فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کیک_یخچالی_شکلاتی
#کیک_یخچالی
یه #کیک🎂 آسون بدون نیاز به فروهمزن
مواد اصلی👇
بیسکویت پتی بور۲بسته شیر۲لیوان شکر۱لیوان ارد ۳ق غ کاکائو۳ق غ وانیل۱ق چ کره ۵۰گرم
غیر بیسکویت مواد بالا راباهم مخلوط ومانند فرنی بپزید بعدبیسکویتها ومواد را لایه به لایه بریزید وبذارید یخچال تا مواد به خورد بیسکویت بره.
نکته مهم 👈شیرهنگام ریختن مواد پودری داغ نباشه وگرنه مواد گلوله میشه.
@khanompaz
سلام
#مرغ_شکم_پر من بادستور کانال خانم پز
_____
هنرکاربرگلمون خانم جعفری 👌😋👏👏👏بسیارعااالی نوش جان
@khanompaz
سلااام خوشگلا شبتون بخیر🤗
چطور مطورید امروز بهتون خوش گذشت؟!
منم شکر خدا خوبم 😊بادعای شما مهربانان 😍
مشغول اماده سازی کلاس شیرینیهای بدون پخت هستم واسه عزیزان فعال کانال👌😍
شماهم میتونی یکی ازهمین فعالا باشی
فقط یه یاعلی بگو وعشق به اشپزی رو آغاز کن🤗
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
سلاام خوشگلا این #لیست_پودرکیکها وقیمتهاشون👆
فعالان کانال میتونن با ۱۰درصد #تخفیف این خوشمزه ها رو سفارش بدن🤗
جهت سفارش پیام دهید👇👇👇
@nasimsobh
#زنگ_تفریح
#طنز_آشپزی
#خاطرات_آشپزی ارسالی کدبانوی گل کانال خانم پز😄👇
_______________
بتی گل🌹:
#دسته_گل_اشپزی😅
یکبار شنیدم پوست خربزه برای رفع سنگ کلیه خوبه منم برداشتم یک تکه بزرگ اندازه کف دست انداختم تو قابلمه قورمه سبزی و یادم رفت به مادرم بگم
وقت کشیدن غذا یکدفعه مادرم با وحشت گفتن وای این چیه افتاده تو دیگ
منم اولش یادم نبود کلی ترسیدم ولی بعد یادم افتاد گفتم نترسین پوست خربزه اس
بعدم کلی بهم چیز گفتن و گفتن ترسیدم فکر کردم قورباغه افتاده تو دیگ😂😂😂😂
♨️🍛♨️🍛♨️🍛♨️🍛♨️
http://eitaa.com/khanompaz
آشپزی خانم پز👩🍳
#زنگ_تفریح #طنز_آشپزی #خاطرات_آشپزی ارسالی کدبانوی گل کانال خانم پز😄👇 _______________ بتی گل🌹: #دسته
#دسته_گلایی که توآشپزی آب دادید♨️💐😂😂😂
اینم یه خاطره زیبا از کاربرای گلمون👆👆👆👆😊🤗
شماهم از این خاطره ها دارید برام بفرستید اینجا👇👇👇
@nasimsobh
ویا توگروهمون بیا واسه دوستات بگو🤗 اینم لینکش👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1037762825C89c33f1966
وسط این پست یهو خودم یاد یه خاطره خودم افتادم براتون بگم.👇👇👇
#خاطرات_کودکی
#خاطره_آبگوشت_وخانم_پز😂
یادمه بچه بودم شاید ۷هشت ساله مادرم گفتن؛
🥣 آبگوشت گذاشتم میتونی بری توش یکم نخود بریزی؟؟
_منم گفتم اره چقدر بریزیم؟
_مادر گفتن یه لیوان.
من رفتم از تو قوطی حبوبات یه لیوان نخود برداشتم وریختم تو ابگوشت درحال پخت وسریع از آشپزخونه اومدم بیرون. وخوشحال که چقدر بزرگ شدم که مادر کارای بزرگ به من میگه😎
یهو مادر با تعجب منو نگاه کرد وگفت؛ نخود ریختی؟!
_گفتم بله!
😊 مادردوباره پرسید؟ چه زود اومدی!؟ شستیشون؟!
_با عجله گفتم بله؟!
فهمیدم چه خرابکاری کردم 😱نخودا رو نشسته ریخته بودم توآبگوشت😂😂
یهو ترس ورم داشت...🧐
نکنه مسموم شیم🤒 نکنه مزه خاک بده🤭 نکنه هاااا اومدم سراغم...
همش میخواستم کسی منو نبینه برم یه سر به آبگوشت🥣 بزنم...
نکنه مات بشه همه بفهمن من نخود را نشستم...😕
خلاصه یواشکی رفتم ودرقابلمه آبگوشت روبازکردم ویه ملاقه از ابش برداشتم ودور ریختم...😂😂😂
با اینکار انگار وجدان دردم خوابید🤗...که خاکاش رفته ودیگه ابگوشت مزه خاک نمیده..😀😀
اما تا ظهرکه ابگوشت خورده شد من استرس داشتم...که تا حالا یادم مونده...
اما خداکمک کرد و کسی نفهمید تا خودم بزرگتر که شدم براشون تعریف کردم.
😁😁😁
یادش بخیر بچگی🤗
خدابیامرزه مادرمو کدبانویی بود براخودش😍...روحش شاد.
♨️🍃♨️🍃♨️🍃♨️🍃♨️
@khanompaz