eitaa logo
خط ولایت...
5.1هزار دنبال‌کننده
160.3هزار عکس
179.7هزار ویدیو
238 فایل
تبلیغات پذیرفته میشود @Fadaie_Rahbar54
مشاهده در ایتا
دانلود
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی خاک های نرم کوشک و یادگار برونسی 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ تا نیروی بسیجی دقيقاً پشت سرهم آرام و بی صدا قدم بر می داشتیم به سوی دشمن، تو همان دشت صاف و وسيع. سی چهل متر مانده بود برسیم به موانع یکهو دشمن منور زد، آن هم درست بالای سرما تاریکی دشت به هم ریخت و آنها انگار نوک ستون را دیدند یکدفعه سرو صداشان بلند شد. پشت بندش صدای شلیک پی در پی گلوله ها آرامش و سکوت منطقه را زد به هم صحنه ی نابرابری درست شد؛ آنها توی یک دژ ،محکم پشت موانع و پشت خاکریز ،بودند، ما تو یک دشت صاف. همه خیز رفته بودیم روی زمین، تنها امتیازی که داشتیم نرمی خاک آن منطقه بود جوری که بچه ها خیلی زود توی خاک فرو رفتند. دشمن با تمام وجودش آتش می ریخت. آرپی چی یازده، گلوله ی تانک، دولول ،چهارلول و هر اسلحه ای که داشت کار انداخته بود عوضش عبدالحسین دستور داده بود که ما حتی یک گلوله هم شلیک نکنیم اوضاع را درست و دقیق سنجیده بود " ۱ در این صورت هیچ بعید نبود که دشمن ما را با یک گروه چند نفره ی شناسایی اشتباه بگیرد و فکر کند که کلک همه را کنده است اتفاقاً همین طور هم شد. حدود یک ربع تا بیست دقیقه ریختن آتش شدید بود. رفته رفته حجمش کم شد و رفته رفته قطع شد. خودم هم که زنده مانده بودم باورم نمی شد دشمن اگر بوی عملیات به مشامش می رسید به این راحتی ها دست بردار نبود.یقین کرده بودند. پاورقی ۱ - همیشه تو سخت ترین شرایط با وجود این که حرص و جوش زیادی می زد برای حفظ جان بچه ها، ولی هیچ وقت تسلطش را به اوضاع از دست نمی داد و تو همان حال و احوال بهترین راه را انتخاب می کرد.