هدایت شده از من انقلابی ام
یهود و جعل داستان عمالقه
💠 یهود در آثار شهید مطهری (4)
1⃣ در داستان #عمالقه که بیتالمقدس را اشغال کرده بودند، موسی به اینها میگفت: آنها به زور اینجا را اشغال کردهاند، بیایید به آنجا برویم، اینها [یهودیها] حفظ جان میکردند و میگفتند:
2⃣ «یا موسی انّا لَنْ نَدْخُلَها ابَداً ماداموا فیها فَاذْهَبْ انْتَ وَ رَبُّک فَقاتِلا انّا هیهُنا قاعِدونَ.» (مائده : 24)
🔸قرآن آبروی اینها را برده. هرچه موسی گفت: کمی غیرت داشته باشید، هنر داشته باشید، حقتان را بگیرید، گفتند: خیر، آنها مردمی هستند زورمند، ما اینجا نشستهایم، تو و خدایت دوتایی بروید آنجا بجنگید، عمالقه را بیرون کنید، وقتی که کارها تمام شد بیا ما را خبر کن که برویم وارد آنجا بشویم!!
3⃣ موسی دوباره آمد با اینها صحبت کرد که این حرفها یعنی چه؟! به خدا توکل کنید، در راه خدا جهاد کنید، اگر در راه خدا جهاد کنید خدا شما را یاری میکند؛ که نشان میدهد قضیه، عملی بوده است [غيرممكن نبوده]. گفتند: نمیرویم که نمیرویم!
4⃣ در اینجا قرآن آبروی اینها را به این صورت برده است که میگوید: اینها مردمی بودند طمّاع و میخواستند بدون آنکه زحمتی کشیده باشند [سرزمین بیتالمقدس] مفت به چنگشان آمده باشد؛ که در جنگ بدر ظاهراً مقداد اسود به پیغمبر عرض کرد: یا رسول اللَّه! ما آن حرف را نمیزنیم که #یهود به موسی گفتند که تو با خدایت برو با آنها بجنگ، وقتی که تصفیه کردی و مانع را برداشتی ما را خبر کن؛ ما میگوییم که تو هرچه امر کنی همان را اطاعت میکنیم، اگر امر کنی خودتان را به دریا بریزید خودمان را به دریا میریزیم.
5⃣ [یهودیها] فکر کردند چکار کنند که #تورات را تأیید و قرآن را تکذیب کنند ولی مسلمین هم نفهمند که اینها دارند قرآن را تکذیب میکنند!
6⃣ آمدند افسانهها برای #عمالقه ساختند. گفتند این عمالقه که در بیتالمقدس بودند، میدانید چگونه آدمهایی بودند؟ (میخواستند بگویند اگر نژاد ما نرفت بجنگد حق داشت و قرآن- العیاذباللَّه- بیخود اعتراض کرده، جای جنگیدن نبود.) آن مردمی که در آنجا بودند از نژاد آدمهای معمولی نبودند!
7⃣ گفتند مردمی آنجا بودند از اولاد زنی به نام عُناق، و #عناق زنی بود که وقتی مینشست ده جریب در ده جریب را میگرفت، و پسری داشت به نام #عوج که وقتی موسی با عصایش آمد کنار او ایستاد، با اینکه چهل ذراع قدش بود و چهل ذراع طول عصایش و چهل ذراع از زمین جستن کرد، تازه عصای او به قوزک پای #عوج_بن_عنق خورد. جمعی از اینها آمده بودند در بیابان بیتالمقدس. موسی عدهای جاسوس فرستاده بود برای اینکه بروند خبر بیاورند که اینها چه میکنند. آدمهایی که قدشان چند فرسخ بود و حتی ماهی را از دریا میگرفتند مقابل خورشید کباب میکردند و میخوردند و در صحرا آنطور راه میرفتند، یک وقت یکی از آنها دید یک چیزهایی روی زمین دارند میجنبند (که همان افراد موسی بودند). چند تا از آنها را گرفت، در آستینش ریخت و نزد پادشاهشان آمد، آنها را ریخت آنجا و گفت: «اینها میخواهند اینجا را از ما بگیرند.»
8⃣ اگر واقعاً در بیتالمقدس یک چنین نژادی بوده است، پس موسی بیخود گفت بروید آنجا را بگیرید؛ حق با آنها بود که میگفتند کار، کار ما نیست، تو و خدایت بروید آنها را بیرون کنید تا ما بعد بیاییم. آنها که آدم معمولی نبودهاند!
9⃣ [یهودیها] برای آنکه انتقاد قرآن از #قوم_یهود را زیرکانه رد کرده باشند، آمدند این داستانها را جعل کردند و در زبان خود مسلمین انداختند. بعد خود مسلمین مینشستند داستان عوج بن عنق را میگفتند، از اهمیت عمالقه میگفتند و اینکه اگر قضیه اینطور باشد پس قرآن به اینها چه میگوید؟!
📚 منبع: استاد شهید مرتضی مطهری، سیری در سیرۀ نبوی، ص138-140
@man_enghelabiam313