در مدرسه از من پرسیدند وقتی بزرگ شدی میخواهی چه کاره شوی؟
پاسخ دادم: "خوشحال"
به من گفتند که سوال را درست متوجه نشده ای!
در جواب گفتم شما زندگی را درست متوجه نشده اید...!
*جان لنون*
👉@KhatKhat
صدای پای زندگی است
در خلوت کوچه های صبح
می شنوی؟
تو نیز ز کلبهٔ شب بیرون آی
و بر روشنایی سر فرود آر
بگذار شعاع لبخند تو
سلامی بر این
رسیده ز راه باشد
همچون چراغانی
صدها نگاه باشد
*فریبا سعادت*
👉@KhatKhat
خداوند در رنج و سختی پشتیبانت است و به تو نیروی پایدار میدهد تا از آن سختی عبور کنی.
زمانی که نمیتوانی در برابر سختی هایت استقامت کنی.
خداوند تورا در آغوش خود حمل خواهد کرد به شرطی که به حکمت و قدرت او اعتماد کنی و هیچ وقت امیدت را از دست ندهی.
👉@KhatKhat
*خدا حافظی دولت روحانی با مردم شریف ایران*
اگر بار گران بودیم رفتیم
اگر نامهربان بودیم رفتیم
اگر این هشت سالِ پر مصیبت
بلای جانتان بودیم رفتیم
اگر ما بدتر از آقا محمد
ویا چنگیز خان بودیم رفتیم
اگر جای تلاش و خدمت و کار
به فکر جیبمان بودیم رفتیم
برای جذب آراء جوانان
اگر اهل چاخان بودیم رفتیم
اگر گفتیم ما خدمتگزاریم
ولیکن مثل خان بودیم رفتیم
اگر گفتیم مثل زانتیاییم
ولی مثل ژیان بودیم رفتیم
اگر جای گرانی و تورم
به فکر تیپمان بودیم رفتیم
اگر در بحثِ جنگِ اقتصادی
امیدِ دشمنان بودیم رفتیم
اگر ما بهترین نوعِ گزینه
برای غربیان بودیم رفتیم
سر دیگِ فساد و رانتخواری
اگر ما پهلوان بودیم رفتیم
برای مفسدانِ اقتصادی
اگر ما نردبان بودیم رفتیم
ز پر رویی اگر در ثبتِ گینس
رکورددار جهان بودیم رفتیم
👉@KhatKhat
ستایش مخصوس خداییست که..
در نیاز را
جز به درگاه خویش...
از همه سو برما بست...
👉@KhatKhat
خوابِ امامحسین علیهالسلام رو دیده بود.به حضرت عرضکرده بود: کاش من هم درکربلا بودم و شما رو یاری میکردم. امام فرموده بودند: ناراحت نباش! سیدی از نسل ما علیه کفر قیام میکنه؛ تو در اون جنگ شرکت میکنی و شهید میشی... چهارده سال گذشت. جنگ ایران و ارتشبعثِعراق شروع شد. باز هم خواب امامحسین علیهالسلام رو دید. حضرت بهش فرموده بود: پسرم! وقتش رسیده که به آرزوت برسی. محمدعلی نامور عزمش رو برای رفتن به جبهه جزم کرد، و مدت زیادی از خوابشنگذشته بود که شهید شد.
📕| لحظههای بیعبور
👉@KhatKhat
یه روز آومد و گفت: باید خونه مون رو عوض ڪنیم، مے خوام خونه مون رو بدیم به یڪے از پرسنل نیروے | هوایے ، با هشت تا بچه توے یه خونه ے دو اتاقه زندگے میڪنن. این خونه براے ما بزرگه، میدیم به اونا و خودمون میریم اونجا ... اون بنده خدا وقتے . فهمید فرمانده اش مے خواد اینڪار رو ڪنه ، قبول نڪرد. اما با اصرار عباس بالاخره پذیرفت و خونه مون روباهاشون عوض ڪردیم...
*خاطرهای از زندگی شهید عباس بابایے*
👉@KhatKhat
آیت الله جاودان:
اگر میخواهی عزاداری کنی و دلت برای عزای حضرت حسین علیه السلام بسوزد، خب باید کمی خرج کنی. نه اینکه پول خرج کنی. کمی چشمت را مواظبت کنی. اگر آزاد و یله نگاه کنی. شما نمیتوانی گریه کنی.
👉@KhatKhat
من به خاطر تو شیطان را طرد کردم؛ اما تو او را دوست خود گرفتی و به اطاعت او درآمدی؟!
👉@KhatKhat
خوشی به ما نیومده، بس کن رباب…
دستاتو هی تکون نده؛ بس کن رباب…
گهواره رو نشون نده، بس کن رباب
من که میدونم دلت از غم کبابه؛ بیقراری قلبِ تو در اضطرابه
پاشو از خیمه بیا بیرون برا تو؛ دیدن گهواره ی خالی یه عذابه…
بس کن رباب؛ پاشو بیا همراهِ من…
بس کن رباب؛ رخت اسیری کن به تن
بس کن رباب… حرف از علی اصغر نزن!
اصغرت رفت و امیدت ناامیده؛ دوری اون قلبتو آتیش کشیده
👉@KhatKhat