🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و سی و هفتم
•┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
📜 #خطبه192 ، خطبه قاصعه
7⃣1⃣ سوابق درخشان شجاعت و فضائل امام (عليه السّلام)
🔻من در خردسالی بزرگان عرب را به خاك افكندم و شجاعان دو قبيله معروف «ربيعه» و «مضر» را در هم شكستم. شما موقعيّت مرا نسبت به رسول خدا(صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) در خويشاوندی نزديك، در مقام و منزلت ويژه می دانيد. پيامبر مرا در اتاق خويش می نشاند، در حالی كه كودك بودم، مرا در آغوش خود می گرفت و در بستر مخصوص خود می خوابانيد، بدنش را به بدن من می چسباند و بوی پاكيزه خود را به من می بوياند و گاهی غذایی را لقمه لقمه در دهانم می گذارد، هرگز دروغی در گفتار من و اشتباهی در كردارم نيافت. از همان لحظهای كه پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) را از شير گرفتند، خداوند بزرگترين فرشته خود (جبرئيل) را مأمور تربيت پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) كرد تا شب و روز او را به راههای بزرگواری و راستی و اخلاق نيكو راهنمایی كند و من همواره با پيامبر بودم چونان فرزند كه همواره با مادر است. پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) هر روز نشانه تازه ای از اخلاق نيكو را برايم آشكار می فرمود و به من فرمان می داد كه به او اقتدا نمايم. پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) چند ماه از سال را در غار حراء می گذراند، تنها من او را مشاهده می كردم و كسی جز من او را نميديد. در آن روزها در هيچ خانه ای اسلام راه نيافت جز خانه رسول خدا (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) كه خديجه هم در آن بود و من سوّمين آنان بودم. من نور وحی و رسالت را می ديدم و بوی نبوّت را می بوييدم، من هنگامی كه وحی بر پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرود می آمد، ناله شيطان را شنيدم، گفتم: ای رسول خدا! اين ناله كيست؟ گفت: شيطان است كه از پرستش خويش مأيوس گرديد و فرمود: «علی تو آنچه را من می شنوم، می شنوی و آنچه را كه من می بينم، می بينی، جز اينكه تو پيامبر نيستی، بلكه وزير من بوده و به راه خير می روی»
•┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
📜 #خطبه192 ، خطبه قاصعه
8⃣1⃣ خيره سری و دشمنی سران قريش
🔻من با پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) بودم آنگاه كه سران قريش نزد او آمدند و گفتند: «ای محمد! تو ادّعای بزرگی كردی كه هيچ يك از پدران و خاندانت نكردند، ما از تو معجزه ای می خواهيم، اگر پاسخ مثبت داده انجام دهی، می دانيم كه تو پيامبر و فرستاده خدایی و اگر از انجام آن سرباز زنی، خواهيم دانست كه ساحر و دروغگویی». پس پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود «شما چه می خواهيد؟» گفتند: «اين درخت را بخوان تا از ريشه كنده شود و در پيش تو بايستد». پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: خداوند بر همه چيز تواناست. حال اگر خداوند اين كار را بكند آيا ايمان می آوريد و به حق شهادت می دهيد؟ گفتند: آری ، پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: من بزودی نشانتان می دهم آنچه را كه درخواست كرديد و همانا بهتر از هر كس می دانم كه شما به خير و نيكی باز نخواهيد گشت، زيرا در ميان شما كسی است كه كشته شده و در چاه «بدر» دفن خواهد شد و كسی است كه جنگ احزاب را تدارك خواهد كرد. سپس به درخت اشاره كرد و فرمود: «ای درخت اگر به خدا و روز قيامت ايمان داری و ميدانی من پيامبر خدايم، از زمين با ريشه هايت در آی و به فرمان خدا در پيش روی من قرار گير». سوگند به خدایی که پیامبر را به حق مبعوث كرد، درخت با ريشه هايش از زمين كنده شده و پيش آمد كه با صدای شديد چونان به هم خوردن بال پرندگان، يا به هم خوردن شاخه های درختان، جلو آمد و در پيش روی پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) ايستاد كه برخی از شاخه های بلند خود را بر روی پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) و بعضی ديگر را روی من انداخت و من در طرف راست پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) ايستاده بودم، وقتی سران قريش اين منظره را مشاهده كردند، با كبر و غرور گفتند: «به درخت فرمان ده نصفش جلوتر آيد و نصف ديگر در جای خود بماند» پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) فرمان داد. نيمی از درخت با وضعی شگفت آور و صدایی سخت به پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) نزديك شد گويا می خواست دور آن حضرت بپيچد، امّا سران قريش از روی كفر و سركشی گفتند: «فرمان ده اين نصف باز گردد و به نيم ديگر ملحق شود و به صورت اول در آيد» پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) دستور داد و چنان شد. من گفتم: لا اله الّا اللّه، ای رسول خدا من نخستين كسی هستم كه به تو ايمان آوردم و نخستين فردی هستم اقرار می كنم كه درخت با فرمان خدا برای تصديق نبوّت و بزرگداشت دعوت رسالت، آنچه را خواستی انجام داد. امّا سران قريش همگی گفتند: «او ساحری است دروغگو كه سحری شگفت آور دارد و سخت با مهارت است». و خطاب به پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) گفتند: «آيا نبوّت تو را كسی جز امثال علی (عليه السّلام) باور می كند؟»
9⃣1⃣ الگوهای كامل ايمان
🔻و همانا من از كسانی هستم كه در راه خدا از هيچ سرزنشی نمی ترسند، كسانی كه سيمای آنها سيمای صدّيقان و سخنانشان سخنان نيكان است، شب زنده داران و روشنی بخشان روزند، به دامن قرآن پناه برده سنّتهای خدا و رسولش را زنده می كنند، نه تكبّر و خود پسندی دارند و نه بر كسی برتری می جويند. نه خيانتكارند و نه در زمين فساد می كنند، قلبهايشان در بهشت و پيكرهايشان سرگرم اعمال پسنديده است.
•┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 137.mp3
10.06M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و سی و هفتم خطبه ۱۹۲ بند ۱۷ تا ۱۹
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
شرح حکمت ۴۴ قسمت ۱ (معاد).mp3
1.9M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت44 1⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت44 ( 1 )
🔹 ویژگی های بهترین بندگان
💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود: خوشا به حال كسی كه به ياد معاد باشد، برای حسابرسی قيامت كار كند، با قناعت زندگی كند و از خدا راضی باشد.
🔰 در حکمت ۴۴ نهج البلاغه مولی علی (علیه السلام) چهار صفت را موجب خوشبختی در دنیا و آخرت معرفی میکند که به ترتیب عبارتند از:
۱.ذکر المعاد
۲.عمل برای روز حساب
۳.قناعت از دنیا به مقدار کفاف
۴.رضایت از تقدیرات الهی
ما درباره قناعت و رضایت از تقدیرات الهی به اندازه کافی در حکمت ۴۳ مطلب را بیان کردیم؛ لذا در حکمت ۴۴ فقط به بحث ذکر المعاد و عمل برای روز حساب اکتفا میکنیم.
🔸 ۱. ذکر المعاد :
🔻در بحث ذکر المعاد نکته اول توصیه های کلی حضرت به یاد معاد و لوازم و لواحق آن مثل قبر و مرگ و غیره هست.
🔵 مطلب اولی که در این باره برای شما عرض میکنم حکمت ۳۹۸ است؛ مولی در این حکمت می فرماید:
«ضَعْ فَخْرَكَ وَ احْطُطْ كِبْرَكَ وَ اذْكُرْ قَبْرَكَ» ؛ " فخر فروشی خود را ترک کن، تکبر و خود بزرگ بینی را زمین بنداز و به یاد قبرت باش. "
🔻در خطبه ۹۹ می فرمایند: «أَلَا فَاذْكُرُوا هَاذِمَ اللَّذَّاتِ وَ مُنَغِّصَ الشَّهَوَاتِ وَ قَاطِعَ الْأُمْنِيَاتِ عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ لِلْأَعْمَالِ الْقَبِيحَةِ» ؛ " هنگامی که تصمیم و عزم و اراده نفس برای کار های زشت در شما شکل گرفت، یاد مرگ بکنید، که لذّت ها را منهدم می کند، شهوات را از بین می برد و آرزو ها را قطع می کند."
🔻در نامه ۳۱ هم خطاب به فرزند عزیزشان می نویسند: «أَكْثِرْ مِنْ ذِكْرِ الْمَوْتِ وَ ذِكْرِ مَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ وَ تُفْضِي بَعْدَ الْمَوْتِ» ؛ " فراوان به ياد مرگ باش و به ياد آنچه که به سوی آن می روی و پس از مرگ در آن قرار می گيری."
🔻 و در خطبه ۱۸۸ هم می فرمایند: "شما را توصیه میکنم به یاد مرگ و کم کردن غفلت از یاد مرگ. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه
🌳شجره آشوب« قسمت سی و پنجم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻واکنش ام
🌳شجره آشوب« قسمت صد و سی و ششم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻سوالی که ممکن است در اینجا مطرح شود اینکه چرا امام با چهره هایی نظیر طلحه و زبیر جنگید با اینکه جنگ با آن ها نیز به نفع معاویه بود و سبب می شد امام درگیر جبهه داخلی شود و از نبرد با بنی امیه باز بماند، اما حضرت با اشعث و مغیره و ... نجنگید؟
🔻پاسخ اینکه، طلحه، زبیر و عایشه و اصحاب جمل، به علت قیام مسلحانه (کودتای نظامی ) و بر هم زدن امنیت عمومی جامعه، سبب شدند تا امام برای دفع این فتنه، گزینه نظامی را انتخاب کند. اما حضرت با کسانی هم چون اشعث و مغیره، هرچند از عناصر نفوذی بنی امیه بودند و در مقاطعی از تاریخ، شخصی مانند مغیره رسما به معاویه می پیوندد، به علت عدم قیام مسلحانه و جنگ نظامی، متفاوت برخورد می کرد.
🔻 رویکرد امام در برابر این افراد، تا حد امکان، کاهش هزینه های آن ها برای جامعه اسلامی، مدارا، آگاهی بخشی و بصیرت آفرینی نسبت به مواضع منافقین و نهایتا برخوردهای قهری (مانند آنچه نسبت به اشعث گفتیم)- ولی نه در حد جنگ نظامی- بود. این موضوع تا زمانی بود که آن ها علنا دست به قیام مسلحانه و برهم زدن امنیت جامعه نکنند.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌹 ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و سی و هشتم
•┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
📜 #خطبه191 : در حمد خدا و لزوم تقوا
1⃣ شناخت پروردگار
♦️سپاس خداوندی را سزاست كه سپاس او در خلق آشكار و سپاهش پيروز و بزرگی او والا و بيكرانه است. خدا را برای نعمتهای پی در پی و بخشش های بزرگش ستايش می كنم خدایی كه حلمش بزرگ و عفوكننده است، در فرمانش عادل و از گذشته و آينده باخبر است، با علم خود جهان هستی را پديد آورده و با فرمان خود موجودات را آفريده است، بی آنكه از كسی پيروی كند و يا بياموزد و يا از طرح حكيم ديگری استفاده نمايد در آفرينش پديده ها، دچار اشتباهی نشده و نه با حضور و مشورت گروهی آفريده است. گواهی می دهم كه محمد (صلی الله علیه و آله وسلّم) بنده و فرستاده اوست، به هنگامی او را مبعوث فرمود كه مردم در گرداب جهالت فرو رفته و در حيرت و سرگردانی به سر می بردند هلاكت آنان را مهار كرده به سوی خود می كشيد و گمراهی بر جان و دلشان قفل زده بود.
2⃣ ره آورد پرهيزكاری
♦️ای بندگان خدا! شما را به پرهيزكاری سفارش می كنم كه حق خداوند بر شماست و نيز موجب حق شما بر پروردگار است، از خدا برای پرهيزكاری ياری بطلبيد و برای انجام دستورات خدا از تقوا ياری جوييد، زيرا تقوا امروز سپر بلا و فردا راه رسيدن به بهشت است. راه تقوا روشن و رونده آن بهره مند و امانتدارش خدا كه حافظ آن خواهد بود. تقوا همواره خود را بر امّت های گذشته و آينده عرضه می كند، زيرا فردای قيامت همه به آن نيازمندند. آنگاه كه در قيامت آفريده ها را گرد می آورد و درباره همه نعمت ها می پرسد، پس چه اندكند آنان كه تقوا را برگزيدند و بار آن را بدرستی بر دوش كشيدند، آری پرهيزكاران تعدادشان اندك است و شايسته ستايش خداوند سبحان كه فرمود: « بندگان سپاسگزار من اندكند.» پس گوش جان را به ندای تقوا بسپاريد و برای به دست آوردن آن تلاش كنيد، تقوا را به جای آن چه از دست رفته به دست آورديد و عوض هر كار مخالفی كه مرتكب شده ايد انتخاب كنيد، با تقوا خواب خود را به بيداری و روزتان را با آن سپری كنيد، دلهای خود را با تقوا زنده كنيد و گناهان خود را با آن شستشو دهيد، بيماريهای روان و جان خود را با تقوا درمان و خود را آماده سفر آخرت گردانيد، از تباه كنندگان تقوا عبرت گيريد و خود عبرت پرهيزكاران نشويد. آگاه باشيد، تقوا را حفظ كنيد و خويشتن را با تقوا حفظ نماييد.
3⃣ پرهيز از دنيای حرام
♦️ برابر دنيا خويشتن دار و برابر آخرت دلباخته باشيد. آن كس را كه تقوا بلندمرتبت نمود، خوار نشماريد و آن را كه دنيا عزيزش كرد گرامی نداريد. برق درخشنده دنيا شما را خيره نكند و سخن ستاينده دنيا را نشنويد، به دعوت كننده دنيا پاسخ ندهيد و از تابش دنيا روشنایی نخواهيد و فريفته كالاهای گرانقدر دنيا نگرديد. همانا برق دنيای حرام بی فروغ است و سخنش دروغ و اموالش به غارت رفته و كالاهای آن در شرف تاراج است.
آگاه باشيد، دنيای حرام چونان عشوه گر هرزه ای است كه تسليم نشود و مركب سركشی است كه فرمان نبرد، دروغگویی خيانتكار، ناسپاس حق نشناس، دشمنی حيله گر، پشت كننده ای سرگردان، حالاتش متزلزل، عزتش خواری، جدش بازی و شوخی و بلندی آن سقوط است. خانه جنگ و غارتگری ، تبهكاری و هلاكت و سرمنزل ناآرامی است. جايگاه ديدار كردنها و جدایی هاست. راه های آن حيرت زا، گريزگاه هايش ناپيدا و خواسته هايش نوميدكننده و زيانبار است. پناهگاههای دنيا انسان را تسليم مرگ می كند و از خانه های خود بيرون می راند و چاره انديشی ها ناتوان كننده است.
4⃣ اقسام دنياپرستان
نجات يافته ای مجروح يا مجروحی پاره پاره تن، دسته ای سر از تن جدا و دسته ای ديگر در خون خود تپيده، گروهی انگشت به دندان و جمعی از حسرت و اندوه دست بر دست می مالند، برخی سر بر روی دستها نهاده به فكر فرو رفته اند، عدّه ای بر اشتباهات گذشته افسوس می خورند و خويشتن را محكوم می كنند و عدّه ای ديگر از عزم و تصميم ها دست برداشته كه راه فرار و هر نوع حيله گری بسته شده و دنيا آنها را غافلگير كرده است، زيرا كار از كار گذشته و عمر گرانبها هدر رفته است. هيهات! هيهات! آنچه از دست رفت گذشت و آنچه سپری شد رفت و جهان چنانكه می خواست به پايان رسيد. (نه آسمان بر آنها گريست و نه زمين و هرگز ديگر به آنها مهلتی داده نشد.)
•┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 138.mp3
8.57M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و سی و هشتم خطبه ۱۹۱
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee