✨﷽✨
#سڪرات_مرگ
🔰 از حضرت صادق علیه السلام مَرْوِیّ است ڪه هر ڪه بپوشاند برادر خود را جامه زمستانے یا تابستانے، حق است بر خداوند تعالے ڪه او را بپوشاند از جامههاے بهشت و آنڪه آسان ڪند بر او [از] سڪرات مرگ را و گشاد ڪند بر او قبر او را... [۱]
و از حضرت رسول صلے الله علیه وآله وسلم منقول است ڪه هر ڪه بخوراند برادر خود را حلوایے، حق تعالے برطرف ڪند از او تلخے مرگ را [۲] .
و دیگر از چیزهایے ڪه براے تعجیل راحت مُحْتَضَر نافع است خواندن سوره «یس» و «وَالصَّافّات» و «ڪلمات فَرَج» است [۳] نزد او [۴] .
و شیخ صدوق از حضرت صادق علیه السلام روایت ڪرده ڪه هر ڪه یک روز از آخر ماه رجب روزه بگیرد، حق تعالے او را ایمن گرداند از شدّت سڪرات مرگ، و از هَوْلِ بعد از مرگ، و از عذاب قبر [۵] .
و بدان ڪه از براے روزه گرفتن بیست و چهار روز از رجب ثواب زیادے رسیده؛ از جمله آنڪه مَلَڪُ الْمَوْت به صورت جوانے اَمْرَدْ با لباس خوبے با قَدَحے از شراب بهشت، وقت قبض روح او حاضر شود، و آن شراب را به او بیاشاماند تا سڪرات مرگ بر او آسان شود [۶] .
📚
[۱]: ۷۲. بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۳۷۹ ح ۸۳.
[۲]: ۷۳. بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۴۵۶، ح ۳۳.
[۳]: ۷۴. ڪلمات فَرَج: «لا اله الاّ اللَّه الحلیم الڪریم... » تا آخر. ڪه در قنوتِ نمازها خوانده میشود. {مِنْه}
[۴]: ۷۵. بحارالانوار، ج ۸۱، ص ۲۳۸ - ۲۴۰.
[۵]: ۷۶. بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۳۲، ح ۶.
[۶]: ۷۷. امالے صدوق، مجلس ۸۰، ح ۱.
-
@khatmkhanimajma
#چهلم
شعر روز چهلم مجالس ختم و ترحیم
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
........................
هیچکی باورش نمی شه،که چهل روزه تو رفتی
زیر خاک تو آ رمیدی،دلها می سوزه تو رفتی
هیچکی باورش نمی شه،چراغ خونه خموشه
سایه و تاج سر من،خونۂ ما سیه پوشه
هیچکی باورش نمی شه،بال و پر وا کردی رفتی
اربعینت شده انگار،تو دعا کردی و رفتی
هنوزم چشام به راهه،واسه دیدن جمالت
کاش می شد به یه بار ببینم،لطف و احسان و کمالت
هیچکی باورش نمی شه،گل گل خونه کجا رفت
بعد چهل روز غم و اندوه،چلۂ عزیز ما رفت
خدایا به حق زهرا،اون شفیع همۂ ما
بگذر از جرم و گناه،همه شیعیان مولا
خدایا به حق حیدر،حق اون ساقی کوثر
تشنه لب شهید بی سر،از خطای ما تو بگذر
این عزیز رفته در خاک،توی خاکش تو بکن پاک
بگذر از او خالق من،حق شاهنشه افلاک
ورد روی لب ما شد،یا حسین غریب مادر
ساقی و لطف خدا و ،بی کفن شهید بی سر
......................................
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
-
@khatmkhanimajma
#پندیات
بشر گاهی ز کم ظرفی به خود مغرور میگردد
اسیر نفس هر جائی ز خالق. دور. میگردد
ندارد زره ایی انصاف هرکس عبد دنیا شد
بلی دلدادهٔ دنیا به خود محصور میگردد
گهی از فرط نادانی زند دم از خداوندی
که نمرود از خدا دور و ز باطن کور مي گردد
بترس از دوستی دنیا فریبت میدهد زآن رو
کجا دوستیِ گرگ و گوسِفَند مقدور مي گردد
به ابراهیم خطاب آمد ز دل بر کن ، عشق غیر
دو تا دوستی به یک سینه کجا میسور میگردد
یکی ضرب المثل آمد به یادم اندر این مبحث
اگر آشپز دو تا باشند غذایت شور. میگردد
مزن نیش سخن هرگز به این و آن ز من بشنو
که زهر حرف نیش دار بدتر از زنبور میگردد
محبت همچنان نور و صفا در خانه میباشد
محبت آن سرائی نیست ، شب دیجور میگردد
بنام عشق ای یاران سخن باید شنید و گفت
وگرنه با قصاوت کی دلی مسرور میگردد
مبادا رنجه سازی قلب دوستان و عزیزانت
دلی بشکست بدان دائم ز تو رنجور میگردد
سلیمان رفت و اسکندر نشد آب حیات نوشد
بدان آخر مسیر تو به سمت گور میگردد
همین جسمی بپروردی به ناز در مخمل نرمین
به زیر خاک قبرستان یقین مستور میگردد
(صفا) این کاروان مرگ برد یک یک مسافر را
رسد آن روز اجل بر بردنت مأمور میگردد
@khatmkhanimajma
#پندیات
پندیات*****
به درد هم دوا بودن چه زیباست
چوگلها با صفا بودن چه زیباست
در این دنیای پرآشوب و وحشت
کمی هم با خدا بودن چه زیباست
به دورانی که اعمال است ریایی
بلی دور از ریا بودن چه زیباست
بشر در فکر شوم کدخدائیست
به فکر بی نوا بودن چه زیباست
زبانها با خدا دل مست شهوت
دل و حرف وهمصدا بودن چه زیباست
حسادت میبرد رحم ووفا را
بدور از این خطا بودن چه زیباست
میان حق وباطل نیست وراهی
تعصب را رها بودن چه زیباست
نباشد دین به دستار ومحاسن
به دین هم آشنا بودن چه زیباست
بدان مرگ است دامن گیر انسان
به فکرش در نوا بودن چه زیباست
نبرده کس به همراه گنج وزیور
پی رفع بلا بودن چه زیباست
مکن کاری که دامن گیر گردد
بفکر ش در جزا بودن چه زیباست
اگر بد کرده ایی با خود نمودی
یقین دور ازجفا بودن چه زیباست
(صفا) اینقدر دهی پند بر خلایق
بدان درد آشنا بودن چه زیباست
-@khatmkhanimajma
#پندیات
پند
برادر جان زمن بشنو تو با خوبان مدارا کن
اگر در مصدر کاری کمی هم فکر فردا کن
نمیگویم مرو دنبال حق خود در این دنیا
تو قبل از هر عمل یک لحظه ایی هم فکر عقبا کن
در این دو روزهٔ دنیا که پایانش یقین مرگ است
برای عبرت ای عاقل رو قبرستان تماشا کن
چرا ترک از وفا کردی دلت شد معدنِ کینه
دلی که خانهٔ حق است بیا با عشق مصفّا کن
درون خویش را بنما تو پیرایش زهر پستی
مشو ظاهر فریب اینقدر تو کمتر زشت و زیبا کن
برادرجان اگر دیدی تو پیری را سر راهت
دقیق بنگر بر این قامت شباب خویش معنا کن
اگر خواهی که در پیری بدانند حرمتت مردم
شنو اول تو پند پیر ، سپس بر فرق سر جا کن
مبادا بشکنی قلبی خدا گیرد تقاصش را
هنر داری اگر جانا ، به قلب دیگران جا کن
در این بازار پر آشوب به دیناری برند ایمان
مثال شیر حق حیدر تو پشت خود به دنیا کن
بشر مانند مهمان و جهان مهمانسرای اوست
تو ای مهمان به فکر ترک مهمانی دنیا کن
بیا یک شب به دربارش بخوان نام خدای خویش
بگو بد کردم ای یارب گناه را کمتر حاشا کن
خدای مهربان بخشد گناه اول و آخر
بیا مشکن نمکدان را صراط حق تو پیدا کن
اگر که ادّعا داری تو هستی شیعهٔ حیدر
خلوص دل نما پیدا ، تو پا جا پای مولا کن
شنیدم عهد کرد شیطان بشر را منحرف سازد
تو نیستی برتر از جدت ، ز ابلیسان تو پروا کن
برای توبه کردن زود باش چون وقت ما تنگ است
بیا ای آدم عاقل ز عبرت دیده گان وا کن
(صفا) آن روز ترازوی عدالت چون شود میزان
تو با جمع کردن توشه همینجا فکر آنجا کن--
-
@khatmkhanimajma
#دوبیتی
#دوبیتی_مجالس_ختم
---------------------------
غم داغت دلم رو کرده لبریز
عجب داغی چه داغی غم انگیز
سرشک دیدگانم گشته جاری
بریز ای اشک چون باران پاییز
-----------------------
ببار بارون دلم محزون یاره
دو چشمانم ز داغش زار زاره
ز داغش نو بهارم چون خزانه
عزیزان این دل من بی قراره
------------------
خدا صبرت بده داغت گِرونه
خدا صبرت بده فصل خَزونه
خدا صبرت بده ای داغ دیده
خدا صبرت بده تو این زمونه
----------------------
امیدم نا امید شد از فراقت
کجا گیرم عزیزم من سراغت
به دنبالت بگردم کوه و صحرا
که آ تش زد اجل بر کل باغت
------------------------
غروب دوریت در فصل پاییز
دلم از دوریت که گشته لبریز
تویی در خاک خفته ای عزیزم
ز داغ تو نوا خوانم غم انگیز
-----------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
@khatmkhanimajma
درعزای مادر
رفتی و آتش زدی برجسم و جان ای مادرم
سوخت ازداغ تو مغز استخوان ای مادرم
پرورش دادی عزیزت رابه مانند گلی
با هزاران عشق همچون باغبان ای مادرم
کی ز خاطر میرود آن مهربانی های تو
ای عزیز با صفای کاردان ای مادرم
من چگونه میتوان حق تورا سازم ادا
اجر تو با کردگار مهربان ای مادرم
گفت :پیغمبرکه جنت زیرپای مادر است
چون توئی رمزبهشت جاودان ای مادرم
جای دارد خون ببارد دیده ام درسوگ تو
همچو ابر نوبهاری زین خزان ای مادرم
روز و شب باشددعای “کربلایی” بهرتو
شاد روحت ازخدای مهربان ای مادرم
بنام مادر.مینویسم به عشق مادر،،،،
“بنام مادر”..مینویسم به عشق مادر،،،،
پا به پای غم من پیر شد و حرف نزد…!!!
داغ دید از من و تبخیر شد و حرف نزد…!!!
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب.!!!
شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد.!!!
غصه میخورد که من حال خرابی دارم…!!!
از همین غصه ی من سیر شد و حرف نزد!!!
وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند!!!
خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد!!!
صورت پر شده از چین و چروکش یعنی!!!
مادرم خسته شد و پیر شد و حرف نزد
-
@khatmkhanimajma
مادر
کسی که ناز مرا می کشید مادر بود
کسی که حرف مرا می شنید مادر بو د
کسی که گنج بدستم سپرد بود پدر
کسی که که رنج به پایم کشید مادر بود
کسی که شیره جان می مکید من بودم
کسی که روح به تنم می دمید مادر بود
کسی که در دل شب از صدای گریه من
سپند وار ز جا می جهید مادر بود
کسی که خاری اگر پیش پای من می دمید
چو غنچه جامه به تن می درید مادر بود
کسی که دور اگر می شدم ز دامانش
پا ز پیم می دوید مادر بود
ز دشمن هستی در این سیه بازار
کسی که جان مرا می خرید مادر بود
کنار بستر بیماریم پرستاری که
تا به صبح نمی ارمید مادر بود
بروزگار جوانی کسی که قامت او
به زیر بار محبت خمید مادر بود
کسی که در غم واندوه و در پریشانی
به دردهای دلم می رسید مادر بود
غرض کسی که ز دنیا و آزوهایش
برای خاطر من دل برید مادر بود
کشید رنج ز آغاز زندگی تا مرد
کسی که خیر ز عمرش ندید مادر بود
-@khatmkhanimajma
مادر
بنال ای دل که قلبم بی شکیب است
دلم محتاج درمان طبیب است
بنال ای دل که جانم بی قرار است
درون سینه ام غم آشکار است
خداوندا چه آمد بر سر من
ز کف رفت آن گرامی مادر من
تو مادر رفتی و از ما بریدی
به سوی آسمان ها پر کشیدی
بریده رشته ی عشق و امیدم
نگاه آخرینت را ندیدم
چه آسان دشت شستی از عزیزان
رها کردی تمام آشنایان
تو رفتی رشته ی امید بگسست
صفای زندگانی رخت بربست
تو رفتی عشق خالی شد ز معنا
به غارت رفت باغ آرزوها
به یاد آرم دعای صبح و شامت
تن بسیار و آن رنج مدامت
در این خانه ز تو هر جانشانی است
همه یاد آور رنج نهانی است
بیا این مهر و این هم جانمازت
بیا تا سر دهی راز و نیازت
بخوان مانند وردی یا سرودی
دعایی که از بر کرده بودی
به خاطر دارمت من دائم اوقات
فراموشت کنم هیهات هیهات
روح تمامی اموات علی الخصوص مادرها شاد
@khatmkhanimajma
مادر
سلام ای خفته در خاک جدایی
عزیز جان من مادر کجایی
سلام ای شاهکار آفرینش
سلام ای مادر ای نور خدایی
چه شبهایی که بر بالینم ای یار
نخوابیدی و کردی لای لایی
کجایی مادر غم پرور من (ما)
چرا از تونمی آید صدایی
قرار جان ما برگرد مادر
ندارد خانه بی رویت صفایی
دلم بیمار عشق روی ماهت
نمیخواهم به جز رویت دوایی
سه چند روز است مادر رفته ای تو
فغان و ناله از این بینوایی
احمد صالحی.
-
@khatmkhanimajma
مادر
ای صفای زندگانی مادرنیکو سرشتم
اولین بیت را زشعرم نام پاک تو نوشتم
هست من از هستی توست ای یگانه یاور من
ای تمام عشق پاکم نیست جز این باور من
جان گرفتم من زجانت روزی ام گشته زخوانت
تادوسال باعشق وایمان داد ه ای شیرم زجانت
باتب من تب نمودی تا که بهبودی بیابم
شب نخوابیدی کنارم گریه کردم دادی آبم
ذکر خوابم نغمهٔ خواندی تا سحرگه لای و لایم
هردمی نازم نمودی شد جوانیت فدایم
تاکه کم کم پا گرفتم پا بپای من دویدی
رشد من دیدی تو مادر حیف و خیر از من ندیدی
گاه که دیر می آمدم من درب خانه می نشستی
تا که شادیم ببینی تو به شادی دل نبستی
شد زسویم برتو آزار کرده ایی یک عمر ایثار
شستی رخت وپختی اطعام مادرا مثل پرستار
هرچه گویم از وفایت نیست تکمیل از ثنایت
بهترین مدح ترا گفته پیمبر از خدایت
اینچنین فرموده آنکه خاتم پیغمبران است
تا بدانید که بهشت در زیر پای مادران است
سایهٔ مادر چو داری برسرت قدرش تو میدان
بعد مادر میشوی مثل (صفا) تو زارو گریان
-
@khatmkhanimajma
مادر
کیست مادر، بهترین عبد خدا.
مهربانیش بود حد خدا.
کیست مادر، بعد حق او بهترین.
گر بفهمی او بود نیکوترین.
کیست مادر ،هاله ای از نور حق .
رهنمای ما و هم منشور حق.
کیست مادر، جانفدایی میکند.
بهر ما خود را فدایی میکند. کیست مادر ،آنکه با عشق وصفا .
شیره ی جانش خوراند او به ما.
کیست مادر ، روشنی زندگی.
میدهد گرمی به کل زندگی.
کیست مادر ،گفته ات لالا بسی .
کرده جانش را به قربانت بسی.
کیست مادر ، در نایاب خدا .
از تو در سختی نمی گردد جدا.
کیست مادر ، میکشد بی ادعا.
رنج عالم را تمامی بهر ما.
کیست مادر ،آنکه با لبخند خود .
میشود دلگرمی فرزند خود.
کیست مادر ، گوهر فرزانه ای.
ارزش او گر ندانی کاملا دیوانه ای.
کیست مادر ،آنکه با ایثار وعشق.
جانفدایی میکند باجان و عشق.
کیست مادر، ای( غلام )رو سیه.
آنکه عمرش بهر تو گشته تبه.
((غلامرضا نوترکی همدانی ))
-@khatmkhanimajma
بنویسید
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
جهت مجالس ختم و ترحیم ،تشییع و خاکسپاری
----------------------------------
بنویسید که این سینه پر از آ مال است
بنویسید که خدا محول الا احوال است
بنویسید درون دل او محشر بود
او غلام نبی و مست رخ حیدر بود
بنویسید که در دیده ی او دریا بود
عاشق فاطمه و ذریه ی زهرا بود
بنویسید که ریسمان الهی زهراست
کشتی وراه هدایت زطریق مولاست
بنویسید کریمان همه مدهوش حسن
نام پاکش بنویسید همه روی کفن
بنویسید حسین ابن علی ارباب است
همه هستی این دیده پر از آ ب است
بنویسید که سرخی شهادت غوغاست
آرزویم دم مردن نظر از سوی خداست
بنویسید که ما سینه زنان حرمیم
عاشقان علی و بانوی اهل کرمیم
کاش بالا سر من خون خدا می آمد
روضه ونام حسین ذکر دعا می آمد
آرزوی من و ما دیدن روی یار است
لحظه مرگ نظر بررخ آن دلدار است
-----------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
@khatmkhanimajma
در فراق پدر
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
----------------------------------
بابا جونم ،بابا جون
مهربونم،بابا جون (2)
--------------------------------
بابا جونم به خدا تنگه دلم
نکنه به من بگن سنگه دلم
هنوزم باور ندارم رفتنت
غسل و تشییع رفتن در کفنت
----------------------
روز و شب با خاطراتت زنده ام
از وجود توست که من پاینده ام
آه وافغان میکشم هر شب و روز
داغ تو سنگینه داغی سینه سوز
------------------------------
سایه ی روی سرم ای پدرم
من که بی بال و پرم ای پدرم
اسوه ی صبر و سخا تاج سرم
بی تو بشکسته پدر بال و پرم
---------------------------------
یادگاری عکس تو مونده به قاب
جز غم دوریت ندارم انتخاب
باورش سخته جدایی از پدر
از غمت شد دیدگانم دیگه تَر
-----------------------------------
غروب ها بدون تو دلگیره
دلم از دوریت بابا میگیره
جای خالی تو و درد فراق
زمونه تواز بابام داری سراغ
--------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
@khatmkhanimajma
#پدر
#زمزمه_در_سوگ_پدر
مجلس ختم و ترحیم ، سر خاک
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
سبک :یا ابا صالح مددی مولا
---------------------------------
آه و واویلا، آه و واویلا(2)
--------------------------------
اشک چشمان ما ،جاری است بهر تو
ای که دادی به من،عزت و آ برو
.....بابا. ......
رفتی از داغت ،خانه خرابم
از هجرت بابا ،دیده پر آبم
---------------------------------
شمع سوزان این ،خانه بودی پدر
اسوه ی صبر و ایمان ،تویی تاج سر
......جانا........
چراغ خانه ،سوئی ندارد
دلم طاقتِ،دوری ندارد
-------------------------------
تقصیر چی بیه،گردش روزگار
نه دایه سیم هیشتی،نه بوه نه برآر
......رود رود......
ز غمت زارم،سی تو بیمارم
سل کو و اشک هام،دارم ایوارم
---------------------------------
این دل غرق خون ،پر از آ ه و درد
گرمی خانه رفت،زندگی گشته سرد
...........بابا........
خاک عالم شد،بر سرم بابا
بر سر قبرت ،مضطرم بابا
-----------------------------------
بر سر قبر تو،آ مده خواهرت
دیده پر اشک و آ ه،دیده دخترت
........ای وای......
همسرت دلخون ،دیده گریان است
عکس تو در قاب،خلقی حیران است
--------------------------------
همه جا بروم ،من به دنبال تو
ای خوشا بودنت،حال و احوال تو
............حالا........
در فراق تو ،زار و محزونم
از غمت اینجا ،دیده پر خونم
---------------------------
آه و واویلا ،آه و واویلا(2)
-------------------------------------
-
@khatmkhanimajma
سلام روضه ی ختم پدر
روزی که به چنگ مرگ افتدبدنم
درکنج لحداجل نمایدوطنم
این راهیه که همه مون بایدبریم...
تابه خودم میام خودمو رو سنگ غسال خونه می بینم.
این بدنی که انقدرنوازشش میکنم هرجامیرم جای چرب ونرم بهش میدم.تابه خودم میام زیرخاکاجاش دادن
روزی که به چنگ مرگ افتدبدنم
درکنج لحداجل.نمایدوطنم
ازبهرشهادتین من بنویسید
الله ومحمدوعلی درکفنم .خدامجلس ختم یه پدره
بشنوای دوست که ازمرگ حذرنیست که نیست
غیرتسلیم ورضاچاره دگرنیست که نیست
مرگ یاران همه سخت است عزیزان اما
ماتمی سخت ترازداغ پدرنیست که نیست نمیدونم این پدرفرزندی داره یانه اگه داره حتما زبان حالشون اینه میگن بابا
یادش بخیراون موقه ای که زیرسایه ات بودیم...
بابا باورنمیکردم انقدررفتنت برامون سخت باشه اخ ای
بودچندروزوبابادربرم نیست
بودچندروزکه دردل جزغمش نیست
دلم ازغصه وغم گشته لبریز
فراق پدراست این داغ کم نیست
امابازمانده های این پدرخصوصادخترا اگه میخوای ازاشکهای چشمت باباهم
فیض بره دلتوروانه ی خونه ی امیرالمومنین کن بیاداون شبایی که چراغ خونه ی امیرالمومنین روبه خاموشی می رفت.
چراغ خانه ی مولاخموشه
دل جمله یتیمان درخروشه
دلسوخته هامدینه رفته هاقربون ناله هاتون بیابااون یتیمانی همناله شوکه
منتظربودن علی براشون نان وغذابیاره
یتیمی دردبی درمون یتیمی
یتیمی خواری دوران یتیمی
الهی طفل بی بابانباشه اگرباشه توجمع مانباشه
یتیمان دائما افسرده باشن
یتیمان چون گلی پژمرده باشن
یتیمی دامن مادرگرفته اشک میریزد
چراغمخوارماطفلان نمی آید
اما یه چند بیت از وداع امام علی
رو براتون میگم تا این دلهاتون تسکین بگیره ، ،
میگن وقتی خبر شهادت بی بی حضرت زهرا
رو به مردم مدینه دادند ، همه مردم مدینه جمع شدند
در خونه امام علی خبر از مولا امیرالمومنین رسید که مردم مدینه تشییع جنازه فاطمه به تاخیر افتاد ، همه مردم مدینه رفتند ، اما سلمان میگه داشتم برای فاطمه نماز نافله میخوندم ، دیدم نیمه های شب در خانه به صدا در آمد ، خدایا کیه ؟ میگه در و باز کردم دیدم حسنین اومدند، صدا می زنند عموسلمان بیا بریم برای تشییع جنازه مادرمون ،
میگه اومدم برای تشییع جنازه فاطمه ،
جنازه ایی که همه انبیا به قربانش
چه شد که هفت نفر شبانه میبردند
هفت نفر زیر تابوت کوثر پیغمبر و گرفتن ، عجب پیکر فاطمه (س) رو تشییع کردند ، آخه خود حضرت فاطمه وصیت کرده علی جان دلم نمیخواد اونایی که منه فاطمه رو آزار دادند زیر تابوت منو بگیرن ، طبق وصیت حضرت زهرا ، بدن رو شبانه اوردند به خاک سپرد ن ، کنار قبر زهرا نشست و به پهنای صورت اشک میریخت
کبوتر خونه من پر زدی از لونه من خدا نگهدار (2)
بیمار خانه ، بودی شکیبم من در نوای ، امن یجیبم
بگو چرا ای ، بانوی خانه بار سفر را ، بستی شبانه
ای لاله ی افسرده ام خدا نگهدار
ای یار سیلی خورده ام خدانگهدار
***
مه بابا چنده خار وییه وه مه گل بهار وییه وه امه افتخار وییه بابا ته فدا بوویم
امه سه زحمت بکشی دنیای محنت بکشی نفس راحت نکشی //
شه مهربون بابای دا ته دله با صفای دا ته رحم و ته وفای دا //
چنده بزوئی دس وپا /ونگ هاکردی جان خدا یاحسین زویی صدا تسه عزا دار بویمه
-
#گریز
خانواده داغدیده وقتی اومدی کنار بدن بی جان .... سالم بود ، تونستی بوسه بر سر و صورتش بزنی نه ، اما بمیرم نمیدونم تو یه نصفه روز چه بر سر امام حسین اوردند که حتی خواهر نتونست برادر و بشناسه میخواد بدن برادر و ببوسه خم شد
هرگز کسي چون من تنِ بيسر نبوسيد
بوسيدم آنجايي که پيغمبر نبوسيد
حيدر نبوسيد، زهرا نبوسيد
حتي نسيم صحرا نبوسيد
حرف آخرم اینجا یه رسمیه که صورت سمت راست و میزارن به خاک آخ بمیرم بنی اسد دیدن امام زین العابدین تو قبر دیر کرده گفتن نکنه که جان داده یه نگاه کردن دیدن که آقا داره بوسه بر حلقوم بریده پدر میزنه همه بگید یا حسین ...
الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع)
هر چیز که داشت بیریا داد حسین (ع)
یعنی که تأملی کنید ای یاران !
آن هستی خود زکف چرا داد حسین (ع)
-@khatmkhanimajma
#پدر
(ختم پدری که دختر ندارد)
روز محشر وقت پرسیدن زمن رب جلی
گفت تو غرق گناهی ؟گفتمش یا رب بلی
گفت پس آتش نمیگیرد چرا جسم و تنت
گفتمش چون حک نمودم روی قلبم یا علی
حارث آمد محضر امیر مومنان /حضرت یه نگاه به چهره حارث نمود /دید پریشانه /مضطربه /حارث؟نگرانی؟بله اقاجان .جریان چیه حارث؟عرض کردم مولای من /در تنهایی خودم به فکر جان دادن افتادم /به فکر شب اول قبر افتادم /چه کنم؟نه همسری –نه پسری –نه دختری –نه رفیقی –حضرت یه نگاه کرد به چهره حارث /حارث بگو از دوستان و شیعیان ما هستی یا نه ؟اقا جان البته که از دوستان و شیعیان شما هستم مولا فرمورد حارث بدان شیعه ی واقعی –دوست واقعی ما –تا جمال ما اهل بیت رو نبینه جان نمیده –ما دست دوستانمون رو میگیریم-ما دست رفیقامونو میگیریم –لحظه جان دادن شب اول قبر تنها نمیگذاریم –مرحوم .......یک عمری یا علی گفتی –خدا رحمتت کنه بابا –این مردم هم حق رفاقت علی علی گفتنت رو ادا کردند –این همه جمعیت روز تشییع جنازه اقای .....عاشورایی بود-کربلایی بود فرزندان داغدار لحظه وداع کنار قبر بابا صورت باباتونو بوسیدید یا نه ؟آی عروس ها وداع کردید با عزیز پدر یا نه؟چون دختر نداره عروس عین دختره – با بابات وداع کردی یا نه ؟صورت باباتو بوسیدی یا نه ؟بابا رفتی و فرزندانتو تنها کردی-بابا ؟رفتی و مادر رو غریب و تنها نمودی –تو که عاشق بچه هات بودی –تو که عاشق عروس بودی –تو که عاشق برادرا و خواهرات بودی –دلت اومد همه رو تنها بگذاری –اینها همه مقدمه روضه منه –بدن باباتون سالم –بدن رو آزادانه تشییع کردید بدن رو آزادانه تدفین –اما بمیرم کربلا ....چه خبر بود –امام سجاد اومد صدا زد ای بنی اسد دست نگه دارید اخه این بدنها رو میشناسم –این بدن عونه –این بدن جعفره –این بدنی که کنار نهر علقمست بدن عموی غریبم عباسه –اما این بدنی که سر نداره بدن بابای غریبم حسینه –اقایان ......بدن باباتون با عزت کفن شد –بمیرم امام سجاد فرمود تکه ای حصیر و بوریا برام بیاریید –نازنین بدن بابا رو میان حصیر –با حصیر بدن رو میان خانه قبر –یه بار دیدند خم شده چه میکنه؟هی لباشو گذاشت رو رگهای بریده گردن باباش –هی میگه بابای غریبم –هی میگه بابای مظلومم –فرزندان بزرگوار اقای .....خبر ناگهانی درگذشت باباتونو شنیدید سخت بود؟نه؟خواهران مرحوم .......خبر مرگ برادر رو که شنیدید سخت بود یا نه؟......
-@khatmkhanimajma
#پدر
#احترام_و_جایگاه_پدر
بوسه بر دستان تو بابا برایم واجب است
خنده بر لب های تو جانا برایم واجب است
ای که در قرآن شده واجب محبت بهر تو
بوسه بر پیشانیت هر جا برایم واجب است
تکیه گاه و قوت قلب و امید من پدر
بودنت همچون نفس یک جا برایم واجب است
آفتاب مهربانی می درخشد از رُخت
لطف و احسان تو تا عقبا برایم واجب است
ای پدر اسطورۂ صبر و سخا و یکدلی
از خدای تو دعا حالا برایم واجب است
سایۂ تو بر سرم ای کوه مردی و سخا
روح پاکت توی قلب بابا برایم واجب است
نیستی خالیست جایت ای پدر در پیش ما
خوب می دانم دعایم می کنی آ قا برایم واجب است
@khatmkhanimajma
#پندیات
پندیات*****
به درد هم دوا بودن چه زیباست
چوگلها با صفا بودن چه زیباست
در این دنیای پرآشوب و وحشت
کمی هم با خدا بودن چه زیباست
به دورانی که اعمال است ریایی
بلی دور از ریا بودن چه زیباست
بشر در فکر شوم کدخدائیست
به فکر بی نوا بودن چه زیباست
زبانها با خدا دل مست شهوت
دل و حرف وهمصدا بودن چه زیباست
حسادت میبرد رحم ووفا را
بدور از این خطا بودن چه زیباست
میان حق وباطل نیست وراهی
تعصب را رها بودن چه زیباست
نباشد دین به دستار ومحاسن
به دین هم آشنا بودن چه زیباست
بدان مرگ است دامن گیر انسان
به فکرش در نوا بودن چه زیباست
نبرده کس به همراه گنج وزیور
پی رفع بلا بودن چه زیباست
مکن کاری که دامن گیر گردد
بفکر ش در جزا بودن چه زیباست
اگر بد کرده ایی با خود نمودی
یقین دور ازجفا بودن چه زیباست
(صفا) اینقدر دهی پند بر خلایق
بدان درد آشنا بودن چه زیباست
@khatmkhanimajma
#زمزمه مشترک #سالگرد .. #پدر #مادر #جوان ........
#ترحیم_خوانی
یک ساله که ندیدم ،صورت دلرباتو
دیگه به خاک سپردم، صدای آشناتو
یک ساله که ندیدم، دستای مهربونت
یک ساله مهربونم، بستی رو من چشاتو
درد فراق سخته، این انتظار سخته
بدون تو(( دیگه*)) شبای تار سخته،
امان امان ای دل ای دل ای دل
دم غروب هر روز، توی دلم یه غوغاست
چشمای رنگ خونم، بدون تو یه دریاست
یه ساله که با گریه، نوشتم این غزل رو
هر جایی که تو باشی ، بهشت من هم اونجاست
کاشکی میشد از ما ، تو یادی می کردی
کاشکی میشد بازم ، به خونه برگردی
امان امان ای دل ای دل ای دل
* بجای کلمه «دیگه» میشه گفت، (بابا،مادر، داداش، خواهر، ....)
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
.
.
#مادر
#شام_غریبان
شــام غـــریـبـــان مـــــادر
دلم مادر پریشان است امشب
غمین از درد هجران است امشب
چگونه ساکت و آرام باشم
ترا شام غریبان است امشب
نشسته دخترانت غرق ماتم
پدر سر در گریبان است امشب
الا ای شمعها امشب بسوزید
ز چشمم اشک سوزان است امشب
بیا بار دگر در خانه مادر
که عمرم رو بپایان است امشب
چو نی می نالم از هجران رویت
دو چشمم بی تو گریان است امشب
بود عکس تو مادر رو برویم
لبم چون نی در افغان است امشب
تو تنها در درون قبر لیکن
مرا درد فراوان است امشب
خدایا مادرم را دادم از دست
دلم از غم پریشان است امشب
بنال ایدل چو شیدا تا قیامت
شب اندوه و هجران است امشب
#ترحیم_خوانی
▪️▪️▪️