eitaa logo
نیم از عالم خاک
405 دنبال‌کننده
347 عکس
261 ویدیو
21 فایل
اشعار و نوحه های آیینی، ختم و ترحیم خوانی نیم از عالم خاک: آیدی کانال👇 https://eitaa.com/joinchat/1962541073C8f3cce5fd3 آیدی مدیر @Hokari 09128099838
مشاهده در ایتا
دانلود
ادب معیار انسان سنگ خارا از صبوری درّ غلطان می¬شود آهن فرسوده روزی تیغ برّان می شود طعنه های مدعی را ذره ای بر دل مگیر زهر عقرب یک زمان دارو و درمان می¬شود با خردمندان ندارد هر که شوق همدلی گلشن عقل و کمالش زود پژمان می شود اینکه کمیابست گوهر می¬شود ارزش پذیر در صدف درّ و گهر از ارج پنهان می شود اعتبار و قدر انسانست معیارش ادب بی¬ادب چون سنگ پیش پا بدوران می¬شود از بلای بخل هرگز رو نگرداند بخیل شادمان صاحب کرم از روی مهمان می-شود آن بنائی راکه دارد آه مظلومی ز پی گرکه باشد کاخ کیکاوس ویران می¬شود کعبه را هر کس که عاشق شد پی شوق وصال زیر پا آسان بر او خار مغیلان می¬شود ذات بد نیکو نگردد آب در هاون مکوب طینت زیبا صفای روح انسان می¬شود از گـزند طعنه دونان «مقدم» چاره نیست هر درختی میوه دارد سنگ باران می¬شود . 🔹
شمع شب‌های تار می‌آید خبر آمد که یار می‌آید عطر گمنامی شهیدان از کوچه‌ی انتظار می‌آید مجلس مادر است و آقامان از کنار مزار می‌آید مادر از دست داده‌ها! امروز گریه کردن به کار می‌آید از همان خانه‌ای که می‌سوزد مهدی داغدار می‌آید نزنی حرفی از در و دیوار چون به قلبش فشار می‌آید جلوی بانویی که حامله است چه کسی با هوار می‌آید؟ فضه دیده چطور در این باغ روی گل، پای خار می‌آید زینب از درد مادرش جان داد دختر اینگونه بار می‌آید من بمیرم که هرچه چادر را... می تکانَد... غبار می‌آید * * گفت ای بازوی کبود شده: وارث ذوالفقار می‌آید . 🔹 🔹
می‌رود آهسته جابر در دیارِ اربعين می‌کشاند جسمِ خود را در حصارِ اربعين در فراتِ عاشقی، غسلِ زیارت می‌کند تا که پاک و صاف گردد رهسپارِ اربعين جامه‌ای نو را به تن پوشاند از روی ادب چون مشرّف شد به پیشِ شهریارِ اربعين عطرِ خوشبوی ارادت را به خود پاشیده بود تا شود با جسم و جانش سازگارِ اربعين چشمِ سر تاریک امّا چشمِ جانش روشن است در تمامِ عمر بوده دلسپارِ اربعين دستِ جسمش را به دستانِ عطیّه می‌دهد دستِ جانش تا ابد در انحصارِ اربعين با قدم‌هایی که بر بالِ ملائک می‌نهد می‌گذارد جانِ خود را در گذارِ اربعين بر لبش گلبانگِ تکبیر و دعا گُل می‌کند ذکر و یادِ دوست باشد در مدارِ اربعین می‌رسد پیشِ مزارِ بهترین خلقِ خدا می‌شود در اوجِ عزّت خاکسارِ اربعين از فشارِ عشق و ایمان و وفا غش می‌کند جسمِ او ناگاه می‌گردد نثارِ اربعين با کمی آبِ محبّت باز می‌آید به هوش حالتی مخصوص دارد اضطرارِ اربعين عرضه دارد: «یا حسین و یا حسین و یا حسین» پاسخی امّا نیامد از نگارِ اربعين کِی رفیقی دیده بودی پاسخِ یارش نداد؟! این چنین هرگز نباشد رسمِ یارِ اربعين پاسخِ خود را خودِ جابر چنین عنوان نمود: ای که در جانِ تو باشد انتظارِ اربعین «کِی جوابت را دهد یاری که بی سر مانده‌است» با چنین یادآوری شد داغدارِ اربعين السّلام ای شاهِ دین ای میوهٔ قلبِ رسول آیهٔ ایمان و علمِ آشکارِ اربعين السّلام ای سورهٔ اخلاص و تسلیم و عمل جلوهٔ معروف و نورِ یادگارِ اربعين ای که از راهِ شهادت، خیرِ مطلق گشته‌ای خونِ جاویدِ تو باشد اعتبارِ اربعين بعد از آن رو کرد سمتِ قبرهای عاشقان دوستانِ باوفا و پایدارِ اربعين السّلام ای یاورانِ مخلص و پاکِ حسین خوش به احوالِ شما، چون شد دچارِ اربعين هر که او را دوست دارد، یارِ او محسوب کن تا که آن مشتاق باشد در شمارِ اربعين ای خدا در جانِ ما هم مِهرِ مولا زنده است اسمِ ما را هم به صف کن در قطارِ اربعين منتظر می‌مانم ای دریایِ رحمت تا که زود جانِ من را هم بشوید جویبارِ اربعين. 🔹