eitaa logo
خاطرات سمی خواستگاری
79.8هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
441 ویدیو
8 فایل
🖐️خاطرات خواستگاری خودتون رو برای ما ارسال کنید 👈ادمین @admin_khastegarybazi کانال دوم به نام ناشناس‌های ازدواجی https://eitaa.com/joinchat/569574085C8be2fd5c89 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/224199022C2753a108e9
مشاهده در ایتا
دانلود
https://eitaa.com/khastegarybazi/6991 حالا ایشون هول شدن هیچی ولی مگه میشه ادم قصد ازدواج نداشته باشه خواستگار راه بده اصلا کلا این سوال درست نیست وقتی میری خواستگاری طرف😑😐
https://eitaa.com/khastegarybazi/6993 نگفته قصدشو داری یا نه، گفته چرا قصدشو داری
من از طرز صحبت مامانم پشت تلفن متوجه میشم خواستگار برای منه یا خواهرم. اگه خواستگار برای من باشه انقد بی ذوق و خشک و بی حوصله جواب میده که من جای مادر آقا پسر بهم برمیخوره. حتی اون اوایل که می‌گفت نه من اصلا همچین دختری ندارم😏 مبادا من زودتر ازدواج کنم با اینکه ما دیگه هممون سی سال سن رو داریم😐 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
وقتی گزینه مطلوبتو پیدا کردی و‌ نمیخوای هیچ جوره از دستش بدی 😊 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
شب مراسم خواستگاریم بود و من خب زیاد راضی نبودم تو این سن ازدواج کنم صرفا قبول کردم که حالا الکی بدون بهونه رد نکرده باشم تمام سعیمو کردم که آبرو ریزی کنم و تمومشه همه چی 😂😐 آقا داماد زیاد صحبت میکرد و منم نقش تماشاچی داشتم مثلا یه سوال می پرسیدم دوساعت جواب میدادن(خیلی جدی بودن، دلشون میخواست زودتر وصلت انجام بشه) یدفعه وسط صحبتاشون که حوصلم سررفته بود آدامسمو باد کردم و این لامصبم چنان بزرگ شد که کل صورتمو گرفتع بود و یه صدای فجیحی داد که واویلا😣 ، یه پشیمونی خیلی خاصی رو توقع داشتم تو چشای آقا داماد حس کنم ولی نکردم😐انگار کیف کرده بودن که من انقد ریلکسم و اینا...، یه مدل خاصی نگاه میکرد بهم😶 بعده خنده هاشون، گفتن که من دو سه جای دیگه هم رفتم خواستگاری ولی انقد طرفم استرس و ضعف اعتماد به نفس داشتن که بعید میدونستم بخوان تو جامعه گلیم خودشونو از آب بکشن بیرون ولی با این مدل شما خیلی حال کردم 😂👌کاملا خنثی و خونسرد و اعتماد به نفس فول یجورایی بچه پررویین(تعریف کرد یا تخریبشو نمیدونم)و خلاصه توقع داشتم بره و پشت سرشم نگاه نندازه و همه چی برعکس شد و تلاشام واسه آبرو ریزی بی جواب موند و الان دوتااا.. نه ازاین دسته گلا نداریم فعلاً😂ایشالا یکشنبه هفته آینده جشنمونه😍دختر خانما همین قد ریلکس برین واسه صحبت قطعا سوالاتون یادتون نمیره و پسندم میشید( حالا کاری که من کردمو نکنید آقا خودم قبول دارم خیلی کارم زشت بود😢 ولی چون عادت دارم اون لحظه اصن حواسم نبود چه دارم میکنم😐😂) کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
خاطرات سمی خواستگاری
https://eitaa.com/khastegarybazi/6991 حالا ایشون هول شدن هیچی ولی مگه میشه ادم قصد ازدواج نداشته باش
میدونید چرا باید پرسید شما قصد ازدواج دارید یا نه چون طرف ممکنه به اجبار خانواده اومده باشه خواستگاری و شاید همون جا بهتون بگه
یه خواستگار داشتم وقتی جواب رد دادیم گفت باشه با من ازدواج نکن ولی میمونی رو دست خانواده‌ات کسی نمیگیرتت از ما گفتن بود🗿🤣 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
https://eitaa.com/khastegarybazi/6997 از این به بعد تو خاستگاریم آدامس میجوم🦥
هدایت شده از ناشناس های ازدواجی
وقتی نماز خوندی میخوای درس شروع کنی 🚶💔😂 @nashenas_ezdevaji
از میزان بی‌خیالی ژنتیکی خانواده‌مون همین بس که عموم رفته بوده خواستگاری. وقتی می‌پرسن برای کدوم دختر اومدید، می‌گن: "بزرگه." حالا طبق معیارشون، بزرگ‌تر از لحاظ قدی بوده! دختر رو صدا می‌زنن، میاد و عموم یه نگاه می‌کنه و با خودش می‌گه: "این اون نیستا، ولی خب دیگه... همینم خیلیا ندارن!" 😂 الان ۵۰ ساله با همین نگاهِ بی‌خیال تو صلح و صفا دارن زندگی می‌کنن! کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
خاطرات سمی خواستگاری
یه خواستگار داشتم وقتی جواب رد دادیم گفت باشه با من ازدواج نکن ولی میمونی رو دست خانواده‌ات کسی نمیگ
خواستگاری داشتم، وقتی جواب رد شنید، گفت اشکال نداره امام زمان میاد تو خوابت و از ایشون خجالت می کشی که به مثل منی جواب رد دادی... و آخرش گفت خلاصه در این خونه به روت بازه،هر وقت پشیمون شدی برگرد😐
یه بنده خدایی خانواده اش خیلی پیگیر بودن ،با مادر خانواده تماس گرفتم که بگم اصرار هاتون حق الناسه دیگه اصرار نکنید، از قضا دقیقاً آقا پسرشون تلفن رو برداشت و گفت من در جریان نبودم، من اصلاً شما رو نمی شناسم 🙄 حالا از اون روز سپرده به خانواده، خانواده اش دیگه پیگیر نیستن، ولی خودش پیگیره 😵‍💫🚶 حالا خوبه نمی شناخت اگر می شناخت و در جریان بود می خواست چی بشه 😱😒 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
یه بار برام خواستگار اومد،رفتیم که حرف بزنیم،دیدم طرف رفت تو گوشی بعد از چند ثانیه در اومد،حالا ما صحبت کردیم و موقع بلند شدن،دیدم صدامو ضبط کرده😒 واقعا از این طرز رفتارش به شدت بدم اومد،حالا جالب اینجاست مامانش زنگ زده بود جواب سوالای منو میداد.😐 مرددددد اینهمه ... شاید جواب منفیم هم به خاطر اون بودش😂🤭 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
معمولا ازدواج به خاطر قیافه و موقعیت شکل می‌گیرد و طلاق به خاطر اخلاق ! یکم تو معیار هامون تجدید نظر کنیم
دوسال پیش ماشینمون رو دزدیده بودن و چند روز بعد یه خواستگار اومد و بعد از ۳جلسه گفتن نه چون ماشینتون رو دزدین ما نمیتونیم قبول کنیم😐😐😂 مامانشون چند وقت بعدش زنگ زدن گفتن اگه ماشینتون پیدا شده یا دوباره ماشین خریدین ما باز بیایم خواستگاری😐😐 گویا دختر براشون مهم نیس ، فقط ماشین و خونه پدر دختر براشون مهمه😒 بعد میگن دخترا آهن پرست شدن و دنبال خونه و ماشینن😏 جالب اینجاست که پسر خودشون نه خونه داره نه ماشین ولی خیلی بهم می‌خوردیم اما متاسفانه پدر مادرشون تصمیم گیرنده بودن بجای پسر . کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
یه خواستگار داشتم ۱۱ سال ازم بزرگتر بود یه جلسه اومدن خونه، عکس بابای مرحومم دیده بود. زنگ زدن واسه جلسه دوم بیان، که گفتیم نظرمون منفیه .مادرش به مامانم گفت پسرم خیلی دختر شما رو دوست داره عکس آقاتونم دیده خوشش اومده. تو تلویزیون یکی رو نشون میدادن شکل آقاتون؛ پسرم به همه گفته پدر زنم این شکلیه بزارین ما بیایم😐 آخرشم نفرینم کرد. گفت چون پسرم رو نخواستی بمون تا موهات مثل دندونات سفید بشه🤦‍♀️ کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
یه بار رفتم خواستگاری یه دختر خانمی پرسیدن قبل از ایشون هم توی دانشگاه برای فرد دیگه ای اقدام کردم؟ (من مقطع بالا هستم هفت ساله دانشجو ام)منم گفتم پارسال یه مورد بود اهل فلان جا بودن و نامزد داشتن کلاً همه چی تموم شد. (یعنی حتی حرف هم نزدیم صرفا یه واسطه لطف کرد) الان ممکنه جواب منفی شون برای این هم بوده باشه. خب من اشتباه کردم جزئیات هم گفتم. من غلط کردم ولی واقعا چرا باید این سوال رو میپرسیدن در حالی که اطلاع داشتن سابقه عقد و نامزدی نداشتم؟ اگه گفته بودم نه هیچی نمیشد ایشون هم تا آخر عمرشون نمی فهمیدن. چرا یه کاری میکنین که راستگو صرفا ضرر کنه؟ الان باید حتما دروغ میگفتم؟😒 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
همسر دوستم من را دیده بود پیله کرده بود که دختر خاله ام خیلی به تو میخوره از این حرفا ولی من شرایط،ازدواج نداشتم تا بعد از یک سال و نیم زنگ زدیم به دختر خاله همسر دوستم اولین خواستگاری عمرم🕴 اول که گفتن مشورت میکنیم بعداً تماس بگیرید بعد تماس گرفتیم اول باید پدر دختر خانم ببینه .....‌..‌‌‌‌...😳 این مرحله را با موفقیت پشت سر گذاشتم 🤦‍♂️😁💪 قرار دوم را بیرون گذاشتن رفتیم با مادرشون تشریف اوردن تا دم کافه رفتیم ولی دختر خانم گفتن محیط کافه مناسب نیست 😬😬 بریم تو پارک آقا دو تا ماشین پشت هم مثل پت و مت راه افتادیم تا رسیدیم دم رودخانه بعدشم آنقدر پیاده راه رفتیم تقریبا ۵ کلیومتر که مامان خودش صداش در آمد نشستیم پا صحبت از اول همه سوال ها مذهبی منم بار اولم بود کلی مطلب خونده بودم کلی مطلب اماده کرده بودم اینجوری نبود اصول دین پرسید تمایلات سیاسی پرسید واجبات و مستحبات ریز و جزئی پرسید هر چی اومدم بحث رو عوض کنم نشد، یک کلمه ای جواب میداد و سریع یه سوال مذهبی می‌پرسید گزینش اداره مون آسون تر بود 😂 تا یه سوال مذهبی پرسید منم مثل خودش جواب دادم و سریع یه سوال پرسیدم گفت ولی جواب من این نبود 🙅‍♂ منم کفری شدم نه گذاشتم نه برداشتم گفتم آخه من تو دبیرستان دین و زندگی را تک ماده کردم اندیشه اسلامی تو دانشگاه تستی بود شانسی زدم اگه میدونستم آنقدر سوال مذهبی دارید آخوند مسجد محلمون را با خودم می‌آوردم 😂😂😂😂 یهو مثل لبو سرخ شد😡 پا شد گفت من دیگه سوالی ندارم 🤷‍♂🏃🏃🏃 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
خواستگاری داشتم بعد از حرافی های زیاد ، در اومد گفت: اگه بهتون بگن به همه آرزوهاتون رسیدین چیکار میکنین؟!؟ منم با یه مکثی و اینکه آخه این چه سوالیه، گفتم هیچی چیکار میکنم !شکر خدا.😊 یه هو با خنده گفت: الان من بهتون میگم که شما به همه آرزوهاتون رسیدین😃😂 یعنی که من همه ی آرزوهای شمام😐 آخه اعتماد به نفففس، گووووله نمک! تا همین چند دقیقه پیش تا ریال آخر حقوق منو پرسیدی و روش حساب کردی، اونوقت من به آرزوهام می رسم یا تو! کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
هدایت شده از ناشناس های ازدواجی
خدا به داد این پدر و مادرا برسه😔 چه خانواده پسر چه خانواده دختری که الکی خاستگارا رو رد میکنن @nashenas_ezdevaji
برای پسرم رفتیم خواستگاری، خیلی خانواده محترمی بودند و ساده زیست، روحیات دختر خانم به پسرم میخورد. بعد از چهار جلسه، گویا پدرشون تردید داشتن به پسر بنده برای اداره زندگی، پسرم مستقل هستش شغل مناسبی داره با درآمد مناسب، ماشین و منزل. نمیدونم چجوری به این نتیجه رسیدند، در صورتیکه اگه شخصی مثل پسرم برای خواستگاری دخترم بیاد هیچوقت رد نمیکنم. سوالم از خانواده های مذهبی اینه که اینهمه نکته سنجی و سختگیری واقعا لازمه؟ آیا واقعا ما برای فرزندانمون، دقیقا شخص ایده آل تو ذهنیاتمون رو پیدا خواهیم کرد؟؟؟ کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
یه زمانی تو یه دوره آموزشی تربیتی شرکت کرده بودم. جمعیتی بودیم حدود پنجاه شصت نفر. از همون اول که وارد جمع شدم، عادت همیشگیم شروع شد: بررسی آدم‌ها به چشم گزینه‌های مستعد! 😅 یه آقایی تو همایش توجهم رو جلب کرد. از چهره و رفتارش مشخص بود پسر موجه و مهربونیه. پیش خودم گفتم: "کاشکی می‌تونستم براش یه دختر مناسب پیدا کنم." ولی خب، روم نشد برم جلو چیزی بگم. راستش کسی نمی‌دونست من همون آدمی هستم که پشت کانال خاطرات سمی نشسته و یه واسطه‌گر تمام‌عیارم! چند وقت از اون همایش گذشت. یک روز که داشتم پیام‌های آیدی ادمین رو چک می‌کردم، یه پیام از همون پسر دریافت کردم. نوشت که قصد ازدواج داره. اون لحظه حس کردم دنیا یه لحظه وایستاد... چشام این شکلی شد 😍 و هزار تا فکر از ذهنم گذشت. شروع کردم دخترایی که به نظرم مناسب این آقا بودن رو تو ذهنم مرور کردن. با خودم گفتم: "کاش اون روز جلو می‌رفتم... یا شاید اصلاً کاش از خدا یه چیز بزرگ‌تر خواسته بودم!" 😅 اما وقتی باهاش حرف زدم، یه جمله گفت که تو دلم سنگینی کرد. آروم گفت: "شرایطم خاصه... فکر نمی‌کنم کسی قبول کنه." این حرفش قلبم رو لرزوند. گفتم: "چرا؟ مگه چی شده؟" یه مکث کوتاه کرد و بعد، انگار که بخواد راز بزرگی رو بگه، گفت: "چند وقت پیش توی آزمایش‌ها فهمیدم که نمی‌تونم بچه‌دار بشم... و هیچ دختری این شرایط رو قبول نکرده." صدای غم توی کلماتش بود... چیزی که تا عمق وجودم نفوذ کرد. یه لحظه به خودم گفتم: "پسر به این خوبی چرا باید چنین مسیری رو تنهایی بره؟" ادامه دارد...
https://eitaa.com/khastegarybazi/7046 ولی ادمین عزیز، یه داستان واقعی براتون بگم: یکی از همکارای شوهرم که خیلی اهل تلاش و صبوری بود، خواهر و برادرش بچه‌دار نشدن. خودش هم آزمایش داد و دکترا گفتن که نمی‌تونه بچه‌دار بشه. ایشون سال‌ها از مادر پیرش مراقبت کرد تا اینکه مادرش از دنیا رفت و سن خودش هم بالا رفت. وقتی تصمیم گرفت ازدواج کنه، تو خواستگاری صادقانه شرایطش رو گفت. پدر دختر اما گفت: "هر چی خدا بخواد همون میشه." و قبول کردن. حالا اون‌ها دو تا بچه دارن، اونم بدون هیچ دارو و درمانی! نتیجه‌گیری؟ هر چی خدا بخواد، همونه... و گاهی چیزی که محال به نظر می‌رسه، ممکن می‌شه.
آخه چرا باید چنین تبلیغی برای یک مجرد بیاد😭😭😭
خاطرات سمی خواستگاری
برای پسرم رفتیم خواستگاری، خیلی خانواده محترمی بودند و ساده زیست، روحیات دختر خانم به پسرم میخورد. ب
چند وقت پیش من واسطه ی امر خیری شدم،دوطرف همو پسندیدن و بهم میومدن ،اما بعد چند جلسه دختر خانم جواب منفی دادند،وقتی علتش رو جویا شدم،به من گفتن که آقا پسر با اینکه شرایط مالی خوبی رو داشتن،ولی نتونستن اون حس امنیت و آرامش رو به من بدن،تو تمام جلسه ها اولین حرفشون این بوده که زندگی خیلی سخته،واین دختر خانم با اینکه هم خودشون هم خانواده اشون به شدت قانع بودن،ولی ترسیده بود.شاید پسر ایشون نتونسته تو حرفهاش رضایت پدر خانواده رو بدست بیاره.
https://eitaa.com/khastegarybazi/7047 پدرشوهر منم وقتی بچهاش بزرگ بودن میره یه ازمایشی بده، دکتر بهش میگه خب چرا نمیری عمل کنی که بتونی بچه داربشی؟ اونجا میگه من دوتا دسته گل دارم😐 و دکترا انگشت به دهن میمونن چون مشکلی داشته که دکترا میگن هیچوقت بچه دارنمیشه😶
https://eitaa.com/khastegarybazi/7030 معضل این آقا رو بنده هم دارم. بنده خودم پسر مذهبی ام و می‌خواهم همسرم هم مذهبی باشه.یه تعداد خواستگاری دخترای مذهبی رفتم که اولویتشون ادامه دادن بسیج، شرکت در راهپیمایی های سیاسی، ادامه تحصیل در جامعه الزهرا ( حوزه علمیه بانوان قم) و... بوده! اما وقتی بنده از خانه‌داری، شوهرداری، فرزند پروری، آشپزی، فعالیت هایی که در منزل کمک مادرشون می‌کنند و... از دختر خانم می‌پرسم، بله... زل می‌زنند به گل قالی و بی‌جواب هستند. چرا چون همش بسیج و پایگاه و... فکر و ذکرشون بوده. واقعا موندم این دخترای مذهبی حدیث و روایت نمی‌خونند؟ این فعالیت هایی که خودشون رو بهش مشغول کردن کجای بیانات اهلبیت (ع) هست؟ مگر امام رضا علیه السلام نفرمود ثواب یک لیوان آب به همسر دادن از یک سال عبادت بالا تره؟ پس چرا توی زمینه خانه داری و همسرداری اصلا سِیر نمی کنند؟؟
سلام درسته کانال جنبه طنز داره ولی واقعا سخته ۷ جلسه با یه پسر دیدار داشته باشی ابراز علاقه کنه بگه حس دارم بهت و چند بار گفته دلم برات تنگ میشه و یهو بره و خبری ازش نشه جواب قلب شکسته مارو کی میده ! سیاهی زیر چشم و لرزش دست که بخاطر استرس و دل شکستگی ایجاد شده ..... کاش وقتی قسمت نیست دیگه نیان تجربه کردن بسه دیگه ....