🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و هشتم
┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
📜 #خطبه221 : (پس از خواندن آيه ۱ و٢ سوره تكاثر، « افزون طلبی شما را به خود مشغول داشته تا آنجا كه به ديدار قبرها رفتيد؟» ، فرمود:)
1⃣ هشدار از غفلت زدگی ها
🔻شگفتا چه مقصد بسيار دوری و چه زيارت كنندگان بيخبری و چه كار دشوار و مرگباری، پنداشتند كه جای مردگان خالی است، آنها كه سخت مايه عبرتند و از دور با ياد گذشتگان فخر می فروشند، آيا به گورهای پدران خويش می نازند؟ و يا به تعداد فراوانی كه در كام مرگ فرو رفته اند؟ آيا خواهان بازگشت اجسادی هستند كه پوسيده شد؟ و حركاتشان به سكون تبديل گشت؟ آنها مايه عبرت باشند سزاوارتر است تا تفاخر، اگر با مشاهده وضع آنان به فروتنی روی آورند عاقلانه تر است تا آنان را وسيله فخرفروشی قرار دهند. اما بدانها با ديده های كم سو نگريستند و با كوته بينی در امواج نادانی فرو رفته اند، اگر حال آنان را از ورای خانه های ويران و سرزمينهای خالی از زندگان می پرسيدند، هرآينه می گفتند: آنان با گمراهی در زمين فرو خفتند و شما ناآگاهانه دنباله روی آنان شديد بر روی كاسه های سر آنها راه می رويد و بر روی جسدهايشان زراعت می كنيد؟ و آنچه به جا گذاشته اند می خوريد و در خانه های ويران آنها مسكن گرفتيد و روزگاری كه ميان آنها و شماست بر شما زاری می كند، آنها پيش از شما به كام مرگ فرو رفتند و برای رسیدن به آبشخور از شما پیشی گرفتند.
2⃣ شرح حالات رفتگان
🔻 آنها دارای عزّتی پايدار و درجات والای افتخار بودند، پادشاهان حاكم يا رعيت سرفراز بودند كه سرانجام راه به درون برزخ پيمودند و زمين آنها را در خود گرفت و از گوشت بدن های آنان خورد و از خون آنان نوشيد. پس در شكاف گورها بی جان و بدون حرکت پنهان مانده اند. نه از دگرگونيها اندوهناك و نه از زلزله ها ترسناك و نه از فريادهای سخت هراسناكند، غائب شدگانی كه كسی انتظار آنان را نمی كشد و حاضرانی كه حضور نمی يابند، اجتماعی داشتند و پراكنده شدند، با يكديگر مهربان بودند و جدا گرديدند. اگر يادشان فراموش گشت يا ديارشان ساكت شد، برای درازی زمان و دوری مكان نيست، بلكه جام مرگ نوشيدند، گويا بودند و لال شدند، شنوا بودند و كر گشتند و حركاتشان به سكون تبديل شد، چنان آرميدند كه گويا بيهوش بر خاك افتاده و در خواب فرو رفته اند. همسايگانی كه با يكديگر انس نمی گيرند، دوستانی كه به ديدار يكديگر نمی روند، پيوندهای شناسایی در ميانشان پوسيده و اسباب برادری قطع گرديده است، با اينكه در يك جا گرد آمدند تنهايند، رفيقان يكديگرند و از هم دورند، نه برای شب صبحگاهی می شناسند و نه برای روز شامگاهی، شب يا روزی كه به سفر مرگ رفته اند برای آنها جاويدان است. خطرات آن جهان را وحشتناك تر از آنچه می ترسيدند يافتند و نشانه های آن را بزرگ تر از آن چه می پنداشتند مشاهده كردند و برای رسيدن به بهشت يا جهنّم تا قرارگاه اصلی شان مهلت داده شدند و جهانی از بيم و اميد برايشان فراهم آمد، اگر می خواستند آنچه را كه ديدند توصيف كنند، زبانشان عاجز می شد. حال اگر آثارشان نابود شد و اخبارشان فراموش، اما چشمهای عبرت بين، آنها را می نگرد و گوش جان اخبارشان را می شنود، كه با زبان ديگری با ما حرف می زنند و می گويند:..
┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 108.mp3
5.71M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و هشتم خطبه ۲۲۱ بند ۱و ۲
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
4_6037202732169824180.mp3
2.66M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت38 3⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت38 (3)
🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت
3⃣ سرفصل سوم در بحث عقلانیت ، آفتهای عقل و عقلانیت است که در نهج البلاغه مواردی از آن بیان شده است که عرض می کنیم:
🔹 ۱. هوای نفس که آفت عقل است. (حکمت ۲۱۱)
🔹 ۲. آرزوهای بیهوده که عقل انسان را به سهو مبتلا می کند. (خطبه ۸۶)
🔹 ۳. خواب رفتن عقل به واسطه توجه به دنیا.(خطبه ۲۲۴)
🔹 ۴. شُرب خمر است که فلسفه تشریع حرمت شرب خمر، نجات عقل و حفظ عقل از این آفت بیان شده است. (حکمت ۲۵۲)
🔹 ۵. فقر مایه دهشت و وحشت عقل است. (حکمت ۳۱۹)
🔹 ۶. عشق به دنیا که باعث می شود پرده عقل توسط شهوات پاره بشود.( خطبه ۱۰۹)
🔹 ۷. عُجب و خودپسندی است. (حکمت ۲۱۲)
🔹 ۸. مزاح بیجا و زیادی که عامل کاهش عقل نامیده شده است.( حکمت ۴۵۰)
🔹 ۹. برق طمع ها که عامل زمین خوردن عقل ها شمرده شده است. (حکمت ۲۱۹)
🔹 ۱۰. استبداد به رأی و نظر شخصی که عامل هلاکت انسان معرفی شده است. (حکمت ۱۶۱)
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه
🌳شجره آشوب« قسمت صد و ششم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام 🔻 جنگ
🌳شجره آشوب« قسمت صد و هفتم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام
🔻اشعث بن قیس:
ارتباط اشعث با بنی امیه
1.بعد از اینکه امام او را از آذربایجان عزل کرد و ولایت حلوان و نواحی آن را به او سپرد، امام حساب اموال او و اموال آذربایجان را رسیدگی کرد.
🔻 اشعث از این کار، غضبناک شد و با معاویه مکاتبه کرد.
سوال اینجاست اشعث به عنوان والی امام، چرا باید با معاویه نامه نگاری داشته باشد؟ اصلا چرا او باید از محاسبه اموال خود، عصبانی شود؟ آیا می ترسید امام عدالت را رعایت نکند؟ یا اینکه از مجازات امام به دلیل اختلاس در اموال بیت المال می ترسید؟ اگر به راستی دامن او از جرائم اقتصادی پاک بود، چرا از محاسبه اموال خود و اموال آذربایجان غضبناک شد؟
🔻 این مکاتبه با معاویه نشان می دهد او قبل از شروع فتنه های حکومت امام، با بنی امیه ارتباط داشته و احتمالا روی آن ها حساب باز کرد بود. جالب این است که خود اشعث بر امین بودن و واجب بودن پیروی از امام، اعتراف می کرد. این نکته را نیز باید افزود که اشعث برای رسیدن به حکومت آذربایجان، دختر خود را به پسر عثمان داده بود.
🔻 احتمالا خلیفه سوم که نسبت به فضل و بخشش از بیت المال به بنی امیه، روحیه خوبی داشته، می خواست پاداشی را به اشعث در قبال این کار بدهد.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و نهم
┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
📜 #خطبه221 :(پس از خواندن آيه ۱ و٢ سوره تكاثر، « افزون طلبی شما را به خود مشغول داشته تا آنجا كه به ديدار قبرها رفتيد» ، فرمود: )
3⃣ هشدار از پيام مردگان
🔻چهره های زيبا پژمرده، بدنهای نازپرورده پوسيده شد و بر اندام خود لباس كهنگی پوشانده ايم و تنگی قبر ما را در فشار گرفته وحشت و ترس را از يكديگر به ارث برده ايم. خانه های خاموش قبر بر ما فرو ريخته و زيبایی های اندام ما را نابود و نشانه های چهره های ما را دگرگون كرده است، اقامت ما در اين خانه های وحشت زا طولانی شده، نه از مشكلات رهایی يافته و نه از تنگی قبر گشايشی فراهم شد. مردم! اگر آنها را در انديشه خود بياوريد يا پرده ها كنار رود، مردگان را در حالتی می نگريد كه حشرات گوشهايشان را خورده، چشمهايشان به جای سرمه پر از خاك گرديده و زبانهایی كه با سرعت و فصاحت سخن می گفتند پاره پاره شده، قلبها در سينه ها پس از بيداری به خاموشی گراييده و در تمام اعضای بدن پوسيدگی تازه ای آشكار شده و آنها را زشت گردانيد و راه آفت زدگی بر اجسادشان گشوده شده، همه تسليم شده نه دستی برای دفاع و نه قلبی برای زاری دارند و آنان را مي بينی كه دلهای خسته از اندوه و چشمهای پرشده از خاشاك دارند، در حالات اندوهناك آنها دگرگونی ايجاد نمی شود و سختی های آنان برطرف نمی گردد.
4⃣ عبرت از گذشتگان
🔻 آه! زمين چقدر اجساد عزيزان خوش سيما را كه با غذاهای لذيذ و رنگين زندگی كردند و در آغوش نعمتها پرورانده شدند به كام خويش فرو برد، آنان كه می خواستند با شادی غمها را از دل بیرون كنند و به هنگام مصيبت با سرگرميها، صفای عيش خود را بر هم نزنند، دنيا به آنها و آنها به دنيا می خنديدند و در سايه خوشگذرانی غفلت زا، بی خبر بودند كه روزگار با خارهای مصيبت زا آنها را درهم كوبيد و گذشت روزگار توانایی شان را گرفت، مرگ از نزديك به آنها نظر دوخت و غم واندوهی كه انتظارش را نداشتند آنان را فرا گرفت و غصّه های پنهانی كه خيال آن را نمی كردند در جانشان راه يافت، در حالیكه با سلامتی انس داشتند انواع بيماريها در پيكرشان پديد آمد و هراسناك به اطبا، كه دستور دادند گرمی را با سردی و سردی را با گرمی درمان كنند روی آوردند كه بی نتيجه بود زيرا داروی سردی، گرمی را علاج نكرد و آنچه برای گرمی به كار بردند، سردی را بيشتر ساخت و تركيبات و اخلاط مزاج را به اعتدال نياورد، جز آنكه آن بيماری را فزونی داد، تا آنجا كه درمان كننده خسته و پرستار سرگردان و خانواده از ادامه بيماريها سست و ناتوان شدند و از پاسخ پرسش كنندگان درماندند و درباره همان خبر حزن آوری كه از او پنهان می داشتند در حضورش به گفتگو پرداختند.
5⃣ سختی های لحظه مرگ
🔻 يكی می گفت تا لحظه مرگ بيمار است، ديگری در آرزوی شفا يافتن بود و سوّمی خاندانش را به شكيبایی در مرگش دعوت می كرد و گذشتگان رابه ياد می آورد، در آن حال كه در آستانه مرگ و ترك دنيا و جدایی با دوستان بود كه ناگهان اندوهی سخت به او روی آورد، فهم و دركش را گرفت زبانش به خشكی گراييد، چه مطالب مهمی را می بايست بگويد كه زبانش از گفتن آنها باز ماند و چه سخنان دردناكی را از شخص بزرگی كه احترامش را نگه می داشت، يا فرد خردسالی كه به او ترحّم می كرد، می شنید و خود را به کری می زد. همانا مرگ سختی هایی دارد كه هراس انگيز و وصف ناشدنی است و برتر از آن است كه عقلهای اهل دنيا آن را درك كند.
┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 109.mp3
6.78M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و نهم خطبه ۲۲۳ بند ۳تا۵
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
4_6039656133453416955.mp3
2.19M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت38 4⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت38 (4)
🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت/محدودیت های عقل
4⃣ سرفصل آخر هم که خیلی کوتاه عرض می کنم محدودیت های عقل است.
🔻عقل انسان به همه حقایق هم نمیتواند دست پیدا کند.
آن حقیقتی که انسان، ولو عاقل ترین انسانها با عقلشان نمیتوانند به آن پی ببرند ، ذات مقدّس الهی و صفات ذاتی خدا مثل عظمت است، که در :
🔹خطبه ۹۱
🔹نامه ۵۲
🔹خطبه ۱۶۰
🔹خطبه ۱۵۵
🔹خطبه ۴۹
🔹خطبه ۱۶۵
🔹خطبه ۹۱
بیان شده است؛ که در مقابلش برای شناخت خدا ، امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: توجّه و تفکّر در صنعت خدا -آنچه که خدا در آسمان ها و زمین خلق کرده است - عقل ها را به معرفت خدا می رساند که این حقیقت در :
🔹خطبه ۱۸۶
🔹خطبه ۱۸۲
🔹خطبه ۱۹۵
نهج البلاغه آمده است.
🔻یک نکته ویژه و استثنایی ، تک و منحصر به فردی هم در نهج البلاغه هست که میتواند برای اهلش خیلی عامل رشد باشد و آن عبارت است از اینکه امیرالمؤمنین (علیه الاسلام) در خطبه ۲۲۲ درباره عبادالله، بندگان خالص و مخلَص خدا می فرماید خدا در درون عقل آنها با آنها تکلّم میکند و سخن میگوید.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه
🌳شجره آشوب« قسمت صد و هفتم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام 🔻اشعث
🌳شجره آشوب« قسمت قسمت صد و هشتم»
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻2. اشعث بعد از مکاتبه با معاویه، قصد داشت به شام برود. او با برخی از اطرافیان خود در این زمینه مشورت کرد و آن ها وی را از این کار منع کردند.
🔻 یکی از علت هایی که اشعث می خواست به شام برود و در پناه جبهه استکبار باشد، اعتراف خود اوست که می گفت: « نامه على به دستم رسيده است و وحشت مرا در بر گرفته است، او اموال آذربايجان را از من خواسته است حال آن كه من مىخواهم به معاويه بپيوندم.
🔻اطرافيان اشعث در پاسخ گفتند: مرگ براى تو بهتر از اين است كه در صدد انجام آن هستى، آيا مىخواهى شهر و قوم خود را رها كنى و پيرو شاميان شوى. » .
🔻حال به آسانی می توان پی برد چرا امام علی علیه السلام، تأکید بسیاری بر جنگ با اهل شام داشت؛ زیرا آن ها بودند که مجرمان حکومت امام علی را پناه می دادند.
🔻هنگامی که امام، جبهه کفر بنی امیه را در شام از بین می برد، دیگر مجرمان داخلی حکومت حضرت، جایی برای پناه بردن نداشتند. در این زمینه افراد دیگری نیز وجود دارند که به آن ها اشاره خواهیم کرد.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و دهم
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄
📜 #خطبه220 : در وصف سالكان
🔹پوينده راه خدا
♦️عقلش را زنده کرد و نفس خويش را كشت، تا آنكه جسمش لاغر و خشونت اخلاقش به نرمی گراييد، برقی پرنور برای او درخشيد و راه را برای او روشن كرد و در راه راست او را كشاند و از دری به در ديگر برد تا به در سلامت و سرای جاودانه رساند، كه دو پای او در قرارگاه امن با آرامش تن استوار شد، این پاداش آن بود كه دل را درست به كار گرفت و پروردگار خويش را راضی كرد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه219: (در ميدان نبرد جمل در سال ۳۶ هجری وقتی به جنازه طلحه و عبد الرحمن بن عتاب رسید،فرمود:)
🔹تأسف بر كشتگان جمل
♦️ابومحمد (طلحه) در اين مكان غريب مانده است، به خدا سوگند خوش نداشتم قريش را زير تابش ستارگان كشته و افتاده بينم. به خونخواهی بر فرزندان "عبدمناف" دست يافتم، ولی سركردگان "بنی جمح" از دستم گريختند، آنان برای كاری كه در شان آنها نبود سر برافراشتند و پيش از رسيدن به آن سركوب شدند.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه218: درباره كسانی برای جنگ با حضرت به بصره رفتند
🔹 افشای خيانت ناكثان
♦️بر كارگزاران و خزانه داران بيت المال مسلمانان كه در فرمان من بودند و بر مردم شهری كه تمامی آنها بر اطاعت من و وفاداری در بيعت با من وحدت داشتند هجوم آوردند، آنان را از هم پراكندند و به زبان من در ميانشان اختلاف افكندند و بر شيعيان من تاختند، گروهی را با نيرنگ كشتند و گروهی دست بر شمشير فشرده با دشمن جنگيدند تا صادقانه خدا را ملاقات كردند.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه217 : گله از قریش
🔹شكوه از قريش
♦️خدايا من بر ضد قريش و يارانشان از تو كمك می خواهم، كه پيوند خويشاوندی مرا بريدند و كار مرا دگرگون كردند و همگی برای مبارزه با من در حقّی كه از همه آنان سزاوارترم متّحد گرديدند و گفتند: «حق را اگر توانی بگير و يا تو را از حق محروم دارند، پس يا با غم و اندوه صبر كن، يا با حسرت بمير». به اطرافم نگريستم ديدم كه نه ياوری دارم و نه كسی از من دفاع و حمايت می كند، جز خانواده ام كه مايل نبودم جانشان به خطر افتد، پس خار در چشم فرو رفته، ديده بر هم نهادم و با گلویی که استخوان در آن گير كرده، جام تلخ را جرعه جرعه نوشيدم و در فرو خوردن خشم در امری كه تلخ تر از گياه حنظل و دردناك تر از فرو رفتن تيزی شمشير در دل بود شكيبایی كردم.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 110.mp3
4.58M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و دهم ازخطبه ۲۲۰ تا خطبه ۲۱۷
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
4_6044159733080787388.mp3
3.7M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت38 5⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت38 ( 5 )
🔷 حماقت ونشانه های آن
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در ادامه حکمت ۳۸ می فرمایند: « أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ » ؛ یعنی بزرگترین فقر حماقت است.
🔰 پیرامون حماقت دو نشانه و یک توصیه در نهج البلاغه داریم.
🔸نشانه های حماقت:
1⃣ اما نشانه اول این است که کسی عیبی در مردم ببیند و آن را زشت بشمارد ولی به همان عیب در وجود خودش راضی باشد.
🔻حضرت در حکمت ۳۴۹ می فرمایند: «وَ مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ » ؛ و کسی که در عیوب مردم دقّت کند و آن عیوب را در مردم زشت بشناسد وسپس همان عیب را برای خودش راضی بشود، پس چنین کسی حقیقتاً احمق است.
2⃣ نشانه دوّم این است که احمق قبل از اینکه بیاندیشد، سخن می گوید.
🔻در حکمتهای ۴۰ و ۴۱ با دو عبارت تقریباً متفاوت، حضرت این حقیقت را بیان فرمودند.
🔻در حکمت ۴۰ فرمودند: «لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ» ؛ زبان عاقل پشت قلب او حرکت می کند ، « وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ» ؛ اما قلب و عقل انسان احمق تابع زبانش هستند.
🔻در حکمت ۴۱ هم فرمودند: « قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ» ؛ قلب انسان احمق در دهان اوست در حالی که « وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ » ؛ زبان انسان عاقل در قلب اوست.
🔻 بر این اساس مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۸ می فرمایند: « يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ» ؛ پسرم بپرهیز از همراهی و دوستی با احمق ، چرا؟ « فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ » ؛ بخاطر اینکه احمق میخواهد به تو نفع برساند اما ضرر می رساند.
🔻 بنابراین بزرگترین فقر نداشتن عقل درست و حسابی در عمل است.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه
🌳شجره آشوب« قسمت قسمت صد و هشتم» 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻2.
🌳شجره آشوب« قسمت صد و نهم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻3. الف) اشعث، موثرترین فردی بود که حکمیت را بر امام تحمیل کرد. در حقیقت او معادلات نظامی حضرت را در نبرد با معاویه به هم ریخت. در تاریخ طبری آمده است: « اشعث بن قيس پيش على آمد و گفت: «چنانكه مىبينم اين قوم خرسند شدهاند و رضايت دادهاند كه دعوت حريفان را به حكميت قرآن بپذيرند اگر خواهى پيش معاويه روم و بپرسم چه مىخواهد و در آنچه مىخواهد بنگرى.» على گفت: «اگر مىخواهى برو از او بپرس» پس اشعث پيش معاويه رفت و گفت:
🔻«اى معاويه براى چه اين مصحفها را بر نيزهها بالا بردهايد؟» گفت: «براى اينكه ما و شما به آنچه خداى عز و جل در كتاب خويش فرمان داده باز گرديم، شما يكى را كه مورد رضايتتان باشد مىفرستيد، ما نيز يكى را مىفرستيم.
🔻 از آنها تعهد مىگيريم كه به آنچه در كتاب خدا هست كار كنند و از آن تجاوز نكنند، آنگاه بر هر چه اتفاق كردند به همان عمل مىكنيم.» اشعث بن قيس گفت: «اين حق است» و پيش على باز گشت و سخنان معاويه را با وى گفت.»
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee