eitaa logo
*خط به خط...
147 دنبال‌کننده
628 عکس
34 ویدیو
9 فایل
#کتاب ها خدای خطوط اند... و خطوط خدای کلمات.. و این میان... چه خبر از خدای من؟!
مشاهده در ایتا
دانلود
*خط به خط...
✳️✳️✳️ حلقه اول: تولید داستان با موضوع سبک زندگی اسلامی مدرس : سید محسن امامیان (نویسنده و مدرس داس
اساتید متخصص، و موضوعات شدیدا کاربردی و لازم. کاملا رایگان. مهلت ثبت نام تا ۱۰ بهمن ماه: @ravagh19
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ چهاردهمین دوره جایزه ادبی جلال‌آل‌احمد، امشب در حالی برندگان خود را شناخت که با وجود افزایش ارقام جوایز، جایزه ۲۵۰ میلیون تومانی فقط در بخش مستندنگاری اهدا شد که آن هم اشتراکی بود. آثار برتر جایزه ادبی جلال‌آل‌احمد عبارتند از: نقد ادبی: «آلبر کامو در ایران» اثر محمدرضا فارسیان و فاطمه قادری داستان کوتاه: «ساعت دَنگی» نوشته محمداسماعیل حاجی‌علیان و «قدیس دیوانه» نوشته احمدرضا امیری‌سامانی» بخش جنبی جایزه ویرایش کتاب: اندیشه قدیریان برای ویرایش «آلبر کامو در ایران»، حسین علینقی برای ویرایش «بابا رجب»، اکرم دژ هوست گنک برای ویرایش «ساعت دنگی» و مجتبی موحدیان برای ویرایش «سلول بهاری» مستندنگاری: «داغ دلربا» به قلم میثم امیری و «رضانام تا رضاخان» به قلم هدایت‌الله بهبودی داستان بلند و رمان: «بی‌نام پدر» اثر سیدمیثم موسویان و «ماه غمگین، ماه سرخ» اثر رضا جولایی خط به خط, همراه ما باشید✍ https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776
...........کاش برای هر مردی که به خاک می‌افتد ترانه‌ای داشتیم............. ✍احسان عبدی پور
هدایت شده از رسانه تنهامسیر🌱
واقعا خداقوت و خسته نباشید داریم به رامبد جوان و خندوانه👏 احسنت❤️🌸 اینکار به اندازه یکسال کار فرهنگی ما ارزش داره @tanhamasirmedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یاحق شعر اگر از تو نگوید کلماتش غرق است چکه چکه سخنش خیس، دلش هم تنگ است وصف تو کار کسی نیست در این آبادی شاعر و بیت و غزل نَم زده با آزادی ( عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد ) و در این شهر کسی نیست که عاشق باشد منتظر، هر بشری نیست که ساکن بشود جز عمل، معتبری نیست که ضامن بشود باید از عشق، وَ از شور وَ از همت گفت باید از آنچه شده باعث این غیبت گفت شرط دارد؛ وَ مگر می‌شود از خویش گریخت؟ وَ مگر می‌شود از صاحب هر کیش گریخت؟ و کسی هست، کسی هست، کسی می‌آید یک نفر مانده از این قوم، بخوان، می‌آید یازده بار زمین غرق گل و گلشن شد (نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد) بعد یک عمر که یعقوب به وصلش برسد، یوسف مصری این قوم به شهرش برسد صاحب عصر، بیا ما بخدا پیر شدیم ما از این روح مشوّش بخدا سیر شدیم تا نفهمیم تویی فاتح هر بن بستی وضع بهتر نشود، جام و مِی و بدمستی ما نشستیم و فقط جمعه به یادت هستیم تو خودت ندبه بخوان! ما پی دنیا هستیم عهد آن بود که دنبال دل خود برویم؟ و مگر عشق جز آن بود که از خود برویم؟ ما فقط یاد تو را جمعه و شعبان داریم و نه انگار که همواره تو را کم داریم تا نباشی بشر از هر جهتی کم دارد شیعه تا روز قیامت بخدا غم دارد شاه شطرنج نباشد، هدف از بازی چیست؟ ماندن مهره در این صفحه‌ی غمازی چیست؟ و اگر مرد رهی هست، به سر شانه زنَد (دوش دیدم که ملائک درمیخانه زدند) ✍🏻فاطمه زهرا بختیاری (سیار) خط به خط, همراه ما باشید✨ https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776
یاحق کاسب‌ها خیلی این عبارت را به کار می‌برند: -فلان کار دست توش زیاده. ریسکه. که یعنی وقتی عده زیادی توی فلان کار هستند، ما این وسط چه کاره‌ایم؟ بساط نقد فیلم هم این روزها دست زیاد دارد. خیلی فیلم بین‌ها بعد از هر چیزی که می‌بینند یادداشتی، کلیپی، نقدی، معرفی‌ای می‌نویسند. و حتما خیلی‌ها هم مثل من سراغ فیلم معمولی و گیشه‌ای نمی‌روند و بعد هر فیلم باید دقیقا بفهمند فیلم‌ساز حرفش چه بود و پشت و جلوی پرده می‌خواست چه نشان بدهد. این دسته آدم‌ها، حتما خیلی وقت‌ها توی نت اسم فیلم را کنار کلمه (نقد) گذاشته‌اند، بلکه بیشتر از جهان فیلم سر در بیاورند. اکثرا هم موفق نشدند. بگردید ببینید تحلیلگران و فیلم بین‌ها درمورد_به قول خودشان_ انیشتین سینما، کریستوفر نولان چه نقدهایی نوشته‌اند. خیلی باید بگردی و گاهی خیلی کلیپ ببینی و متن بخوانی تا یک تحلیل درست، چکیده و جامع مشت کارگردان افسانه‌ای را باز کند. بالای 80 درصد هم را جای رنگ می‌کنند و می‌فروشند. بازار نقد دست زیاد دارد. اما بین‌شان هیچ دستی داستان نویس نیست. هیچ کدام دل و روده فیلمنامه را بیرون نمی‌کشند و عناصر داستانی را بررسی نمی‌کنند. ما هم البته چنین ادعایی نداریم. فقط سعی می‌کنیم از پشت عینک داستان فیلم ببینیم.
حالا اصلا یک داستان نویس و خالق کلمات، چه نیازی دارد به فیلم و تصویر؟ این را مطمئن باشید که همواره ادبیات قبل از سینماست. ادبیات ابر است، سینما باران. ادبیات دریاست، سینما موجش. ادبیات عیسی است، سینما حواری‌اش. بنیان سینما ادبیات است و اگر نباشد، هنر نمایش وجود ندارد. اصلا می‌شود بدون مکتوب تصویر ساخت وقتی حتی یک استندآپ کمدی با قوت و ضعف متنش قضاوت می‌شود؟ این که می‌بینید خیلی از فیلم‌های سینمای ایران صرفا سرگرم کننده‌اند و اکثرا پوچ و بی‌محتوا و طنز موقعیت و غیره، بخاطر ادبیات کم‌رنگ است. سینمای ایران روز به روز بیشتر از ادبیات فاصله می‌گیرد و در نتیجه هویتش بیشتر زخمی می‌شود. درحالی که درباره خیلی از رمان‌های کوچک و بزرگ دنیا می‌گویند: -فیلمشم ببین. هرچند کتابش کاملتره. چند تا فیلم اقتباسی خوب در ایران سراغ دارید؟ چرا زخم کاری ناگهان مثل بمب می‌ترکد و کتابش حاشیه می‌سازد؟ داستان نویسی که فیلم قصه‌دارِ خوب ببیند، ذهن و خلاقیتش بهتر کار می‌کند. نثرش از شاعرانگی فاصله می‌گیرد و اهمیت حوادث و کنش شخصیت‌ها را بهتر درک می‌کند. کتاب‌ها و ایده‌های خودش دنبال می‌گردد جای بازی با کلمات. خلاصه این فیلم بینی یکی از عوامل موفقیتش به عنوان نویسنده خواهد بود. ✍🏻فاطمه زهرا بختیاری ۱۴۰۱/۱/۱۵ خط به خط, همراه ما باشید✍🏻 https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی تشنه می‌گفت و جان می‌سپرد خنک نیکبختی که در آب مرد بدو گفت نابالغی کای عجب چو مردی چه سیراب و چه خشک لب بگفتا نه آخر دهان تر کنم که تا جان شیرینش در سر کنم؟ فتد تشنه در آبدان عمیق که داند که سیراب میرد غریق اگر عاشقی دامن او بگیر وگر گویدت جان بده، گو بگیر بهشت تن آسانی آنگه خوری که بر دوزخ نیستی بگذری دل تخم کاران بود رنج کش چو خرمن برآید بخسبند خوش در این مجلس آن کس به کامی رسید که در دور آخر به جامی رسید ✍🏻سعدی 📌۲۰ فروردین، سالروز شهادت سید مرتضی آوینی... خط به خط, همراه ما باشید✍🏻 https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776
*خط به خط...
یکی تشنه می‌گفت و جان می‌سپرد خنک نیکبختی که در آب مرد بدو گفت نابالغی کای عجب چو مردی چه سیراب و چ
*اما‌م‌زاده همان‌كه مادرِ دوران چو او نزاده، تویی خدا اگر به كسی تابِ عشق داده، تویی خلیفه روی زمین او اگر نهاده، تویی بهل كه ساده بگویم، امام‌زاده تویی به تكه تكه‌ی نعشت دخیل باید بست دخیل بر كرمِ جبرئیل باید بست وگرنه نعشِ تو را سوی آسمان كه برد؟ كه این امانتِ تابوت از علی بخرد؟ امانتی خدا را امین او برده است علی نرفت، فرشته بدان زمین خورده است * تو كیستی كه برایت علی غریبی خواند؟ تو كیستی كه فقط از تو دل‌فریبی ماند؟ نمی‌توان كه تو را با شهید تخمین زد درست دستِ قضا بود، قرعه بر مین زد دعای صحت و حرز سلامتی مینی است كه زیرِ پای چپِ مرتضای آوینی است * به زیرِ لب تو چه خواندی كه آسمان خم شد و از میان زمین مردِ واپسین كم شد به زیرِ لب تو چه خواندی كه ره نشان دادند و تحفه نعشِ تو را دستِ آسمان دادند به زیرِ لبِ تو چه خواندی كه قفلِ بسته شكست و بغضِ مانده‌ی مردانِ دل‌شكسته شكست به زیرِ لب تو چه خواندی؟ بگو، بلند بگو ز كاروان عقب‌افتاده‌گان كم‌اند، بگو *** جنوب جای عجیبی است، آسمانش نیز بهشت شاهدِ ما و فرشته‌گانش نیز بهل كه در بگشایند او جنوبی بود كلون كنند و بگویند روزِ خوبی بود... ✍🏻شعری از رضا امیرخانی فروردینِ ٧٢- شهادتِ سید مرتضای آوینی خط به خط, همراه ما باشید✍🏻 https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776