eitaa logo
نیم از عالم خاک
405 دنبال‌کننده
347 عکس
261 ویدیو
21 فایل
اشعار و نوحه های آیینی، ختم و ترحیم خوانی نیم از عالم خاک: آیدی کانال👇 https://eitaa.com/joinchat/1962541073C8f3cce5fd3 آیدی مدیر @Hokari 09128099838
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5954312749575048168.mp3
4.52M
‍ علی شیر خدا را یاد کردم دل؛ از من بُــــرد و روی، از من نَهان کرد وای ،خدا را با که این بازی تَــــوان کرد؟ کجا گویم که با این درد جانســــوز؟! طبیبم قــــــصدِ جان ما تَوان کرد (برآن سان ســــوخت)۲ چون شَــــمعم که بَر من صراحی گریه و بربــــــط فغان کرد سر کـــــوه بلند فریـاد کـردم (علی شـــــیرِ خدا را یاد کردم)۲ علی شیر خدا یـــــا شاهِ مردان (دل ناشاد ما را شــــــاد گَـردان)۲ (بیا که بریم به مزار ملامـــــمد جان مَزار مـولا علـی؛ آن شــــــاهِ مَردان)۲ علی شـــــیر خدا؛ دَردم دَوا کن (منـاجـاتِ مـــــرا، پیشِ خـدا کن)۲ چراغِ آســــــمون؛ نذرِ دلِ تــو (به هر جا عاشــــــقِ؛ دَردش دوا کن)۲ (بیا که بریم به مزار ملا ممـــــــدجان مزار مـــــولا علـی؛ آن شـاهِ مردان)۲ نظرگاه چون رویـــــم با هم نگارا (بگیریم دامن شیر خدا را)۲ بگرییم تا خدا رحمش بیاید (نهیم بر چشـــــــمِ خود قفلِ طـلا را)۲ (بیا که بریم به مـــــزار ملا ممدجان مزار مـولا علـی، آن شـــــاهِ مردان)... سبک با اجرای دکتر محمد اصفهانی 👆👆
🌹 مناجات 🌹 الهی  کاروان  زندگانی گذشت ازمنزل نیک جوانی شَباب عمربگذشت و رسیده مرا موی سپید و ناتوانی به روی گُنبد پاک دیانت شده اخلاص ما چون گِردکانی الهی بار این عصیان و جَهلم کند بر شانه های من گرانی گَهی یادم فِتد عدل تو یارب تَنم لرزد زحَشر وحق سِتانی گهی آسوده ام با یاد جودت که با فضل توگردم آسمانی کریما وی رحیما کن تَفضُّل مرا با کوله بارم دِه امانی نگاهی از کرم بنما کریما فتاده پشت این در خسته جانی زما بگذر بحَقّ آن حُسینت مرا مهمان خود کن با اَذانی مرو زین آستان نومید (نادر) که پشت این در رحمت نمانی
مست از میِ ساغر حسینیم حسین عمریست که محضر حسینیم حسین ما را هدف از خلقتمان نوکری است صد شکر که نوکر حسینیم حسین
YEKNET.IR - monajat - shabe 4 ramezan 1402 - karimi.mp3
3.94M
🍃از گنه دم به دمم، 🍃آتش طوفنده شدم 🎙حاج 📃 از گنه دم به دمم، آتش طوفنده شدم 🎙 🗓 🏷 از گنه دم به دمم، آتش توفنده شدم هم شدم از توبه خجل؛ هم ز تو شرمنده شدم صاحب من! خالق من! داور من! یاور من! حیف تو را داشتم و غیر تو را بنده شدم شعله‌ای از نار بُدم؛ شاخه‌ای از خار بُدم با نظر رحمت تو، باغ گل از خنده شدم قطره بُدم، بحر شدم؛ ذرّه بُدم، مهر شدم بلکه درخشنده‌تر از مهر درخشنده شدم وصل تو شد عزّت من؛ هجر تو شد ذلّت من با تو سرافراز ولی بی‌تو سرافکنده شدم وای براین بندگی‌‎ام؛ مرگ بر این زندگی‌ام مرده‌ی یک عمرم و در خاک لحد، زنده شدم بار خدایا، کرمی؛ از یم اخلاص نمی کز شرر عُجب و ریا، آتش سوزنده شدم سیل گنه، برد مرا؛ بحر بلا، خورد مرا وای که من غرق در این بحر خروشنده شدم خاک قدوم ولی‌ام؛ میثم دار علی‌ام با نفس شیر خدا، زنده و پاینده شدم ‌
(هوای سحر) خوشا تـــــلاوتِ قــــرآن و ربنــــای سحر خوشا به نغمــه‌ی عـرفـانی دعــــای سحر خوشا نـوای مــؤذن که می‌رسد بر گـوش خوشا به بـانگ منـاجـات در هــوای سحر خوشا لطافتِ روح و خوشا طراوت جـان خوشا به پـاکـی دل‌هــای با صفــای سحر خوشا به ماه ضیافت خوشا به مـاه خـدا خوشا به لحظه‌ی رؤیــایی و نــوای سحر خوشا به آنکه بَـرد فیضِ این مبـارک مـاه خوشا به آنکه کند درکِ لحظـه‌هـای سحر چنانکه بحـر کـرامـت بود سحــرگــاهــان خوشا کسی‌که زند غوطه در فضای سحر بـدا به آنکه غـریب است با فضــایل مــاه خوشا به آنکه بُــوَد یـــار و آشـــنای سحر بگیــر دست تمنــا به سـوی حضرت حــق بخواه آنچه که میخواهی از خـدای سحر دلِ شکسته و بیمـــار خــود ، مــــداوا کن که نیست هیــچ دوایـی بـهْ از دوای سحر مبـند دل بجــز از لحظــه‌هـای نــاب دعــا کـه رهـــروان طــریـق‌انـد مبـــتلای سحر نمــاز و روزه و حــج است واجب شرعی که این سه هست ز ارکـان پر بهــای سحر بریز (ساقی) رحمت! به ساغرم می نــاب ز جـام بـاده‌ی جانبخش و دلــربـای سحر سید محمدرضا شمس (ساقی) (التماس دعا)
از خطا هر لحظه سنگین کرده بار خویش را خرج دنیا میکنم دار و ندار خویش را بسکه با توبه شکستن روزگارم سر شده پیش حق، از دست دادم اعتبار خویش را بر زبانم ذکر توبه، در دلم شوق گناه با که گویم این دوگانه حال زار خویش را من همان عبد خطا کار قدیمی توام آنکه تکراری نموده روزگار خویش را تو بهار و من همیشه زردم از فصل گناه سال ها گم کرده ام عطر بهار خویش را می سپارم دست مهرت یا انیس المذنبین این دل تاریک و سرد و بی قرار خویش را گفتی ای بنده اگر می ترسی از شب های قبر با چراغ اشک روشن کن مزار خویش را پرچم ارباب فردا سایه بان محشر است گم نخواهم کرد آنجا سایه سار خویش را
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف - ماه مبارک رمضان سفره‌یِ افطارِ خود را پهن کردی در کجا؟! سامرا یا طوس یا کنجِ بقیع یا کربلا؟! لقمه‌یِ نانی بگیر و عاشقت را سیر کن جانِ من آقا فدای لقمه‌ای نانِ شما نانِ تو از جنسِ نانِ نیمه‌شبهایِ علی‌ست نیمه‌شب شاهِ عرب نان و رطب سهمِ گدا مثلِ حیدر نیمه‌یِ شب خانه‌ها را در بزن منتظر داری میانِ تک تکِ این خانه‌ها کوچه و پس‌کوچه‌های سینه‌ام بی‌تابِ توست ضربه‌های قلبِ من می‌گوید آقا جان بیا مادرت چشم‌انتظارِ لحظه‌یِ دیدارِ توست تو بیاور بهرِ زخمِ سینه و پهلو دَوا چاره‌یِ غم‌هایِ زهرا وارثِ مولا بیا العجل دارالشّفایِ دردهای قلبِ ما
4_5856938002659412426.mp3
4.34M
شب تلخ غربت (از این خونه رفتی)۳ الهی بمیرم( غریبونه رفتی)۳ یه دردی تو سینم (نمیشه فراموش)۳ نشد پیکرت رو (بگیرم در آغوش )۳ دعا کن عزیزم (ز غصه نپوسم)۳ نشد قبل رفتن که (روتو ببوسم)۳ برا غربت تو (الهی بمیرم)۳ نزاشتن سرت رو (به زانو بگیرم)۳ دلم تنگ بی تو (عزیزم کجایی )۳ بخواب ای عزیزم( لالایی لالایی )۳ جلو چشمای من (به خاکت سپردن)۳ تنت رو عزیزم (غریبونه بردن)۳ نزاشتن یه لحظه (کنارت بشینم)۳ برا اخرین بار ( چشاتو ببینم)۳ حسین کریمی نیا
. خسته ام زین همه عصیان چه باید بکنم؟ اندر این خانه ی ویران چه باید بکنم؟ خرجِ دوری زِ تو شُد جاهلانه عُمرم حال با این همه خسران چه باید بکنم؟ مثل آن کودک تنها . پریشان هستم گم شدم بین گناهان چه باید بکنم؟ بیم دارم که به محشر خدایا نرسد کَس به دادم ، منِ نالان چه باید بکنم؟ کاش میشد که أَجَل فرصتی باز، دَهَد عبد تو گشته پشیمان چه باید بکنم؟ من خجالت زده ام کن ترحُّم مولا آمدم زار و پریشان چه باید بکنم ؟ ✍ .
. در مصیبت (ع) نوشته اند مقاتل که بی هوا خورده نوشته اند میان سر و صدا خورده نوشته اند که تیرش خطا نمی رفته نوشته اند اثر کرده هر کجا خورده گلوی اصغر و قلب رباب و جان پدر سه شعبه آمده و ناگهان سه جا خورده و با حساب قد و قامت علی اصغر سه شعبه نه، که سه تا زخمِ نیزه را خورده نوشته اند میان کلام آقا زد حساب کن پدر او چقدر جا خورده چه کرد با تن شش ماهه اش نمی دانم فقط بدان همه دیدند، بچه تا خورده حساب کن دو سه تا قطره آب هم بس بود برای طفلکِ عطشانِ شیر ناخورده یکی به روی عبا، این یکی به زیر عبا غم حسین گره با دو تا عبا خورده ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صدا زدند بیایید مادرش غش کرد سری مقابل او روی نیزه ها خورده ✍ ۲۶ اسفند ۱۴٠۲ روزیِ سحر پنجم رمضان المبارک .
اللهُم أحسن عاقبتنا في الأمور كلّها، وأجرنا من خزي الدُنيا وعذاب الآخرة، اللهُم أحينا مُسلمين، وتوفنا مُسلمين، وألحقنا بالصالحين.
‏اللهم يسر لي الخير حيث كنت وحيث توجهت ، اللهم سخر لي الارزاق والفتوحات في كل وقت وساعة ويسر علي كل صعب وهون علي كل عسير