eitaa logo
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
15.1هزار دنبال‌کننده
430 عکس
175 ویدیو
25 فایل
پندیات/اشعارترحیم وروضه ازابتداتاانتهای مجلس ختم مادحین گرامی برای ارسال صوت مجالس خوددرکانال به این آیدی ارسال بفرمایید 👇 @khadeem110 @khatmkhanimajma #ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
مشاهده در ایتا
دانلود
💖کانال همسرداری اسلامی💖 توسط استادسعیدصادقی 👇 https://eitaa.com/joinchat/2223571009C14c09775a0
_مادر دلم میخواد گل رویت ببینم سرصب تا پسین پیشت بشینم زحسرات از جدایی ها بگوییم دوباره در گلستون گل بچینم تبم میسوزونه دل توی سینه بیابرگرد ک ارزوم همینه چهل روزه دلم هوای تو داره چهل روزه دلم شادی نداره چهل روزه وچهل رو گریه کردم خونه عطر محبتهای تو داره چهل روزه ک چیش درراه دارم چهل روزه ک دایم بی قرارم ب جای خالیت گل مینهم باز بروی عکس تو سر میگذارم چهل روزه دعایم بوده مادر چهل روزه دوچشمم بوده بردر چهل روزه ک من مادر ندارم چهل روزه ک تاج سرندارم دوای دردبی درمون کجا رفت چهل روزه درو گوهر ندارم چهل روزه چهل سال ازم گذشته بروی قلبمون مادر نوشته چهل روزه سیاه روزگارم چهل روزه گواه پروردگارم نمیتونم بمونم بعد تومن دل مو میل برشادی نداره چهل روزه ک سرگرودنم ای وای تو چون لیلی منم مجنونم ای وای چهل روزه ک داغت کرده پیرم چهل روزه ک بهجرونت اسیرم چطو اومد دلت ترکم کنی تو چهل روزه دلم میخواد بمیرم بجونم ریشه کرده ناله ی غم چ سازم ک شده عمرت اقد کم برای تو چهل روزه میبارم بیاد مصیتهای بیشمار م اگ یادم کنی دل میشه اباد تو این چهل روزه ابادی ندارم چهل روزه مرا مادر بسر نیست مرا جزمادرم گو مرهمم کیست محبتهای تو ابری پر از اب تو نوری باوفا نمرت دهم بیست چهل روزه که من مادر ندارم چهل روزه که تاج سر چهل روزه شده کارم بهانه چرا مادرم نمیایی به خانه خدا داند(مادر) که دلم اتش گرفته از ان روزی که تاج سرم رفت.. (مادر..)بگو به من کجایی جون مادر؟ (مادر..)چرا از من جدایی جون مادر؟ زدلم رفته دیگه صبرو قرارم مادر به درد بچه ات دوایی جون مادر (مادر..)خدا خواسته که  من دور از تو باشم؟ همیشه مایل روی تو باشم؟ خداداغی کرده نصیبم که مادر از پس روی تو باشم چهل روزه ک رفتی ازبر من بیا رحمی بکن ب چشم تر من دلت اومد مرا بیمار سازی بیا ازروی محبت مادر من چهل روزه شدم مایل برویت بشینم باز پای گفتگویت بزارم سر بشونه ی مهربانت بخوابم تابد من روبرویت بدنبالت میایم تا دل شب شده نوم قشنگت ذکر این لب نویسم بردل پردرد خستم نمیابم تو را غم شد لبا لب گلی بودی ب پای گلعزارم شدی پر پر نمیدونی چه زارم تو ک هرشو بمو سر میزدی سر گرفتی ازلبم خنده ندارم تو از من دوریومن دورم از گل تو راحت گشتی ورنجورم از گل ترنم ازتو بود عطر بهاری جداگشتن زتو مجبورم از گل چهل روز ک بردی از سرم هوش نمیتونم کنم یادت فراموش چهل روزه ک اهم سینه سوزه چهل روزه مراکردی سیه پوش پرپرواز من بستی ورفتی درامید را بستی ورفتی امیدم بود ک ابادی ببینم در ابادی رابستی ورفتی شبم با نوررویت روز میشه برایم دلخوشیت هروز میشه بسر میشد غم چن ساله ی مو تورفتی زندگیم پرسوز میشه بپایم ریختی سرمایه ات را گرفتی از سر موسایه ات را نمیتونم فراموشت
-ختم - مادر السلام علیک یا فاطمه زهرا(( س )) در جهان تا زنده ام گویم ثنای فاطمه ، دست حاجت میبرم ، سوی خدای فاطمه گر برای ، درد بی درمان مداوا طالبی ، رایگان درمان کند ، دارو شفای فاطمه بمیرم اون لحظه ای که بچهای فاطمه از دفن مادر برگشتند چه حالی داشتند آقا امیرالمومنین دست بچها رو گرفت جلوی در رسیدن اما چطور بچها میخوان وارد خونه ای بشن که مادر نداره زبون حالشون رو میخونم تو هم دلت شکست التماس دعا دارم به یاد همه ی اموات و گذشتگان اونهای که بودن اما جاشون خالیه مریض داری گرفتاری درد داری اجالت اولاد داری خونه و زندگی نداری بگو یا فاطمه بچه ها اومدن کنار هم نشستن ، سر در گریبان فرو بردند. ای خوشا آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم /دید از دیدار رخسارش منور داشتیم، مادر مادر / هر کسی جسم عزیزش روز بردارد ولی / ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم کدام شبو میگن ،همون شبی که بچهای فاطمه مظلومانه بدن مادر تشیح کردن طبق روایات میگن هشت نفر زیر تابوت فاطمه رو گرفتن زینب تو کوچها میدوه ،مادر مادر اما زبون حالش رو بگم تو هم التماس دعا الا ای مادر پهلو شکسته / فلک دیدی چه خاکی بر سروم کرد /به طفلی رخت ماتم در برم کرد /الهی بشکند دست مغیره میان کوچها بی مادرم کرد / اما زبان حال امیرالمومنین رو بگم گوش کنو اشک بریز الا ای چاه و یارم را گرفتن /گلم عشقم بهارم را گرفتن /میان کوچه ها با ضرب سیلی /همه دارو ندارم را گرفتن صلی الله علیک یا مظلوم یا فاطمه الزهرا (( س )) تایپ - ناشناس - التماس دعا 🙏 ## حضرت زهرا (س) با صدای مداح اهلبیت کربلایی ابوالفضل مسعودی از اقلید فارس @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
ترحیم نامه |اشعار در مقام مادر چهارم برای روضه مادر -( آرام گریه کردن فرزندان علی در تشییع جنازه مادر ) اهای مردم همه ی شما شاهد بودید که توی تشییع جنازه مادرشون این فرزندان مادر از دست داده چطور با صدای بلند ناله و ضجه می زدند مادر مادر می گفتند، دوستان این فرزندان هر کدام از بچه های مادر از دست داده رو مراقبت می کردند، همه سرسلامتی می دادند، ولی مدینه توی تشییع جنازه مادر سادات امیر المؤمنین به فرزندان خودش می گفت: فرزندان من؛ مبادا بلند بلند گریه کنید که این مردم مدینه از خواب بیدار شوند و از تشییع جنازه مادرتون خبردار شوند. چقدر سخته کسی مادر از دست بده و نتونه بلند بلند گریه کنه، ای نانجیب مردم مدینه چکار کرده بودید که زهرا به علی وصیت کرد که یا علی: مرا شبانه غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار... من نمی دونم دیگه فاطمه اذیتی برای مردم مدینه نداشت آی نانجیب مردم مدینه مگه چه هیزم تری فاطمه یا باباش رسول خدا به شما فروخته بودند که حتی نذاشتید توی عزای باباش هم گریه کنه؛ که رفتید به امیر المؤمنین گفتید : به فاطمه بگو یا شب گریه کنه یا روز، خدا لعنتتون کنه آی نانجیب مردم... فضه کنیز حضرت زهرا می گوید: پس از چند روزی که رسول خدا از دنیا رفته بود، حضرت زهرا شبانه روز گریه می کردند، بزرگان و پیرمردان مدینه نزد امیرالمؤمنین آمدند و گفتند: یا اباالحسن! فاطمه شب و روز گریه می کند، هیچ یک از ما نمی تواند شب ها راحت بخوابد و روزها نیز آسایش در کسب و کار و درآد نداریم، از تو می خواهیم از فاطمه درواست کنی که یا شب گریه کند یا روز. حضرت فرمودند: ‌بسیار خوب اقدام خواهم کرد، امیر المؤمنین نزد فاطمه آمدند ،حضرت با دیدن امیرالمؤمنین کمی آرام گرفتند، امیر المؤمنین فرمودند: مردم مدینه از من خواسته-اند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز؛ حضرت فاطمه فرمودند: یا علی؛ من مدت زیادی در بین آن ها نخواهم ماند و به همین زودی از بین آن ها خواهم رفت به خدا سوگند که نه شب آرام می گیرم و نه روز تا به پدرم رسول الله ملحق شوم.    سپس امیر المؤمنین برای فاطمه به دور از شهر مدینه اتاقی به نام بیت الاحزان را بنا کردند و حضرت زهرا همراه با حسن و حسین روز به آن جا می رفتند و به گریه و عزاداری می-پرداختند.   آری این جا در مدینه امیر المؤمنین برای فاطمه سرپناهی بنا کرد تا بتواند برای پدرش رسول الله گریه کند اما کربلا بدن بی سر و قطعه قطعه و غرق به خون حسین سه روز و سه شب روی خاک گرم کربلاروی زمین بود بدون حتی یک سر پناه و هر کس که می خواست بالای سر او گریه و زاری کند با تازیانه از او دلجویی می شد... ترجمه فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد ، ص ۵۶۹ ترجمه بیت الاحزان، ص ۲۲۴ @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
نویسنده : ، تشییع جنازه از فاطمه گفتن آ برو می خواهد یا فاطمه گفتن هم وضو می خواهد زهرا که ملیکۂ زمین تا عرش است در حشر خدا نظر از او می خواهد وای از جدایی از غم سرایی تنها شدم من مادر کجایی یک دل پر غم / یک خانه ماتم/مونده برا من بعد از تو مادر / ماندم چه تنها/ تنهاتر از پیش / در بین مردم بعد از تو مادر با ناله هر شب / گیرم سراغت/ مادر خوبم کیا مادر ندارن / کیا صورت مادر اشونو بخاک گذاشتن / اونی که طعم بی مادری کشیده / صورت مادر رو روخاک گذاشته/ امروز بیا ناله بزن / اشک چشتو هدیه کن به روح مادر / بخدا تو عالم هیچ کسی جای مادر رو برات نمیگیره/ مادر سنگ صبوره دختره / هر وقت دختر غم ها رو دلش سنگینی میکنه کنار مادر میشینه با مادر درد دل میکنه آخ گل گلخونه ام بودی تو مادر چراغ خونه ام بودی تو مادر زنم بوسه به عکس دلربایت آی بریزم اشک و اشکم از برایت کجا رفتی عزیزم ای جون مادر آی چقدر خون جگر باید بریزم ای مادر .... ⬅️ عزیرم جاتو خالی جاتو خالی ⬅️ گل گشته خزونم جاتو خالی ⬅️ ز هجرونت دلی غمناک دارم ⬅️آی به دل داغ گلی درخاک دارم هر مادری از دنیا بره دوستان فایلا آشناها جمع میشن / نازنین بدن مادر رو غسل میدن / کفن میکنند/این بدن رو احترام میکنند/ تشییع میکنند اما میخوای ناله بزنی بگو یا زهرا..... من یه مادر غریبی میشناسم تو مدینه /تو دل شب علی داره بدن زهراشو غریبانه غسل میده ◼️اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته ◼️ آخ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش ◼️ بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته الی آخر...... زهرا رو غسل داد / یکی یکی بندای کفن رو می بنده / آی حاجت دارا دلش نیومد بند آخرو ببنده /آی اونایی که مادر از دست دادید/ نمیدونم لحظه جون دادن مادر بودی یا نه / نمی دونم لحظه ی آخر چطور با مادر خداحافظی کردی علی یه طرف کفنو رو هم می آورد / هی برمیگشت یه نگاهی به صورت زهرا //میدونی چی میگفت// آخ شب دامادیم کی باورم بود که من روزی عزادار تو باشم کی باورم میشد خودم غسلت بدم / خودم کفنت کنم /خودم بدنتو تشییع کنم ⚫️کجا خاکش کنم امشب خدایا ⚫️ چگونه من بشویم جسم زهرا ⚫️ رمق دیگر ندارم که گذارم ⚫️ به روی دوش خود تابوت زهرا آی اونایی که مادر از دست دادید//یادت میاد// اون لحظه ای که میخوان بدن مادر رو بردارند یکی جلو جنازه صدا میزد // بلند بگو لااله الا الله // آی مریض دارا / گرفتارا / اون دل شب تو مدینه کسی نبود بلند بگه لا اله الا الله / بدن زهرا رو غریبانه می بردن/ قربون آون دختری که دنبال جنازه مادر میدوید...... بدن زهرا رو درون خانه ی قبر گذاشت / سنگای لحد چید/ خاکارو ریخت/ علی نشست کنار مزار زهرا / علی ناله زد / دیدن دلش قرار نمیگیره / علی گریه کرد / دیدن دلش آروم نشد / یه وقت دیدن امیرالمومنین خم شد صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت /هی میگه فاطمه غریبم / فاطمه مظلومم//دلت اینجاست // دلتو ببرم کربلا.... هر گریزی خواستید بزنید اگه اون شب تو مدینه امیرالمومنین صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت / ناله زد....آی حسینیا آی کربلاییا ابی عبدالله تو کربلا صورت به صورت علی اکبر گذاشت / هی از سوز جگر صدا میزد //ولدی علی//........ . @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
روضه ختم هفتم مادر آی داغ دیده ها.آی داغه مادردیده ها.هفت روزه این خونه داغه مادردیده.هفت روزچراغه خونه خاموشه.هفت روزه بچه هاروی زیبای مادروندیدن.هفت روزه جای مادرتوخونه خالیه.هفت روزه دیگه مادرسرسفره نیست. آی مادرهرجانگاه میکنم جای خالیتوحس میکنم.مادرچرازودتنهامون گذاشتی مادر..مادردلم برانوازشهات تنگ شده.مادرهروقت دردی داشتم.مشکلی داشتم.نگاه به چهره ت میکردم دردهام میرفتن.ولی بعدرفتنت درداموبه کی بگم..آی مهمونای این مادربه مجلس هفتم این مادرخوش اومدین.خوشبحاله این مادرکه انقدمجلسش گریه کن داره.اومدن به فرزندان این مادرتسلیت بگن.ولی دلابسوزه یه مادری رومدینه سراغ دارم.شبونه تشییع جنازه ش کردن.بدون هیچ مجلسی.شمامیتونیداینجا صدای ناله تونوبلندکنیدوبگیدآی مادر.ولی بچه های زهرانمیتونستن بگن.وای مادر هرجانشستی شادی روح مادرسادات وتمامی مادران آسمانی سه مرتبه بگویازهرا بی نشان....خادم الزهرا هفتمین روزختم مادر
6.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرکسی روزی پنج تا ندا میده 🔷سخنرانی متفاوت و شیرین استاد دکتر رفیعی در جمع جوانان ۱۴۴۲ ┅═══••✾❀✾••═══┅┄
‍ رباعیات دشتی برای ختم جوان لالا لالا لالا ای مهربونم لالالالالالا آروم جونم لالا میگم گلم راحت بخوابی لالالالا گل شیرین زبونم 🌹🌹🌹🌹🌹 لالا لالا لالا ای نازنینم لالا لالا لالا ای مه جبینم دلم میخواد از شب تا خود صبح بیام پیش مزار تو بشینم 🌹🌹🌹🌹 لالا لالا لالا ماه شب افروز شبم با گریه میشه صبح هر روز دلم از رفتنت آتش گرفته دلی از غم همه سوز و همه سوز 🌹🌹🌹🌹 کانال ترحیم و ختم خوانی مجمع الذاکرین
درگیر    روزگاری    دنیا    وفا   ندارد بی تاب و  بیقراری دنیا    وفا   ندارد هستی  اسیر  ایام  ازکس  خبر نداری دنبال  کسب  و   کاری دنیا  وفا ندارد کو خواهر  و برادر چشم انتظار  مادر بر  اسب  خود  سواری دنیا وفا ندارد مالَت شده فرآوان چشمان خودبِبستی خوابی  دگر   نداری   دنیا   وفا  ندارد در  آینه   نگه  کن  مویت  سپید گشته پیری  و   در   گُذاری   دنیا   وفا  ندارد ترسم که خوارگردی بادست خودفلانی یکجا    همه    گذاری   دنیا   وفا  ندارد بیدار  شو برادر  در خوابی و به غفلت ترسم  که  جانسپاری  دنیا   وفا  ندارد اطراف خود نگه کن بنما کرم به مردم باشد    زمان   یاری   دنیا   وفا   ندارد گفتم  که  تو  بدانی از حق جدا نمانی از چه  تو (بیقراری )  دنیا   وفا ندارد 🔸️شاعر:
دوبیتی های دشتی جوان و نوجوان و.... بسان بلبلی از غم فِسُردم غم هجران تو بر شانه بردم خوشی از خانه و کاشانه ام رفت از اون روزی که در خاکت سپردم گلای خونمون بی تو خزونه چشام از داغ تو همرنگ خونه انیس و مونسم بعد از تو اشکه امان از دست این دور زمونه خودم دیدم که در گِل جا گرفتی که روی دوش ما مأوا گرفتی تو رفتی و ولی با رفتن خود که جون از مادر و بابا گرفتی خودم بر شانه ها بردم تنت را که شاید بشنوم خندیدنت را الهی کاش می مردم ، ولیکن نمی دیدم کفن پوشیدنت را حسین کریمی نیا
4_5931609827326296553.mp3
4.76M
چه غمگین و چه تنها شد دل من ببین ماتم سرا شد منزل من بابام رفته ز دستم تا قیومت دیگه چاره نداره مشکل من بسوز ای دل به حال روزگارم بنال ای دل کسی را من ندارم بسوز ای شمع امشب در کنارم که درخاکه همه دار و ندارم قسم بر تو که تا دنیاست دنیا فراموشت نخواهم کرد بابا گوای من خدای می و قهار تو رفتی شدم بعد تو بی یار شب از ره میرسد بابا کجایی شدم بی مونس و تنها کجایی به لانه پر کشند مرغان ز گلشن ولی بابا نیاید در پر من بنال ای دل که دائم بی قرارم غریب و بی کس و بیمار و زارم بنال ای دل که مو از داغ بابام هوای های های گریه دارم فلک دیدی چه آوردی به روزم گرفتی بابای خوب و دل سوزم یقین دارم که تقدیرم همین بود سزاوارم خودم تنها بسوزم مسلمونون دل زارم ببینید جدایی من و بابام ببینین نمی خاستم من از بابا جدا شم جدایی با پدر هرگز نبینید [۷/۲۹،‏ ۱۶:۴۴] کریمی: ‍ دشتی خوانی توک نیستی دلوم شوری نداره چراغ خونمون نوری نداره اخ بابا باابا بیا بابا بیا تا زودبرگرد دله من طاقت دوری نداره زهجران تو پر پر میزند دل زدلتنگی به هر در میزند چوبلبل در فراق رویت ای گل به دیوار قفس سر میزند دل فلک دادو فلک داد و فلک داد فلک از کودکی دست غموم داد فلک نگداشت ک من سامان بگیرم کلید شهر ماتم را به من داد ‍