي توضیح دیر کردنش گفت رفته بودم دربار براي حسابرسی 🎀@delbrak1🎀
-2112151807_1671386162.mp3
7.89M
شما فرستادین😍 شیری 😍 🎀@delbrak1🎀