🔻داستانی از یک آیه🔻
✍ میگن «فُضَیل بن عَیاض» که از راهزنان معروف بوده، به خونه مردم هم رحم نمیکرده، و برای دزدی از دیوارِ مردم بالا میرفته.
یه شب روی دیوارِ خونهای که برای دزدی از اون بالا رفته بوده، میشنوه که صاحب خونه داره قرآن میخونه و اتفاقاً این آیه رو میخونه:👇
🕋 أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللهِ؟! (حدید/۱۶)
💢 ﺁﻳﺎ ﻭﻗﺖ ﺁﻥ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻟﻬﺎﻯ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺫﻛﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺣﻖ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، #خاشع ﮔﺮﺩﺩ؟!
😱😨 فُضَیل همونجا روی دیوار، تحتِ تاثیرِ این آیه قرار میگیره...
هی با خودش میگه:
⁉️ آیا وقتش نشده که این دل #خاشع بشه؟!
⁉️ آیا وقتش نشده که این دل یادِ #خدا بکنه؟!
بدنش میلرزه و با خودش میگه:
👈 چرا الان وقتشه...
همونجا یه #توبه واقعی میکنه،💪 از کارهای زشتش دست میکشه، و از شاگردانِ امامِ صادق (ع) میشه.
📚 سفینهالبحار، ج۲، ص۳۶۹.
برای تکون خوردنِ دلِ ما، و یه #توبه جانانه، همین یه آیه کافیه.☝️
واقعاً با خودمون فکر کنیم:
⁉️ کی نوبت ما میشه؟؟!!🤔
⁉️ کی وقتش میشه؟؟!!🤔
⁉️ آیا وقتش نشده که یه #توبه مردونه بکنیم؟؟!!
☝️ شاید فردا دیر باشه.
گفتم که پیر میشوم و توبه میکنم
هفتاد هم گذشت و، وعده هشتاد میکنم
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@KhatmeNoor
#کانال_قرائات_تجوید_حفظ_تفسیر
┗━━🍃🌺━━━━━━━┛