سلام
برای کانال خواستگاری سمی
امسال اربعین، نجف که بودیم رفتیم حرم امام علی
با چه دنگ و فنگی من و مامانم رفتیم داخل و جا پیدا کردیم تو صحن نشستیم. خیلی هم شلوغ بود.
بعد من گفتم اومدیم خانه پدری، یه نماز برای زوج صالح بخونم، همون که امام علی گفتن. 😂🤦🏻♀
همین که نماز من تموم شد، چشمتون روز بد نبینه، خانمی که پیش مامانم نشسته بود به مامانم گفت خانم دخترتون چه چشما و مژه های زیبایی داره، به نوه ی دوست ما نمی دينش؟ نوش خیلی زیباست، در حد سید احمد خمینی🤣🤣
جلوی همه، من خجالت میکشیدم مامانم میگفت نه هنوز دخترم بچه است.
چقدرم اصرار داشتن، آخرش شمارمونو هم گرفتن اما زنگ نزدن.
#دختر_زخمخورده
کانال خاطرات سمّی خواستگاری
🙊🙊🙊🙊
@khastegarybazi