#خاطره_شما
دوران راهنمایی کوچه کناری مدرسمون یه کوچه تنگ و خلوت بود که همیشه با استرس از اونجا رد میشدیم. 😓 😓
یه روز که با بچه ها داشتیم میومدیم خونه هله هوله هم خریده بودیم تو راه میخوردیم🤤 🤤
یهو صدای پای چند نفرو شنیدیم برگشتیم دیدیم بلههه چندتا پسر دارن پشت سرمون میان😱😱
ما تا اینا رو دیدیم شروع کردیم به دویدن حالا ندو کی بدووو.🏃♂🏃♂🏃♂
این پسرا هم تا ما رو تو این وضع دیدن گفتن بابا آروم باشید 🤦♂🤦♂🤦♂
تا اینو شنیدیم جیغ بنفش هم بهش اضافه شد...🗣🗣
جیغ میزدیم میدویدیم با چنان سرعتی میرفتیم که خوراکی هامون پخش زمین شد
این پسرا هم تا ما رو تو اون حال دیدن شوکه شده بودن 😧😧شروع کردن دنبال ما دویدن و یه چیزای میگفتن اما صدای جیغ ما بلند تر از اون بود که بخوایم بشنویم چی میگن.😶😶
خلاصه بالاخره پسرا به ما رسیدن و یکیشون با صدای لرزون و پر استرس گفت بابابخدا ما کاری به شما نداریم فقط داشتیم از این کوچه رد میشدیم.دو ساعته داریم داد میزنیم که نترسین ندویین ما داریم رد میشیم
اینو گفتن و دویدن رفتن🤭🤭
ما تازه به خودمون اومدیم خشکمون زده بود
بعد که فهمیدیم چی شده انقدررررررر خندیدیم و خندیدیم که یکی از بچه ها نفس کم آورد مجبور شدیم در یکی از خونه ها که آشنا بود بزنیم یه لیوان آب بگیریم🤣🤣🤣
دقیق یادمه به خونه که رسیدم رفته بودم دست و صورتم رو بشورم که از تصور حالت خودمون بلند بلند میخندیدم که اومدن در زدن که دیوونه شدی واسه چی میخندی؟🤣🤣🤣الانم هر وقت یادم میاد کلی میخندم 😂😂🤣🤣
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱
کانال خاطرات طنز مدرسه 😃
https://eitaa.com/khateratemadresse
لطفا با ذکر منبع ارسال کنید🌱
#خاطره_شما
زمان دبیرستان سالن مدرسمون فرش بود عین باشگاه بود برامون ماهم اینطوری بودیم😂 یبار یکی از دوستام پشتک زد معاون دید زنگ زد مادرش اونم گفتم خانوم هر موقع دختر من اینطوری نکرد زنگ بزن بچه باید فعال باشه😂🤣🤣
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱
کانال خاطرات طنز مدرسه 😃
https://eitaa.com/khateratemadresse
لطفا با ذکر منبع ارسال کنید🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤣🤣🤣حق🤌
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱
خاطرات طنز مدرسه😃
https://eitaa.com/khateratemadresse
لطفا با ذکر منبع ارسال کنید🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوری که مامانم از مسیر مدرسه رفتنش تعریف میکنه🤣🤣🤣
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱
کانال خاطرات طنز مدرسه 😃
https://eitaa.com/khateratemadresse
لطفا با ذکر منبع ارسال کنید🌱
#خاطره_شما
من موقعی ک ابتدایی بودم اصلا مشق نوشتنو دوس نداشتم واکثرا1خط درمیون مینوشتم.کلاس4بودم که مشق زیاد میگفت معلممون وچون همیشه اخر_مشقاروامضامیکردمنم صفحه آخرو میکندم یه مشقوچندبانشونش میدادم بله یه همچین ادم_شجاع ومبتکری بودم
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱
کانال خاطرات طنز مدرسه 😃
https://eitaa.com/khateratemadresse
لطفا با ذکر منبع ارسال کنید🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نسل امروزی😂😂
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱
کانال خاطرات طنز مدرسه 😃
https://eitaa.com/khateratemadresse
لطفا با ذکر منبع ارسال کنید🌱
#خاطره_شما
یادمه یه بار امتحان ریاضی داشتیم، بعد امتحان، معلممون شروع کرد یکییکی بچهها رو صدا زدن تا برگههاشون رو ببینن و اگه احیانا مشکلی تو تصحیح ورقهشون وجود داشت همونجا اعتراض کنن. نوبت من که شد، برگهمو گرفت، یه نگاه عمیق بهش انداخت و زیرچشمی منو نگاه کرد، بعد سرشو بلند کرد و با یه لحن خاصی پرسید: تقلب کردی؟😳
تو دلم گفتم ایولا! نمرم خوب شده که شک کرده!😎😎
با یه قیافهی حق به جانب، صاف وایسادم و با دلی پر از شادی و سرور و چهرهای آکنده از غرور و صلابت گفتم نه آقا! هرچی نوشتم حاصل سواد و زحمت خودم بوده!🥸
برگه رو که گرفتم، دیدم ۱۰.۵ شدم. در یک آن لبخندم محو شد.😩
رفتم نشستم قضیه رو به دوستم تعریف کردم و مدتها شده بود سوژه خندمون😝😝🤣
+خدا قوت دلاور، خسته نباشی پهلوان.
شیر مادر و نان پدر حلالت🤣🤣
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱
کانال خاطرات طنز مدرسه 😃
https://eitaa.com/khateratemadresse
لطفا با ذکر منبع ارسال کنید🌱
وضعیت من در دوران تحصیل 😂😂😂
➖➖➖➖➖➖
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱
کانال خاطرات طنز مدرسه 😃
https://eitaa.com/khateratemadresse
لطفا با ذکر منبع ارسال کنید🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂😂😂اندر احوالات کلاس اولی ها
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱
کانال خاطرات طنز مدرسه 😃
https://eitaa.com/khateratemadresse
لطفا با ذکر منبع ارسال کنید🌱
سلااااااام صبح بخیر✋
یه خبر تازه و خوب😃😂😂
۳۴ روز دیگه باید ساعت 7 صبح بیدارشید برید مدرسه😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
#خاطره_شما
یه روزحوصله بچه ها سر رفته بود گفتم بیاین بازی کنیم😊 یکی از پسرا( کلاس اولی) گفت من یه شعبده باز حرفه ای هستم بیام براتون اجرا کنم؟😎
گفتم البته عزیزم😍
یه چیز کوچولو دستش آورد که میخواست غیبش کنه گفت چشماتونو ببندید کارمو شروع کنم🤗
یه اجی مجی کرد و گفت حالا نگاه کنید غیب شد🤯
انقدر تابلو بود که وسیله رو از پشت تو کش شلوارش قایم کرده بود 😂
به روش نیاوردم گفتم آفرین 👌
وقتی داشت میرفت دست زد به کش شلوار دید وسیله نیست با یه ذوق خاصی بلند گفت انگار من واقعاااااا شعبده بازم تونستم غیبش کنم.😍😳😳
اون وسیله کوچولو از کش شلوارش لیز خورده بود رفته بود داخل شلوارش😃🤣
یه لحظه حرکت که کرد حسش کرد😆
انقدر بالا پایین پرید و پاهاشو زمین کوبید تا بالاخره از پاچه شلوارش افتاد زمین🤣🤣🤣
انقدرررر خندیده بودیم شعبده بازیمون تبدیل شده بود به خنداننده شو🤣🤣🤣🤣
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱
کانال خاطرات طنز مدرسه 😃
https://eitaa.com/khateratemadresse
لطفا با ذکر منبع ارسال کنید🌱
خاطرات طنز مدرسه😁
😂😂😂اندر احوالات کلاس اولی ها دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱 کانال خاطرات طنز مدرسه 😃 https://eit
#خاطره_شما
من به این کلیپ خیلی خندیدم چون دقیقا من اینو انجام دادم😁
مخصوصا اونجا که یکی میگه امام حسین😂
یه روز کلاس اول ابتدایی بودیم معلم پرسید کی می دونه همسایه چیست؟ یا همسایش کیست؟ هیچ کدوممون هم اونروزا فارسی بلد نبودیم هیچ کس جواب نداد منی که از اول شیطون کلاس بودم یک ان به ذهنم خطور کردکه منظور معلم شاید امام خمینی باشد( اوایل انقلاب بود و امام خمینی تازه رهبر شده بودن) زود دستمو بلند کردم گفتم خانم من میدونم امام خمینی.
با یه لحنی هم گفتم اینجورری اماااااام خمینی. 😌
بعد معلم یه لبخند ملیحی زدن گفتن نه دخترم اون نیست😄 گفتن دیگه کسی بلد نیست؟خواهرم دستشو بلند کرد گفت خانم من می دونم ملیحه خانم.
اونروزا ملیحه خانم معلم بود ومستاجر ما. خانم معلم ما یه آفرینی گفت که نه اونم میشه ولی به اون میگن مستاجر وبعدش همسایه رو توضیح داد😄😄😄
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱
کانال خاطرات طنز مدرسه 😃
https://eitaa.com/khateratemadresse
لطفا با ذکر منبع ارسال کنید🌱
#خاطره_شما
من یروز صب که میخواستم برم مدرسه اینقد که خوابم میومد که بجای اینکه کفشای مدرسمو پام کنم دمپایی های قرمززز پلاستیکیمو پام کردمو رفتم ، وقتی رسیدم سر کلاس دیدم همه یهو پوکیدن از خنده
😂😓
منم تا زنگ آخر، کلاس موندمو اصن بیرون نرفتم ، شانسم آورد اون روز زنگ ورزش نداشتیم.
ولی خیلی روز بدی بود برام، از خجالت مردم🥴🤦♀
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱
کانال خاطرات طنز مدرسه 😃
https://eitaa.com/khateratemadresse
لطفا با ذکر منبع ارسال کنید🌱
#پیام_مخاطب
سلام
یه روز خانم معلم از شاگردش پرسید
پدر علم شیمی کیه
شاگرد گفت خانم به خدا من نمیدونم برید از پسرش بپرسید از علم شیمی بپرسید پدرش کیه خب آگهی بدن تو روزنامه با عکسش شاید پیداش شد
شاید با خانمش دعواش شده گذاشته رفته از خانمش بپرسید این وسط من چیکاره هستم
میگن معلمه استعفا داده شبانه رفته🤣
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱
کانال خاطرات طنز مدرسه 😃
https://eitaa.com/khateratemadresse
لطفا با ذکر منبع ارسال کنید🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😅😅😅😅وقتی معلمی و نظر بقیه رو در مورد شغلت میشنوی
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱
کانال خاطرات طنز مدرسه 😃
https://eitaa.com/khateratemadresse
لطفا با ذکر منبع ارسال کنید🌱
یه روز داشتیم راجب خوراکی هایی که تو قرآن اومده صحبت میکردیم.یکی از بچه ها گفت عدس هم تو قرآن اومده.
گفتم آفرین کاملا درسته👏👏
سریع گفت حتی آیه اش رو هم بلدم😌
عَدَسَ و تولّی😵💫😵💫
گفتم عزیزم اون عبس هست عدس نیست😂😂
برگشت خیلی حق به جانب گفت چه فرقی داره اگه خودمون به جای ب، د بزاریم میشه عدس😆😆
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید🌱
کانال خاطرات طنز مدرسه 😃
https://eitaa.com/khateratemadresse
لطفا با ذکر منبع ارسال کنید🌱