eitaa logo
ختم و چله
1.1هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
25 فایل
ایدی مدیر👈 🆔 @Baghani ایدی کانال👈 🆔 @khatm_chele لینک پیام ناشناس به مدیر کانال👇👇 https://harfeto.timefriend.net/17013351538880
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ 💠 در تاریکی و تنهایی اتاق، خشکم زده و خیره به نام عدنان، هرآنچه از او در خاطرم مانده بود، روی سرم خراب شد. حدود یک ماه پیش، در همین باغ، در همین خانه برای نخستین بار بود که او را می‌دیدم. 💠 وقتی از همین اتاق قدم به ایوان گذاشتم تا برای میهمان عمو چای ببرم که نگاه خیره و ناپاکش چشمانم را پُر کرد، طوری که نگاهم از پشت پلک‌هایم پنهان شد. کنار عمو ایستاده و پول پیش خرید بار انگور را حساب می‌کرد. عمو همیشه از روستاهای اطراف مشتری داشت و مرتب در باغ رفت و آمد می‌کردند اما این جوان را تا آن روز ندیده بودم. 💠 مردی لاغر و قدبلند، با صورتی به‌شدت سبزه که زیر خط باریکی از ریش و سبیل، تیره‌تر به نظر می‌رسید. چشمان گودرفته‌اش مثل دو تیلّه کوچک سیاه برق می‌زد و احساس می‌کردم با همین نگاه شرّش برایم چشمک می‌زند. از که همه وجودم را پوشانده بود، چند قدمی عقب‌تر ایستادم و سینی را جلو بردم تا عمو از دستم بگیرد. سرم همچنان پایین بود، اما سنگینی حضورش آزارم می‌داد که هنوز عمو سینی را از دستم نگرفته، از تله نگاه تیزش گریختم. 💠 از چهارسالگی که پدر و مادرم به جرم و به اتهام شرکت در تظاهراتی علیه اعدام شدند، من و برادرم عباس در این خانه بزرگ شده و عمو و زن‌عمو برایمان عین پدر و مادر بودند. روی همین حساب بود که تا به اتاق برگشتم، زن‌عمو مادرانه نگاهم کرد و حرف دلم را خواند :«چیه نور چشمم؟ چرا رنگت پریده؟» رنگ صورتم را نمی‌دیدم اما از پنجه چشمانی که لحظاتی پیش پرده صورتم را پاره کرده بود، خوب می‌فهمیدم حالم به هم ریخته است. زن عمو همچنان منتظر پاسخی نگاهم می‌کرد که چند قدمی جلوتر رفتم. کنارش نشستم و با صدایی گرفته اعتراض کردم :«این کیه امروز اومده؟» 💠 زن‌عمو همانطورکه به پشتی تکیه زده بود، گردن کشید تا از پنجره‌های قدی اتاق، داخل حیاط را ببیند و همزمان پاسخ داد :«پسر ابوسیفِ، مث اینکه باباش مریض شده این میاد واسه حساب کتاب.» و فهمید علت حال خرابم در همین پاسخ پنهان شده که با هوشمندی پیشنهاد داد :«نهار رو خودم براشون می‌برم عزیزم!» خجالت می‌کشیدم اعتراف کنم که در سکوتم فرو رفتم اما خوب می‌دانستم زیبایی این دختر شیعه، افسار چشمانش را آن هم مقابل عمویم، اینچنین پاره کرده است. 💠 تلخی نگاه تندش تا شب با من بود تا چند روز بعد که دوباره به سراغم آمد. صبح زود برای جمع کردن لباس‌ها به حیاط پشتی رفتم، در وزش شدید باد و گرد و خاکی که تقریباً چشمم را بسته بود، لباس‌ها را در بغلم گرفتم و به‌سرعت به سمت ساختمان برگشتم که مقابم ظاهر شد. لب پله ایوان به ظاهر به انتظار عمو نشسته بود و تا مرا دید با نگاهی که نمی‌توانست کنترلش کند، بلند شد. شال کوچکم سر و صورتم را به درستی نمی‌پوشاند که من اصلاً انتظار دیدن را در این صبح زود در حیاط‌مان نداشتم. 💠 دستانی که پر از لباس بود، بادی که شالم را بیشتر به هم می‌زد و چشمان هیزی که فرصت تماشایم را لحظه ای از دست نمی‌داد. با لبخندی زشت سلام کرد و من فقط به دنبال حفظ و بودم که با یک دست تلاش می‌کردم خودم را پشت لباس‌های در آغوشم پنهان کنم و با دست دیگر شالم را از هر طرف می‌کشیدم تا سر و صورتم را بیشتر بپوشاند. 💠 آشکارا مقابل پله ایوان ایستاده بود تا راهم را سد کرده و معطلم کند و بی‌پروا براندازم می‌کرد. در خانه خودمان اسیر هرزگی این مرد شده بودم، نه می‌توانستم کنارش بزنم نه رویش را داشتم که صدایم را بلند کنم. دیگر چاره‌ای نداشتم، به سرعت چرخیدم و با قدم‌هایی که از هم پیشی می‌گرفتند تا حیاط پشتی تقریباً دویدم و باورم نمی‌شد دنبالم بیاید! 💠 دسته لباس‌ها را روی طناب ریختم و همانطور که پشتم به صورت نحسش بود، خودم را با بند رخت و لباس‌ها مشغول کردم بلکه دست از سرم بردارد، اما دست‌بردار نبود که صدای چندش‌آورش را شنیدم :«من عدنان هستم، پسر ابوسیف. تو دختر ابوعلی هستی؟» دلم می‌خواست با همین دستانم که از عصبانیت گُر گرفته بود، آتشش بزنم و نمی‌توانستم که همه خشمم را با مچاله کردن لباس‌های روی طناب خالی می‌کردم و او همچنان زبان می‌ریخت :«امروز که داشتم میومدم اینجا، همش تو فکرت بودم! آخه دیشب خوابت رو می دیدم!» 💠 شدت طپش قلبم را دیگر نه در قفسه سینه که در همه بدنم احساس می‌کردم و این کابوس تمامی نداشت که با نجاستی که از چاه دهانش بیرون می‌ریخت، حالم را به هم زد :«دیشب تو خوابم خیلی قشنگ بودی، اما امروز که دوباره دیدمت، از تو خوابم قشنگتری!» نزدیک شدنش را از پشت سر به‌وضوح حس می‌کردم که نفسم در سینه بند آمد... ✍️نویسنده: ⚫️کانال 👇👇 🆔 @khatm_chele
⇜از گمنام ↫به مومن خواهرم خون❣ از من از تو شفاعت از من ✨ از تو هر هفته پنجشنبه ها باشهدا ⚫️کانال 👇👇 🆔 @khatm_chele
✨﷽✨ ✅ شاید ۱۹ ماموریت دارد .... ☆ وقتی خانوم ها آرایش غلیظ می کنند وبیرون میروند و وقتی شوهران آنها دهان باز نمی کنند وخانوم خانه را مواخذه نمی کنند جلوی هردو را می گیرد . ☆ وقتی در طول سال یک ماه قرار بر این است که روزه بگیریم و جلوی دهان خود را بگیریم و سرباز می زنیم ماموریت بستن همه دهانهارا بر عهده می گیرد . ☆ وقتی در تالارهای عروسی مَحرم ونامحرم نمی کنیم و برهنه وعریان جلوی همدیگر تا دم دمای صبح رقص وپایکوبی داریم، نمازهای مغرب وعشا و صبح همه شرکت کنندگان قضا می شود و چشم و هم چشمی ها دمار از روزگار همدیگر در می آورد ۱۹ تعطیلش می کند . ☆ وقتی خرج عمل زیبایی لب و بینی ۱۸ میلیون میشه ۱۹ زیر یه ۱۵۰۰ تومنی پنهانش میکنه . ☆ وقتی زن و دختر مسلمون و شیعه آنقدر بی حجاب و عاری از میشن ، ۱۹ خونه نشینش میکنه . ️☆ وقتی بازاری تلافی سال را میخواهد در یک ماه شب عید از سر مردم در بیاورد ۱۹ تعطیلش می کنه . ☆ وقتی آژانس های هوایی با روبه رو شدن دو روز تعطیلی قیمتها را چند برابر می کنند ۱۹ پرواز را کنسل می کند . ☆ وقتی هتل ها و مسافرخانه ها ایام تعطیلات در را بروی مسافران و زائران بی بضاعت می بندند ۱۹ تعطیلش می کنه . ☆ وقتی جوانان و زوج های جوان هر سال و در هر موقعیتِ مختلفی به تنهایی مسافرت و زیارت می روند و پدران و مادران پیر، آرزوی زیارت و مسافرت با فرزندشان را دارند ۱۹ خانه نشینش می کنه . ☆ وقتی زیارت می رویم اما بازارها و تفرجگاه ها در اولویت قرار می گیرند و حرمتها شکسته می شود، ۱۹ آن را از ما میگیرید . ☆ وقتی حرمت تاکسی توسط راننده و مسافر نگه داشته نمی شود و زن مومنه آسایش سفر با تاکسی درون شهری را ندارد ،( کرایه ها بماند ) ۱۹ باعث می شود که تعداد مسافران کم و نایلون جلو دید راننده و مسافر باشد . ☆ وقتی ماموریت ها و حق ماموریت‌ها بی مورد هزینه از بیت المال توسط کارمندان دولت انجام می شود، توسط ۱۹ ویدئو کنفرانس می آید . ☆ وقتی حج ابراهیمی واقعی بر گزار نمی شود، آنکه حقش هست نمی رود، آنکه نیست چندین بار ... و تخلفاتی که صورت می گیرد و مسئولین چشم پوشی می کنند ۱۹ حج را هم تعطیل می کند . ☆ وقتی ده تا مسجد در بازارِ شهر هست و موقع نماز اوج شلوغی بازار کسی نیست برود مسجد برای نماز ، آن وقت است که درب مساجد توسط کووید ۱۹ بسته می شود . ☆ وقتی هزینه های درمانی افراد نیازمند و فقیر برای واردات زینِ اسب و غذای سگ و .... صرف می شود و زیرمیزی های نامتعارف کمر مردم را خم می کند، ۱۹ بهداشت و درمان را میخکوب می کند . و در آخر ...👇🏻 ✅ اللّهم اِغفر لیَ الذُنوبَ التی تُنزل البلا ... و خداوند بزرگ سرنوشت بندگان را تغییر نمیدهد مگر به خاطر گناهان بندگان .... ⚫️کانال 👇👇 🆔 @khatm_chele
🔴 ️ ، ! ⭕😔 حیا و ادب کجا رفته؟؟ ❌الان ما با پدیده ای مواجه هستیم که در طیف وسیعی از خانم ها و دختران چادریه مذهبی ❌حجاب وجود داره ، حیا وجود نداره ! ❌بعد جالبه که به چادرشون هم افتخار میکنن ! 🔴 عه !؟ ❌چادر شد عامل فخر فروشی؟! ❌عامل کلاس گذاشتن برای بی حجابا؟ ❌همه را غیر مسلمان و کافر دانستن؟؟ ❌فقط چادریا خوبن ؟؟ ❌فقط حجاب چادریا درسته؟؟؟ 🔴الله اکبر دخترای مذهبی حواستون باشه با چادر دورتون نزنن🚫 🔴الان تو صفحات اجتماعی پره از کسانی که دور خوردن تو همین تلگرام 🔴انقد از چادر تعریف میکنه منم به حالش غبطه میخورم ! دختر بی حجابا که هیچ ! 🔴بعد رفتارو که نگاه میکنی خالی از حیاست الان جدیدا عکس های با حجاب خوشگل ،😍 بیشتر از عکس های بی حجاب خوشگل لایک میخورن!👍 مذهبی و غیر مذهبی لایکش میکنن والا بخدا درد دو متر چادر و یه متر روسری نیست ! درد تلویزیون ما یا ماهواره ی 📡اونا نیست 🔴حیا گم و گور نشه زیر دست و پا 🔴حیا که رفت دیگه هیچی برامون باقی نمیمونه😔 یه جامعه ی شکننده ی آسیب پذیرِ بی اعتقاد ! ✅دختر خانم مذهبی حواست باشه دور نخوری ! 🔴تو راه رو اشتباه میری یه جماعت پسر مذهبی هم دنبال تو راه اشتباه میان ! ✔به‌به چه حجابی.. ✔ چقد برازنده.. ✔ چقد زیبا.. ✔دختر مذهبی ! ⚫️کانال 👇👇 🆔 @khatm_chele
⚠️ این دخترایی که میپوشن و جلوشو با دست نگه میدارن رو دریابید ... اینا هنوز و غالبه به مدرنیته ای که گرفتارش شدن!! ⚫️کانال 👇👇 🆔 @khatm_chele
28.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌بـے حجابـے و آرامش؟😳••❌ ⚠️روان پاڪ!!!! فڪر آزاد؟ میدونستے گناه تو روے بقیہ اثر داره ؟ حواسٺ ڪجاسٺ رفیق ؟ یہ هو میپره چرا؟ ❌آقا پسر حواست هست شما؟ ❌ . ڪار خیر کردی؟😊 وسط گـنـاه خدا دستت رو گرفت ؟😍 چون اون ڪسی ڪہ خیر رو بهش‌یاد دادی بہ ڪسی دیگه کمک کرد و... ••• به خودمون برمیگرده ••• . - چرا دعوا شد؟😔💥چراهمه‌‌چیز‌خراب شد؟ آثار اون ڪارے بود ڪہ تو باعثش شدی😱 |📹| 🌐 |👤| ⚫️کانال 👇👇 🆔 @khatm_chele
این روزها همه به فکر زمین خوردن مادرند😭 اما کسی به فکر زمین خوردن «حرف» مادر نیست 😔 « و مقابل نامحرم» حرف مادرم زهراسلام الله علیها ست♥️ پشت درآتش گرفت اما چادرش راحفظ کرد. ⚫️کانال 👇👇 🆔 @khatm_chele