همین که راز دل زهر بر ملا شده بود
به قتلگاه از این بیت، کوچه وا شده بود
و شمر خندهی تلخی به خنجرش میکرد
و شعر گریهکنِ روضهی رضا شده بود
به سمت خانه چهل بار خاطرش خون شد
نشسته بود چهل بار و باز پا شده بود
به سمت خانه چهل روضه را نشست و گریست
دلش حسینیهای غرقِ در عزا شده بود
و درد بود که عمامه از سرش افتاد
امام گریهی کز کرده در عبا شده بود
اشاره کرد که آن خانه بیحصیر شود
و خاکهای کف حجره کربلا شده بود
صدای سُم همه جای اتاق شیهه کشید
در آن دقیقه که سَم درد بی دوا شده بود
کریم در به روی خویش بست و راهی شد
جواد آمد و درهای بسته وا شده بود
جواد آمد و این تازه اول روضهست
جگر شبیه به اکبر جدا جدا شده بود...
#محمد_خادم
@ArtaGraph
همیشه میگفت موفقیت فقط این نیست که درس بخوانید. میتوانی یک مکانیک موفق و مکانیکی باشی که از همه جای این شهر فقط سراغ تو بیایند. میتوانی یک بنای موفق باشی. زیاد اسیر درس نشوید. اگر سراغ درس میروید واقعاً درس بخوانید. آن موقع هر دو باشگاه کشتی میرفتیم. به ما گفت: «اگر نمیخواهید درس را جدی بگیرید، برای موفقیت سراغ کشتیتان بروید، در کشتی بشوید خادم، بشوید علیرضا دبیر. اگر دنبال فوتبال میروید، علی دایی بشوید. درست است علی دایی و خادم و دبیر تحصیلکردهاند، شاید نود درصد مردم از تحصیل آنها خبر نداشته باشند.
🕊️ شهید محسن فخریزاده
#شهید
@ArtaGraph