eitaa logo
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
3.6هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
56 فایل
بلاها 😍اینجا اومدیم یادبگیرم بجای غُری بودن قِری باشیم تا ببینیم کل زندگی مثل همون دوران نامزدیه😍😍🕊. 🗣تجربیاتتون رو اینجا برامون بفرستین👇🏻👇🏻 @saraa137600 🗣 لینک کانالمون👇🏾👇🏾 https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🌸🍀🌼🌸🍀 🔻بندگیِ خالص🔻 هر چیزی خالصش خوبه. 👈 مثل گلاب... 👈 مثل عسل... 👈 حتّی، مثل آب... ✅️ آبی که توی یخچال میذاریم، بعد از یک مدّت، بوی طالبی و گوشت و ماست و... می‌گیره.. ❌این آب دیگه گوارا نیست.❌ ✔ آبی گواراست که طعمِ آب داشته باشه.. ✔ بوی آب داشته باشه.. ✔ رنگ آب داشته باشه.. ✔ خالص باشه😊 ✅️ هم همین طور.. عبادتی خوبه که باشه..❤️ لذا قرآن کریم می‌فرماید: 🕋 أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ، ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ، وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ (یوسف/40) 💢 خداوند امر کرده است که، کسی غیر از او را نپرستید! 💢 این دینِ قیّم، و آیین محکم و پابرجاست. 💢 ولی بیشتر مردم نمی‌دانند! ⚠ جز ، هیچ کس رو نکنیم.. یعنی خودمون رو کنیم.👌 متاسفانه ماها بوی چیزهای دیگه رو به خودش گرفته...😔💔 ، ، ، ، ، ، . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
🌸🍃﷽🍃🌸 🔻خدا می‌بیند، ملائکه می‌نویسند🔻 اگر به فرزندانِ خود 👨‍👩‍👧‍👦 ❌ به جای گفتنِ: "دیوار موش 🐭 داره، موش هم گوش 👂 داره..." ✅ بگوییم: "خدا می‌بیند، و ملائکه در حال نوشتن ✍️ هستند..." 👈 نسلی از ما متولد خواهد شد، که به جای مراقبتِ مردم، مراقبتِ خدا و ملائکه را در نظر دارد! ✨✨✨✨✨ ❌شش دُنگ حواسمون رو جمع کنیم❌ ⚠️ ملائکه مشغول نوشتن هستند.. 👌 و خدا درحالِ دیدن...👇️ 🕋 لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَ نَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ (16) وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ، إِذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ (17) مَّا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ (18) 💢 ما انسان را آفریدیم، و وسوسه‌های نفس او را می‌دانیم، 💢 و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم! 💢 به خاطر بیاورید هنگامی را که، دو فرشته راست و چپ که ملازم انسانند، اعمالِ او را دریافت می‌دارند، و ثبت می‌کنند. 💢 انسان هیچ سخنی را بر زبان نمی‌آورد، مگر این که، فرشته‌ای مراقب و آماده برای ثبتِ آن، نزد او حاضر است! 🌴سوره ق، آیات 16 تا 18🌴 ، ، ، ، ، ، •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
🌼🌸🍀🌼🌸🍀 🔻توکّل بر خدا🔻 🕋 وَ أَوْحَیْنَا إِلَیٰ أُمِّ مُوسَیٰ أَنْ أَرْضِعِیه،ِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ، وَ لَا تَخَافِی وَ لَا تَحْزَنِی، إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ. 💢 ما به مادر موسی الهام کردیم که: 💢 او را شیر بده، و هنگامی که بر جانِ او ترسیدی، او را در دریا رها کن. 💢 و نترس و غمگین مباش، که ما او را به تو باز می‌گردانیم. 🌴سوره قصص، آیه 7🌴 🤔 نمی‌دونم مادر موسی چه حسّی داشت، وقتی شنید: 🌴لا تَخافی و لا تَحزَنی، انّا رادُّوهُ الیک🌴 👈 نترس و غمگین مباش، که ما او را به تو باز می‌گردانیم. ❣↶️ فقط میدونم، خوب شد که اعتماد کرد...👏👏 ❗️ما فقط میگیم 🗣 😟😰 امّا در انجام کارهامون پُر از تشویش و نگرانی هستیم‼️ پس اون توکّلی که ازش دم میزنیم چی میشه❓ ❤️ قول بدیم که از اعماق دلمون کنیم به ، و با همه وجودمون بگیم: 🕊خدایا تمام اعتماد و توکّلم بر توست.🕊 و بعد با اطمینان قدم برداریم👣 ☜ مثلِ مادر موسی...😊 به حرف اطمینان کنیم...😊 ، ، ، ، . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
🌿🌺﷽🌿🌺 💠ماکه مقوا نیستم با دوقطره باران خیس شویم‼️ گاهی می‌گویند که: ما می‌رویم بخوانیم، یا داشته باشیم، ما را مسخره می‌کنند. مسخره کنند، مگر ما مقوا هستیم که با حرف این و آن ، با دو قطره باران شل شویم! مقوا با دو قطره باران شل می‌شود. اعمال تو ، تو را به برساند، مردم هرچه می‌خواهند بگویند، بگویند! حدیث داریم «المؤمن کالجبل» جبل یعنی چه؟ کوه است. بعضی می‌گویند: از کوه محکم‌تر است. چون بعضی کوه‌ها ریزش دارد. مؤمن هیچ‌وقت ریزش ندارد در قاهره کسی، شتری اجاره کرد که او را به جاده عباسیه برساند .صاحب شتر پولی گرفت، مسافر را سوار کرد. داشت افسار را به سمت عباسیه می‌برد. این صاحب شتر هی به این مسافر متلک و فحش می‌گفت. این هم که سوار شتر بود، فحش‌ها را می‌شنید، هیچ نمی‌گفت. یک نفر در راه صحنه را دید و گفت: آقا! می‌دانی این صاحب شتری که افسار را می‌کشد به تو چه می‌گوید؟ سواره گفت: بله! مرا فحش می‌دهد. گفت: خوب فحشت می‌دهد، جوابش را بده ؛ مگر تو بوقی که عکس‌العمل نشان نمی‌دهی ؟! سواره گفت: ببخشید جاده کجاست؟ گفت: جاده‌ی عباسیه! گفت: اگر من را به عباسیه می‌رساند، بگذار هرچه می‌خواهد بگوید، بگوید. اگر نماز و حجاب و اعمال درست و صحیح و خداپسندانه تو را به خدا می‌رساند، بگذار هرکس هرچه می‌خواهد بگوید، بگوید. ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حکایت عجیبی است : می بیند و می پوشاند 🗣مردم نمی بینند و فریاد می زنند... 🌷(أَلَمْ یَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى ) 📱آیا نمی دانست که خدا او را می بیند؟ 📚علق۱۴ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃﷽🍃🌸 🔻بزرگواری یوسف🔻 ✍ این کرامتی که در پایان داستان، از حضرت یوسف (ع) بروز می‌کنه، واقعاً برای همه‌مون درسه. ☝️ وقتی برادرهاش ازش معذرتخواهی میکنند، جواب میده: اصلاً حرفشو نزنید. دیگه تموم شد و رفت.👇 🕋 قَالَ لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ، یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ (یوسف/92) 💢 یوسف به برادرانش گفت: امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست. خداوند شما را می‌آمرزد. و او مهربانترین مهربانان است. 🤔 با اینکه برادرهاش اینهمه بلا سرش آوردند، ببینید آخر داستان، اونجایی که همه برای او سجده می‌کنند (وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّدًا)، ببینید اونجا حضرت چی میگه:👇 🕋 قَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ (یوسف/100) 💢 خدا به من نیکی کرد، آن زمانی که مرا از «زندان» خارج کرد. دقّت کنیم. ❌ نمیگه: خدا منو از «چاه» خارج کرد. ✅️ میگه: خدا منو از «زندان» خارج کرد. 👈 با اینکه ماجرا از «چاه» شروع شد، برادرهاش او رو در «چاه» انداختند، ولی جلوی برادرهاش اصلاً حرفی از «چاه» نمی‌زنه.😔 اصلاً به روشون نمیاره، که خجالت نکشند. ماها یه وقتهایی «الحمدلله» هم که میگیم، با منظور میگیم❗️ اگه ما بودیم می‌گفتیم: 🤨 «الحمدلله» دیدی ماجرای «چاه» چی شد؟! که همه رو خجالت زده بکنیم. که بگیم: شما چکار کردید و من چکار کردم؟! من به کجا رسیدم و شما به کجا؟! دیدید حالتون گرفته شد!🤨 یعنی یه وقتهایی با «الحمدلله» گفتن، تیکه میندازیم و دل دیگران رو می‌شکونیم.💔 بعد در ادامه آیه، حضرت یوسف می‌فرماید: 🕋 وَ جَاءَ بِکُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزَغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَ بَیْنَ إِخْوَتِی (یوسف/100) 💢 و شما را از آن بیابان به اینجا آورد، بعد از آنکه رابطه‌ی مرا با برادرانم به هم زد. ❌ یعنی تقصیر رو گردن برادرهاش نمیندازه. نمیگه: بعد از این که برادرهام توطئه کردند. ✅️ بلکه تقصیر رو به گردن میندازه. میگه: بعد از اینکه رابطه‌ی منو با برادرهام به هم زد. 👌 از این کرامت و بزرگواریِ حضرت یوسف درس بگیریم. 😊 یخورده و داشته باشیم. چقدر خانواده‌ها هستند که اعضای سالهاست با هم قهرند، سر مسائل جزئی.😟 چقدر دوستان و رفقا، چقدر فامیل و آشنا از همدیگه به دل گرفتند، سر مسائل جزئی.😔 ☝️ کنیم. اگه با کسی کوچیک میشد، انقدر بزرگ نبود.❤️ از خطاهای دیگران بگذریم، تا خدا از خطاهامون بگذره.✅️ ، ، ، ، ، ، •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
🌸🍃﷽🍃🌸 🔻بزرگواری یوسف🔻 ✍ این کرامتی که در پایان داستان، از حضرت یوسف (ع) بروز می‌کنه، واقعاً برای همه‌مون درسه. ☝️ وقتی برادرهاش ازش معذرتخواهی میکنند، جواب میده: اصلاً حرفشو نزنید. دیگه تموم شد و رفت.👇 🕋 قَالَ لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ، یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ (یوسف/92) 💢 یوسف به برادرانش گفت: امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست. خداوند شما را می‌آمرزد. و او مهربانترین مهربانان است. 🤔 با اینکه برادرهاش اینهمه بلا سرش آوردند، ببینید آخر داستان، اونجایی که همه برای او سجده می‌کنند (وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّدًا)، ببینید اونجا حضرت چی میگه:👇 🕋 قَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ (یوسف/100) 💢 خدا به من نیکی کرد، آن زمانی که مرا از «زندان» خارج کرد. دقّت کنیم. ❌ نمیگه: خدا منو از «چاه» خارج کرد. ✅️ میگه: خدا منو از «زندان» خارج کرد. 👈 با اینکه ماجرا از «چاه» شروع شد، برادرهاش او رو در «چاه» انداختند، ولی جلوی برادرهاش اصلاً حرفی از «چاه» نمی‌زنه.😔 اصلاً به روشون نمیاره، که خجالت نکشند. ماها یه وقتهایی «الحمدلله» هم که میگیم، با منظور میگیم❗️ اگه ما بودیم می‌گفتیم: 🤨 «الحمدلله» دیدی ماجرای «چاه» چی شد؟! که همه رو خجالت زده بکنیم. که بگیم: شما چکار کردید و من چکار کردم؟! من به کجا رسیدم و شما به کجا؟! دیدید حالتون گرفته شد!🤨 یعنی یه وقتهایی با «الحمدلله» گفتن، تیکه میندازیم و دل دیگران رو می‌شکونیم.💔 بعد در ادامه آیه، حضرت یوسف می‌فرماید: 🕋 وَ جَاءَ بِکُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزَغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَ بَیْنَ إِخْوَتِی (یوسف/100) 💢 و شما را از آن بیابان به اینجا آورد، بعد از آنکه رابطه‌ی مرا با برادرانم به هم زد. ❌ یعنی تقصیر رو گردن برادرهاش نمیندازه. نمیگه: بعد از این که برادرهام توطئه کردند. ✅️ بلکه تقصیر رو به گردن میندازه. میگه: بعد از اینکه رابطه‌ی منو با برادرهام به هم زد. 👌 از این کرامت و بزرگواریِ حضرت یوسف درس بگیریم. 😊 یخورده و داشته باشیم. چقدر خانواده‌ها هستند که اعضای سالهاست با هم قهرند، سر مسائل جزئی.😟 چقدر دوستان و رفقا، چقدر فامیل و آشنا از همدیگه به دل گرفتند، سر مسائل جزئی.😔 ☝️ کنیم. اگه با کسی کوچیک میشد، انقدر بزرگ نبود.❤️ از خطاهای دیگران بگذریم، تا خدا از خطاهامون بگذره.✅️ ، ، ، ، ، ، •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💠 خداوند را به من معرفی کن 🔸 در روایتی امده است که مردی خدمت صادق(علیه السلام) رسید و گفت : یابن رسول الله! خداوند را به همان گونه ای که هست به من معرفی کن حضرت فرمودند: آیا تا به حال سوار شده ای؟ جواب داد: بله - آیا کشتی تو شکسته است، به گونه ای که نه کشتی دیگری باشد و نه شناگری که تو را نجات دهد؟ - بله - آیا در آن حال قلبت به چیزی مرتبط نشده که داشته باشد تا تو را از این مهلکه دهد؟ - بله 🔸 حضرت فرمودند: این همان خدایی است که بر نجات و فریادرسی قدرت دارد، در جایی که هیچ نجات دهنده و فریادرسی نیست 🔸 این از ویژگی های است که هنگام گرفتاری به یاد خدا می افتد و در همه حال او را صدا می زند؛ اگرچه ممکن است بعد از ، دوباره را کند 🔸 آری هنگامی که امواج بلاها، سختی ها و ، انسان را احاطه کرد و دست او از همه جا کوتاه شد، با تمام وجود خدا را می بیند و با اخلاص فراوان خدا را می خواند 🔸 اما پس از رفع گرفتاری ها، دوباره پرده های سراسر وجود انسان را فرا می گیرد، به همین دلیل، خداوند در بعضی مواقع به مردم سختی هایی می دهد تا به درگاه او روی اورند و تضرع کنند 🔸 چیست و کیست؟ 🔸 اضطرار حالتی درونی است و زمانی به وجود می آید که انسان هیچ وسیله و پناهگاهی برای حل مشکل خود ندارد و دستش از همه ی راه های طبیعی کوتاه شده است 🔸 در این حالت درونش او را به یک وسیله ی معنوی راهنمایی می کند و به وسیله ی آن، امید و نجات پیدا می کند 🔸 دل انسان در حالت اضطرار به گونه ای به خداوند می شود که آدمی با تمام وجودش خدا را می بیند و صدایش می زند 🔸 رابطه ی اضطرار و اجابت دعا از آیه ی محل بحث می توان دریافت که برای اجابت دعا، تحقق دو شرط لازم است: 1- انسان به حد اضطرار و درماندگی برسد« امن یجیب المضطر» 2- انسان از تمام اسباب مادی ناامید بشود و با تمام وجود، فقط خدا را بخواند« اذا دعاه» 🔸 در این حالت، انسان ارتباط قوی و محکمی با خدا پیدا کرده و خداوند نیز دعای او را و گرفتاری او را برطرف می کند « و یکشف السوء» •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨✨🌹 ✨✨🌹 ✨🌹 خدایا... وقتی تو از جنس بی نهایتی، پس من چگونه محدود شوم در خود و دنیای خود؟! من با تو معنا میابم و تو امید می‌بخشی به ناامیدی های این روزهایم؛ و من چنان در این دریای بیکرانِ رحمتت غرق میشوم که تمامِ ناممکن ها برایم ممکن می‌شوند ... و تمام قفلــها کلیــد ... و تمام آشوبــها،آرامش ... خدایا ... دنیای محدودم را با حضور خودت وسعــت ببخش تا بدانم وقتی پا به پای تو قدم بردارم؛ به آرامشی خواهم رسید که دیگر بی قراری‌ها سهمِ روزهایــم نمی‌شود ... و من می مانم و خدایــی که بودنش حالِ دلم را خوبِ خوب میکند .. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ✨🌹 ✨✨🌹 ✨✨✨🌹
📖 هرچه بخواهد در میان بنی اسرائیل، خانواده ای چادرنشین در بیابان زندگی می کردند و زندگی آنها به دامداری و با کمال سادگی و صحرانشینی می گذشت. آنها علاوه بر تعدادی گوسفند، یک خروس، یک الاغ و یک سگ داشتند. خروس، آنها را برای نماز بیدار می کرد و با الاغ، وسایل زندگی خود را حمل می کردند و به وسیله آن برای خود از راه دور آب می آوردند و سگ نیز در آن بیابان، به خصوص در شب، نگهبان آنها از درندگان بود. اتفاقا روباهی آمد و خروس آنها را خورد. افراد آن خانواده، محزون و ناراحت شدند، ولی مرد آنها که شخص صالحی بود می گفت خیر است ان شاء الله. پس از چند روزی، سگ آنها مرد. باز آنها ناراحت شدند، ولی مرد خانواده گفت خیر است. طولی نکشید که گرگی به الاغ آنها حمله کرد و آن را درید و از بین برد. باز مرد آن خانواده گفت خیر است. در همین ایام، روزی صبح از خواب بیدار شدند و دیدند همه چادرنشین های اطراف مورد دستبرد و غارت دشمن واقع شده و همه اموال آنها به غارت رفته و خود آنها نیز به عنوان برده به اسارت دشمن درآمده اند و در آن بیابان تنها آنها سالم باقی مانده اند. مرد صالح گفت رازی که ما باقی مانده ایم این بوده که چادرنشین های دیگر دارای سگ و خروس و الاغ بوده اند و به خاطر سر و صدای آنها شناخته شده اند و به اسارت دشمن در آمده اند، ولی ما چون سگ و خروس و الاغ نداشتیم شناخته نشدیم، پس خیر ما در هلاکت سگ و خروس و الاغمان بوده است که سالم مانده ایم. این نتیجه کسی است که همه چیزش را به خدا واگذار می کند. منبع: داستان هایی از خدا، نوشته احمد میر خلف زاده و قاسم میرخلف زاده، جلد 1 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
دست را ببوسید ✅اگر می‌خواهید در زندگی موفق باشید و از آن لذت ببرید، به نیکی کنید، خصوصاً به مادر، دست او را ببوسید، دل او را به دست آورید و بدانید اگر آن‌ها از تو راضی باشند، هم از تو راضی خواهد بود و اگر خدایی نکرده آن‌ها را از خود برنجانی خداوند را از خود ناخشنود کرده‌ای. " از بیانات آیت الله مجتهدی (ره) " •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•