جلسه 22 اصول سه شنبه 6-8-99.mp3
6.55M
جلسه 22 #اصول سه شنبه 6-8-99
#متن_اصول
اصول ج 22 سه شنبه 6-8-99
بحث در اسم جنس و موضوع له آن است.
سه مطلب است وضع موضوع له و مستعمل فیه.
وضع یعنی معنایی که واضع هنگام قصد وضع آن را تصور می کند و این مرحله تصور قبل از ایجاد ارتباط بین لفظ و معنا است.
موضوع له یعنی همان معنتیی که بین لفظ و او رابه برقرار شده. وضع و موضوع له گاهیی یکی است و گاهی متفاوت است مثلا گاهی وضع عام موضوع له عام و گاهی هردو خاص است و طبق نظر مشهور در معنای حروف وضع عام و موضوع له خاص است و وضع خاص موضوع له عام هم محل بحث بود که آیا امکان دارد یا نه.
مستعمل فیه بعد از وضع است که اگر مطابق موضوع له باشد استعمال حقیقی است والا مجازی است.
حال موضوع له اسم جنس چیست؟
برخی گفته اند موضوع له مطلق و اسم جنی ماهیت مهمله به قید اهمال است یعنی هیچ چیزی با او لحاظ نمی شود.
برخی گفته اند موضوع له ماهیت مهمله است حتی مجرد از قید اهمال.
قول سوم آن است که موضوع له ماهیت لابشرط مقسمی است.
قول چهارم : موضوع له لابشرط قسمی است. بنابراین که لابشرطیت چزء موضوع له نباشد و مصحح وضع باشد.
قول پنجم: موضوع له ماهیت بشرط شیئ است است یعنی مشروط به شیوع و اطلاق یعنی همان شایع فی جنسه.
این اقوال باید یکی پس از دیگری باید بررسی شوند.
مرحوم امام رحمه الله قبل از ورود در موضوع له می فرماید: طبق آنچه گفتیم در باب اطلاق که اطلاق یعنی شیئ مجرد از قید و تقیید یعنی حکم مقید به قید در اینجا لازم نیست مطلق عنوان کلی باشد. طبق این مطلب این بحث اسم جنس و موضوع له آن و علم جنس و امثال آن تمام اینها خارج از بحث است. نیازی به آنها نیست زیرا اطلاق و تقیید در رابطه با حکم است. لفظی که موضوع برای حکم قرار گرفته کلی باشد یا شخصی مهم نیست. مثلا اکرم زیدا یا اکرم زیدا ان جاء که موضوع مطلق و مقید شخص است و ممکن است کلی باشدمثلا بگوید من استطاع یجب علیه الحج. بنابراین اطلاق و تقیید مربوط به حکم است و نیازی به بحث از ماهیت و اعتبارات آن وجود ندارد.
اما تبعا للقوم ایشان مباحث را آورده اند.
فرموده اند اسم جنس علی ما هو التحقیق وضع شده برای خود ماهیت و هیچ چیز با او ملاحظه نشده است.
توضیح: این ماهیت و اسم جنس را موضوع قرار می دهیم در قضیه ای که حمل اولی ذاتی دارد مثلا الانسان نوع یا حیوان ناطق. انسان موضوع و ذات یا ذاتیاتش بر آن حمل شده است اینجا ماهیت انسان موضوع است. در حمل شایع نیز همان ماهیت مد نظر است. حمل شایع یعنی موضوع و محمول وجودا متحدند ولی مفهوما متغایرند مثلا الانسان زید که زید با انسان مفهوما متغایرند ولی وجودا متحدند. اگر بگوییم الانسان متصور یعنی چه؟ اینجا حمل شایع است زیرا مفهوم موضوع و محمول متغایرند ولی وجودا یکی هستند البته وجود ذهنی آنها متحدند. بنابراین موضوع له اسم جنس ماهیت عریان از هر قیدی است. به همین دلیل با مصداق ذهنی و خارجی و کتبی و لفظی اتحاد پیدا می کند و اگر لحاظ و تصور معنا جزء معنا می بود صدق بر مصداق خارجی و کتبی و لفظی نمی کرد.
متن خوانی: ان اسم الجنس کالفرس و البیاض و ... اگر کسی بگوید مگر میشود ماهیت را عریان تصور کنیم در وضع ناگزیر هستیم از تصور معنا و سپس وضع بکنیم و نمی شود مجرد محض تصور شود و برایش لفظ وضع شود. در جواب می گوییم حرفتان درست است ولی مشخصات را توجه داریم لکن خودمان را به غفلت می زنیم. پس گویا واضع اساسا به مشخصات توجه ندارد و وضع می کند. مجبور است لحاظ ماهیت را مغفول عنه قرار دهد زیرا تسلسل لازم می آید زیرا لحاظش باز لحاظ می خواهد و هلم جرا. پس لحاظ سریان و عدم سریان دخالتی در موضوع له ندارد.
پس از این مرحوم امام رحمه الله به نقد مرحوم حاج شیخ محمدحسین اصفهانی رحمه الله می پردازند.
جلسه 22 فقه سه شنبه 6-8-99.mp3
6.51M
جلسه 22 #فقه سه شنبه 6-8-99
#متن_فقه
فقه ج 22 سه شنبه 6-8-99
لازم است به مناسبت فتوای مساله اول قاعده ید را توضیح دهیم. در کتب قواعد الفقهیه این قاعده آمده است و شاید مفصلترین آنها کتاب مرحوم بجنوردی باشد و کتاب حضرت آیت الله مکارم هم خوب است ولی به تفصیل کتاب آقای بجنوردی نیست.
عبارت مرحوم بجنوردی: چند مطلب: 1- این بحث مساله فقهی است نه اصولی. 2- معنای قاعده 3- دلیل اعتبار قاعده 4- ید از امارات است یا اصول تنزیلیه. 5- سعه دلالت قاعده. 6- تعارض ید با سایر ادله
آقای مکارم موضوعات را مفصلتر فرموده اند: 1- مدرک قاعده 2- ید از امارات است یا اصول عملیه 3- ید چطوری تحقق پیدا میکند که همان موضوع مراد از ید است. 4- آیا ید حجیت دارد حتی در مواردی که بیعش بدون مسوغ خاص جائز نیست مثل وقف جاری است یا نه؟ این در موضوعات آقای بجنوردی نبود. 5- آیا ید حجیت دارد و لو اول که شروع شده به عنوان ملک نبوده 6- آیا ید هم بر اعیان و هم منافع مستقر می شود. 7- آیا به مجرد ید کسی حق دارد شهادت به ملکیت دهد. 8- قاعده ید برای ذو الید حجت است یا نه مثلا خودش نمی اند این ملکی که دستش است ملکش می باشد یا نه. 9- ید سارق و شبه سارق حجت نیست. 10- آیا ید مطلق است و استثنا نیاز به دلیل دارد یا بالعکس است.
اما مراد از ید چیست؟ دیروز اشاره کردیم که مراد از ید استیلای خارجی و واقعی و فعلی است. فعلی یعنی اینطور نباشد که اگر اراده کند می تواند تسلط داشته باشد. اما استیلای هر چیزی به حسب خودش است مثلا استیلای بر انگشتر و مداد و خانه و مغازه فرق دارد مثلا در مغازه کار می کند یا کلید مغازه دست اوست. سارق ید عدوانی دارد و اگر مراد از ید اعتبار شرعی باشد شامل ید عدوانی نمی شود. حالا اشکال شده که گاهی ید شبب ملکیت است و گاهی مسبب آن است که ربطی به اصل مطلب ندارد.
مرحوم آقای بجنوردی فرموده اندکه آیا قاعده ید فقهی است یا اصولی است. می فرماید قاعده فقهی است زیرا ملاک اصولی بودن مساله این است که در طریق استنباط کبرای قیاس باشد. برخی گفته اند فرق آندو این است که قاعده فقهی هم مجتهد می تواند استفاده کند و هم مقلد و قاعده ید اینچنین دست وقاعده ید علاوه بر این کبرای دلیل قرار نمی گیرد پس اصولی نیست.
تا به حال دو مطلب گفته شد اول معنای قاعده و دوم فقهی بودن قاعده بود.
مطلب سوم: مدرک قاعده. قمیون اول از بنای عقلا و سیره و ادله لبی شروع کرده اند ولی مرحوم آقای بجنوردی اول از اخبار شروع کزده اند. برخی از این روایات در بحث بتی بودن یمین گفته ایم.
حفص بن غیاث که روایاتش در کتب ثلاثه است: ارایت اذا رایت شیئا فی ید رجل ایجوز لی ان اشهد انه له قال نعم فقال الرجل شهادت بدهم که در دستش بوده نه اینکه مال اوست حضرت فرمود خریدن جنسش صحیح است گفت بله فرمود پس چگونه بعد از بیع شهادت بر اینکه ملکش شده است جائز نیست. بعد در روایت فرموده اگر چنین نباشد سو بازاری باقی نمی ماند.
روایت دیگر از امیرالمومنین خطاب به ابو بکر: اگر چیزی دست کسی بود از او می خواهی بینه بیاورد گفت پرهیز می کنم از این کار. قال رسول الله ... . حضرت استشهاد به ید کرده اند.
روایت دیگر از مسعده بن صدقه از امام صادق علیه السلام: مملوکی که پیش شماست شاید حرّ باشد ... . و الشیاء علی هذا حتی تستبین غیرها.
روایت حمزة بن حمران: تقول انی حرة. فقال اشتری الا اینکه بینه داشته باشد.
روایت دیگر صحیحه عیص عن مملوک ادعی انه حر و لم یات بینة علی ذلک اشتریه؟ قال نعم.
موثقه یونس بن یعقوب ما کان من متاع النساء فهو للمراه .. . و من استولی علی شیئ مئه فهو له.
دلالت این روایات بر قاعده ید واضح و روشن است.
این مدرک روائی بود.
طلابی که قصد شرکت در امتحانات خارج دارند.
جهت انتخاب درس در پورتال طلبگی اقدام نمایند
در صورتی امکان انتخاب درس فراهم خواهد بود که نام مدرسه در پورتال مدرسه #عالی_سطح_۴ باشد
در صورتی که نام مدرسه غیر از این در پورتال ثبت شده مراتب را به مدرسه هراتی تربت حیدریه اعلام فرمائید
درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه تربت حیدریه
https://eitaa.com/kharejhozehtorbat
سروش
sapp.ir/kharejhozehth
#اطلاعیه_1
اطلاعیه انتخاب درس اینترنتی سطح چهار سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰
eitaa.com/masathe4
#انتخاب_درس
#اطلاعیه
#مدرسه_عالی_سطح_چهار
#اطلاعیه_2
دستورالعمل نگارش و ارزیابی تقریرات دروس خارج حوزه علمیه خراسان
eitaa.com/masathe4
#تقریرات
#اطلاعیه
#مدرسه_عالی_سطح_چهار
#اطلاعیه_3
فرم ارزیابی تقریرات خارج فقه و اصول
eitaa.com/masathe4
#تقریرات
#فرم_ارزیابی
#اطلاعیه
#مدرسه_عالی_سطح_چهار
#اطلاعیه_4
فرم ارزیابی امتحانات شفاهی دروس خارج فقه و اصول
eitaa.com/masathe4
#تقریرات
#فرم_ارزیابی
#اطلاعیه
#مدرسه_عالی_سطح_چهار
#اطلاعیه_6
اطلاعیه تکمیلی انتخاب درس و انتقال به مدرسه عالی سطح چهار
eitaa.com/masathe4
#ضوابط
فرم تعهدنامه شرکت در دروس سطح 4
(برای طلابی که از سطح 3 کسری دارند)
eitaa.com/masathe4
نحوه ارسال کردن #تعهد_نامه :
۱ - در صورت امکان حضوری به شعبه مدرسه عالی سطح چهار مستقر در مدرسه آیت الله خوئی (ره) و مدرسه عالی نواب مراجعه نموده و فرم را تکمیل کنید.
۲ - پرینت گرفته و فرم امضاء شود و تصویر آن برای مسئول آموزش مدرسه عالی سطح چهار ارسال گردد.
۳ - با خطی خوانا و واضح متن تعهد نامه را روی یک برگه A4 نوشته و پر نموده در آخر عکس گرفته شود و برای مسئول آموزش ارسال گردد.
ارتباط با مسئولین آموزش:
@Amuzesh4