eitaa logo
💚آرشیو خاطرات💚
31 دنبال‌کننده
5 عکس
3 ویدیو
0 فایل
سلام به کانال دختران زهرایی و پسران حسینی خوش آمدید کانال اصلی👇 @dokhtaran_zahrai313 پیچ اینستا👇 https://www.instagram.com/dokhtaran_zahrai/
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹🔵 ✳️ خاطره حسینی شدنِ یکی از اعضای کانال، بنام👇👇 🌷گمنام🌷 بسم رب الشهدا و الصديقين با عرض سلام خدمت اعضای كانال بنده جوانی هستم ٢٤ ساله دوست دارم خاطره ای برايتان نقل كنم از اين كه چه جوری حسينی شدم بنده تا چهارسال پيش يعنی سن بيست سالگی دنبال گناه يا ثواب نبودم زندگی عادی خودم رو داشتم تا جايی كه فهميدم دارن از سوريه شهيدای مدافع حرم رو ميارن از اونجا خيلی مقيد شدم دنبال نماز و نماز شب و دوست شهيد پيدا كردم همه جوره خوب شدم و دوس داشتم برم سوريه و همه كارام رو انجام دادم نزديك به اعزام پدرم فوت شد و باعث شد كه من نتونستم برم دوستام اعزام شدن و من موندم و يه دنيا حسرت اين كه چرا نتونستم برم و هميشه مداحی ياد امام و شهدا دل و ميبره كرببلا رو گوش ميدم وقتي ميرسه اون قسمتش كه مداح ميخونه الهی هيچ مسافری از رفيقاش جا نمونه توهم دعا كن كه بابا غريب و تنها نمونه اشكم جاری ميشد و از همه دنيا نا اميد ميشدم اون قدر فشار عصبی برام ايجاد شد هم فوت بابام هم شهيد شدن يكی از دوستام هم جا موندن از اعزام به سوريه كه باعث شد از همه چی دست كشيدم و دوباره برگردم سر خونه اولم شايدم عقب تر از خونه اول زندگی بدتر از قبل قبلا اگه دنبال گناه و ثواب نبودم اين دفعه ديگه افتادم تو خط گناه همه نوع گناه و خطايی كه چندسالی اين جور بود تا يكی از دوستام كتاب سلام بر ابراهيم رو بهم داد اول از اين كتاب خيلی خوشم نميومد يعنی كلا از كتاب خوشم نميومد شانسی لای كتاب رو باز كردم و داستان معجزه اذان شهيد ابراهيم هادی رو خوندم بعد اون قدر علاقه مند شدم كه كل دو جلد رو سه چهار روزه خوندم يه مدتی اين كتاب منو تغيير داد اما خيلی دووم نياورد بعدها تو تلوزيون شهيد حججی و شهادت و اسرات ايشون رو ديدم يه مدت تغيير كردم ولی خيلی دوومی نداشت چند هفته خوب ميشدم بعدش برميگشتم سر خونه اولم تا اين كه نزديك دوسال دو گناه و افسرگی شديد دست و پا زدم تا اين كه كتاب سربلند (زندگی نامه شهيد حججی) به دستم رسيد شروع كردم به خوندن دو روزه كتاب رو خوندم باعث شد خيلی بهتر شدم هم افسردگيم هم گناهانم هنوزم هر چند وقت يك بار سربلند رو ميخونم ولی هنوز به نقطه اوج نرسيده بودم تا اين كه يه كتاب به اسم يادت باشه(زندگی نامه شهيد حميد سياه كالی) و عمار حلب (زندگی نامه شهيد محمد حسين محمد خانی ) و كتاب دختر شينا و نيمه پنهان ماه رو خوندم و توبه كردم كه سمت گناهانم نرم خيلی وضع زندگيم فرق كرد تا اونجايی كه سعی كردم از هر كدوم از شهيدا يه الگويی ياد بگيرم مثلا: از شهيد ابراهيم هادی ورزش كشتی و تواضع روشروع كردم و از محسن حججی ارتباط با جمكران و نماز اول وقت و نماز شب رو شروع كردم تا جايی كه خواب ديدم رفتم خونه رهبر و از آقا خواستم كه دعا كنند كه منم شهيد بشم كه آقا فرمودند شهادت چند وقتيست كه قسمت شما شده اما هنوز وقتش نشده اين هارو نوشتم كه هم سبك تر شده باشم و از همه شما دوستان عزيز خواهشانه و عاجزانه ميخواهم كه برايم دعاكنيد مسير اشتباه نروم و به آرزويم برسم ان شاء الله هركجا كه دلتان شكست التماس دعا برای من حقير روسياه هم دعا كنيد گر ميروی بی حاصلی!! گر ميبرندت واصلی!!! رفتن كجا؟ بردن كجا؟ التماس دعا🌷 🔵🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹🔵 @dokhtaran_zahrai313