هدایت شده از هدایت و رشد ● محمد حامد مبینی
فردی که در اوایل انقلاب تازه مسلمان شده بود، روزی به مرحوم آیت الله #صفائی_حائری گفت: من زمانیکه گرایش چپ و مارکسیستی داشتم و بچهها را به کوه میبردم ؛ آنجا دختران هم همراه ما بودند و حتی برخی از آنها موقع لغزیدن و افتادن بوسیله ما دستگیری میشدند. شبها در پناهگاه مختلط میخوابیدیم و هیچ وقت احساس و وسوسهای نداشتم.
اما حالا که توبه کرده و مذهبی هستم و متاهل هم شدهام با کمترین برخوردها و حتی با شنیدن صدای پای دختری در راهرو، وسوسه میشوم.
استاد صفایی خندید و با آن آرامش خاص فرمود:
آن وقت تو ریشهای نداشتی
پس میوههایت (عمل) در دست شیطان و تبلیغ حزب او بود و خوبیهایت هم به سود او بود.
اصلا شیطان میگفت: تو از خود مایی، پس چه وسوسهای؟
اما حالا ریشهای یافتی!
او میخواهد ریشهها را بزند، اما نمیتواند.
پس به میوهها میپردازد، تا از این راه کم کم به ریشهها برسد.
تو حالا قیمت یافتهای و باید خرابت کند. این است که در حج بعد از مشعرالحرام که شعور به حرمتها مییابی، بلافاصله رمی جمرات (سنگ انداختن نمادین به محل حضور شیطان) شروع میشود.
پس تا شعور به حرمتها نیافتهای، وسوسه ای نیست.
اما به محض شناخت و ادراک است که باید شیطان را رمی کنی آن هم دوبار و ...
#آیت_الله_صفایی_حائری
#مارکسیست
#وسوسه
#شیطان
@mobini_110