eitaa logo
خوانسار آنلاین
1.3هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
6.1هزار ویدیو
169 فایل
خوانسار آنلاین دیده بانی از بلندای قله ی کوه سیل بر شهر زیبای خوانسار ✅فرهنگی-هنری ✅اجتماعی-اقتصادی ✅خبری-سیاسی ✅سرگرمی-ورزشی ارتباط با مدیر کانال @AD_Khansaronline
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت ششم فروردین سالروز درگذشت استاد به نقل از کتاب به کوشش :وی در سال 1320 هجری قمری در خانواده‌ای اهل علم در به دنیا آمد. کودکی و نوجوانی‌اش را در همین دیار گذرانید. پدرش محمد بن ابی‌ القاسم الخوانساری از روحانیون خوانسار و نیز از خوشنویسان برجسته و بنام زمان خود و مادرش سیده فاطمه بانویی متدین بود. مرحوم میرزامحمود خوانسار، مایل بود فرزند خود، محمد اسماعیل، را از نظر مقدمات زبان عربی و فارسی و مبانی فقه و اصول دینی تعلیم داده سپس او را به نجف اشرف بفرستد و در کسوت عالمان دین و روحانیون درآورد. اسماعیل نوجوان تا چهارده‌سالگی کلیه‌ی دروس ذکر شده را خواند، لباس طلبگی پوشید، عمامه بر سر نهاد و چون صدای خوشی داشت موذنی مسجد پدرش را برعهده گرفت. ادیب نوجوان با مطالعه‌ی آثار شعرای بزرگ فارسی‌زبان چون و و عشق به و در وجودش رخنه کرده و اشعار شعرا را مخفیانه با آواز خوشش می‌خواند. در آن زمان موسیقی، گناه و حرام شمرده می‌شد، به خصوص از فرزند مرد روحانی توقع نمی‌رفت که آواز بخواند. ادیب در سن 18 سالگی برخلاف میل پدر، به تنهایی با هزاران امید و اندیشه خوانسار را ترک گفت و به سوی رفت و... در این کتاب، واقعیات و جزئیات 80 سال زندگی هنری و شخصی روان‌شاد استاد ادیب خوانسار، از بدو تولد تاوفات، همراه با اسناد، آثار و تصاویر موجود به چاپ رسیده است. در سال ۱۳۱۹ وقتی برای نخستین بار در ایران رادیو ملی تأسیس شد، در حالی که سی‌ونهمین سال زندگی را می‌گذراند ادامه 👇👇👇
هدیه ویژه 🌹🍉🍉🍉 🌺🌺دیوان با جعبه هندوانه🍉 ✅قیمت :135000 ارسال پستی به سراسر کشور🚛 ✔️ایدی جهت سفارش 👇👇👇👇 🆔 @majidjanani کانال ما در ایتا👇👇👇👇👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 محصولات فرهنگی مذهبی فدک ┏💎━━━━━━━🌹🌹 @fadakkhansar ┗━━━━━━━💌┛ @khansaronline
ابیاتی که مصراع دوم آنها مشهورتر است گر دایره‌ی کوزه ز گوهر سازند از کوزه همان برون تراود که در اوست با سیه دل چه سود گفتنِ وعظ نرود میخ آهنین در سنگ هر دم که دل به عشق دهی ، خوش دمی بود در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست امیدوار بُوَد آدمی به خیر کسان مرا به خیر تو امید نیست ، شر مرسان صوفی نشود صافی ، تا در نکشد جامی بسیار سفر باید ، تا پخته شود خامی در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب یارب ! مباد آن که گدا معتبر شود در محفل خود راه مده همچو منی را افسرده ‌دل ، افسرده کند انجمنی را مرو به هند و بیا با خدای خویش بساز به هر کجا که روی ، آسمان همین رنگ است خلوت دل نیست جای صحبت اضداد دیو چو بیرون رود فرشته در آید زلیخا گفتن و یوسف شنیدن شنیدن کی بُوَد مانند دیدن زلیخا مُرد از این حسرت که یوسف گشته زندانی چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی ➚برپا «کانال دانش آموزان خوانساری» 📚@barpa_khansar 📖 ⃟ ⃟🌿