eitaa logo
نیم از عالم خاک
405 دنبال‌کننده
347 عکس
261 ویدیو
21 فایل
اشعار و نوحه های آیینی، ختم و ترحیم خوانی نیم از عالم خاک: آیدی کانال👇 https://eitaa.com/joinchat/1962541073C8f3cce5fd3 آیدی مدیر @Hokari 09128099838
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبک شعر از داغ پدر دلگیرم بی او ز دو دنیا سیرم
🩸بخششی که در عین لطافت، هزار و یک روضه در آن نهفته است ... مرحوم علامه مجلسی نقل می‌کند: 🥀 یزید ملعون به نُعمان بن بشیر که از صحابه رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم بود گفت: آنچه که برای این زنان صلاح است مجهّز کن و مرد امین و نیکوکاری را از اهل شام با ایشان روانه کن! سواران و یاورانی را با ایشان بفرست. سپس سفارش اهل بیت را به مأموری که می‌خواست ایشان را ببرد، کرد. 🥀 آن مأمور در حالی که خودش جلو بود، ایشان را حرکت داد. هر گاه ایشان پیاده می‌شدند، او از ایشان دور می‌شد و یاورانش نیز دور می‌شدند و نظیر نگهبانان آنان را محافظت می‌نمودند. هر گاه یکی از ایشان می‌خواست وضو بگیرد، او را پیاده می‌کرد و حوائجشان را بر آورده می‌نمود و با ایشان خوش رفتاری می‌کرد تا این که وارد مدینه شدند. 🔖 فاطمه (یکی از دختران امیرالمؤمنین علیهماالسلام) گوید: من رفتم و به خواهرم زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها گفتم: 📋 قَدْ وَجَبَ عَلَیْنَا حَقُّ هَذَا لِحُسْنِ صُحْبَتِهِ لَنَا فَهَلْ لَکَ أَنْ تَصِلَهُ ▪️این مرد برای این نیک رفتاری‌هایی که با ما کرده، حقی به گردن ما دارد. آیا چیزی دارید که به او جایزه دهید؟ 🥀 خواهرم زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمود: 📋 وَ اللَّهِ مَا لَنَا مَا نَصِلُهُ بِهِ إِلَّا أَنْ نُعْطِیَهُ حُلِیَّنَا ▪️به خدا قسم ما چیزی برای‌مان نمانده که به او جایزه دهیم 😭 جز اینکه همین زر و زیورهای (اندکی) که برایمان مانده، به او بدهیم. 📋 فَأَخَذْتُ سِوَارِی وَ دُمْلُجِی وَ سِوَارَ أُخْتِی وَ دُمْلُجَهَا فَبَعَثْنَا بِهَا إِلَیْهِ ▪️پس من دستبند و گوشواره خود و دستبند و گوشواره خواهرم را گرفتم و آنها را برای او فرستادیم. 📋 وَ اعْتَذَرْنَا مِنْ قِلَّتِهَا وَ قُلْنَا هَذَا بَعْضُ جَزَائِکَ لِحُسْنِ صُحْبَتِکَ إِیَّانَا 👈 و از کم بودن آنها از وی عذر خواهی نمودیم 😭 و گفتیم: این، مختصر جزایی است که ما برای نیک رفتاری‌ای که تو با ما داشتی، به تو بخشیده‌ایم! 📚 بحارالانوار ج ۴۵ ص١۴۶ ✍ حقیقتا انسان متحیّر می‌ماند از این همه لطف و کرامت‌... اهل‌بیتی که داغ دیده‌اند و چه بدی ها از قوم یزید چشیده و شنیده‌اند، اینگونه به جهت اندک احترامی که مأمورین یزید به آنها گذاشتند، از تمام مال و طلا و جواهری که در اختیار دارند، دست بر میدارند و به آن ها هدیه می‌دهند و تنها به این راضی نشده بلکه از کم بودن آن ها هم عذرخواهی می‌کنند! 😭 از چنین اهلبیتی، نیاز نبود با زور و کتک در غروب عاشوراء ، گوشواره و زیورآلات غارت کنند؛ بلکه ایشان خودشان در بذل و بخشش پیشدستی می‌نمودند... الحَمدللهِ الّذی هَدانا بِولایَتِهم..
بیابانی که خون بر قلب زینب شد همینجا بود همانجا که تن تو نامرتب شد همینجا بود تنت پامال سم چند مرکب شد همینجا بود اسیر مردمان نامؤدب شد همینجا بود همینجا بود افتادی و من هم با تو افتادم تو در گودال جان دادی و من صدبار جان دادم صدایت قطع شد بین حرم واویلتاه افتاد نگاهت قطع شد از ما به سمت ما نگاه افتاد سرت را میبرید و سمت ما لشکر به راه افتاد سرت با شمر بیرون رفت تن در قتلگاه افتاد تنور و دامن شمر و درخت و بر سنان رفتی مگر خواهر نداری روی دست این و آن رفتی به دنبال سرت غم بی قرین خوردم چهل منزل چه طعنه ها که از شمر لعین خوردم چهل منزل به پایت سنگها از آن و این خوردم چهل منزل تو از نیزه زمین خوردی زمین خوردم چهل منزل چهل منزل به هر سنگی که خوردی سنگ هی خوردم سرت را که بغل کردم ببوسم کعب نی خوردم الا یا ایهاالساقی ادرکاسا و ناولها شترها بی جهاز آمد فراوان گشت مشکلها بگویم دختران رفتند بی محرم به محملها چه ها بر ما گذشت آه ای برادر بین محفلها عزیزم روضه ها باز است دل را آب و آتش کرد فقط سربسته میگویم سکینه چند جا غش کرد تو را از من گرفتند و عزا کردند عیدم را بگویم چه کشیده ها که خوردم چه کشیدم را نمیدیدند اگر نامحرمان شمع چکیده‌م را نشان میدادمت یک لاخه از موی سفیدم را جوانی هام قربان سر تو که مقدس بود همان بزم شراب شام بهر پیری ام بس بود وحید عظیم پور
چی شیرین تر از شوری اشکمه دارم با غمت زندگی میکنم یه عمره هواتو نفس میکشم زیر پرچمت زندگی میکنم یه عمریه که من با پای دلم زیر آسمونت قدم میزنم تو چشمام با ماه و ستاره ، شبا به عشق تو نقش حرم میزنم کی گفته تو تنهایی و بی کسی تو این روزگار آدمات خیلین فقط عاشقایی که تو اربعین میشن زائر کربلات خیلین یکی توی گوشم میخونه کجا بشین بی هوا سمت جاده نرو تا کل دلت رو نکردی حرم بدون دلت پا پیاده نرو میام کربلا چون نمیشه با حرف همه، درد و دل هامو با هم بگم یه چیزایی هستش که باید بهت فقط از طریق نگاهم بگم چه خوبه که لحظه شماری کنم تموم محرم رو تا اربعین بپرسن ازم که بهشتم کجاست جوابم : حرم ، کربلا، اربعین محمد نجاری
هدایت شده از اشعار مذهبی
رسيد روضه به جايي كه ديدنش سخت است به حنجري كه يقيننا بريدنش سخت است تني كه مثله شود پاكشيدنش سخت است صداي واي بني شنيدنش سخت است اگرچه سخت سرت را ولي جدا كردند چنان كه فاطمه را از علي جدا كردند همين كه تير رها كرد تيغ مي بُرد رفيق مي زند و نارفيق مي برد و بوسه گاهِ نبي را دقيق مي برد عميق بوسه زده پس عميق مي برد چنان پرنده كه هي بال را به هم زده است صداي فاطمه گودال را به هم زده است خدابخير كند لحظه هاي اخر را خدا بخير كند رفتن برادر را يكي بگيرد از ان دور چشم خواهر را كه شمر بين دو دستش گرفته يك سر را به نيزه زلف كمند است ساعتي ديگر سري به نيزه بلند است ساعتي ديگر بلند گفت یکی آن وسط، سرش با من ولی مزاحممان است خواهرش، با من! تو پا گذار به گودال، خنجرش با من شروع کار قتال از تو، آخرش با من! بریدن سر او مثل آب خوردن بود جداشدن ز قفا، ظلم بر سر و تن بود ز قتلگاه، اگر بوی سیب می آید حبیبه ای به مزار حبیب می آید صدای ناله ی زهرا عجیب می آید که آخرین پسرم عنقریب می آید در آن زمان سر خون حسین من جنگ است به هر کجا بروید آسمان همین رنگ است سعید پاشازاده t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
بسم الله الرحمن الرحیم مادرم چون دل ناقابل من نیست جای مادرم کاش جانم را می‌آوردم برای مادرم خاک پای او اگر باشم بهشتی می‌شوم چون بهشت افتاده عمری زیرپای مادرم در تمام عمر عطر عشق را حس کرده‌ام در فضای خانه از بوی غذای مادرم در تمام زندگی هر آرزویی داشتم شد برآورده به لطف یک دعای مادرم جز دعای خیر در حق همه الّا خودش جا ندارد در قنوت ربنّای مادرم شک ندارم که هزاران بار کم می‌آورد کوه اگر در زندگی باشد به جای مادرم جیب‌های خالی بابای من پر می‌شود پیش مردم لابه‌لای حرف‌های مادرم تا ابد از دست او بوسه تمنّا می‌کنم پادشاه دهر هم باشم، گدای مادرم...
ی از جانب تمام زیارت نرفته‌ها فطرس، ببر سلام زیارت نرفته‌ها یک چشمه اشک و یک دل پر آه هدیه‌ای‌ست تقدیم بر امام زیارت نرفته‌ها باید که بر سه ساله‌ی او اقتدا کنند در هجر او تمام زیارت نرفته‌ها در حسرت زیارت آقا حلاوتی‌ست این شهد شد به کام زیارت نرفته‌ها زائر به روز وصل خوش و در حرم گذشت هر لحظه صبح و شام زیارت نرفته‌ها در یاد زائران حرم موج می‌زند دلتنگی مدام زیارت نرفته‌ها اشک است در نگاه تمامی زائران بغض است در کلام زیارت نرفته‌ها بعد از سلام و روضه، بخوان روضه‌ای دگر تنها به احترام زیارت نرفته‌ها ✍ 📝
اخر دنیا یعنی ببینی مادر از پیشت میره دل غریبش از زمونه سیره دلش میخواد که دیگه بمیره اخر دنیا یعنی ببینی خواهرت دیگه تاب نداره سرش رو روی عکس مادر میزاره بارون غم داره ز چشماش میباره اخر دنیا یعنی میام کنار قبر تو میشینم از این زمونه مادرم دلگیرم میخوام بگم بدون تو میمیرم مادرمن ای مادر حرفم رو از چشای خیسم بخون فقط یه شب دیگه پیشم بمون برام مادر بشین لالایی بخون
. |⇦•ای وجودت برتن... و توسل به روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی ●━━━━━━─────── ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا ای جواب نالۀ مظلومی قرآن بیا ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا زینب کبرا سر بازار می‌خواند تو را فاطمه بین در و دیوار می‌خواند تو را آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟ ماهتابا جلوه‌ای شبهای هجران تا بکی؟ باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟ یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟ احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟ مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟ از جگرها آه می‌جوشد که یا مهدی بیا خون ثارالله می‌جوشد که یا مهدی بیا گاه دور کعبه با اشک روان می‌جویمت گه چو بلبل نغمه زن در بوستان می‌جویمت گه کنار خانه برگرد جهان می‌جویمت در منی من در زمین و آسمان می‌جویمت که به بزم دوستان با دوستان می‌جویمت گه درون خویشتن مانند جان می‌جویمت هرچه می‌گردم در این گلشن نمی‌بینم تو را تو مرا می‌بینی امّا من نمی‌بینم تو را دیده‌ها اختر شمار صبح دیدار تؤاند اختران آئینه‌دار ماه رخسار تؤاند گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند شهریاران خاکسار پای زوّار توأند سربداران پایدار دار ایثار توأند دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی از تو عالم می‌شود چون نظم «میثم» با صفا : ✍ . .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
ای‌وجودت‌برتن‌بی‌جان‌عالم‌جان‌بیا_سماواتی_6015007913142127669.mp3
2.14M
|⇦• ای وجودت بر تن... و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی
دلتنگی_جواد مقدم.mp3
9.19M
با نوای: جواد مقدم 🧡🧡🧡 غروب جمعه ست دوباره، دل تنگم بونه داره از هر که دیدید بپرسید، کجا آقام خونه داره باز من و گریه من و زاری، باز نشد رفع گرفتاری باز نیومد یار که میخونم، از همین شعرای تکراری نمیدونُم بهاره یا خزونه فلک با عاشقا نامهربونه جوونیم رفت‌وآقامو ندیدم غم این دل غم مرگ جوونه اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل بیا تا سو داره چشمام، ببینم چشماتو مولا بیا آقا تا بگردم، به دور اون قد و بالا گرچه ما آقا گنه کاریم، خیلی به اشکات بدهکاریم پیش ما بدها بیا یک سَر، خوبها دل دارن ما هم داریم به خوبات سر میزنی مگه بدا دل ندارن یه سرم به ما بزن ای خوب خوبها آقاجون اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل نمیدونم‌دلم دیونه کیست کجا‌میگردد و در خونه کیست ای دل، ای دل، ای دل نمیدونم دل سرگشته ما اسیر نرگس مستونه کیست اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل
10.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نظر حاج آقا دانشمند در مورد خرید طلا در روز ۱۳ صفر