eitaa logo
ختم و ترحیم خوانی مجمع الذاکرین اهلبیت ع
3.7هزار دنبال‌کننده
49 عکس
21 ویدیو
1 فایل
کانال اشعار ترحیم پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی 👈ارتباط با مدیر @moslemi_124 پذیرش تبلیغات شما👈 @moslemi_124 @khatme14
مشاهده در ایتا
دانلود
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل - ختم نوکر و امام حسین علیه السلام پسرِ فاطمه تنهاست دلم می گیرد مجلسِ عاشقِ زهراست دلم می گیرد کاش بودی و خودت روضه یِ غم می خواندی روضه با لحنِ تو زیباست دلم می گیرد پسرِ مادرِ سادات به خود می گویم او سرِ سفره یِ آقاست دلم می گیرد روضه خوان روضه بخوان اشک بریزیم همه کربلا کرب و بلاهاست دلم می گیرد نوکری بر سر و صورت زد و با خود می گفت بر رویِ نی سرِ مولاست دلم می گیرد تهِ گودال سرِ پیرهن و انگشتر وسطِ معرکه دعواست دلم می گیرد مجلسِ ختمِ تو را مجلسِ روضه کردیم مادرت فاطمه اینجاست دلم می گیرد (توضیح اینکه اگر مجلس برای بچه سید نبود به جای پسر مادرسادات می شود گفت نوکر مادر سادات به خود می گویم) . @khatme14
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مراسم ختم پدر و مادر زمزمه سبک شد خزان گلشنِ ..... پدر می‌کشد آتشِ غم زبانه می‌شود بی تو تاریک و خانه چشمِ من شد چشمه‌یِ غم رفتی و دل غرقِ ماتم من ندارم تکیه‌گاهی بی تو اِی بابا در عالم در عزایت سوگوارم سر به خاکت می‌گذارم ای پدر جان /۴/ می‌شود بی تو غمخانه خانه می‌ماند هر سویش یک نشانه گرمیِ کاشانه‌یِ ما روشنیِ خانه‌یِ ما در تبِ سختی و غم‌ها می‌شدی پروانه‌یِ ما در عزایت گریه کردم آشنا با داغ و دردم ای پدر جان /۴/ مادر قلبِ من خون شده از فراقت عیدِ من فصلِ غم شد زِ داغت یک بهارِ بی تو مادر می‌رسد خاکم بر این سر عیدِ امسالم ندارد جز سیاهی رنگِ دیگر بی تو کارم آه و زاری‌ست اشکِ غم از دیده جاری‌ست مادرم وای /۴/ ای گلِ پرپرِ خُفته برخیز روزگارم مکن تو غم‌انگیز شیر و اشکِ تو سِرشتم شد حسینی سرنوشتم روضه رفتی گریه کردی تا کنی اهلِ بهشتم رویِ قبرِ ..... تو نوشته‌َست مزدِ صبرِ .... تو بهشت است مادرم وای /۴/ اینکه مهمانِ این خاکِ سرد است از غمِ کربلا گریه کرده‌َست گریه کرده بهرِ زینب از غمِ مشک و تب و لب میهِمانش کُن تو آقا بر سرِ خوانِ خود امشب جانِ زهرا جانِ مولا کُن شفاعت پدرِ ( مادرِ ) ما یابنَ‌ زهرا یاحسین جان /۴/ https://eitaa.com/khatme14
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مراسم ختم پدر و مادر زمزمه سبک شد خزان گلشنِ ..... پدر می‌کشد آتشِ غم زبانه می‌شود بی تو تاریک و خانه چشمِ من شد چشمه‌یِ غم رفتی و دل غرقِ ماتم من ندارم تکیه‌گاهی بی تو اِی بابا در عالم در عزایت سوگوارم سر به خاکت می‌گذارم ای پدر جان /۴/ می‌شود بی تو غمخانه خانه می‌ماند هر سویش یک نشانه گرمیِ کاشانه‌یِ ما روشنیِ خانه‌یِ ما در تبِ سختی و غم‌ها می‌شدی پروانه‌یِ ما در عزایت گریه کردم آشنا با داغ و دردم ای پدر جان /۴/ مادر قلبِ من خون شده از فراقت عیدِ من فصلِ غم شد زِ داغت یک بهارِ بی تو مادر می‌رسد خاکم بر این سر عیدِ امسالم ندارد جز سیاهی رنگِ دیگر بی تو کارم آه و زاری‌ست اشکِ غم از دیده جاری‌ست مادرم وای /۴/ ای گلِ پرپرِ خُفته برخیز روزگارم مکن تو غم‌انگیز شیر و اشکِ تو سِرشتم شد حسینی سرنوشتم روضه رفتی گریه کردی تا کنی اهلِ بهشتم رویِ قبرِ ..... تو نوشته‌َست مزدِ صبرِ .... تو بهشت است مادرم وای /۴/ اینکه مهمانِ این خاکِ سرد است از غمِ کربلا گریه کرده‌َست گریه کرده بهرِ زینب از غمِ مشک و تب و لب میهِمانش کُن تو آقا بر سرِ خوانِ خود امشب جانِ زهرا جانِ مولا کُن شفاعت پدرِ ( مادرِ ) ما یابنَ‌ زهرا یاحسین جان /۴/ @khatme14
یه‌ساله دلتنگِ نگاهِ پدرم یه‌‌ساله که داره می‌سوزه جیگرم مَحاله که یادم بره مهربونیت محاله که فکرت بیفته از سرم پاشو ببین دوباره بی‌قراری‌مو دو تا چشِ بارونی و بهاری‌مو تو رفتی و یه ساله تویِ خونه‌َ‌مون هر شب و روز روضه‌یِ بابا داریم‌و،،،، از دلِ مهربون و باصفات میگیم بغض می‌کنیم از تو و خنده‌هات میگیم از ذکرِ یاحسینِ هر روزه‌یِ تو از اَشکایِ ماهِ محرّمات میگیم یه عمر صدا زدی حسین حسین حسین شک ندارم مهمونِ اربابِ منی خیالِ من راحته آخه می‌دونم حالا کنارِ دلبرِ بی‌کفنی حرفِ شبِ اوّلِ قبر که می‌زنن هِی به خودم میگم که خیلی ترسیده آروم میشم وقتی میگم حسین حسین شک ندارم آقام به دادش رسیده مگه میشه یکی حسین حسین بگه امّا حسین دستِ خالی‌شو نگیره هر کسی نوکرِ حسینه  آخرش رو زانویِ یوسفِ زهرا می‌میره کاری بلد نیستم براٰ بابا کنم به جز همین ذکرِ حسین حسین حسین ثوابِ این روضه‌یِ گودال واسِه تو بهشتی میشی با دعایِ زینبین یادم میاد کفن شدی امّا تنِ .... عزیزِ فاطمه چرا کفن نداشت پیراهنِ پاره تو دستِ گرگا بود سرورِ عالَم چرا سر به تن نداشت خیمه‌هاشو سوزوندن و بچّه‌هاشو‌ با تازیانه بردن از تو قتلگاه سیلی به رویِ دخترِ زهرا زدن شد بدنِ دخترِ دُردونه‌َش سیاه یکی نبود واسِه آقا ختم بگیره رویِ خاکا یه بدنِ صدپاره بود زخمِ زبون زدن به دخترِ حسین تو کوچه بازار وُ محلّه‌یِ یهود باید برا آقام حسین گریه کنید که راهِ عاقبت به خیری همینه گریه کنید واسه سرِ نیزه‌نشین برایِ اون پیکری که رو زمینه حسین حسین حسین حسین حسین حسین((۴)) 🔸️شاعر: @khatme14