eitaa logo
رفاقت با شهدا
97 دنبال‌کننده
605 عکس
781 ویدیو
4 فایل
رفاقت با شهدا خاطرات شنیدنی و جذاب و عکس‌هایی از شهداء https://eitaa.com/khaterateshohadaaa
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷مادرش ختم سوره‌ی واقعه برداشت؛ به این نیت که اگر قرار است پسرش شهید شود، روز عاشورا باشد و گریه‌ای که می‌کند برای سیدالشهداء باشد. 🌴محمود که رفت منطقه، عکسش را قاب گرفت و نصب کرد روی دیوار. 🌷روز عاشورا که فرا رسید، مادر هنوز خبر نداشت که محمود شهید شده. نگاه کرد به قاب عکسش که از قبل آماده اش کرده بود و دست هایش را رو به آسمان بلند کرد: خدایا، هنوز منو قابل ندونستی که دعام رو مستجاب کنی … 🌷چند روز بعد دعای مادر مستجاب شد؛ خبر شهادت محمود را در روز عاشورا برای مادر آوردند. راوی: مادر شهید 🌴این مادر ابتدا زرتشتی بودند و در نوجوانی مسلمان می‌شوند. ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾ @khaterateshohadaas ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🌴یک بار کنار سفره غذا با بچه‌ها نشسته بودیم که سید با خنده گفت: "من از اون آدمایی هستم که هر کی رو بیشتر دوست داشته باشم، میفرستمش جلوی گلوله تا شهید بشه😁 مثلا همین ابوعلی! چون دوستش دارم میفرستمش جلوی گلوله😅 این را که گفت ، یکی از بچه ها گفت: "ابوعلی خواب دیدم با هم از کربلا برگشتیم، توی فرودگاهیم و تو کت و شلوار پوشیدی که بری مشهد... منم برم قم!" سید یه دفعه زد زیر خنده و گفت: "من خواب دیدم دارم با ابوعلی میرم کربلا ، احتمالا من رو توی کربلا جا گذاشته!😆" بچه ها همه گفتند به به و تعبیر به شهادت کردند...🕊 بعد سید با افسوس گفت: "خیالتون راحت! من اونقدر آنتی شهادت زدم که حالا حالاها هستم!:) " بعد با خنده اضافه کرد: "ولی ابوعلی تو حتما پیکرت میره مشهد!" دستی به ریش هاش کشید و گفت: "اصلا نگران مراسما نباش! برای مداحی محمود کریمے رو میاریم، سخنران آقای پناهیان خوبه؟😂 بنر ها رو هم میدم داداشم محمد حسین بزنه🖐🏻 تو شهید شو ما حسابی برات سنگ تموم میزاریم!😁" من هم با خنده گفتم: "شهادت همه رو دیدم بعدا میرم!😃" غذا که تمام شد با شوخی گفتم: "آقایون اگه سیر نشدید به ما چه غذا همین بود!😅" همه خندیدند و سفره را جمع کردیم... 🌷 راوی 🌷 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾ @khaterateshohadaas ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🌴همیشہ ‌باوضو بود موقع ‌شهادت ‌هم‌ باوضو بود دقایقے‌ قبل ‌از شهادتش ‌وضوگرفت ‌و روبہ‌ من ‌گفت‌ ان‌شاءاللہ‌ آخریش ‌باشہ... ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾ @khaterateshohadaas ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾