eitaa logo
خط خیال
9 دنبال‌کننده
8 عکس
3 ویدیو
0 فایل
✍️ حکایت قلم از گذشته، اکنون و آینده
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر است دیگر... مادر بود دیگر. مگر میشود حس مادری را فهمید. فقط باید مادر بود. پسرانش را یکی یکی بزرگ کرد. برایشان کم نگذاشت. در ایل و تبار آنها رسم بود که پسر شجاع بار می‌آید. شوهرش وقتی از دنیا رفت سختی‌های زندگی‌اش بیشتر شد. بزرگ‌کردن چهار پسر در طایفه‌ای که شهره است به دلاوری، کار کوچکی نبود. تصمیم گرفت که با یکی از بزرگ‌مردان قبیله بزرگ آن منطقه ازدواج کند. همسر آن مرد از دنیا رفته بود. حادثه دلخراش و جانسوزی برای او رقم خورد که از ذهن خود و فرزندانش پاک نمی‌شد. بچه‌های او بی‌تاب مادر بودند. خیلی سخت بود که با مردی ازدواج کند که بهترین همراهش را از دست داده است. داستان آنجا تلخ می‌شود که این زن هم‌نام همسر درگذشته اوست. به مرد می‌گوید که مرا با نام خودم صدا نزن. چقدر این زن با وفاست. مرد، او را مادر پسران لقب می‌دهد و او را با این نام صدا می‌زند. چه باشکوه است مادر پسرانی که هر کدام شجاعان صحنه کربلا شدند. یا ام‌البنین(سلام‌‌الله‌علیها) 📚 @khat_khial
باید ایستاد... خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که در یک کار یا پروژه‌ای در زندگی یا محل کار به مانعی برخورد می‌کنیم که هیچ رقم حل نمی‌شود و راه‌حلی برای آن نداریم؟! امروز دقیقاً این مسئله برای من پیش آمد. در یک پروژه که در حال انجامش بودم با یک چالش روبرو شدم که هر ترفندی روی آن می‌زدم تا آن را برطرف کنم، نمی‌شد که نمی‌شد. اما غرورم اجازه نمی‌داد که پیش مدیر، پروژه را ببندم و کنار بگذارم. البته خواستنی نیست، بایدی در کار است. سریش شدم و نه نگفتم. راه‌های مختلفی امتحان کردم. به در بسته می‌‌خوردم. مدیر پروژه هم که بالای سر باشد، ساعت دیرتر می‌گذرد و جرأت بلندشدن از پای پروژه را ندارم. بالاخره راه نجات از مشکل را پیدا کردم و سرافرازانه و با غرور خودی پیش مدیر نشان دادم.😉 این هم بین خودمان بماند، اینکه حل کردن موضوع برایم لذت‌بخش‌‌تر بود. 📚 @khat_khial
❄️ چرا اینقدر سرده... هوا یک جوری سرد شده که انگار تقصیر ماست. ما کاره‌ای نیستیم ، به قول قدیمی‌ها، ننه سرمای دوره ما به تکاپو افتاده که هر چه سوز و سرما در سبد خود دارد، برای ما بیاورد و کم نگذارد. 📚 @khat_khial
✍️ این یک روایت ساده است... چند شب پیش یک قسمتی از سریال آمریکایی را می‌دیدم. اسرائیل سه سایت هسته‌ای در ایران را با خاک یکسان کرده است و می‌خواهد یکی دو سایت دیگر را هم بمباران کند... اینجـا بخـوان... 📚 @khat_khial
✍️ این یک روایت ساده است... چند شب پیش یک قسمتی از سریال آمریکایی را می‌دیدم. اسرائیل سه سایت هسته‌ای در ایران را با خاک یکسان کرده است و می‌خواهد یکی دو سایت دیگر را هم بمباران کند. صحنه‌ای که توصیف کردم در فیلم نشان داده نمی‌شود ولی همه این اتفاقات با آرامش در ساختمان پنتاگون دیالوگ می‌شود. اصطلاحی در فیلم استفاده می‌شود که در این دو سه ماهی که می‌گذرد خیلی شنیدم: "بمب سنگرشکن". خیلی آشناست. در لبنان زیاد شنیدیم. گفتم لبنان، این هم جالب است که همسر فرمانده حزب الله در سریال خبرچین آمریکا می‌شود! برگردیم به روایت اصلی: معاون رئیس جمهور رسماً در فیلم ادعا می‌کند که اسرائیل نمی‌تواند دو سایت باقی‌مانده را خراب کند و دست به دامن ما شده است. نماینده کنگره می‌گوید که در کشورهای خاورمیانه می‌پیچد که آمریکا، ایران را بمباران کرد نه اسرائیل و این چهره آمریکا را مخدوش می‌کند. جالب اینجاست که معاون رئیس می‌گوید مردم خاورمیانه اصلاً برایشان اینها مهم نیست!🤔 می‌خواهم چه بگویم؟ اتفاقی که در سال 2024 افتاده را سال 2011 به تصویر کشیدند. و ما در این قسمت از کرۀ خاکی بی‌خبریم از جهان. در کتاب "روح پراگ" عبارتی دارد که "برای آنکه شخصی بتواند بار سنگین سرنوشتش را به دوش بکشد و نیز برای آنکه ملتی بتواند بار سنگین تاریخش را به دوش بکشد، شکیبایی و خویشتن‌داری اموری ضروری هستند". آشی که برایمان پخته‌اند(شما بگو کی پخته؟)، یک وجب روغن روی آن را گرفته که رهایی از آن صورت نمی‌گیرد مگر اینکه صبر کنیم. البته "صبر فعالانه"💪 📚 @khat_khial
♨️ دوستم میگفت که میخوام برم دندون‌پزشکی، دندونم رو تراش بدم. بهش گفتم که تراشکاری در محل ندارند که اونا بیان!😉🦷 (والّا همه چی شده ... در محل) 📚 @khat_khial
🍉 دل آدمی به بلندی شب یلدا باید بزرگ باشد... 📚 @khat_khial
🍉 شب یلدا رو چه تعریف کنیم؟ نمیدانم چرا بلندترین شب سال را یلدا می‌نامند! واقعاً چرا؟ شاید نام کسی است که برایش رخدادی در این شب رقم خورده است. مثل خیلی‌هایمان که در شب طولانی از آخرین روز پاییز، بهترین خاطرات بچگی برایمان اتفاق افتاده است. به فلسفه نامگذاری این شب تا به حال دقت نکرده بودم. جذاب شد که معنای آن را پیدا کنم. در علامه گوگل(!) جستجویی کردم. با بالا و پایین کردن صفحات وب، فهمیدم که در قدیم یلدا را به معنای زایش می‌گفتند. چه جالب شد! زایش از "عدم" به "وجود". مرده‌ را زنده کردن. حالا چرا این زایش هنگام کوچ از پاییز به زمستان در دل سرما و یخبندان‌ها انجام شود؟! مبنای ایران باستان این بوده که روزها دارد رو به طولانی‌شدن می‌رود و خورشید بیشتر خودنمایی می‌کند. اما با عینک متفاوتی نگاه کنیم، می‌بینیم که دین اسلام معنای متفاوتی از زایش دارد. این زایش را صرفاً طبیعی و جغرافیایی نمی‌داند. وقتی که روح آدمی از مردگی، بیدار شود، آن لحظه زایش بشریت است. وقتی بی‌تفاوتی‌ها را درباره اطراف خود کنار می‌گذارد، زایش حقیقی اتفاق می‌افتد. 📚 @khat_khial
🍉🍒 در طولانی‌ترین شب سال، یک لیست بلندبالایی از بستگان، عزیزان و دوستان بنویسیم و برای تک‌تک آنها دعا کنیم. 🍏 یلدا مبارک 🍎 📚 @khat_khial
☕️ قهوه خوردن به من یاد داد که تلخ‌ترین اتفاقات در زندگی مرا بیدارتر می‌کند. 📚 @khat_khial
آغازگر و معنابخش زندگی من تویی. مادرجان روزت مبارک. ❤️ 📚 @khat_khial
شاید نمیخواهد که بشود... از دیشب که یک سوال بانکی برایم پیش آمده در به در دنبال جواب می‌گردم. انگار پاسخی برای آن نیست. تا نروی و معطل نشوی و زجر نکشی، و خلاصه‌ اینکه تجربه‌اش نکنی، پاسخش را پیدا نمی‌کنی. داستان زمانی جالب‌تر می‌شود که با این جسم خسته به هر بانکی مراجعه می‌کنم، هیچ‌کس پاسخ مشخصی نمی‌دهد. هر بانک و هر شعبه‌ای، هرکدام پاسخ متفاوت می‌دهند. من که آخر از همه کلافه شدم. دست از گشتن کشیدم و به خانه برگشتم. ولی واقعاً نمی‌فهمم که یک مکانیزم ساده را پاسخی روشن نیست؟! شاید هم مبتلای اکثریت جامعه نبوده که کسی تا به حال حتی خفن‌ترین و پولدارترین آدمها هم نمی‌دانند. بگذریم! در آینده پاسخ عیان می‌شود. خیلی‌وقت‌ها اتفاقات داخل زندگی نیز همین‌گونه است. پاسخی برای آن نداریم. تنها راه این است که به دل آن برویم و تجربه کنیم. هرگاه تجربه کردیم برای دیگران عبرت می‌شویم که اگر خوب بود آن را تجربه کنند و اگر بد واقع شد، آنها را نهی می‌کنیم. این سنّت‌ها در جهان باقی است. دو بیت زیر از مولوی جان کلام این نگاه من است. "عبرتست آن قصه‌ای جان مر ترا / تا که راضی باشی در حکم خدا تا که زیرک باشی و نیکوگمان / چون ببینی واقعهٔ بد ناگهان" 📚 @khat_khial