🌹جوانی مثل شهید حججی ندیده بودم. در طول مدتی که با وی بودم، همیشه در حال ذکر گفتن بود و سعی می کرد بدون وضو نباشد. 🌳 به انجام مسائل شرعی و دینی مقید بود به گونه ای که در یکی از عملیات های شهری در منزلی مستقر شدیم که درخت اناری در حیاط منزل وجود داشت، محسن به هیچ عنوان از انار های حیاط استفاده نمی کرد و حتی نمازش را در محیط عمومی می خواند تا حقی از کسی به گردنش نماند و همه این عوامل رعایت کردن کامل و جامع مسائل شرعی بود. 🗣 ندیده بودم که محسن غیبت کند و نه تنها خودش به طرف غیبت نمی رفت بلکه با مشاهده بچه ها و رفتن برخی صحبت ها به سمت غیبت، سریع بحث را عوض می کرد که همرزمانش از گناه دور شوند. 🌹 همه این موارد از محسن جوانی ساخت که مانند اربابش به شهادت برسد. 🎤 راوی: همرزم شهید #شهید_محسن_حججی #سالروز_شهادت "منبع:اصفهان شرق" 🌷 @khat_128

🌹جوانی مثل شهید حججی ندیده بودم. در طول مدتی که با وی بودم، همیشه در حال ذکر گفتن بود و سعی می کرد بدون وضو نباشد. 🌳 به انجام مسائل شرعی و دینی مقید بود به گونه ای که در یکی از عملیات های شهری در منزلی مستقر شدیم که درخت اناری در حیاط منزل وجود داشت، محسن به هیچ عنوان از انار های حیاط استفاده نمی کرد و حتی نمازش را در محیط عمومی می خواند تا حقی از کسی به گردنش نماند و همه این عوامل رعایت کردن کامل و جامع مسائل شرعی بود. 🗣 ندیده بودم که محسن غیبت کند و نه تنها خودش به طرف غیبت نمی رفت بلکه با مشاهده بچه ها و رفتن برخی صحبت ها به سمت غیبت، سریع بحث را عوض می کرد که همرزمانش از گناه دور شوند. 🌹 همه این موارد از محسن جوانی ساخت که مانند اربابش به شهادت برسد. 🎤 راوی: همرزم شهید #شهید_محسن_حججی 🌷 هدیه به همه شهدا صلوات "منبع:اصفهان شرق" 🍃 @khat_128

📂 کارت عروسی که برایش می‌آمد می‌خندید و می‌گفت: بازم شبی با شهدا... 🚫 با رقص و آهنگ و شلوغ‌بازی‌های عروسی میانه‌ای نداشت. بیرون تالار خودش را به خانواده عروس و داماد نشان می‌داد و می‌رفت گلزار شهدا...❤️ 🚩 همه‌ی فکر و ذکرش پیش شهدا بود می‌رفتیم روستا برای سمنوپزان، وسط تفریح و گشت و گذار مثل کسی که گمشده‌ای دارد می‌پرسید: حاج‌آقاسید، این دورو بر شهید نیست بریم پیشش؟ 🚩 به قصد زیارت حاج‌احمدکاظمی راه افتادیم سمت اصفهان... خانمم بهش گفت: شما هم که مثل سید به ماشینتون نمی‌رسید! وسط آن تق‌وتوق‌ها گفت: « همه‌ی این‌ها رو باید بذاریم و بریم باید به دلمون برسیم تا به ماشینمون..» 🔺هرموقع سراغش را می‌گرفتم جواب‌هایی مشابه می‌شنیدم؛ آقامحسن کجاست؟ رفته نمازجمعه. آقامحسن کجاست؟ رفته گلزارشهدا آقامحسن کجاست؟ رفته اصفهان سرِ مزار شهید کاظمی ... #ما_ملت_امام_حسینیم #شهید_محسن_حججی #یاد_شهدا_صلوات 🍃 @khat_128

📂 کارت عروسی که برایش می‌آمد می‌خندید و می‌گفت: بازم شبی با شهدا... 🚫 با رقص و آهنگ و شلوغ‌بازی‌های عروسی میانه‌ای نداشت. بیرون تالار خودش را به خانواده عروس و داماد نشان می‌داد و می‌رفت گلزار شهدا...❤️ 🚩 همه‌ی فکر و ذکرش پیش شهدا بود می‌رفتیم روستا برای سمنوپزان، وسط تفریح و گشت و گذار مثل کسی که گمشده‌ای دارد می‌پرسید: حاج‌آقاسید، این دورو بر شهید نیست بریم پیشش؟ 🚩 به قصد زیارت حاج‌احمدکاظمی راه افتادیم سمت اصفهان... خانمم بهش گفت: شما هم که مثل سید به ماشینتون نمی‌رسید! وسط آن تق‌وتوق‌ها گفت: « همه‌ی این‌ها رو باید بذاریم و بریم باید به دلمون برسیم تا به ماشینمون..» 🔺هرموقع سراغش را می‌گرفتم جواب‌هایی مشابه می‌شنیدم؛ آقامحسن کجاست؟ رفته نمازجمعه. آقامحسن کجاست؟ رفته گلزارشهدا آقامحسن کجاست؟ رفته اصفهان سرِ مزار شهید کاظمی ... #ما_ملت_امام_حسینیم #شهید_محسن_حججی #یاد_شهدا_صلوات 🍃 @khat_128