eitaa logo
نیم از عالم خاک
406 دنبال‌کننده
349 عکس
261 ویدیو
21 فایل
اشعار و نوحه های آیینی، ختم و ترحیم خوانی نیم از عالم خاک: آیدی کانال👇 https://eitaa.com/joinchat/1962541073C8f3cce5fd3 آیدی مدیر @Hokari 09128099838
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام ای حرمت مسجدالحرام ولایت درود ای ز دمت جاودانه نام ولایت هماره یافته از تو حیات، مکتب قرآن همیشه بر نفست متکی امام ولایت به اوج قله ی گردون به گوش عالم و آدم هنوز می رسد از تربتت پیام ولایت حیات یافته با دیدنت روان محمد ثبات یافته با خطبه ات نظام ولایت کلام تو شده تیر خدا به سینه ی شیطان زبان توست چو شمشیر در نیام ولایت تویی تو کوثر قرآن تویی تو محور ایمان تویی تو دخت محمد تویی تو مام ولایت سلام سوره ی والشمس و والضحی به عذارت طواف روح همه انبیا به گرد مزارت ثنای توست کلام خوش پیمبر قرآن که پای تا به سر توست پای تا سر قرآن تویی زبان کتاب خدا، نه، برتر از آنی خدا گواست تو روحی درون پیکر قرآن تویی مبلغه ی مسجدالرسول ولایت تویی مدافع شیر خدا به سنگر قرآن وضو گرفت و به دست تو بوسه داد محمد که بود دست تو دست حسین پرور قرآن صحیفه ای که در آن بود آیه های ولایت کتاب حسن تو بود ای تمام منظر قرآن الا صحیفه ی قلب تو سرنوشت محمد تو هم بهشت خدایی و هم بهشت محمد تو جان جان محمد تو روح روح خدایی تو سر سر الهی تو رکن رکن هدایی تو جلوه ی ازلی ات تو سایه ی ابدی ات تو کفو شیر خدا مام سید الشهدایی ندای شیعه به محشر رسد به قله ی گردون که ای شفیعه ی روز جزا تو مادر مایی غم از رسول خدا با تبسمی بستانی دل از ولی خدا با تکلمی بربایی تو بحر نوری و حق یک جهان گهر به تو داده تو آسمان و خدا یازده قمر به تو داده خدا به حسن تو نقش جمال خویش کشیده نبی به روی تو دیده هر آن چه دیده ندیده کنار سایه ی تو آفتاب نور گرفته به گرد بیت گلین تو جبرئیل پریده بهشت را چه کند با می طهور چه کارش کسی که کوثر نور از محبت تو چشیده تمام رحمت بی انتهای ذات الهی به شکل قطره ی اشکی ز دیده ی تو چکیده شعاع چشم محمد همیشه وقف جمالت علی شده متحیر به پیش اوج کمالت تو نور پیش تر از خلقتی سلام به نورت تمام وسعت ملک خداست بزم حضورت هزار عیسی مریم درود گفته ز گردون هزار موسی عمران سلام داده ز طورت فضائل تو درخشد چو آفتاب فروزان ولی چه فایده بخشد به چشم دشمن کورت کلام وحی سپرده است گوش جان به کلامت دعای نور برد سجده بر صحیفه ی نورت پیمبران خدا خشم می کنند به خشمت خدای عزوجل شاد می شود به سرورت تویی تمام علی و تویی تمام محمد که هم سلام علی بر تو هم سلام محمد تو ناشناخته ای در جهان، جهان به فدایت نکرده خلق، ز تو امتحان گرفته خدایت بهشت بوی تو را می دهد تو بوی خدا را نبی به امر خدا می کند قیام برایت درود کل شباب بهشت بر حسن تو سلام خیل شهیدان به سیدالشهدایت تکلم همه ی اولیاست نقل حدیثت عبادت همه ی انبیاست مدح و ثنایت همه رسول خدا را صدا زنند به محشر تو کیستی که نبی می زند به حشر صدایت خداست مفتخر از سجده و رکوع و قیامت پیمبران الهی نیـــازمند دعــایت تو رکن حیدری و اوست رکن محکم خلقت به قبر گمشده ات گم شده است عالم خلقت 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
شامیان! من داغدارم، هلهله کمتر کنید خارجی نه! زاده ی پیغمبرم باور کنید کف زدن پایِ سر فرزند زهرا خوب نیست نامسلمانان! حیا از دخت پیغمبر کنید با چه جرمی عمه ام را پیش چشمم می زنید؟ نه حیا از فاطمه، نه شرم از حیدر کنید گشته جای شیر جاری اشک از چشم رباب جای خنده، گریه با آن مهربان مادر کنید میهمانم، زاده ی پیغمبرم، آیا رواست جای عطر گل، نثارم خاک و خاکستر کنید؟ این سر ریحانه ی زهراست بر بالای نی از چه رو با خنده استقبال از این سر کنید کوچه کوچه سنگ بگرفتید جای گل به دست تا نثار فرق مجروح علی اکبر کنید زخم زنجیر مرا دیدید و خندیدید باز شادمانی پای اشک عمه ام کمتر کنید فاطمه با ماست ای نامردﹾ مردم! کِی رواست رقص پای گریه ی صدیقه ی اطهر کنید؟ شیعیان با شعر "میثم" در غم ما اهل بیت دیده را لبریز از خون، سینه پر آذر کنید
دریا به دیده‌ی تر من گریه می کند آتش ز سوز حنجر من گریه می کند سنگی که می زنند به فرقم ز روی بام بر زخم تازه ی سر من گریه می کند از حلقه های سلسله خون می‌چکد چو اشک زنجیر هم به پیکر من گریه می کند ریزد سرشک دیده‌ی اکبر به نوک نی این جا به من برادر من گریه می کند وقتی زدند خنده به اشکم زنان شام دیدم سه ساله خواهر من گریه می کند رأس حسین بر همه سر می زند ولی چون می رسد برابر من گریه می کند ای اهل شام پای نکوبید بر زمین کاین جا ستاده مادر من گریه می کند تا روز حشر هر که به گُل می کند نگاه بر لاله های پرپر من گریه می کند زن های شام هلهله و خنده می کنند جایی که جدّ اطهر من گریه می کند بگذار ظالمانه بخندند شامیان «میثم» که هست ذاکر من گریه می کند
شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید ساز با ناله ی ذرّیه ی زهرا نزنید سر مردان خدا را به سر نیزه زدید مرد باشید دگر سنگ به زن ها نزنید به زنان بر سر بازار اگر سنگ زدید دختران را به کنار سر بابا نزنید علی و فاطمه در جمع شما اِستادند پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید به اسیری که بود در غل و زنجیر زدید به یتیمی که دویده است به صحرا نزنید رقص و شادی جلو محمل زینب نکنید پای سر بریده به زمین پا نزنید بگذارید برای شهدا گریه کنیم خنده بر داغ دل سوخته ی ما نزنید کشتن فاطمه بین در و دیوار بس است تازیانه به تن زینب کبری نزنید به تماشای سر پاک حسین آمده اید اینقدر دست به هنگام تماشا نزنید سخن «میثم» دل سوخته را گوش کنید دوستان غیر در خانه ی مولا نزنید