🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹
#پیام_مخاطبین
📌از یادم نخواهد رفت...
🌿🌿🌿
معلم حق التدریسی بودم. دو ماه بعد ازدواجم من و همسرم آزمایش دادیم برای اینکه سلامتی خودمون رو چک کنیم تا یکی دوسال بعد باردار بشم متاسفانه دکتر گفت همسرم مشکل داره و باید عمل بشه.
دقیقا یک ماه بعد بدون اینکه همسرم عمل کنه من ناخواسته باردار شدم. ناراحت بودم اول زندگی بود و شرایط مالی اصلا مناسب نبود. پسرم به دنیا اومد ولی من هیچ لذتی از داشتن بچه نبردم، چون همش استرس هزینه های زندگی رو داشتم تا اینکه پسرم ۸ ماهه شد و من متوجه شدم دوباره باردارم.
دنیا روی سرم خراب شد حالا به همکارام چی میگفتم یه بچه ی ۸ ماهه دارم که هنوز شیر میخوره، یکی دیگه هم داشت اضافه میشد.
متاسفانه با وجود اینکه همه ی اطرافیانم گفتن ما حمایتت میکنیم، نگران هزینه نباش من مصمم بودم برای سقط بچه.
خانواده ام متوجه شدن گفتن خیلی گناه میکنی، ما باهات قطع رابطه میکنیم اما من همچنان دید و نظر همکارانم در نظرم مهمتر میومد.
من اون بچه رو سقط کردم ولی هیچ وقت از یادم نرفت که من قاتل بچه ی خودم بودم و هستم. 😞 هیچ وقت یادم نمیره یک نفر رو کشتم.
الان خیلی پشیمون هستم. کاش بود تا برای اون هم مادری میکردم. ناگفته نماند که من از شغلم هم استعفا دادم و اومدم بیرون و الان خانه دار هستم. هم شغلم رو از دست دادم هم بچه ی نازنینم رو...
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
🌼🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
⚠️جز خدا پناهی ندارد...
چندی پیش پس از سخنرانی ... راهی محل استراحت بودم که جوان راننده از زندگیاش برایم صحبت کرد. میگفت بعد از به مقصد رساندن شما میخواهم به همراه همسرم برای سقط جنین به مطب دکتر برویم! وحشتزده پرسیدم: جدی میگویی؟ گفت: بله. از او خواستم چند دقیقه توقف کند تا در خودرو با هم صحبت کنیم. او پذیرفت.
اشک در چشمانم حلقه زد. به او گفتم: چرا میخواهید بچه را سقط کنید؟ گفت: وضعیت زندگیام دلخواه نیست. با همسرم به این نتیجه رسیدیم که چند سالی صبر کنیم، بعد که وضعمان بهتر شد، بچهدار شویم! گفتم: سن شما چقدر است؟ گفت: ۲۲ سال
به او گفتم: با خودت فکر کن ۲۲ سال پیش، هنگامی که در رحم مادر بودی، اگر همین تصمیم امروز شما را مادرت در مورد تو بهکار گرفته بود، حالا چه سرنوشتی داشتی؟ در آن صورت تو الان زنده نبودی ... خدا میدانست تو چقدر به حمایت او نیازمندی.
به همین خاطر به همهی پدران و مادران، از جمله پدر و مادر تو دستور داده بود که آدمکشی نکنند و از سقط جنین بپرهیزند. بر اثر پیروی آنها از دستور خدا، تو زنده ماندی. اینک بچهای که در رحم همسر توست همان حال ۲۲ سال پیش تو را دارد. او جز خدا پناهی ندارد و اهل بیت علیهم السلام به ما سفارش کردهاند: بترس از ستم به کسی که جز خدا پناهی ندارد.
... تو برای نداشتن اندکی پول به انجام کاری رو میکنی که همهی درهای رحمت خدا را بر تو میبندد. مورد نفرین خدا و فرشتگان قرار میگیری. زندگیات تلخ و ناگوار میشود. گرفتاریهای پیشبینی نشده، یکی پس از دیگری به سراغت میآید و نمیدانی از چیست. هر کدام را که برطرف میکنی، گرفتاری دیگری بهوجود میآید و همه از نکبت این گناه است...
بگذار برایت ماجرایی نقل کنم:
چندی پیش زنی از شهرستان ... تماس گرفت و گفت: در جلسه سخنرانی شما حضور داشتهام. میخواهم دربارهی سقط جنین حکایت زندگیام را به شما نقل کنم. من دو فرزند داشتم. سومی را سقط کردم. بعد از سقط بار دیگر حامله شدم. قصد داشتم این را هم سقط کنم.
بعضی از دوستانم گفتند: از این گناه بپرهیز. مبادا خدا به تو غضب کند و یکی از بچههایت یا شوهرت بمیرد! خندیدم و آنها را به مسخره گرفتم و دومین بچهام را هم سقط کردم. به خدا قسم هنوز از سقط فرزند دومم چند ماهی بیش نگذشته بود که شوهرم بر اثر یک بیماری ساده، در زمانی کوتاه نحیف و ضعیف شد و در جوانی مُرد.
از این ماجرا عبرت بگیر. هنگامی که بعدها شما دارای چند فرزند شوی، روزی همهی آنها خواهند دانست که شما در گذشته یک برادر یا خواهر آنها را کشتهاید. آنها درباره شما چه قضاوت میکنند؟ ... آنها شما را فردی خودخواه، ناامید از رحمت خدا، ناآشنا به حقوق فرزندان و گناهکاری میشناسند که جرمش آدمکشی است!
آن جوان با شنیدن صحبتهای من که به واقع دلسوزانه بود، دگرگون شد. بیدرنگ به همسرش تلفن کرد و گفت: به طور کلی از سقط بچه منصرف شدم. در هیچ صورت آن را سقط نمیکنیم.
#جنایت_سقط_جنین
#من_قاتل_نیستم
#حق_حیات
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۷۷۳
#فرزندآوری
#حرف_مردم
#جنایت_سقط_جنین
۱۴ سال پیش پسرم هنوز دو سالش نبود خیلی پسر پر جنب و جوشی بود، بازیگوش و پر انرژی منم، خیییلی خسته بودم از نگهداری بچه انگار احساس میکردم وظیفه بزرگی روی دوشمه که از عهدش بر نمیام گاهی پیش خودم میگفتم کاش بچه دار نشده بودم چقدر سخته برام، دیگه از شیطنتاش خسته بودم، ولی متاسفانه نمیفهمیدم شاید نیاز به یه همبازی داره البته میفهمیدم ولی فکر بچه دوم نمیکردم خیال میکردم باید یه بچه فامیل یا یه دوست براش پیدا کنم تا باهاش بازی کنه و من یکم راحت باشم چون تمام وقتم و انرژیم صرف مراقبت و بازی با پسرم میشد
اون زمان ۲۴ سالم بود و نمیفهمیدم این همه انرژی بچه جای شکر داره خیلیا آرزو دارن بچه سالم داشته باشن اونوقت خدا به من نعمت را تمام کرده بود و من ناسپاس بودم همون سال رفتم مسافرت مشهد و بعد برگشتن دیدم خبری از دوره ام نیست رفتم آزمایش و معلوم شد که یکماهه باردارم، باورم نمیشد انگار دنیا روسرم خراب شده بود ولی بازم با خودم کنار اومدم و شوهرم دلداریم میداد میگفت نگران نباش شاید خدا خواسته یه همبازی برای پسرمون بیاره یه خیری توش هست منم یکم دلم راضی شد.
بعد از آزمایشگاه رفتم خونه مادرم وقتی شوهرم خبر بارداری به اونا داد هر دوتاشون ساکت شدند و بی تفاوت حرفو عوض کردند، انگار هیچ خبری نشنیده بودن، وقتی دیدم اونا هم به اندازه من ناراحت شدند دیگه فقط رفته بودم تو فکر سقط بچه، چون من خیلی نظر پدر و مادرم مخصوصا پدرم برام مهم بود این شد که مصمم به سقط شدم و خودم با بالا پایین کردن و سنگین بلند کردنام تلاش میکردم بچه را سقط کنم. بعدم با مشورت با دکتر محله که من را میشناخت آدرس یه دکتر دیگه را گرفتم تا بتونم بچمو سقط کنم😭
بدتر اینکه حتی دکتر هم به من نگفت کارت اشتباهه بلکه من را تشویق هم کرد برای این کار و من فکر کردم که کارم خیلی درسته، همسرم هم راضی شد وقتی که دید دکتر هم این کار را تایید کرد. باهم رفتیم برای سقط ولی دقیقا روزی که رفتم برای سقط بچم لکه بینی پیدا کردم و دکتر گفت احتمالا بخاطر بالا پایین پریدن های خودت بچه داره سقط میشه منم که انگار خیلی پشیمون شده بودم از رفتن پیش دکتر با یه حس خوشحالی برگشتم خونه و گفتم بهتر که نشد سقطش کنم ولی دیگه پشیمونی فایده ای نداشت تا شب زیر شکمم با یه سوزش شدید اعلام کرد که دیگه کار از کار گذشت😭 هم ناراحت شدم، هم اینکه انگار زیادم بدم نیومده بود.
گذشت یکسال بعد دقیقا توی تاریخ روز سقط بچه بی گناهم، دوماه مونده به تولد سه سالگی پسرم با یه تب شدید شام عاشورای امام حسین پسر کوچولوم تشنج کرد و دیگه نمیتونست راه بره😭با توسل به امام حسین و قسم دادنشون به دختر سه سالشون😭 سلامتی پسر سه سالمو ازشون خواستم و روی من را باتمام بار گناهی که روی دوشم بود زمین ننداختند و پسرم خوب شد.
دو سال بعد با دیدن یه غده توی تیروییدم فهمیدم سرطان دارم😔 اولش خیلی ناراحت بودم ولی همین بیماری من را به خدا خیلی نزدیک کرد انگار خدا میخواست به من یاد بده خدا کیه و قدر داشته هاتو بدون و اینکه دکتر به من گفت مواظب باش بچه دار نشی 😭تازه داشتم میفهمیدم انگار همه این اتفاقات بخاطر گناهی بوده که من کردم😔
بعد از ده سال خداراشکر دکتر گفت دیگه مشکلی نداری و میتونی بچه دار بشی و فقط باید زیر نظر خودم باشی منم دوسال پیش اقدام به بارداری کردم ولی بچم ۷ هفتگی سقط شد، نفهمیدم چرا اما انگار فقط این به ذهنم میرسید که خدا میگه اون موقع که من نعمت دادم نپذیرفتی الان که تو منتظر نعمتی من صلاح نمیبینم 😭😭
الان دوساله دیگه هرچی اقدام کردیم خبری از بارداری نیست. دیگه ۳۹ سالم شده، تمام فرصتام رفته پسرم ۱۶ سالشه همش میگه شما به من ظلم کردید من هیچ کسیو ندارم😭 این حرفای پسرم دیگه از همش بیشتر منو میسوزونه
فقط میخواستم بگم عزیزان بعضی وقتا اشتباهاتی میکنیم و دخالت هایی تو کار خدا میکنیم که جبرانش ممکن نیست حرف مردم براتون مهم نباشه به هرچی که خدا میده راضی باشیم حتما خدا بهتر صلاح ما را میدونه، بهش اعتماد کنیم.
از همتون التماس دعا دارم توی این شبای عزیز از خدا برای همه کسانی که منتظر فرزند هستن دعا کنید امیدوارم خدا به همه سلامتی بده و دامن همه منتظران بچه را سبز کنه التماس دعا🌹برای منم دعا کنید که اولا خدا من را ببخشه و فرزند سالم و صالح به من عنایت کنه چرا که هنوزم پسرم منتظره که من خبر بارداریمو بهش بدم.😔
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۸۹۳
#بارداری
#فرزندآوری
#سختیهای_زندگی
#جنایت_سقط_جنین
خواهر من دوتا پسر داره، بارداری های بسیار سخت، طوری که نه ماه ویار شدید نسبت به همه چی پیدا می کنه، توی بارداری دومش بهش گفتن که بچه ات مشکل داره، این باعث شد خواهرم که خودش آدم استرسی و ضعیفی هست از نظر روحی خیلی بهم بریزه و علاوه بر اون ویارهای وحشتناک، دیگه از نگرانی خواب و خوراک نداشت.
هر دفعه هم دکترا یه چیز بهش می گفتند، بعد از دنیا اومدن بچه اش، باز هم تا چندسالگی هر دکتری میدیدش یه بیماری عجیب غریب درباره بچه میگفت که هربار اشتباه درمیومد، خواهرزاده ام یک نوع مشکل استخوانی داره که باعث میشد دست و پاهاش زود میشکست و خواهر طفلی من با اون حجم از استرس و فشار روانی، خیلی سختی می کشید الان بهتره شکر خدا ولی با کمک تزریق داروهای خاص خودش...
حدود ۱۰ سال پیش خواهرم خداخواسته باردار شد، هم ویار و سختی بارداری و هم استرس اینکه این بچه هم ممکنه باز مشکل داشته باشه روزگارش رو خیلی تنگ آورده بود، من که حال و روزش رو میدیدم متاسفانه با ناآگاهی از گناه عظیم سقط به خیال اینکه اگه ناتوانی در روزه داری باعث میشه خداوند اجازه شکستن روزه رو بده، پس با این شرایط خواهرم حتما گناهی نداره سقط کنه؛ یعنی استدلال سراسر غلطِ اون موقع من، باعث شد به خواهرم اصرار کنیم که قبل از تشکیل قلب بچه برو از بین ببرش حتی من میگفتم گناهش پای من برو !
خدا من رو ببخشه، خیلی پشیمونم ولی نمیدونم خدا از سرتقصیر من گذشته ؟
من فکر میکردم خواهرم این نه ماه بارداری، ممکنه سکته کنه از استرس، برا همین بجای اینکه با دلگرمی و توسل امیدوارش کنم،به سقط بچه اش تشویقش کردم.
مگه من کی بودم؟ از طرف خدا اومده بودم که تشخیص بدم نبودن اون بچه بهتره ؟ کی میدونست اون نه ماه چی میشه ؟ شاید یکی از بنده های خوب خدا رو کشته باشیم ! به همین اندازه وحشتناک ! اگه اون دنیا جلوی من رو گرفت چی بگم ؟ شاید منبع خیر و برکت رو از زندگی خواهرم گرفته باشم...
به هر حال اونقدر ابعاد مختلف و عمیق و وسیعی این گناه داره که فقط خدا میدونه و من اون موقع از سر نادانی بهش توجه نکردم. خیلی از گناهان ما همینطور شکل میگیرن، به دلیل نداشتن معرفت کافی و نخواستن اینکه بیشتر بدونیم برای خیلی از اشتباهات مون خودمون فتوا صادر میکنیم، مثل قضیه کاشت ناخن، برداشتن حجاب و روسری، غیبت، و...
یا گناه رو کوچک میدونیم یا چون معرفتمون از عالم کمه با غرور با عقل ناقص خودمون حکم صادر میکنیم و یه وقتی میفهمیم که اصلا اون دنیایی که برای خودمون ساخته بودیم، چقدر حقیر و محدود و ناقص بوده، درحالی که دیر شده برای جبران !
مادران عزیز سرزمینم که تجربه هاتون باعث غرور میشه از صبرتون، ایمان و توکل هاتون، گاهی اشک به چشمام میاد. لطفا برای من دعا کنید خدا این گناهم رو ببخشه بحق حضرت زهرا و همه گناهانی که از سر غفلت و نادانی مرتکب شدم.
دست بوس همه شما 🌺
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ صاحبش خداست...
#میرزا_اسماعیل_دولابی
✅ صاحبش خداست...
⚠️ مبادا به زنها بگویید که این نطفه را از بین ببر! نه مرد به زن بگوید و نه زن به مرد.
⚠️... هر کس که این کار را میکند، باید دیه بدهد. اگر نطفه ده روزه باشد چقدر، اگر بیست روزه باشد چقدر و اگر چهار ماهه باشد و روح به او دمیده شده باشد، باید صد مثقال طلا بدهد.
⚠️آن هم مرد میخواهد که بدهد! به خیالش دوغ است. مدام به زنش میگوید یک چیزی بخور تا از بین برود! خب باباجان این صاحب دارد؛ مثل اینکه صاحبش خداست.
📚 طوبای محبت - کتاب چهارم - ص ۱۰۰
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
https://eitaa.com/dotakafinist
https://eitaa.com/dotakafinist
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#استاد_شهید_مطهری
✅ شرط مسلمانی ...
#استاد_شهید_مطهری
✅ شرط مسلمانی ...
✨ قرآن میفرماید: «یا ایهَا النَّبِی اذا جاءَک الْمُؤْمِناتُ یبایعْنَک عَلی انْ لا یشْرِکنَ بِاللهِ شَیئاً وَ لا یسْرِقْنَ وَ لا یزْنینَ وَ لا یقْتُلْنَ اوْلادَهُنَّ وَ لا یأْتینَ بِبُهْتانٍ یفْتَرینَهُ بَینَ ایدیهِنَّ وَ ارْجُلِهِنَّ وَ لا یعْصینَک فی مَعْروفٍ فَبایعْهُنَ» اگر زنان مؤمنه- که مدعی ایمان هستند- آمدند با تو بیعت کنند، این شروط را با اینها مخصوصاً قید کن، اگر با این قیدها آمدند بیعت کنند با آنها بیعت کن. ...
📌 «وَ لا یقْتُلْنَ اوْلادَهُنَ» بچههای خود را نکشند. مخصوصاً تصریح کردهاند که ولو به نحو سقط. - اولاد را مادر نمیکشد. بچه همین قدر که به دنیا آمد دیگر بسیار بعید است که مادر او را بکشد ... ولی زنها سقط جنین میکنند؛ چون هنوز بچه به دنیا نیامده که به او علاقهمند باشند. ببینید! این شرط مسلمانی بوده؛ شرط مسلمانی این است که زن سقط جنین نکند.
📚 آشنایی با قرآن - جلد ۶
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075