eitaa logo
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
692 دنبال‌کننده
586 عکس
334 ویدیو
106 فایل
دل آدمي بزرگتر از اين زندگيست و اين راز تنهايي اوست... یاد مربی موحد، مجاهد، سردار جبهه تربیت و سازندگی، فقیه صاحب مکتب تربیتی، صفای اهل صفا، سالک خالص، ستاره آسمان گمنامی، سمبل اندیشه‌های ناب، بی‌تاب بوتراب و تطهیر شده با جاری قرآن...
مشاهده در ایتا
دانلود
یادم رفت بنویسم حسام وقتی به تهران آمد ، چند سالی است که تهران زندگی می کند ، کم کم از طاهر حزب اللهی اش فاصله گرفت ، اول ریش هایش را کوتاه کرد، بعد تبدیل به ته ریش شد ، حال فقط سبیل مانده است .تصاویر او را در گوگل جست و جو کنید ، اگر سایر مطالب دین ستیزانه او را بیابم برای تنویر افکار عرضه خواهم کرد.
همه این مطالب مفصل در پی توصیه مرحوم حاج شیخ را بود که هنگام مواجهه با یک سوال و حتی یک شبهه قبل از هرچیز خاستگاه آن شبهه را پی گیری کنید ، و سوال و سوال کننده را تحلیل کنید ، بعد به پاسخ بیندیشید ، حداقل دو بار شخصا درباره موضوعاتی به بنده فرمودند ، حال در کدام یک از آثارشان مکتوب کرده اند خاطرم نیست ، دوستان مسلط به آثار ایشان کمک کنند این عرض بنده را مستند سازند.
هدایت شده از AziziZavie
با سلام خدمت اساتید بزرگوار با کمک دوستان و بررسی کتاب های استاد به این سوال که رسول چگونه توانست از خارهای جاهلیت، گل هایی آنچنان پرورش دهد را در ۱۲ بند یادداشت کردیم. در صورت امکان ملاحظه ای بفرمایید و ایرادات را بیان فرمایید. ممنون 👇👇
هدایت شده از AziziZavie
۱- موضع‌گیری؛ ۲- هدف؛ ۳- روش؛ ۴- بینش قوی؛ ۵- قدرت روحی؛ ۶- طرح و برنامه؛ ۷- عمل؛ ۸- عزت و تسلط؛ ۹- مهربانی و رفاقت؛ ۱۰- امیدواری؛ ۱۱- عبودیت؛ ۱۲-همراهی خدا با اهل حق؛ ۱- حضرت رسول بهترین امکانات، شرایط و موقعیت‌ها را نداشتند، بلکه با موضعگیری مناسب و برخورد خوب نسبت به هر موقعیت، توانستند که موفق بشوند. ۲.هدف انبیاء، این نبود که انسان‌ها خوب بشوند، بلکه هدف آنها این بود که زمینه خوب شدن انسان‌ها را فراهم نمایند تا هر کسی خواست خوب بشود، خوب بشود. لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَيَحْيَىٰ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ ۗ (انفال-۴۲)  إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (انسان-۳) وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ (بلد-۱۰) لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (حدید-۲۵) هدف انبیا قیام مردم برای قسط بود. وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ (اعراف-۱۵۷) هدف انبیا این بود که بارهای سنگین و زنجیرهای ما را باز کنند و ما را آزاد کنند. ۳.روش پیامبر برای هدایت و تربیت، غلتاندن، به دوش کشیدن، به کول گرفتن و بغل کردن و یا داغ کردن نبود، روش ایشان اینگونه بود که با بینات(چیزهای روشن و روشنگر) مسائل را برای مردم تبیین میکردند تا خود مردم با بینشی که بدست می آوردند حرکت کنند. ۱. او در خلق آمادگى ايجاد كرد -سه سال سكوت- ۲- و به سازندگى افراد پرداخت و استعدادها را در نظر گرفت. ۳- استعدادها را جمع‌آورى كرد و به حبشه و مدينه فرستاد و اين هر دو را پايگاه قرار داد و تا در مدينه مستقر نشد جعفر از حبشه نيامد -جعفر در روز فتح خيبر به مدينه رسيد- ۴- و سپس اين افراد را كه از بنيان ساخته شده بودند با يك رشته به هم پيچيد و به حزب و به بنيان مرصوص تبديل كرد و اين رشته، ناسيوناليزم، دردها، فقرها و دشمن مشترك نبود. ۵- آن گاه به مبارزه پرداخت؛ با كفار، با اهل كتاب، با منافقين. محمد، خود به تهيه‏‌ى نفرات و نيرو پرداخت و به اين خاطر سيزده سال رنج كشيد و توحيد را در دل‏ها خانه داد و حق را در سينه‏‌ها بزرگ كرد و به انسان عظمت داد، شناخت داد تا خودش را به كم نفروشد و به كم قانع نشود. او فكرها را به جريان انداخت و به شناخت‏ها رساند و به عشق‏‌ها بست و با عقيده‏‌ها همراه كرد و اين عشق و اين عقيده زيربناى تكاليف سنگين و بارهاى عظيم وجهادهاى پياپى و هادفى بود كه در جامعه اسلامى، در مدينة الرسول رخ داد. پیامبر با دادن بینش، سعی در هدایت مردم داشتن، یعنی نور می‌پاشیدند و در مقابلِ روشِ اهلِ باطل که مردم را در ظلمت نگه می‌داشتند و از درون پوک می‌کردند و آنها را پراکنده می‌ساختند، می‌ایستادند و با بیان عظمت انسان، عظمت هستی، عظمت الله، و یادآوری نقشِ انسان و راهِ بلند او، بر آن بودند که مردم را از تاریکی بیرون بیاورند و خود را بیابند و با یکدیگر جمع شوند و در مقابل باطل بایستند. ۴- یکی از لازمه‌های هدایت و تربیت افراد، این است که فردِ هادی و مربی، خودش دارای یک بینش فکری عمیق، گسترده، پُر بار و پویا باشد. با اطلاحِ بینش(دستیابی به بینش فکری صحیح)، قطعاً اعمال پایدار خواهند بود؛ چون در زمینِ حاصلخیز است که بذرها ریشه می‌گیرند و رشد می‌کنند و ثمر خواهند داد. بنابراین این پیامبر گرامی اسلام بودند که بینشی عمیق، گسترده، پویا و پُر بار داشتند و با تکیه بر این بینش صحیح توانستند که حرکت کنند و انسان‌های دیگر را به بینش صحیح برسانند و آنها را از جهل و غفلت برهانند. ۵. حضرت رسول دارای ظرفیت و قدرت روحی بالایی بودند؛ وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ (انشراح-۴) ایشان دارای توسعه وجودی بودن و به همین خاطر می‌توانستند در طول روز با مردم برخورد داشته باشند و آنها را هدایت کنند و در مقابل سختی‌ها کم نیاورند و استقامت کنند. لازمه تربیت درست نیرو، داشتن ظرفیت روحی است. (در کتاب حرکت، استاد صفایی، ۱۳ مورد از عوامل مؤثر در کسب قدرت روحی را تبیین می‌کنند.) ۶. همراهِ داشتن بینش صحیح و قدرت روحی مناسب، لازم است که با طرح و برنامه پیش برویم، با داشتن طرح و برنامه، حتی شیطان هم در طرح ما خواهد بود و باعث پیشرفتِ برنامه ما خواهدشد و اگر طرح و برنامه نداشته باشیم، کارهای خوب ما به نفع باطل خواهد بود. و چون رسول طرح و برنامه داشتن، دشمنان و حتی شیطان هم در این طرح و برنامه برای رسول نقش ایفا می‌کردند. ۷.عمل در گذشته و حال؛ پیامبر قبل از بعثت با رفتار خودشان توانسته بودن که خودشان را در زبان‌ها، چشم‌ها و دل‌های مردم جای دهند و اعتماد آنها را جلب کنند و به محمد امین شناخته شوند. بعد از بعثت نیز، سیره ایشان نشان می‌دهد که نه تنها در سخن، بلکه در عمل هم به آنچه که اعتقاد داشتند و به زبان می‌آورند، جامه‌ی عمل می پوشاندند و مردمی
هدایت شده از AziziZavie
که طالب و تسلیم بودن با رفتار پیامبر هدایت درس می‌گرفتند و هدایت می‌شدند. ۸.عزت و تسلط حضرت رسول همیشه عزتمند زندگی کردن و همیشه بر اوضاع مسلط بودند؛ چرا؟ چون اولاً خداوند دارای قدرت و احاطه بودند و هستند و حضرت رسول، پیوند و ارتباط دائمی با حضرت حق داشتند، و. این ارتباط، عزت و تسلط دائمی را برای حضرت رسول به ارمغان می‌آورد. ثانیاً باید بدانیم که هدف انبیاء این بود که خط دوم را در کنار خطِ مسلط رایج ترسیم کنند و زمینه‌ی خوب شدنِ انسان‌ها را فراهم کنند و به عبارتی دقیق، زمینه‌ی انتخاب انسان‌ها را فراهم کنند تا انسان‌ها با اراده‌ی خود تصمیم بگیرند که در حزب حق قرار بگیرند و یا در حزب باطل؛ بنابراین حضرت رسول، در لحظه لحظه‌ی زندگیِ خود، با این هدف همراه بودند و هیچگاه ذلیل نشدن و هیچگاه هیچ موجودی بر ایشان غلبه و تسلط پیدا نکرد و او بود که همیشه عزیز و مسلط زیست‌. ۹. مهربانی و رفاقت وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ (آل عمران-۱۵۹) اگر تندخو و غلیظ قلب بودی مردم از کنار تو متفرق می‌شدند. پس اینکه مردم در کنار حضرت رسول قرار می‌گرفتن و آنها که طالب و تسلیم بودن در کنار او ایستادند یکی از دلایلی که موجب شد تا افرادِ طالب و تسلیمِ حق، در کنار حضرت رسول بایستند و ایشان را تا آخرین نفس‌هایشان همراهی کنند، مهربانی و رأفت قلب حضرت رسول بود‌. ۱۰. حضرت رسول (و به طور کلی، همه انبیاء و معصومین علیهم‌السلام) هیچگاه دچار یأس نشدند، چون کسانی دچار یأس می‌شوند که به اهداف خود نرسند و شکست بخورند؛ اما با توجه به توضیحاتی که در مباحثِ «هدفِ انبیاء» و «عزت و تسلط حضرت رسول» بیان شدند، دانستیم که هدف انبیاء، خوب‌شدنِ انسان‌ها نبود، پس نمی‌توانیم بگوئیم: «چون همه‌ی مردم خوب نشده‌اند، انبیاء به هدفِ خود نرسیده‌اند و ممکن است که ناامید شوند»؛ بلکه پیامبران همیشه همراه با هدفشان بودند و چون هدفشان زمینه سازیِ برای خوب شدنِ انسان‌ها بود و در هر لحظه همراه هدفشان بودند، هیچگاه دچار یأس نمی‌شدند حتی اگر ببینند که فرزندشان همراه موج‌های آب برونچد و غرق بشود. ۱۱. و اشهد ان محمدا عبده و رسوله برای اینکه رسالتی را بتوانیم برعهده بگیریم، باید عبد باشیم، همانطور که پیامبر گرامی اسلام، عبد بودند و بعد به رسالت رسیدند، عبد بودن هم به این معناست که اعمالمان سه ویژگی نیت، سنت و اهمیت را داشته باشند؛ یعنی با نیت الهی همراه باشد، مطابق با سنت الهی باشد و با در نظر گرفتن اهمیت‌ها و اولویت‌ها انجام شوند. سه ویژگیِ نیت، سنت و اهمیت در اعمال پیامبر گرامی اسلام به شکل صحیح رعایت می‌شدند و به همین خاطر بود که ایشان عبد بودند و مطیع فرمان خداوند و خداوند هم در مسیر هدایتِ مردم، همراه ایشان بودند. و با این عبودیت و پیوند خوردن با حق بود که توانستند به احاطه و قدرت برسند و اتفاقاتِ نامأنوس برای ما را رقم بزنند، اتفاقاتی که ما معجزه می‌نامیم ولی در اصل پدیده‌ای از پدیده‌های عالم هستند؛ طبیعت، معجزه‌یِ مأنوس است؛ و معجزه، طبیعتِ نامأنوس. ۱۲- عنایت الله و همراهی هستی با اهل حق؛ آنها که در صراط قرار بگیرند، از امدادهای خداوند بهره‌مند خواهند بود و هستیْ همراهِ آنهاست؛ از رود نیل گرفته تا بارش‌های آرام، از طوفان نوح گرفته تا طوفان احزاب، همه و همه با اینها همراه است... که این‌ها در راهند. پیامبر گرامی اسلام نیز چون در صراط بودند از این عنایت‌های الهی و همراهی و هماهنگی هستی بهره بردند و همیشه پیروز و رستگار زیستند.
✅تبلیغ 1⃣ 🔶استاد علی صفائی حائری 1⃣شايد پنجاه سال يا كمتر يا بيشتر كسانى منبرهايى را شنيده باشند و استفاده كرده باشند و همچون دايرةالمعارفى، تاريخ اسلام و مسلمين و تاريخ اَعلام اسلام را بدانند، اما از اين همه معلومات بهره‌اى نمى‌برند و اين دانستنى‌ها در زندگى آنها اثرى ندارد و تغييرى نمى‌آورد! 2⃣و در اينجاست كه مُبلّغ از مردم، از بدى مردم ناله مىكند و چه بسا كه داد سخن بدهد در حالى كه تمام مسأله مربوط به خود او و تبليغ اوست. ✍️من معتقدم امروز، مردم خيلى بيدارتر و آماده‌تر و روشنتر از پيش اند. ✍️و معتقدم كه اگر «محمدى» بود، مى‌توانست از همين مردم «سلمان‌هايى» بسازد.❗️ ✅او گذشته از آنكه در مغزها معرفت و شناخت مى‌گذاشت، در دل‌ها عشق و شور و ايمان مى‌آفريد و در يك لحظه و با يك نگاه و با يك توجه «ابوذر» مى‌ساخت و «سلمان» را صيد مى‌كرد و «اويس» تربيت مى‌نمود و «عمار» و «مقداد» و «بلال» و «مصعب» و «جعفر» و «حمزه» و ... جمع‌آورى مى‌كرد و اين‌ها را جورى مى‌ساخت كه هر يك، چراغ شهرى مى‌شدند و مشعل جمعى و رسول قبيله‌اى! ✅اين نفوذ پيامبر بيشتر به خاطر آن بود كه از دل سخن مى‌گفت و با عشق و رحمت و دلسوزى تبليغ مى‌كرد و هر آنچه مى‌گفت، خود قبلًا بدان عمل مى‌نمود. ✅و به ما هم سفارش كرده‌اند كه؛ «كُونُواْ دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ الْسِنَتِكُمْ»( كافى، ج ۲، ص ۷۸ .)با غيرِ زبان، مردم را دعوت كنيد و به حق بخوانيد. ✅و در ميان مبلغين، به تجربه ديده‌ام آنها كه شور و حقيقت و واقعيتى دارند، در كلماتشان سوز و حركت و نور بيشترى هست و چه بسا كه با يك جمله، استعدادهاى از دست رفته را به دست بياورند و گذشته از روشنفكرى، به روشندلى، به ايمان و حركت بكشانند. 📚 ، ص۱۴۶تا۱۴۸. 🌿 @einsad
ziarat ashoora-MARHOOM SAFAEE.mp3
14.83M
قرائت زیارت عاشورا توسط مرحوم استاد علی صفایی (ره)
هدایت شده از آنتی‌تز انقلاب! این کانال #تعطیل شده است
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎥 | چگونه به مهمانی حوادثی چون برویم؟ ⏯ استاد علی صفایی حائری (ع.ص) پاسخ می‌گوید!
📌 ذکر "عباس" دل را زنده می‌کند... (کلامی از استاد علی صفایی حائری) 📆 ۱۰ فروردین ۱۳۹۹ 📚📚📚 با ما در "جلوت" باشید.👇👇👇 🌐eitaa.com/jalvat
سلام علیکم حاج آقای حیدری خدا قوت به فرموده حضرتعالی سوالات(شبهات) مطرح شده به تناسب شرایط روز را --- که امید است اساتید بزرگوار بر اساس مبانی حاج شیخ و مستند به آیات و روایات در جهت استفاده عموم افراد جامعه پاسخگو باشند--- محضرتان ارسال مینمایم 1-نسبت سنجی اراده خدا در بلاها آفات و بیماریها( عشق یا خشونت)( محبت یا مجازات) با اراده انسانها 2- با اشاره به قاعده لطف و نیز روایتی که میگوید از طرف امام زمان که ما از احوال شما شیعه غافل نیستیم کارکرد این توجه در عمل در مواجهه با این همه ظلم و آفات و بیماریها وگرفتاریهای شیعه چیه? 3- اینهمه عالم و عارف و فقیه و فاضل و... چرا دعاهاشون در رفع اینهمه ظلم و آفات و بیماریهای خطرناک مستجاب نمیشه چرا دعوت به دعا شدیم ولی اجابت نمیشن? 4- کارکرد عملی روحانیت در گرفتاریهای کلان اجتماعی و بیماریهای خطرناک و واگیر و... چیه? 5- با توجه به ترس و استرس واضطراب محسوس ناشی از بیماری واگیر و رو آوردن مردم جهان به سمت معنویت و طرح گوش دادن به قران حتی برای یهویان و مسیحیان و.. آیا این سخن قوت نمیگیرد که مذهب محصول جهل و ترس است? 6- فلسفه شرور و تبیین اراده خدا در شرورات 7- مرگ خوبه اما برای همسایه... این روزها فراوانی مرگها در میان اطرافیان ودر جهان باعث شده خیلی به مرگ خودمان فکر کنیم ..ماهیت مرگ تمام شدنه یا آغازیست بر تمام پایانها? 8- از مسایل مطرح این روزها بحث نجات دنیا و منجی است حقیقت این منجی در مبانی دینی چگونه باید تبیین گردد? 9- رسالت تغییر تلقی مردم و دگرگونی افکار و اندیشه ها در میان تشیع و فراتر در میان تمام ادیان آسمانی و زمینی( هندوییسم و بودیسم) چگونه باید زمینه ساز ظهور منجی و تحمل مردم باشد? 10- نقش حوادث و اتفاقات ناگهانی در امکان تدبیر و تصمیم صحیح? (موقعیتها مهم نیستند آنچه اهمیت دارد موضعگیری صحیح است...) 11- نقش تربیتی حوادث کلان اجتماعی در رفع تعلقها و همدلی با نوع بشر و خیرخواهی انسان? 12- برخورد حاج شیخ با گرفتاریهای اجتماعی ملموس و طبیعی مردم مثل زلزله و سیل و... که مردم مناطقی گرفتار میشدن چی بود? سال 69 در زلزله رودبار- زنجان که حاج شیخ مطلع شدند چه موضعی داشتند?