#مقاومتی
🔹سید آزادگان
.......ادامه از قبل
ایام مصادف بود با آزادسازی #خرمشهر. آزادی خرمشهر همانطور که دل همه #ملت_ایران را شاد کرده بود، #اسرا را به مراتب خوشحال تر کرده بود. چون بعضی در خرمشهر اسیر شده بودند وبعضی خانه شون در خرمشهر بود. و همه ما شماتت ها و زخم زبانهای عراقی را شنیده بودیم. از همه بالاتر خرمشهر پاره تن ما بود وحالا به اصل خود برگشته بود.
اتفاقات شیرین #جبهه هر روز به اسرا میرسید و #سید_آزادگان با تحلیل های شیوای خود به جمع روحیه میداد . خبر اسارت نیروهای عراقی و صف طولانی آنها همه را به وجد می اورد. یک روز حاج آقا فرمودند در #استخبارات که بودم یک روز آمدند و گفتند باید در #تلویزیون_عراق مصاحبه کنی و بگویی که فقر و قحطی همه جای ایران راگرفته و بعنوان نمونه من دیدم که یک صف نفت بود که ابتدای صف در #تهران بود وانتهای صف به #قم رسیده بود!! بعد فرمودند گرچه آنروز من حاضر نشدم این دروغ را بگویم ولی حالا میخواهم براستی بگویم که صف اسرای عراقی اولش به #اهواز رسیده و انتهای صف در خرمشهر است !!😳😳
درهمین ایام، #رادیو در اختیار بچه ها بود. یک روز در حالی که حاج آقا و جمع زیادی در یکی از اتاقها جمع بودند رادیو را آوردند و سیم بلند گوی اتاق را قطع و به رادیو وصل کردند و همه جمعیت باهم #اخبار ساعت دو را گوش دادند.. #سید_جلال_عزیزی کنار رادیو ایستاده بود داشت رادیو را تنظیم میکرد، گفت یکی از دفتر سرهنگ (#فرمانده-عراقی) سوآل کند ببیند صدا به دفتر سرهنگ میرسد یا نه!😂😂
حاج آقا هر روز وعده پیروزی میداد و بچه ها را امید وار میکرد..
راوی #علی_علیدوست(قزوینی)
👈لطفا برای فوروارد و هدایت پیام به افراد، کانالها و گروههای دیگر از گزینه "<----" یا هدایت با نقل قول استفاده نمائید.
❓سوالات و پیشنهادات
https://eitaa.com/Ganjineh_Esarat
✍️روایت خاطرات
https://eitaa.com/Khaterat_Revaiat
📌کانال ناگفته هایی از اسارت
https://eitaa.com/khaterate_Azadegan