eitaa logo
کوچـه‌تاریکـ 🎶
36 دنبال‌کننده
100 عکس
131 ویدیو
0 فایل
دلبری‌به‌سبک‌ادبی🖇♥️ یکی باشه بجای دوست دارم مثل حضرت حافظ بهت اظهار عشق کنه: "مطمئن باش که مهرت نرود از دل من مگر آن روز که در خاک شود منزل من" https://harfeto.timefriend.net/16768236001403 صحبت کنیم؟!
مشاهده در ایتا
دانلود
گرگینگی به توانایی انسان در تبدیل شدن به گرگ که در باورهای خرافی عوام یا افسانه‌های اروپایی میسر پنداشته می‌شود راگویند. یک گرگینه، گاهی اوقات یک انسان اسطوره ای است که توانایی تغییر شکل به یک گرگ ، به ویژه در فیلم مدرن، موجودی گرگ و میش یا به طور هدفمند یا پس از قرار گرفتن تحت نفرین یا آسیب (اغلب گاز یا خراش عمیق از گرگ دیگری یا خوردن آب از جای پنچه گرگ یا گرگینه) را دارد. گرگینه انسانی است که شب‌هایی که ماه کامل است (ماه شب چهارده) به صورت گرگ درمی‌آید. از گرگینه‌ها درداستان‌های هزار و یک شب یاد شده و در این داستان‌ها آن راقُطرُب نامیده‌اند. زکریای رازی، پزشک ایرانی سده چهارم هجری، گرگینگی را گونه‌ای بیماری روانی دانسته‌است. گرگینه ها زمانی که به گرگ تبدیل میشوند، در برابر حملات مردم عادی مصون هستند! اما همچنان میتوانید با ابزاری خاص مانند گلوله نقره‌ای به آنها آسیب برسانید. @khateratekhis1401
شیردال موجودی افسانه‌یی است که نمونه‌هایی از آن در مناطقی از آسیای غربی، مدیترانه و یونان کشف شده است.. «شیردال» موجودی با بدن شیر همراه با بال و غالبا صورت پرندگان شکاری مانند عقاب، شاهین، باز و قرقی است.. نمونه‌ یک «شیردال» امروز توسط رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از آمریکا به ایران آورده شد. این اثر در سال 2003 میلادی در گمرک فرودگاه آمریکا از قاچاقچیان گرفته شد و تا کنون در آن کشور بوده است.. درباره‌ «شیردال»ها داستان‌های افسانه‌یی نیز وجود دارد، مانند این‌که گفته شده، شیردالی بر دروازه‌ی شهر «تِبس» در مصر باستان می‌نشست و از رهگذران ضرب‌المثل می‌پرسید؛ هر کسی پاسخ غلط می‌داد، او را روی تختی می‌خواباند و اگر بدنش بزرگ‌تر از تخت بود، قسمت‌های اضافه را می‌برید و اگر کوچک‌تر بود، بدنش را می‌کشید تا به اندازه‌ی تخت شود.. @khateratekhis1401 𓄂𓆃
رد پای «سیمرغ» این مرغ اساطیری در فرهنگ و ادبیات ایران و متون کهن ایرانی به وضوح دیده می شود. سیمرغ در متون مختلف با نقش ها و صفات متفاوتی تعریف شده است طبق روایتی که در کتاب (اوستا) آمده است: سیمرغ افسانه ای در میان دریای« فراخکرد» بر روی درخت عظیمی آشیانه دارد. درختی عظیم که تخم همه ی گیاهان در این درخت وجود دارد، و تمامی این گیاهان ضد گزند و دارویی هستند. و در کتاب ( بندهشن) چنین روایت شده است: که چون سیمرغ به پرواز در آید، تخم تمام گیاهان به دریا بریزد و تیشتر فرشته ی باران، همراه با آبها، تخم گیاهان را به سرزمین های مختلف می رساند. @khateratekhis1401
پسر دفن شده در دریا هاوایی یک جزیره ای بزرگ است. در سال ۱۹۴۷ گروهی از کودکان ساکنین این جزیره در نزدیکی آبگیر بازی می کردند. یکی از آنها پایش لغزیده و در آب می افتد. کودک علی رغم کمک سریع دوستانش جان می دهد و به اعماق دریا می رود. اتفاقات بعدی که در این آبگیر رخ می دهد، مردم را متقاعد می سازد که روح پسربچه در آب است. این روح دوست دارد تا هر انسان زنده ای را با خود به داخل آب بکشد و آن را با خود جایگزین کند.. @khateratekhis1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(نولبو و هونگبو): روزی دو برادر به نام های نولبو و هونگبو وجود داشتند. نولبو ثروتمند و حریص بود اما هونگبو فقیر و سخاوتمند بود. یک روز هونگبو گنجشکی را با پای شکسته پیدا کرد، آن را به خانه ی خود برد و به گنجشک کمک کرد. پرنده بهتر شد، پرواز کرد و رفت. بعدا گنجشک برگشت و سه دانه کدو برای هونگبو آورد، آن ها رشد کردند و وقتی هونگبو کدو ها را باز کرد، از آن ها سکه های بسیاری بیرون آمد. نولبو داستان را شنید و فکر به دست آوردن سکه ها به سرش زد، او یک گنجشک پیدا کرد و پایش را شکست، پرنده ی بیچاره فرار کرد و سه دانه کدو برای او آورد. دانه ها بزرگ شدند و نولبو آن ها را باز کرد، ناگهان شیاطین بیرون آمدند و نولبو را شکنجه دادند. از آن پس نولبو درس گرفت که دیگر حریص نباشد. @khateratekhis1401