eitaa logo
خط معلم
424 دنبال‌کننده
670 عکس
72 ویدیو
24 فایل
بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان مرکز شهید باهنر (ره) تهران هر کجا که قرار گرفته‌اید، همان‌جا را مرکز دنیا بدانید🌱 آدرس کانال در پیام‌رسان بله: https://ble.ir/khate_moallem آدرس کانال در پیام‌رسان تلگرام: https://t.me/khate_moallem
مشاهده در ایتا
دانلود
خط معلم
🥀 پویش #رفیق_شهیدم - می‌گویند مهمان است؛ اما فی‌الواقع این است که میزبان اوست و ما مهمان.. ما مهمان
🥀 پویش یک روز قبل از مراسم میهانِ‌مادر بود؛ وارد دانشگاه شدم... از یک ماه قبل زمزمه‌ی انتظار برای یک مهمان ویژه در دانشگاه پیچیده بود، از یک ماه قبل همه دانشجویان دست به دست هم داده و در تلاش بودند مراسم استقبال از مهمانِ ویژه‌‌ی ما به خوبی برگزار شود، الان هم خواهران و برادران باهم مشغول آماده سازی مقدمات مراسم بودند، بعدها متوجه شدم تعدادی از آن‌ها شب را هم در دانشگاه سپری کرده‌ بودند که بتوانند تا دیر وقت و فردا صبح هم کارها را پیش ببرند. مانند باقی دانشجویان از کنار خواهران و برادران مشغول به کار گذشتم و به کلاس رفتم... فردای آن روز، روز موعود و دیدار میهمانمان، خود را میان جمعیتی که زیر لب ذکر می‌گفتند و اشک در چشم داشتند یافتم... از خانواده‌های شهدا گرفته تا اساتید و کارمندان و دانشجویان، همگی غرق در تب و تاب آن لحظات بودند... همان زمان بود که دلیل آن همه شور اشتیاق برای برگزاری مراسم را فهمیدم... ارزش آن لحظاتی که نصیبمان شد... درک کردم نگاه شهیدمان چه‌قدر شامل حالمان بوده و آنچه به راستی رزق ما از آن مراسم بود، چیست... اینکه مختصات هر کدام از ما، نسبت به میهمانمان، نسبت به آن رواح طیبه و آن خون‌های جاری بر زمین، کجاست... ✍️ یک دانشجو معلم 🌐 بله | تلگرام ▫️خط معلم | بسیج دانشجویی مرکز شهید باهنر تهران @khate_moallem_eitta
خط معلم
🥀 پویش #رفیق_شهیدم یک روز قبل از مراسم میهانِ‌مادر بود؛ وارد دانشگاه شدم... از یک ماه قبل زمزمه‌ی ا
🥀 پویش چند روز مانده بود تا روز موعود.. آن روزها در دلم حول و لای عجیبی بود، شب‌ها سعی می‌کردم در حد چند دقیقه هم که شده با مزار خالی‌ای که قرار بود به زودی پیکر قهرمان در آن آرام بگیرد، خلوت کنم.. درددل‌های خواهرانه‌ی خود را در عمق مزاری که قرار بود به زودی تبدیل به آرامگاه عزیز جانمان شود، جاگذاری می‌کردم.. شب‌ها کنار مزار خالی‌اش تلاش می‌کردم با تلاوت زیارت عاشورا، سرمای خاک را بگیرم و گرمای وجود اهل‌بیت را به خانه‌ی جدید شهیدمان هدیه کنم. یکی از شبهایی که کنار مزار خالی شهید عزیزمان نشسته بودم، یاد همان حفره‌ای افتادم که در نزدیکی حسینیه‌ی گردان تخریب دیده بودم.. ناخودآگاه به داخل مزار رفتم، داخل مزار نشستم و به عقب تکیه دادم.. برای چند لحظه چشمانم را بستم.. عجیب بود.. در توانم نیست وصف کردن آن لحظات.. یک آن گمان کردم نکند واقعا عمر من به سر آمده‌؟.. و از این بابت وحشت کردم.. که کاش من هم عاقبتم مثل شهید عزیزمان اینچنین مي‌شد.. ختم به شهادت، نه به صورت یک مرگ عادی.. موبایلم را از کیف بیرون آوردم و شروع کردم به تلاوت زیارت عاشورا.. اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ.. ✍️ دانشجو معلم مطهره مرندی 🌐 بله | تلگرام ▫️خط معلم | بسیج دانشجویی مرکز شهید باهنر تهران @khate_moallem_eitta
هدایت شده از شبنا نیوز
#بخوانیم | 🔅مسئولیت پذیر 📁 ۱۱ دی ۱۴۰۲ شبای قبل سفر بود که به خاطر حجم کارا تصمیم گرفتیم برای هر مسئولیت کاروان، یه خادم راهبر بذاریم. قرار شد فائزه علاوه بر خادم پشتیبان، حواسش به بقیه‌ی خادمای پشتیبان هم باشه. خیلی هم خوب از پسش براومد.. - ۱ روز تا پایان ثبت‌نام راهیان مقاومت 🌐 بله | ایتا | تلگرام ▫️شبنا؛ راوی رویدادهای فرهنگیان @shabnaa_news
📻 رادیو باهنر به زودی تقدیم می‌کند: 🍉 یلدا نامه 🍉 🔸ویژه برنامه رادیو باهنر به مناسبت شب یلدا 👤 مجری: مبینا کرمی 📝 نویسندگان: عاطفه رجبی، مبینا کرمی 🎙 گویندگان: خدیجه مصداقی، عاطفه رجبی، فاطمه فتحی‌زاد 📌 انتشار به زودی.. 🌐 بله | تلگرام ▫️خط معلم | بسیج دانشجویی مرکز شهید باهنر تهران @khate_moallem_eitta
خط معلم
🥀 پویش شب قبل از مراسم بود. پس از وداعی پرشور با شهید عزیزمان در دانشگاه شهید بهشتی، به دانشگاه خودمان بازگشتیم. خستگی از چهره‌هایمان آشکار بود؛ چند روزی می‌شد که تمام توانمان را گذاشته بودیم و از صبح بی‌وقفه کار می‌کردیم. اما هنوز کارهای بسیاری باقی مانده بود که باید انجام می‌شد. قرار بود که وسایل را به خوابگاه ببریم و بلافاصله به حیاط برگردیم تا فضاسازی را به اتمام برسانیم، اما.. به دلیل شرایط و محدودیت‌هایی که پیش آمد، مجبور شدیم کار را نیمه‌تمام رها کنیم. با دلی پر از نگرانی و ذهنی آشفته به خوابگاه برگشتیم. نگرانی از اینکه نکند فردا صبح، پیش از شروع مراسم، نتوانیم همه‌چیز را آماده کنیم، لحظه‌ای رهایمان نمی‌کرد. سکوت سنگینی بر اتاق حاکم شد. هرکس در گوشه‌ای فرو رفت؛ بعضی غرق در افکارشان، بعضی در نگاه‌هایی که به هیچ‌جا ختم نمی‌شد. بعد از چند دقیقه، ناگهان یکی از بچه‌ها، پرچم حرم سیدالشهدا (ع) را از میان پارچه‌ای مشکی بیرون آورد و آرام، اما محکم گفت: «بیایید به خود شهید پناه ببریم.. شاید او گره از کارمان باز کند.» انگار همین یک جمله کافی بود تا بغضی که از لحظه وداع در گلوی همه‌مان مانده بود، ترک بردارد. اشک‌ها بی‌اختیار جاری شدند. حلقه‌ای ساختیم، پرچم را در میان گذاشتیم و با تمام وجود زیارت عاشورا و دعای توسل خواندیم.. آن لحظات، آن حس ناب و وصف‌ناشدنی، چیزی فراتر از کلمات بود. گویی در دل شب، خود شهید آمده بود؛ آرام، اما مصمم، تا بار سنگین دل‌هایمان را سبک‌تر کند و دستمان را بگیرد.. ✍️ یک دانشجو معلم 🌐 بله | تلگرام ▫️خط معلم | بسیج دانشجویی مرکز شهید باهنر تهران @khate_moallem_eitta
هدایت شده از شبنا نیوز
| 🔅حواسش به بچه‌ها بود 📁 ۱۲ دی ۱۴۰۲ هرچی به مسئول کاروان می‌گفتیم یه چیزی از فائزه بگو، فقط می‌گفت: «همیشه فائزه بود که توی پشت‌صحنه‌ی سفر خیالمو راحت می‌کرد..» - ۱۳ ساعت تا پایان ثبت‌نام راهیان مقاومت 🌐 بله | ایتا | تلگرام ▫️شبنا؛ راوی رویدادهای فرهنگیان @shabnaa_news
خط معلم
#بشنویم 📻 رادیو باهنر تقدیم می‌کند : 🔰 مجموعه روایت‌های زنان روایت ساز - قسمت ششم 🔹عُمری‌‌ست دخیل
یلدا نامه رادیو باهنر.mp3
15.35M
📻 رادیو باهنر تقدیم می‌کند: 🍉 یلدا نامه - بخش اول 🌱 ویژه برنامه به مناسبت شب یلدا ⁉️ میدونی فرق این یلدا با یلداهای دیگه چیه؟ 📲 جواب رو برامون تو کامنت‌های بله یا تلگرام بنویس! 🌐 بله | تلگرام ▫️خط معلم | بسیج دانشجویی مرکز شهید باهنر تهران @khate_moallem_eitta
خط معلم
🥀 پویش مهمانی در راه است.. هر کس به سویی می‌دود فردی اسپند دود می‌کند خادمی لباس خود را مرتب می‌کند مادری به یاد فرزندش اشک می‌ریزد برای گرفتن زیر تابوت در دل خدام غوغا و هیجانی به پاست... دختری در ذهنش می‌گذرد چگونه برایش خواهری کنم.. پسری فکر می‌کند چگونه برایش برادری کنم.. چشم‌ها می‌چرخد و گوش‌ها تیز می‌شود در پی خبر؛ که چه زمانی مهمان عزیز می‌رسد.. و بالاخره می‌رسد مهمان مادر می‌رسد و دیگر هیچ‌کس جز تابوت و مهمان مادر هیچ نمی‌بیند.. آری فرزند زهرا(س) می‌رسد مادر گمنام می‌خرد.. و هیچ‌کس فکرش را هم نمی‌کرد که درست چند روز بعد دانشجومعلمی از میان ما، گمنام خریده شود و نام شهیده دانشجومعلم فائزه رحیمی زمزمه‌ی لب‌ها گردد.. ✍️ دانشجو معلم زینب حاجی‌حسینی 🌐 بله | تلگرام ▫️خط معلم | بسیج دانشجویی مرکز شهید باهنر تهران @khate_moallem_eitta
خط معلم
📻 رادیو باهنر تقدیم می‌کند: 🍉 یلدا نامه - بخش اول 🌱 ویژه برنامه به مناسبت شب یلدا ⁉️ میدونی فرق ا
میراث دار عشق.mp3
6.05M
📻 رادیو باهنر تقدیم می‌کند: 🍉 یلدا نامه - بخش دوم میراث دار عشق 🌱 ویژه برنامه به مناسبت روز مادر 🌐 بله | تلگرام ▫️خط معلم | بسیج دانشجویی مرکز شهید باهنر تهران @khate_moallem_eitta
خط معلم
🥀 پویش #رفیق_شهیدم مهمانی در راه است.. هر کس به سویی می‌دود فردی اسپند دود می‌کند خادمی لباس خود را
🥀 پویش مراسم رسما شروع شد.. یک دفعه پشت بلندگو اعلام شد: میهمانان گرامی، همگی به استقبال شهیدمان بروید و برایش خواهری کنید. همه بیایید به‌جز خادمان! جمله شوک‌آوری بود! باید یک امتحان دیگر را تحمل می‌کردیم.. نمی‌توانستیم زیر تابوت شهید را بگیریم.. برخی برای دیدن تکرار نشدنی‌ترین صحنه تاریخی دانشگاه، لحظه‌ای مسئولیت را رها کردند و به استقبال شهید رفتند، اما برخی مانده بودند. شهید را روی سِن آوردند؛ مادر شهید مفقودالاثری با بی‌تابی‌هایش دل همه‌مان را هوایی می‌کرد‌.. سالروز وفات ام البنین(س) بود و خیلی‌ها متوسل شده بودند به آقا ابالفضل(ع).. کسی چه می‌داند؟ شاید دوست شهیدمان، فائزه رحیمی هم همانجا متوسل شده بود.. نام پسر آن مادر شهید، مصطفی بود. و با گریه‌هایش نام مصطفی را هنگام بغل کردن کفن شهید، مدام به زبان می‌آورد. راوی می گفت: دیگر شهید گمنامتان نام‌دار شده است.. از آن روز بسیاری از دانشجوها به شهید دانشگاه، (مصطفی) می‌گویند. مصطفی، برای ما که آمدنش را به چشم دیدیم، تحولی عظیم در دل‌هایمان داشت و با جان و دل به او متوسل می‌شویم.. امیدواریم که سایر دانشجوها در دوره های بعد، همینقدر آقا مصطفی ما را تکریم کنند.. ✍️ دانشجو معلم زهرا پاشایی 🌐 بله | تلگرام ▫️خط معلم | بسیج دانشجویی مرکز شهید باهنر تهران @khate_moallem_eitta
هدایت شده از KHAMENEI.IR
⭐️ رهبر انقلاب، صبح امروز: از دل تهدیدها فرصتها سر برمی‌آورند ✏️ اگر احساس مسئولیت کنیم، دنبال کنیم و آنچه را که در دل ما است و بر زبان ما است در هنگام عمل آن را نشان بدهیم. ۱۴۰۳/۱۰/۲ 💻 Farsi.Khamenei.ir
خط معلم
🥀 پویش "در آغوش خاک وطن" در روزگاری که فراموشی در کمین تاریخ است، ستاره ای خاموش از آسمان شهادت، به خاک پاک میهن بازگشت. پیکری بی‌نام و نشان، اما با قلبی سرشار از عشق به وطن، مهمان خانه‌ی ما معلمان شد. دانشجویان با قلب‌هایی مالامال از عشق و ارادت در حیاط صف کشیده بودند. هر یک، نگاهی خیره به تابوت پوشیده در پرچم سه رنگ داشت. تابوتی که در دل خود، پیکر پاک شهیدی گمنام را جای داده بود. شهیدی که شاید نامش را نمی‌دانستیم، اما می‌دانستیم برای دفاع از این خاک و این مردم، جان شیرین خود را فدا کرده است و حالا پیکر مطهر او پس از سال‌ها انتظار به آغوش وطن بازگشته بود. صدای نوحه‌ها و مرثیه‌ها، فضا را آکنده از حزن و اندوه کرده بود. اما در میان این همه غم، نشانی از امید و افتخار نیز دیده می‌شد. چشمان مردم درخشش خاصی داشت. گویی در دل هر یک از آن‌ها، شعله‌ای از ایمان و عشق به وطن شعله‌ور شده بود. در آن لحظه، احساس می‌کردیم با این شهید گمنام، پیوندی ناگسستنی داریم. پیوندی که از جنس خون و خاک و عشق بود. خاک سپاری او تنها یک مراسم نبود، بلکه آغازی دوباره برای تربیت بود. شهید گمنام نه تنها قطعه‌ای از بهشت را به زمین آورد، بلکه روحیه‌ی ایثار و شهادت‌طلبی را بار دیگر در دل ما زنده کرد. آنچنان که چند روز بعد، یکی از دانشجومعلمان این شهر را به سوی خود خواند. شهید گمنام با حضورش به ما یادآور شد که رسالتمان چیزی فراتر از تدریس است..! ✍️ دانشجو معلم آناهیتا مرسلی 🌐 بله | تلگرام ▫️خط معلم | بسیج دانشجویی مرکز شهید باهنر تهران @khate_moallem
هدایت شده از شبنا نیوز
🔻برای اولین‌بار در تشکل‌های دانشجویی نگارش یک داستان مصور در بسیج دانشجویی حوزه‌ی خواهرانِ دانشگاه فرهنگیان شهر تهران 🔸این اثر هنری تحت عنوان «سلام ما را برسان»، به صورت مصور به شرح آخرین لحظات زندگی و ویژگی‌های شخصیتی شهیده‌ی دانشجومعلم فائزه رحیمی پرداخته است. این شهیده‌ی گرانقدر در حمله‌ی تروریستی داعش در گلزار شهدای کرمان در ۱۳دی‌ماه سال۱۴۰۲ به مقام شهادت نائل گردید. ⏳انتشار به زودی... 🌐 بله | ایتا | تلگرام ▫️شبنا؛ راوی رویدادهای فرهنگیان @shabnaa_news
خط معلم
🥀 پویش #رفیق_شهیدم "در آغوش خاک وطن" در روزگاری که فراموشی در کمین تاریخ است، ستاره ای خاموش از
🥀 پویش یکی بابت قبولی در امتحان با دقت حمد و سوره می‌خواند. آن یکی گویا دیرش شده، نیم‌نگاهی میکند و بدو بدو به سمت کلاس می‌رود. دیگری اما زیر لب چیزی زمزمه میکند: «کسانی که خیلی دوست دارند برای هدایت دیگران تلاش کنند و عشق به سعادت آدم‌ها داشته باشند، به جای اینکه بمیرند شهید می‌شوند.» این‌ها را کسی می‌گوید که چند صباحی بیشتر میهمان شما نیست، ای میزبان عزیز ما. کاش دست ما را بگیرید. کاش دستتان را رها نکنیم. کاش دست بچه‌ها را در دستانتان قرار دهیم. کاش در طریق هدایت، ما نیز اندک نقشی بر پرده‌ی تعلیم و تربیت بزنیم. شاید در دانشگاه ما، دانشجومعلم‌ها زیارتنامه‌تان را جور دیگری بخوانند. آخر آنها مشق معلمی را از شما می آموزند، شما که شمع شدید، شعله شدید و سوختید تا هنر عاشقی به ما بیاموزید. فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَ مَعَکُم ✍️ یک دانشجو معلم 🌐 بله | تلگرام ▫️خط معلم | بسیج دانشجویی مرکز شهید باهنر تهران @khate_moallem_eitta
هدایت شده از شبنا نیوز
| 🕊وصیت‌نامه 🌫 خدایا! به عفو تو امید دارم... - ۹ روز تا سالروز شهادتِ بهای بیداریِ ما 🌐 بله | ایتا | تلگرام ▫️شبنا؛ راوی رویدادهای فرهنگیان @shabnaa_news
خط معلم
🥀 پویش #رفیق_شهیدم یکی بابت قبولی در امتحان با دقت حمد و سوره می‌خواند. آن یکی گویا دیرش شده، نیم‌ن
🥀 پویش ۶ دی ماه بود و همه‌جا حس اندوه و در عین حال، افتخار به سرزمین، میون دل‌های همه موج می‌زد. حس خوب گاهی می‌تونه درسِ از دست دادنِ آدم‌هایی باشه که همیشه به تو امنیت، روحیه رزمنده بودن و امید به ادامه راه رو می‌دن. این حس باعث می‌شه یاد بگیری که هنوز هم جوون‌هایی هستن که برای وطن می‌جنگن، دفاع می‌کنن و تا پای جان، تا آخرین قطره خون و آخرین نفس، برای دفاع از ناموس و وطن سر خم نمی‌کنن و تسلیم نمی‌شن. این‌ها همون حسی رو ایجاد می‌کنن که در عین اندوه، می‌تونه غرورآفرین هم باشه. اون روز، غم بزرگی برای دل مادری که شهیدی گمنام داشت، تازه شده بود. حسِ برای همیشه از دست دادنِ یه پسرِ جوون، می‌تونه گاهی از سخت‌ترین حس‌های دنیا باشه.. اما مادری که با ایمان و تقوا این راه رو انتخاب و دیگران رو هدایت می‌کنه، می‌تونه شیرزنی از شیرزنان این سرزمین باشه که کمتر کسی می‌تونه چنین اراده‌ای داشته باشه. اون روز کاملاً حس افتخار و غرور داشتم و از وجود چنین هم‌وطن‌هایی به خودم می‌بالیدم. این‌که همیشه تو دانشگاه شهیدی داشته باشیم که الگوی ما باشه، یکی از خوش‌شانسی‌های عمر ماست و از این بابت خیلی خوشحالم.. به امید دنیایی بدون جنگ و خون‌ریزی.. اسمش قاسم و رسمش جان عباس، مردانگی تمام و شهادت مبارکش؛ به یاد حاج قاسم🤍 ✍️ دانشجو معلم مائده نوروزی 🌐 بله | تلگرام ▫️خط معلم | بسیج دانشجویی مرکز شهید باهنر تهران @khate_moallem_eitta
خط معلم
🥀 پویش #رفیق_شهیدم ۶ دی ماه بود و همه‌جا حس اندوه و در عین حال، افتخار به سرزمین، میون دل‌های همه م
🥀 پویش شهید گمنام، مظهر عشق بی‌پایان و ایثار در سکوت است. او که بی‌نام و نشان به میدان نبرد رفت، با قلبی پر از ایمان و عشق به وطن، جانش را فدای آرمان‌های والایی کرد. روزی که شهید گمنام را به دانشگاه آوردند، در دانشگاه‌مان گویی احساسات آمیخته‌ای از غرور و اندوه بود؛ غرور از شجاعت و فداکاری او و اندوه از دوری و بی‌نشانی‌اش.. هر بار که به مزار شهدای گمنام می‌نگریم، یادمان می‌آید که امنیت امروز ما مدیون خون‌های پاک و جان‌های ارزشمندی است که در راه آرمان‌های والا فدا شده‌اند. یاد شهدای گمنام، با هر نسیمی که بر مزارشان می‌وزد، زنده است و همواره در دل‌هایمان باقی خواهد ماند.. ✍️ دانشجو معلم سماء سپیدبر 🌐 بله | تلگرام ▫️خط معلم | بسیج دانشجویی مرکز شهید باهنر تهران @khate_moallem
خط معلم
🥀 پویش آن روز که آمدی، انگار تمام زمین و آسمان برای استقبال تو ایستاده بودند. تابوتت، آرام بر شانه‌های ما بود، اما سنگینی‌اش بر قلب‌هایمان غیرقابل تحمل. چه کرده‌ای با ما ای مسافر آسمانی؟ چه رازی در توست که حتی بی‌آنکه اسمت را بدانیم، داغت این‌چنین در دل ما شعله می‌کشد؟ آمدی بی‌صدا، اما حضورت بلندترین فریاد بود. هیچ‌کس نامت را نمی‌دانست، اما اشک‌هایی که بی‌اختیار بر گونه‌هایمان می‌غلتید، شهادت می‌داد که تو آشناتر از هر نامی. مگر می‌شود تو را نشناخت؟ مگر می‌شود قلبی برای تو نزند؟ هر گامی که تابوتت را همراهی می‌کردیم، انگار به آسمان نزدیک‌تر می‌شدیم. تو در سکوتت هزاران حرف داشتی؛ از رفاقت، از وطن، از ایمان. تو با خونت امضا کردی آن چیزی را که ما حتی از گفتنش عاجزیم. ای شهید گمنام، حالا اینجا، در این خاک، تو چراغی شده‌ای که خاموشی ندارد. این دانشگاه با نفس‌های تو مقدس شده است. هر نسیمی که می‌وزد، عطر حضورت را به ما می‌رساند. هر سکوت، صدای فریاد مظلومیت و بزرگی توست. چگونه می‌توانیم فراموشت کنیم؟ چگونه می‌توانیم این عهد را نشکنیم؟ تو با گمنامی‌ات، تمام زندگی ما را به نام خودت زدی. آرام بخواب، ای آسمانی‌ترین زمین‌نشین. تو از ما نیستی، اما همیشه در دل ما خواهی ماند. و ما، تا ابد مدیون تو خواهیم بود. اشک‌هایمان تنها قطره‌ای از دریای داغی است که به یاد تو در دل‌هایمان موج می‌زند. خوش به حالت که رفتی و جاودانه شدی. خوش به حالت که گمنام بودی، اما از همه ما نامدارتر شدی. خوش به حالت، ای شهید عزیز... ✍️ یک دانشجو معلم 🌐 بله | تلگرام ▫️خط معلم | بسیج دانشجویی مرکز شهید باهنر تهران @khate_moallem_eitta
خط معلم
🥀 پویش و امروز دوباره اینجا ایستاده‌ایم؛ در نقطه‌ای که زمین، بوی آسمان می‌دهد. کنار مزاری که نه نامی دارد و نه نشانی، اما هزاران دل را به هم گره زده است. شهید گمنام ما، تو از جنس نور بودی و حالا دانشگاه ما با وجود تو، روشن‌تر از همیشه است. آمدی و بوی بهشت را با خودت آوردی، آمدی تا یادمان بیاوری که امنیت و آرامش ما، مدیون چه رشادت‌هایی است.. گمنام بودی، اما چه اهمیتی دارد؟ تو نامت را در دفتر آسمان نوشته بودی، جایی که جاودانگی آغاز می‌شود.. ما عهد می‌بندیم که این مسیر حق، که تو پیمودی را، تا ابد ادامه خواهیم داد و در کلاس‌های درسمان، راویِ ایثار و جوانمردی‌ مردانی چون تو خواهیم بود و خدا را شاکریم که با حضور گرمت، همچون نوری، روشنای مسیر ما هستی.. ✍️ دانشجو معلم فاطمه فتحی‌زاد 🌐 بله | تلگرام ▫️خط معلم | بسیج دانشجویی مرکز شهید باهنر تهران @khate_moallem_eitta