-ᴀʏʏᴇʜ-
محبوبم، سلام! دراز مدتی است که قلم را نرقصاندهام به ساز خویش و روحم حوالیِ جوهرِ مشکی و کاغذ کاهی،
چه مشتاقانه باور میکنم حکم تناسخ را؛
منِ انسان که از آغوش تو پروانه برگشتم..
برای جا دادن این همه اندوه، نیازمند قلبهای بزرگتری بودیم.
[ شرححال؛ در موردش فقط میتونم گریه کنم ]
-ᴀʏʏᴇʜ-
برای جا دادن این همه اندوه، نیازمند قلبهای بزرگتری بودیم. [ شرححال؛ در موردش فقط میتونم گریه کنم
تو زیارت عاشورا داریم؛
اَللهُمَّ لَکَ الحَمدُ حَمدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلی مُصابِهِم اَلحَمدُ لِلّه عَلی عَظیمِ رَزیَّتِی
خدا رو بابت غم و مصیبت عظیمی که تو دلمون قرار داده شکر می کنیم..
شاید همهمون فراموش کردیم که غم، خیلی مقدسه..
غم، قبله نمای عشقه!
پس مسلمه که خیلی مهمه این حال غمآلود برا کی خرج بشه:)
[ خدایا ممنونیم که غم ما رو تو این مسیر قرار دادی ]