eitaa logo
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
3.8هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
56 فایل
بلاها 😍اینجا اومدیم یادبگیرم بجای غُری بودن قِری باشیم تا ببینیم کل زندگی مثل همون دوران نامزدیه😍😍🕊. لینک کانالمون👇🏾👇🏾 https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼زوجی که باجمع کردن ماهواره درمان شدند چندی پیش زن و شوهری که فرزند دو ساله‌ای داشتند برای مشاوره مراجعه کردند. مشکل‌شان این بود که نسبت به یکدیگر سرد شده بودند. زندگی‌شان به‌شدت منجمد شده بود و اگر بچه‌ای در کار نبود، تا به حال جدا شده بوند پس از اخذ شرح حال ریشه بی‌میلی در این زوج مشخص شد برای آنها نه آزمایشی تجویز شد، نه دارو و پماد‌هایی که برای سرد مزاجی خانم‌ها مطرح می‌شود. تنها نسخه این بود: 📛«ماهواره‌تان را جمع کنید، از نگاه‌های تحریک‌آمیز دوری کنید و فیلم‌های نامناسب نبینید و در جشن‌های مختلط شرکت نکنید.» این نسخه به هیچ‌وجه برای آنها قابل هضم نبود ولی چون احساس می‌کردند زندگی‌شان درحال فروپاشی است چاره‌ای جز عمل به آن نداشتند. بعد از سه هفته نکته ای که هم زن و هم شوهر هر دو در کمال ناباوری به آن اشاره داشتند این بود که 8٠درصد از بی‌میلی‌هایشان برطرف شده و زندگی گرم‌تری دارند. 💥با ادامه درمان و برخی توصیه‌های آموزشی برای رفع نیازهای عاطفی و جنسی یکدیگر در جلسات بعدی این زوج بسیار خندان، صمیمی و علاقه‌مند به یکدیگر شده بودند معتقد بودند که چیزی به‌عنوان بی‌میلی جنسی بین‌شان وجود ندارد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⛱️@delbrak
🌹 سلام خوبید میخاستم یه ایده ای بدم وخودم هم تجربه اش کردم😊 مردها مثل زن ها نیستند خییلی باهم فرق دارن همین طور که بنده نامزد کردم تازه متوجه شدم که مرد و زن بسیار ازهرلحاظی باهم فرق دارن چه اخلاق وچه رفتار بلکه باید زن و مرد همدیگر رو درک وپذیرا باشن❤️🌹 وقتی با نامزدم سر یه موضوعی بحث کردیم من خیلی کِش میدادم قضیه رو ومردها ازاین کار بسیار متنفرن 😑 وقتی باهم دوست شدیم همسرم گفت که مردها وقتی با همسرشون دعوا یا بحث کنن باید یکم باخودشون فکر کنن چون شما خانم ها با حرفاتون بدتر اینکه خودتون باعث این مشکل شدید رو نمیتونید اروممون کنید باید بزارید باخودمون کناربیاییم تا مثل اول خوب باشیم باهم🙏😍❤️ خانوم های گلم حتما این نکته رو توجه کنید که خدمتتون عرض کردم🌹❤️🌺 ⛱️@delbrak
دلبری☺️ من برای هشدار زنگ خواب همسرم صدای ضبط شده خودم رو گذاشتم. با صدای خیلی آروم و یواش بخاطر اینکه نترسه، صدامو ضبط کردم. با این مضمون: « آقاییم! پاشو عزیزم. اقایی جوونم! پاشو گلم.» امروز صبح که بیدار شد، کلی ذوق کرد. برام پیام داد: سلام عزیزم صبحت بخیر خوبی؟ واااای صداتو ضبط کرده بودی صبح فک کردم کنارمی. غافلگیر شدم عزیزم. روحیه گرفتم. مرسی.😍 کل روزم تحویلم گرفت و قربونم رفت😍 ⛱️@delbrak
خانمی: تجربه و سیاست خانومانه👌 میخواستم تجربمو به خانومای کانال بگم که با یه کوچولو تایید میتونید کاری کنید که شوهرتون تو کارای خونه کمکتون کنه شوهرمن اصلا اهل کمک کردن تو خونه نیست ولی من با یه سری تکنیک مثل تایید و تعریف و تشکر تونستم کاری کنم که کم و بیش بهم کمک میکنه... مثلا امروز سر گوشیش بود من روبالشتی ها را شسته بودم میخواستم بالشت ها را بکنم داخلشون، یه کم سخت بود آخه غذام هم رو گاز بود نمیتونستم سر به حوصله بشینم سرشون، جلوی شوهرم گفتم ای بابا چرا این بالشته نمیره داخل.... (به قول دکتر_حبشی طرح نیاز کردم!) بعد شوهرم گفت بدش به من تا درستش کنم، منم دادم بهش و درستش کرد با هیجان گفتم: عه ه ه ه شد؟؟؟ گفت: کار نشد نداره منم گفتم: بله ولی با دستای شما کار نشد نداره...😉 بعد شوهرم گفت بقیشون بیار تا درست کنم!!!!😄 بعععععععله... با یه کوچولو تایید میتونید مردهایی مثل شوهر من که اهل کار کردن نیستن را به همکاری دعوت کنید😉 ⛱️@delbrak
این هوا❄️ جان می‌دهد او را "ببوسی!" بی هوا....💋 ⛱️@delbrak
عِطـــــرِ حُـــضورِ ٺُوسْٺ 😌 فَقَــــط دَر هــَواےِ مَــن❤️ مَنــےُ و 😇 در رَگِ مــَن نَبْـــض میزنـے💓 😍 ♥️ ⛱️@delbrak
سلام من با توسل هنوز ازدواج نکردم الان ۲۹ سالمه ولی تجربه های مختلفی تو این زمینه دارم...ازسن ۲۲سالگی شروع کردم به برداشتن ختم های مختلف...مرتب دعا می کردم وختم سوره های مختلف برمی داشتم ختم هایی که مجرب بود واکثرن جواب گرفته بودن...ولی کلی خواستگار میومد ومیرفت بدون نتیجه...تصمیم گرفتم به حضرت رقیه توسل کنم یک خواستگار برام اومد که همو پسندیدیم با اصرار از حضرت رقیه خواستم که به نتیجه برسه ...جریان اشنایی وخواستگاری خوب پیش رفت ولی بعد از دوماه همه چیز بهم خورد...این اولین بار بود که از ختم ودعا نتیجه می گرفتم واخرش اینجوری تمام شد...خیلی ناامید شده بودم ...واسم هیچ چیزی مهم نبود فکر کن ۶ سال تمام به درگاهش التماس کنی زاری کنی ازته دل ازش بخوای ولی نشه...دیگه نمازم رو درست نمیخوندم با خلوص نیت نبود فقط برای رفع تکلیف.‌صدای دعا میشنیدم از تلویزیون یا رادیو ...خاموشش می کردم امامزاده شهرمون دیگه نرفتم کلا ارتباطمو با هرچیزی که منو به حال وهوای گذشته میبرد قطع کردم..شده بودم یه ادم بی ایمان وبی اعتقاد....انگار اصلا من وجود نداشتم که خدا بخواد صدامو بشنوه،کسی رو که دوست داشتم بخاطر یه سوتفاهم ازدست دادم...یه اتفاق واسم افتاد که بماند باعث شد به خودم بمیام امیدمو بدست اوردم شدم ادم سابق ولی الان اگر دعایی میکنم ختمی میخونم احساس میکنم به خدا نزدیک تر شدم دیگه واسم مهم نیست ازدواج کنم یا نکنم واسم مهم نیست مشکلاتم ....من خدا رو پیدا کردم حاضر نیستم با هیچ چیزی عوضش کنم....حال وهوای الانم با چند سال پیش فرق کرده اون موقع واسه انگیزه های دنیوی به خدا نزدیک شدم ولی الان همین انگیزه های دنیوی تبدیل شده به انگیزه های روحی وروانی...الان به ارامشی رسیدم که دوست ندارم هیچ چیزی خرابش کنه حتی ازدواج.... دوست من اگر دعایی می کنی سعی کن خالصانه باشه وبرای رسیدن به معبود حقیقی ...اگر خدا رو پیدا کردیتو این دعا کردن ها ونیایش ها....ارامشی نصیبت میشه که با هیچ چیز دیگه ای عوضش نمی کنی.. ⛱️@delbrak
سلام دررابطه با آدمای سمی.. من الان خداروشکر بعد ۲۵سال زندگی مشترک از همه آدما اطرافم تقریبن راضیم ودل خودمو صاف کردم با همشون.چن قبلن تو اوایل ازدواج البته بعدازنامزدی ویماه بعداز عروسیمون که رفتم دوسال پیش مارشوهرم خلی عذاب کشیدم وهمشونو شناختم هم مادرشوهرمو هم شوهرم وهمم برادرشوهرهاوجاریهام.خاهرشوهرهام ومن باهم خوبیم خداروشکر .والن اونیکه باهاش زودبزود قهروآشتی داریم دخترمه.پاره ی تنم.سم نیس ولی دردداره.هرحرفی بزنم جبهه میگیره.شوخی کنم .میگ سنگین باش.حرف نزنم میگ افسرده.مادرامردم شادن توهم..برم خونش نیش میزنه.نرم خونش یجور.ماهی یبارسرمیزنم.دست خالی هم نمیرمم.دخترپاک ومهربونیه وساده.اما اعصابش ضعیفه.نمدونم چکاکنم.پسرم هم همینجور.هرروزدستوپاموماچ میکنه.ول سرغذا.مثلن آبگوشت بزارم.دادوهواروبددهنی میکنه.فحشم بده ،بزنمش اون محکمترمیزنتم.هنو۱۴سالشه😔.رفتارهاشون تانوجوونی خوببود.بزرگشدن مثله پدرشون باهام رفتارمیکنن.ملت ازدیگران مینالن من ازبچهام.شوهرمکه دارم بزورتحمل میکنم.اون بگیم غریبس بچهام ازخونمن وخونموکردن توشیشه.خلی بده ازبچت بنالی.من سعیموکردم خوب تربیتشن.اثرات بددهنیهاوبی احترامیهای باباشونه😔.دعام کنید .به چکنم افتادم.راه گریزیم نیس ۴۵سالمه ۲۵ساله زندگیه مشترک دارم.التماس دعاوصلوات ⛱️@delbrak
سلام و صد سلام می‌خوام یه حرفهایی رو بزنم ک درد و دل تمام خانمهاست خانمهای گل مادران گرامی گروه بابا اینقدر از مردا بد گفتین ک خدا شاهد من از شوهرم و بابام بدم اومده عزیزای من یعنی اون خانمی ک میگه شوهرم ال بلِ یعنی تو اون مدت ک شما باهاش زندگی کردین اصلا خوبی نکرده یا اخلاق خوب نداره خانمها توروخدا یه کم هم از خوبیه مردهاتون بگین بخدا همه ی مردا بد نیستند من مردی رو میشناسم که زنش زمینگیر شده الان چند ازش مراقبت می‌کنه یا مردی رو میشناسم ک خانمه پاهاش فلجه پرو ویلچر میشینه ازدواج کرده الان دوتا بچه داره مرد رو بگم همه چی تموم از لحاظ قیافه اخلاق مال و اموال خدا شاهد بابای خودم بااینکه هفتاد سالشه بدون مامانم جایی نمیره خیلی مرد خوبیه برا مامانم خیلی مراعات مامانمو می‌کنه درحالی ک مامانم خیلی اخلاقش تند و زننده است ولی بابام خیلی باهاش راه میاد خلاصه اگه یه کمی خوبی رو هم داشتن مردها بگین شوهرم همیشه میگه با خوبیه دیگران دیوار بساز خوشگل و اگه طرف بدی کرد یه دونه از اون دیوار آجر بکش بیرون متأسفانه یکی این همه خوبی می‌کنه تا یه بدی میبینیم ازش می‌زنیم کل دیوار رو خراب میکنیم😔😔😔 پس بیاین اینگونه نباشیم ❤️❤️❤️❤️ ⛱️@delbrak
من زندگیم رو از ته خط به سر خط رسوندم با این راهکار ها! هوهو! 😃 1⃣ وقتی می شه، کنید. بعد از چیزی که دلخورشدید روی کاغذ کوتاه بنویسید و بزنید روی در ورودی. قبل از ورود به خونه نامه رو می خونه و میاد تو، اخلاقش عوض می شه. 2⃣ گاهی متنهای عاشقانه که قدرتمندی ‌همسرتون رو برسونه، براش بفرستید. 3⃣ من که از زبونم جانم و عزیزم نمیفته همسرمم همش خانومی و‌ جانم صدام می زنه. ‌بیرونم هوامو بیشتر داره. 4⃣ وقتی از چیزی خوشحال می شین، همون لحظه خوشحالی تون رو بروز بدین. من وقتی شوهرم کرد واسه سالگرد ازدواج مون، همون وسط‌خیابون بوسیدمش! کلی ذوق کرد. ⛱️@delbrak
سلام عزیزان گروه انشالله که همه با پستی بلندی های زندگی حالشون خوب باشه منم وقتی13 سالم بود با یه پسری آشنا شدم اون منو دیده بود و شماره تلفن خونمون رو پیدا کرد با کلی تماس و اینا تونست دلم رو به دست بیاره اینم بگم من خیلی سر بزیر بودم اونم از این اخلاقم خوشش اومده بود من تا یک سال تماس هاش رو رد میکردم تا اینکه نظر مادرم رو پرسیدم مامانم هم گفت خانواده خوبین بعد باهاش وارد دوستی شدم و واقعا از ته دلم عاشقش بودم ولی خب اصلا همو نمیدیدیم یه شب پشت حیاطمون قرار گذاشتیم منم خجالتی کلی فوشش دادم اونم می‌گفت تو چرا اینجوری میکنی منم همش خجالت می‌کشیدم هالیم نبود چی میگفتم تا سوم دبیرستان با هم دوست بودیم ولی بعدش فامیل مون که پسر عمم بود اومد خواستگاریم با اون ازدواج کردم اولین بوسه رو هم تو نامزدی داشتم ولی از اینکه دوست پسرم دست دست کرد و منم بهش گفتم خواستگار دارم نیومد خواستگاریم خودم هم هنوز شک دارم اون منو دوست داشته باشه!!! ⛱️@delbrak
سلام وقتتون بخیر... 🥰 ما راستش شوهرم چند ماه قبل از اینکه ک بیان واسه خاستگاری شوهرم منو زیر نظر داشته ولی من اصلا خبر نداشتم... من سیزده سالم بود ک واسم اومدن خاستگاری شوهرم همش ب خانوادش میگف ک زود برین نکنه یه وقت عروسش کنن... 😂😂 ما قرار نداشتیم چون تو روستا زندگی میکردیم وقتی ما میرفتیم یا شوهرم با خانوادش میومدن خونمون ما میرفتیم تو یه اتاق دیگه با هم حرف میزدیم.. اولین بوسه شوهرمم تو اتاق بودیم حرف میزدیم ک یهوی بغلم کردو بوسم ک ابجیم از در اتاق رد شد مثل جت ازم جدا شد.. 😂😂 ما 9ماه نامزدیم بودیم 5سال عقد بودیم هرموقع خواستیم عروسی بگیریم یکی از اقوام فوت میکرد😔😔بلخره بعد از چهلم یکی از اقوام ک تموم شد یه مهمونی کوچیک گرفتیمو رفتیم خونمون... 1سالو سه ماهو اومدیم خونمون الانم یه پسر هشت ماهه داریم... دختر اردبهشتی🌹😍🖐 ⛱️@delbrak
حلما آقایی: سلام خدمت ماری جون و تمام اعضای محترم گروه به نظر من این درسته یک زن دستان توانایی داره ،زن بیان و لحن فوق العاده ای داره،زن بسیاااااار قوی و قدرتمنده،اصلا خود خدا گفته دلیل پیدایش دنیا از اول به برکت وجود حضرت زهرا بوده چرااااا؟؟؟چون یک زن می‌تونه کارهایی بکنه که هزااااااران مرد نمیتونن،یک زن می‌تونه به تنهایی زندگی جمع کنه ،همه دیدین میگن فلان خونه پدر ندارن ولی ای کاش مادرشون زنده بود چرااااا؟؟!چون مادر سر تسبیحه مادر که نباشه همه پخش میشن و بهم میریزن ،درسته مرد یا پدر وجودش خیلی برکات داره ولی مادره که ستون خونه است ،پس میفهمیم که یک زن و یک مادر خیییییلی قوی اند اگر که اراده کنند متاسفانه خیلی ها اراده ندارن و تو زندگی وا میدن،من منظورم زندگی با مرد عادی هست نه زندگی با مردهای مشکل دار که البته اونا هم به نظرم قلق خواست خودشونو دارن ،باید برای مشاوره بردن هزارتا کار براشون انجام بدی تا راضی بشن ،در کل میخوام بگم یک زن خیییییییییلی قوی تر از اونه که تو ذهن ها نمیشه گنجایشی براش گذاشت ،زنان سرزمین من بلند شید ،جامعه اگر زنش ،زن باشه جامعه رو به ترقی میره ،وگرنه جامعه رو به انزاله ،و مطمئن باشید میشه مرد رو میشه تغییر داد ولی بعضی ها قلق خواستی دارن قطعا تو این قضیه آدم نیاز به یک مشاوره داره ،من تجربه داشتم جواب هم گرفتم☺️عزیزان موفق باشید همگی . ⛱️@delbrak
میخوام از عاشق شدنم بگم وقتی آقایی جونم شب اول اومد خواستگاریم و واسه اولین بار دیدمش بدجور دل و دین و ایمونمو برد💘😁وقتی رفتیم تو اتاق صحبت کنیم هرچی تو ذهنم و ایده آلم بود رو خودش میگفت و منم محوش شده بودم😃فکر نکنید ترشیده بودما!فقط 23 سالم بود و آقایی هم دهمین خواستگارم😎اصلا انگار یادم رفته بود چی میخواستم بگم و فقط گوش میدادم و تایید میکردم.وقتی رفتن شب کلی فکر کردم و سوال به ذهنم اومد،ی قرار دیگه گذاشتیم که با هم حرف بزنیم،البته اینبار سوالامو به صورت تک کلمه ای تو کاغذ نوشتم که یادم نره😅آقایی اون شب گفت تقلب با خودت آوردیاااا اما وقتی دیدمش و باهاش صحبت کردم فهمیدم لایق عاشق شدن هست،خداروشکر 7 ساله ازدواج کردیم و با همه پستی و بلندی ها عاشق واقعی هستیم،شوهرم اهل ابراز محبت کلامی نیست اما میدونم قلبش مثل آیینه صافه و واسه من و پسرم همیشه بهترینها رو میخواد،به نظرم این بهترین حسیه که ی زن میتونه داشته باشه و واسه همه خانوما آرزوشو میکنم🤲من همچنان وقتی میبینمش ومیخنده دلم از شادی میلرزه 🎶شوهرم اصلا اهل فضای مجازی نیست،یادم باشه تو ی فرصت مناسب 😜 اینارو بهش بگم.آخ آخ،همینجوریش مغروره،وقتی بگم چه شود.بگم بهش بلکه اونم از حس اون شبش بگه و منو تو خوشی غرق کنه😂 برای عاقبت به خیری همه دعا کنیم.اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم ⛱️@delbrak
سلام به همه دوستان گل و سپاس بابت این کانال عالی دوستان، خواهش میکنم اگر کسی دراین زمینه میتونه راهنمایی کنه، واقعا دچار افسردگی و ناراحتی قلبی شدم. ۴۴ ساله هستم.اسمم بدشانس من اهل درس خواندن بودم و دانشگاه دولتی خوندم و شاغل هستم، دیر ازدواج کردم در ۲۹ سالگی و بعد از استخدام شدن و گرفتن مدرک کارشناسی ارشد همسرم را با توجه به اینکه شرایط ظاهری مناسبی داشت پذیرفتم،ایشون هم تحصیلکرده و کارمند اما غریبه😥متاسفانه ایشان تمام تلاشش برای بدست آوردن من مربوط به قبل ازدواج بود همینکه بله را گفتم سر سفره عقد ماهیت واقعی خانواده ایشان برملا شد.طلایی که برایم خریده بود نمی دادند و بعد از دقایقی که دادند یواشکی آن را برداشته بودند و به عنوان کادوی خودشان جار زدند و تقدیم کردند🤕😳همان لحظات اولیه بی توجهی همسرم به من شروع شد ایشان همان موقع بعداز عقد رفت و بعد از چند روز آمد و مرا به خانه پدرش برد و بی احترامی ها و کم محلی های مادرش را لمس کردم. ۴ماه دوره عقد دوران جنگ جهانی ما بود، مدام سرکوفت میزدن که "پسرمان را بزرگ کردیم و به ملت دادیم"😔🤕اکنون نیز همچنان این بدرفتاریها و توهین ها ادامه دارد. من عصبانی شدم و ناچار جواب دادم و مرا زبون دار معرفی کردند تاوقتی ساکت بودم تاخت و تاز میکردند وقتی جواب میدادم ساکت میشدند.بی احترامی به خودم و خانواده ام تا بینهایت بوددر هیچ مراسم غم و شادی ما نیامدند با اینکه خانواده من در تمام مراسم آنها شرکت میکردند.وقتی به شهر آنها میرویم مادر شوهرم همیشه به ما آویزان است، برای ما تصمیم میگیرد و هر جا برویم او هم می آید، جلو می نشیند و دستور میدهد و غر میزند و با بچه هایمان دعوا میکند.همسرم هم وقتی چشمش به آنها میخورد مطیع محض آنها، انگار نه من را میشناسد نه بچه ها را.در ضمن هرچه هم، بار من میکنند یا سکوت میکند یا همراهیشان میکند.از همون ابتدا زندگی بمن گیر میدادو ایراد میگرفت خیلی بد دهن هستند و بی فرهنگ ولی خود را از من بالاتر میدانند سایر جاری هام را که همگی اهل همان شهر هستند قلبا بیشتر از من و بچه هایم دوست دارند و تبعیض بین بچه ها آشکاراست.نه اهل نماز هستند نه مودب، فقط پول و مادیات و ظاهر سازی و حرف مردم برایشان مهم است. همسرم با اینکه در دلش هیچی نیست اما ظاهرا با سکوتش همکاری اش و عدم حمایت از من زمینه را برای ادامه بدرفتاری ها و دخالت هاشون مهیا میکنه.یه پسر ۱۴ ساله و دوتا بچه کوچکتر دارم که ازشون متنفر هستن حتی پدر را هم دوست ندارند بخاطر رفتارهای نسنجیده اش. ⛱️@delbrak
سلام ماری جون خوبی میشه بزاری کانال بگی هرکی میتونه امشب برای منه یه آیه الکرسی بخون مرسی عزیزم دوستان لطفا حتما بخونین از عضوهای خوب و فعالمون هستن😊🌹
سلام وقت تون بخیر میخاستم یه واقعیتی روبگم که ممنون میشم توکانال بزارید روی صحبتم باتموم دخترای مجردهست که اگه واقعا میخان توزندگی آینده شون آرامش داشته باشن وترس واهمه نداشته باشن هیچ وقت تن به دوستی های قبل ازدواج ندن چون این دوستی هامنجربه بی اعتمادی شدیدمیشه نسبت به هم دیگه درآینده وخیلی ها حتی بعضی دوستانی که تواین کانال بودن اعتراف کردن به این موضوع همه ی این حسایی پوچی که تو دوران دوستی هست حس های عمیقی که بعدازدواج بین طرفین قراره به وجود بیادروخدشه دارمیکنه *دخترای گل خواهش میکنم گول پسرا رونخوریدو وجودپاک تونو بازیچه شون نکنین وقتی شماقبل ازدواج دارین نیازاشونو تامین میکنین اونادیگه نیازی به ازدواج ندارن وبراتون بهونه میارن که فعلا شرایط ازدواج ندارن پس شماعاقل باشید وراه تقوارودرپیش بگیریدتاخداازتون راضی بشه ومطمعناخوشبخت تون میکنه😊💝 ⛱️@delbrak
با سلام خسته نباشید خدمت ماری خانم و اعضای گروه و ممنون از کانال خوبتون🌷 من اشاره نمیکنم به مشکل یه نفر یه نصیحت یا صحبت کلی میخوام بگم راجب دختر خانم هایی که زود ازدواج میکنن: شماهایی که زود ازدواج میکنید آخه شما چی از زندگی‌ مشترک بچه داری خانه داری درک طرف مقابل میدونید؟☹️ اینو من نمیگم تمام روانشناسا میگن که زود ازدواج کردن اشتباه و همینطور دیر ازدواج کردنم اشتباهه هر چیزی یه موقع داره الان گوجه سبز هست میخوریم لذت می‌بریم آیا همین گوجه سبز در زمستانم هست؟😐 نه چون هر چیزی یه موقع هست ازش لذت می‌بریم دقیقا ازدواجم همینطوره شما وقتی تو سن کم ازدواج میکنی افکارت رفتارت بچگانه و ملاک های ازدواج بچگانه ای داری مثل میگی عروس بشم لباس عروس بپوشم خوشگل بشم و..... اما وقتی به سن ۱۹یا ۲۰سالگی میرسی ملاک هات برای ازدواج فرق میکنه بخاطر همینه که زود ازدواج کردن پشیمانی به بار میاره☹️ خانما آنقدر دخترانتان وادار به ازدواج زود نکنید اونها رو تو سن ۱۳سالگی وادار نکنید بخدا ظلم😣 بزارید به سنی برسه خودش عقلش برسه بهش حق انتخاب بدید تا ازدواج موفق داشته باشه و از زندگیش راضی باشه 👌😘 هر چیزی به موقعش قشنگه نه دیر نه زود هر چیزی موقعی داره و اگه به موقع به وقتش براتون اتفاق بیوفته احساس خوشبختی و لذت میکنید👌 ⛱️@delbrak
سلام علیکم . من یک مردم چرا شما خانم ها یکه به قاضی میرین ؟ من تو فامیل خودمون خانمی بود با دو بچه بزرگ تقریبا دانشگاهی . شوهرم داشت که صبح می رفت سرکار و سرشب میومد خونه تو یک شرکتی کار می کرد . این مرد عمرشو برای زن و بچه هاش تو کار گذاشت . ولی یکبار فهمید که زنش با یک مرد دوست شده و رابطه داره . طلاق گرفت این خانم و رفت با اون آقا بچه هاشم برد . حالا این آقا کارش شده کریه و غصه خوردن با اینکه من این آقا رو از نزدیک می شناسم اهل هیچی نیست . خواهشن بقول قدیمی ها دیوار رو یک رویه کاگل نکنید . همیشه هم مردها مقصر نیستن . ‌‍‌‌⛱️@delbrak
سلام این پیامو بزارین خطاب ب اونایی که توبه واقعی کردن و خطاب به بعضی دوستانی که جواب های ناامید کننده تحویل این افراد میدن… ایه ی قران داریم وقتی توبه نصوح کنیدودیگه همون گناه تکرارنکنید خدامیبخشه چرا با بعضی حرفهاناامیدمیکنن که این بنده خدافکرکنه حالاکه بخشیده نمیشه چه فایده دوباره به سمت اون گناه بره یابه خودکشی فکرکنه،که بزرگترین گناه ونابخشودنیست وعذابش به اندازه ی سالهایی که بایدزندگی میکردولی حق زندگی روازخودش گرفته طول خواهدکشید لطفا عزیزانی که دردودل میکنن هیچ وقت جواب ناامیدکننده ندید تشویق کنید برای ترک معصیت،خداانقدربزرگ هست که ازتعریف ماخارجه ومانمیتونیم انگونه که لایق هست وصفش کنیم خواهرعزیزم بنده ی گناه کاری بودی که خطاکردی توبه کردی یقین بدون پاک شدی وبه زندگیت امیدوارانه ادامه بده مطمئن باش خدایه جایی نشون میده که توبه ی شماروپذیرفته وبه این باورخواهی رسید انشالله بحق ۱۴معصوم خداهمه مارو عاقبت بخیرکنه ⛱️@delbrak
سلام بر بانوهای دلبرک وققتون بخیر ،،،،😞😞😞😞😞 وای از دست شما خانمها ،،،،اگر خانمی خیانت کرده دنبال راهکار نمی‌گشت پیش ما دردو دل نمی‌کرد ک بخواد توبه کنه بخواد از اون فضا دور باشع بشما پناه آورده ،،،خانمهای عزیزی ک خودشون عاقل و بالغ میدونن کمی مراعات زبون تند و تیزتون بکنید ک اینقدر سرزنش میکنید اگر نمی‌خواست راهنمایی میزاشت کارش در خفا بمونه 🥴🥴 در ضمن شخصیت هر آدم شناسنامه ی اونه ،،،، زبون گوشتی به راهی میگرده لطفاً شما به راه خوبی سخن خوب بگردونش برا سلامتی امام زمان صلوات تو دلت البته 🥰منم دعاکنید اللهم صل علی محمد و آل و عجل فرجهم شریف ‌‍‌‌⛱️@delbrak
سلام روایت از پیامبر ( ص ) علیه وآله است . ایشان می فرمایند هر کس پیش شما دردلی کرد اورا ملامت نکنید . زیرا چه بسا به همان درد گرفتار آیید . ‌‍‌‌⛱️@delbrak
جایی دیگه از امیر المومنین علی علیه السلام می فرمایند. مالک . اگر در شب شخصی رو در حال گناه دیدی . فردا به آن شخص به چشم گناهکار نگاه نکن . شاید توبه کرده باشد و تو ندانی . یاد بگیریم زود قضاوت نکنیم 🍁‌‍‌‌ ⛱️@delbrak
سلام و شب بخیر خدمت ماری جون گلم و دوستای عزیزم،مطلبی که من میخاستم درموردش صحبت کنم مطلبی هستش که دوستای دیگه هم درموردش صحبت کردن ولی دوست داشتم من هم موردی و اضافه کنم :در زمان حضرت عیسی زن فاحشه ای را در حین فحشا می‌بینند و او را دست بسته نزد حضرت عیسی می آورند تا اورا سنگسار کنند،،از ایشان اجازه گرفتند تا با سنگ ایشان را قصاص کنند،حضرت عیسی فرمودند: کسی که مطمین هست تابحال هیچ گناهی مرتکب نشده اولین سنگ را بزند!!!!ببینید خانمهای که دوستای دیگه رو شماتت میکنید اینو بدونید هیچ کدوم از ما دوراز گناه نیستیم فقط شکل گناهامون متفاوته،پس بقیه رو سرزنش نکنید با زبون نرم هم میشه راه درست رو نشون داد،دوستایی که مرتکب گناه شدن ،عزیزای من همین که احساس گناه میکنید،یعنی قدم اول رو برای توبه برداشتید،پس به ملامتهای بقیه توجهی نکنید ،، زیبایی پشیمونی و توبه درحالی هستش که بین خودتون و خدا باشه،،اصلا نیازی نیست بیاید اینجا و به گناهتون اقرار کنید و راهنمایی بخاید،،خدا همیشه بخشندس ما بنده هاش آنقدر ناقصیم که بلد نیستیم درست راهنمایی کنیم چون بخشندگی رو بلد نیستیم واسه همین زود تند میشیم ولی خدا خیلی مهربونه مثل آدمها نیست،میبخشه و میگذره به شرطی که واقعا پشیمون بشید و دیگه سمت گناه نرید،خدا خودش فرموده 🌹بهترین شما کسی هستش که گناهی رو در خفا انجام داده اونرو جار نزنه و در خفا درخواست توبه کنه و با کسی در میون نزاره🌹گناه ما آدمها هر چقدر بزرگ باشه خدا از گناهای ما بزرگتره پس به رأفتش شک نکنید،دوستای عزیزم،هیچ وقت این دوستامونو ملامت نکنید،کسی از کار روزگار خبر ندارع ممکنه،روزی خدانکرده ما هم دچار بشیم ،،همیشه به بقیه حس مثبت بدیم تا این حال مثبت به زندگی خودمون هم برگرده ،،،بله قبول دارم خیانت کار ناپسندیه،اما کدوم از ما از گزند شیطان در امانیم!!؟؟؟؟پس تنها کار توکل به خدا و سپردن خودمون به خداست نه بنده خدا🌹🌹🌹🌹ببخشید طولانی شد دوستتون دارم ❤️‌‍‌‌ ⛱️@delbrak
😍 سرگذشت واقعی 😢 سلام :) میخواستم راجب زندگیم و تجربیاتم براتون بگم ... من 27 سالمه من توی یک خانواده سخت گیر بزرگ شدم که نه محبتی دیدم نه از زندگی چیزی فهمیدم ما توی تهران زندگی میکردیم من یه دختر درس خون و مودب بودم که به هیچ پسری علاقه ای نداشتم حدود 7 سال پیش بود که من عاشق یک پسر جنتلمن و خیلی آقا شدم هنوزم وقتی دارم تایپ میکنم داستانم رو قلبم میلرزه :) اون اسمش امیر حسین بود میشد پسر عموی پسر خالم که برای هم پسر خاله دختر خاله بودیم خانواده ها مون در ارتباط بودن و شناختی از هم داشتیم همیشه با هم صحبت میکردیم و توی بعضی موضوعات هم نظر بودیم و من خیلی خیلی ازش خوشم میومد اون 27 سالش بود و من 20 سالم بود من از ازدواج با پسر کم سن خوشم نمیومد الانم اینجوریم ما با هم چت میکردیم و در ارتباط بودیم بعضی شب ها ساعت ۱۲ یا ۱ شب بهم پیام میداد و راجب بعضی از موضوعات چت میکردیم و توی اون دوره من وابستش شده بودم خیلی و عاشقش شده بودم ... روزی که من میخواستم بهش حسم رو بگم خبر شدم که اون رفته خواستگاری یکی دیگه دنیا رو سرم خراب شد من شده بودم بازیچه دستش و منو انداخت دور ::::( بخاطر اینکه کسی نفهمه رفتم توی حموم و حدود ۳ ساعت گریه میکردم بعد از اینکه از حموم اومدم بیرون گفتن فردا نامردیه امیر حسینه اصلا دیگه کم نیاوردم اون چطور تونست با وجود من با یکی دیگه نامزد کنه اصلا مگه میشد من ناراحت نباشم داشتم دق میکردم من دوسش داشتم روز نامزدی رفتم آرایشگاه خوشکل شده بودم خیلی یه لباس دلبرانه پوشیدم و خیلی ریلکس رفتار میکردم ولی چشمام پر میشد هر لحضه احساس پوچی بهم دست میداد انگار کامل نیستم و بدون اون ناقصم نامزدی توی تالار بود وقتی دیدمشون عروس 18 سالش بود و قدش کوتاه بود ولی مگه میشد چشمام خیره به امیر حسین نشه انقدر خوشکل شده بود توی اون کت و شلوار خیلی دوسش داشتم بخاطر همین به خودم دلداری میدادم تا جلوی اون چشمام پر نشه به خودم می گفتم چه با من چه بی من دوست دارم خوشبخت بشه ... ♡ .... دیگه نتونستم جلوی اشکام رو بگیرم و از تالار زدم بیرون سویچ ماشین بابام توی کیفم بود بخاطر همون زود رفتم تو ماشین بابام نشستم جالبه 10 دقیقه بعد اومد دنبالم من توی ماشین بابام نشسته بودم و گریه میکردم حواسم نبود در و قفل کنم اومد داخل کنارم نشست و بهم گفت چی شده حالت خوبه و ازم پرسید چرا گریه میکنی؟؟؟ با صدای که از شدت گریه کردنم گرفته بود گفتم من نابود شدم من تو رو دوست دارشتم تو چرا منو امید وار کردی چرا کاری کردی که من وابستت بشم تو بهم قول داده بودی در کمال نا باوریم میدونید بهم چی گفت امیر حسینی که با هاش یه عالمه رویا پردازی کرده بودم بهم گفت .. تو خودت این موضوع برای خودت بزرگ کردی تو فقد دختر خالمی هم قبلا و هم الان. خیلی تعجب کرده بودم خیلی عصبی بودم نه از دست امیر حسین از دست خودم که چقدر ساده بودم چقدر همه چیو برای خودم بزرگ کرده بودم :( با صورتی که کاملا مشخص بود قرمز شده و عصبی بودم بهش گفتم از ماشین برو بیرون تنهام بزار با صدای بلند تر گفتم بروووووووو من دقیقا 1 ماه کامل افسردگی گرفته بودم روانی شده بودم فکر میکردم زندگیم تموم شده .... بعد توی یکی از روز ها خبر بهمون رسید که امیر حسین تصادف کرده و تو کماس انگار جونم در اومده بود نمیتونستم نفس بکشم شاید دوسم نداشت ولی من اونو نمیتونم فراموش کنم و زودی آماده شدم و رفتم بیمارستان تنهایی دیدنش ... از پرسنل بیمارستان اتاق امیر حسینو پرسیدم رفتم به اتاقش به یه عالمه دستگاه وصل شده بود :( هیچ کسی توی اتاقش نبود نشستم توی صندلی کنارش و دستش گرفتم و گریه کردم باهاش حرف میزدم با وجود اینکه چشماش بسته بود:( خیال بافی های که با هاش میکردم دونه دونه بهش می گفتم .. حدود ۲ ساعت پیشش بودم و وقتی میخواستم بلند شم و برم بهش گفتم تو شاید منو دوست نداشته باشی ولی من تا آخر عمرم و همیشه دوست دارم حتا هنوزم وقتی اسمتو میشنوم دلم میلرزه و بغلش کردم و لبش رو بوسیدم چون توی واقعیت نمیتونستم این کارو کنم .. دیدم از چشمش اشک اومد :((( و بعد دستگاه صدا داد و نبضش دیگه نمی زد .. باورم نمی شد انگار فیلم هندی بود من با گریه و سرو صدا پشت در اتاقش بودم و میگفتم لطفا زنده بمون قول میدم دیگه نیام پیشت ترو خدا امیر حسین -- الانم که دارم مینویسم این حادثه تلخ رو اشکام بهم اجازه نمیده بغض گلومو گرفته از پنجره اتاق دیدم یه پارچه سفید روش کشیدن و من یه جیغ محکم کشیدم و بعد سیاهی و سیاهی 🎀 @delbrak1 🎀