eitaa logo
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
665 دنبال‌کننده
569 عکس
327 ویدیو
104 فایل
دل آدمي بزرگتر از اين زندگيست و اين راز تنهايي اوست... یاد مربی موحد، مجاهد، سردار جبهه تربیت و سازندگی، فقیه صاحب مکتب تربیتی، صفای اهل صفا، سالک خالص، ستاره آسمان گمنامی، سمبل اندیشه‌های ناب، بی‌تاب بوتراب و تطهیر شده با جاری قرآن...
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشتیاق طلبگی
✨قابل استفاده برای دوستانی که با طلاب یا مدارس کار می کنند: 《در همين دوره‏هاى پايين، دوره‏ى و دوره‏ى شكل گرفتن يك طلبه آغاز مى‏شود و در همين دوره‏هاست كه ‏ها و يا نفرت‏ها، و مساوات و يا خودخواهى‏ها و ‏ها، و يا شرك، يا اسارت، روحى و يا ضعف و زبونى، يا انحطاط در طلبه شكل مى‏گيرد. و اگر خودش را هم مى‏شناخت و اگر سازندگى را در حد خود مى‏ديد، ناچار وضع عوض مى‏شد و به اين دوره نيز مى‏پرداخت. در اين دوره، مى‏توان در نهاد و طلبه، هر چيزى را كاشت و بارور كرد؛ و يا خيانت، و يا بى‏تفاوتى، به خلق و يا توجه به خود را. و اين همه نه با حرف امكان دارد و نه با خواندن چند روايت در روزهاى پنجشنبه و جمعه. مسأله‏ى معاشرت فرع مسأله‏ى تربيت است؛ چون هنگامى كه افراد ساخته نشده باشند و ملاك بدست نياورده باشند، در نتيجه به هر كجا سر مى‏گذارند و با هر كس دمخور مى‏شوند و در هر دامى مى‏نشينند. اما اگر مربى به طلبه‏اش ديد بدهد و او را متوجه و زرنگ بار بياورد و همچون نهنگ آماده‏اش كند و با ملاك، نه فقط با حرف‏ها و دستورها و بكن نكن‏ها آشنايش بنمايد، او مى‏تواند دوست و معاشر خود را بشناسد و حتى مهمانى رفتن و مهمان آوردن خود را رهبرى كند. و حتى لباس و رنگ لباس خود را بشناسد. آخر طلبه‏اى كه از شهوت سرشار است و به خاطر رسيدن به زن ديوانه است چگونه مى‏تواند به خدا برسد. آخر طلبه‏اى كه براى لباس پوشيدن ندارد و براى درس خواندن كه هيچ، براى زنده ماندن هم ندارد و و در سر و دلش ننشسته چگونه مى‏تواند آن باشد كه مى‏خواهد و استاد مى‏طلبد. اما اگر فهميد كه بايد كند و در نتيجه با كسانى مى‏نشيند كه يا به آنها و يا از آنها راستى اگر در افراد نُضج بگيرد اين هدف مى‏تواند آنها را كند؛ خواه هدف پول باشد و يا قدرت و يا شهوت و يا قرب حق و تعالى و تكامل و رشد. ما به جاى اين كه در پوشيدن دخالت كنيم، بايد اين ‏ها و ‏ها را در دل‏ها بگذاريم و افراد را از عوض كنيم.》
هدایت شده از مرتضی رجائی
📌کتاب‌خوانی یا کتاب‌خواری؟! اول نوشته کوتاه عکس‌نوشته بالا را یکی دو بار با دقت بخوانید. دوم کمی فکر کنید و ببینید چقدر این حرف را قبول دارید. حالا نوشته زیر را مطالعه کنید: افراد مختلفی را سراغ دارم که در زمینه‌های مختلف به‌دنبال یک می‌گردند؛ با این توضیح که برای آشنایی با یک حوزه دانشی و تسلط بر آن، داشتن یک ضروری است. سال‌هاست به کسانی که برای گرفتن چنین سیر و برنامه‌ای به سراغم می‌آیند می‌گویم: چنین چیزی را بلد نیستم تا تقدیم کنم؛ چون نه‌تنها به آن معتقد نیستم، که آن را غلط می‌دانم. پاسخ من به این پرسش که "پس چه موقع باید به سراغ برویم؟" این است: هر وقت سؤالی در ذهن شما شکل گرفت و رشد کرد و به مرحله‌ای رسیدید که پاسخ آن برایتان ضروری شد، به‌صورت طبیعی و نه جبری و برنامه‌ای به‌سراغ کتاب یا کتاب‌های دارای پاسخ آن خواهید رفت و آن وقت است که آن پاسخ در جای خودش خواهد نشست. البته گاهی می‌توان برای ایجاد پرسش در ذهن مخاطب یا و ایجاد در او از کتاب به‌عنوان یک بهره برد. روشن است که این کار اولاً باید تحت نظر یک آگاه باشد و ثانیاً با توصیه به فرق می‌کند. همچنین، نقد برنامه‌های عمومی انبوه‌خوانی کتاب منافاتی با مطالعه فراوان و انبوه برخی از اهالی کتاب ندارد؛ کسانی که به پرسش‌های مشخص و شفافی رسیده‌اند و لابه‌لای کتاب‌ها به‌دنبال پاسخ آن‌ها می‌گردند، نه اینکه بخواهند با کتاب وقت خود را پر کنند و سرگرم شوند. 🆔️ @rajaaei_ir