کدام وفاق؟! آقای کدیور از کدام وفاق حرف می‌زنید؟!! درباره‌ی کدام زنان جامعه سخن‌پرانی می‌کنید؟!! منِ مادر، منِ همسر، منِ زن؟!!! کدام بُعد وجودی من می‌تواند با شما وفاق داشته باشد، وقتی دغدغه‌های مشترکمان کم است. 🔺منی که وقتی پسرنوجوانم گوشه‌ای آرام سر توی گوشی‌اش کرده، تن‌وبدنم می‌لرزد که الان در کدام پیج و کانال می‌چرخد و ذهنش با چه چیزهایی پُر می‌شود! 🔺منی که وقتِ دیدن سریال‌های خانگی، نگران غافلگیرشدن بچه‌ها از حرف‌ها و رفتارهای بازیگران هستم و از فیلم چیزی نمی‌فهمم و همه‌اش کوفتم می‌شود! 🔺منی که از وقتی دوستم توی گوشی پسرنوجوانش پیامی دیده که همکلاسی‌اش گفته: "دوستش دارد و حتی می‌توانند با هم ازدواج کنند"؛ حالم بد است، بد. می‌فهمید بد. 🔺منی که وقتی دوستِ دخترم را توی پارک می‌بینم شلوارش از روی ران جر خورده و گوشت تن دخترک بیرون است و سیگاری روی لبش، تا چند روز میگرنم عود می‌کند. منِ مادر، با شما چه وفاقی دارم؟!!! 🔺منی که وقتی سوار اتوبوس می‌شوم و مردی معلوم‌الحال ته اتوبوس نشسته، با همه خستگی حاضرم همه‌ی راه بایستم و کنار آن مرد ننشینم. نه‌تنها من که خانم‌های بدون‌روسری هم حاضر نیستند ته اتوبوس کنار آن مرد بنشینند. 🔺منی که برای یک عمل جراحی، غصه‌‌ام این است، بیهوش باشم و کسی برایش مهم نباشد لباس سبزرنگ عمل و آن دوتا بندینکی که برایم گره زده‌اند چه پوششی برای من درست کرده وقتی دکتر، نظافتچی، دربان مرد و ... در رفت‌وآمدند. منِ زن، چه وفاقی با شما دارم؟!! 🔺چندوقت پیش اوایل پاییز زنی را دیدم که شومیز وشلواری پوشیده و باریکه‌ای از موهایش را با شال پوشانده بود. زن با کیفش دخترک جوانی هم‌تیپ خودش را به باد کتک گرفته بود. هیچ‌کس جلو نمی‌رفت تا به دخترک کمک کند. به زور جلویش را گرفتم‌. دخترک مثل بید می‌لرزید و گریه می‌کرد. گفت: "به خدا من با شوهر این خانم کاری نداشتم‌. داشتند دعوا می‌کردند، فکر کنم سر زن دیگری بود. به شوخی گفتم با هم بسازید. زن افتاد دنبالم که تو چه‌کار به شوهر من داری؟!" دختر گریه می‌کرد و من کاری از دستم بر نمی‌آمد تا آرامش کنم. 🔺آقای کدیور چرا نمی‌روید از همان خانم‌هایی که با شما وفاق کرده‌اند بپرسید: "دوست دارند خانمی با پوشش متعارف کنار همسرشان کار کند یا خانمی با پوشش نیمه‌برهنه‌ که در جامعه وجود دارد؟!" 🔺چرا نمی‌پرسید این خانم‌ها، این‌همه جراحی‌ زیبایی را برای چه تحمل می‌کنند؟ چرا اینقدر دغدغه‌ی مو و پوستشان را دارند و این همه ماده‌ی شیمیایی را به جان می‌خرند؟ چقدرش برای دل خودشان است و چقدرش برای این است که در مسابقه‌ی زیبایی کم نیاورند و نگران ازدست‌دادن همسرشان هستند؟! منِ همسر، با شما چه وفاقی دارم؟! آقای کدیور! از این برهنگی و ابتذال فرهنگی چه سودی می‌برید؟! چه کلمه‌ی دهن پُر کنی شد این وفاق! از وقتی یادداشت شما با عنوان "لایحه حجاب، نقطه‌ی وفاق تمام مردم" را خوانده‌ام فقط حرص می‌خورم و به دغدغه‌هایم به عنوان زن، مادر و همسر فکر می‌کنم. از اینکه چطور فکر می‌کنید خانم‌های محجبه به‌خاطر حکومت حجاب را انتخاب کرده‌اند که الان به‌خاطر تصویب یک قانون و لج با حکومت حجابشان را بردارند. درباره ما چه فکر می‌کنید؟! و سر چه چیزی با ما وفاق کرده‌اید؟! ✍ حنانه پ.ن: مقاله‌ی آقای سلمان کدیور در کانال تلگرامشان با آدرس زیر موجود است: https://t.me/falaakhon/5401 #قانون_حمایت‌ازخانواده 🪴ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خاتون، خانه‌ی روایت‌‌‌های بانوی ایرانی است از قانون حمایت از خانواده... با ما همراه باشید. @khatooonjan

آقای قالیباف در بین دانشجویان دانشگاه تهران: ✅وقتی موضوعی قانون شد، همه باید به آن متعهد باشند. غیر از آن می‌شود هرج‌ومرج. ✅عزیزان قانون را مطالعه کنید. فقط یک فصل این قانون حوزه‌ی قضایی و جرم‌انگاری است. فصول دیگری هم دارد که مطالعه دقیقی برای آن انجام شده است. ✅۳۲ دستگاه نسبت به موضوع حجاب مسئولیت داشتند، ۳۱ دستگاه کوتاهی کردند. این قانون برای این ۳۱ دستگاه که مکلف بودند کار ایجابی انجام بدهند، وظیفه تعیین کرده است. ✅این قانون به دنبال بازدارندگی از حرمت‌شکنی در محیط‌های عمومی است. مطلقاً دنبال دخالت در حوزه‌ی شخصی افراد نیست. ✅ رییس‌جمهور محترم یا معاون حقوقی رییس‌جمهور نسبت به بخشی از قانون ابهام یا اشکال دارند. مسیر اصلاح مشخص است. این در قانون آمده است. #قانون_حمایت‌ازخانواده 🪴ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خاتون، خانه‌ی روایت‌‌‌های بانوی ایرانی است از قانون حمایت از خانواده... با ما همراه باشید. @khatooonjan ▫️ @Ghalibaf

سـؤال‌هـای بـی‌پـایـان گوشه‌وکنار حیاط مدرسه پدر و مادرها ایستاده‌اند. چندتایی از مادرها روی پله‌ی ایوان توی آفتاب نشسته‌اند تا از سوزوسرما در امان باشند و به گرمی با هم صحبت می‌کنند. چند تا پدر به موتورهایشان تکیه داده و درباره‌ی کار و مسائل اقتصادی حرف می‌زنند. بعضی هم تنها ایستاده و انگار در خودشان فرو رفته‌اند. من هم رفتم کناری از حیاط که باغچه داشت ایستادم. مدرسه حسابی شلوغ شده. صدای زنگ مدرسه آمد و بچه‌ها از کلاس‌ها آمدند بیرون. آرام‌آرام حیاط پر از دانش‌آموزان شد که به‌سمت پدر و‌ مادر یا سرویس‌ها می‌رفتند. دخترم را که دیدم، لبخندی زدم. هنوز جواب سلامش را نداده بودم که شروع کرد حرف‌زدن. مثل گنجشکی که بی‌وقفه جیک‌جیک می‌کند. یکی را می‌شنیدم و یکی را همان‌طور که به کارهای خانه و مشکلات زندگی فکر می‌کردم، به نشانه‌ی تایید سر تکان می‌دادم. فکرم درگیر خانه و ناهار و حرف‌های دیروز شوهرم از اوضاع بد کار بود. یک‌دفعه انگار مغزم سوت کشید! _ مامان! بچه‌ها گفتن ستاره می‌خواد وقتی بزرگ شد سعید بشه و خودش را پسر کنه و بعد مثل اون بازیگر سینما... کلید را توی در چرخاندم، در حالی که سعی می‌کردم نگاه شوکه شده‌ام را از دخترم بگیرم. _ بچه‌ها میگن همه رفتارهاش مثل پسرهاس. مامان چطوری ستاره اسمش رو سعید می‌کنه؟! مگه اسمو پدر و مادر انتخاب نمی‌کنن؟! _ مامان! ستاره چطوری با ستایش ازدواج میکنه؟! _ مامان، بچه‌های کلاس میگن اونا همدیگه را خیلی دوست دارن. _ هر دوشون رو گوشی‌هاشون اینستا دارند. _ بچه‌ها گفتن چند تا بازیگر توی اینستا هستن که مرد یا زن شدن ... قسط بانک و حرف‌های شوهرم و مشکلات کاری از ذهنم پرید. در چاه عمیق سوال‌های دخترم و اتفاقات مدرسه فرو رفته‌ام. ✍قهرمانی #قانون_حمایت‌ازخانواده 🪴ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خاتون، خانه‌ی روایت‌‌‌های بانوی ایرانی است از قانون حمایت از خانواده... با ما همراه باشید. @khatooonjan

غـــــارت‌زده دخترک سیزده‌ساله به نظر می‌رسید و چهار پسری که با او بودند، پانزده‌شانزده ساله. پسرها لباس‌ زاپ‌دار پوشیده بودند و دست‌ و گردنشان پُر بود از گردنبند و دستبند؛ با این حال متعارف‌تر از دختر بودند. دختر، تاپ نیم‌تنه‌‌ای پوشیده بود و بلوز جلوبازی روی آن. کاپشن سفیدی هم گذاشته بود روی صندلی کنارش. شلوارش از روی ران قلوه‌کن شده و آویزان بود. موهایش تا پایین کمر بود و از جلو هم چتری ریخته بود توی صورتش. آرایش سیاه کرده بود و نگینی روی لبش بود. سیاهی چشمان و لبش، حواس آدم را آن‌قدر پرت می‌کرد که عریانی بدنش به چشمت نیاید. توی سرو‌مغز هم می‌زدند و با هم کَل‌کل می‌کردند. گاهی یکی از پسرها دختر را قلقلک می‌داد و صدای خنده‌ی دختر بلند می‌شد. توی مترو بودیم، واگن بانوان. خیلی شلوغ نبود. خانم‌ها زیرچشمی نگاهشان می‌کردند. کسی چیزی نمی‌گفت. حتی اعتراضی به اینکه پسرها در واگن بانوان سوار شده‌اند؛ اما معلوم بود، همه درگیر این چند نوجوانند. خانم مانتویی میانسالی که کنارم نشسته بود، چندباری نچ‌نچ کرد و آخر سر، در حالی که دستش را طرفشان دراز کرد، گفت: "شماها پدر و مادر ندارید که این‌طور توی هم می‌لولید؟!" برق گرفتم. دستم را گذاشتم روی دست خانم. آرام گفتم: "این‌ها بچه‌های ما هم هستند." سرش را تکان داد و گفت: "بابا و مامانای اینها کجان؟! آخه یه دختر و چهارتا پسر! ببینشون!!" بچه‌ها آرام‌تر شدند و زیرزیرکی می‌خندیدند. ایستگاه بعد هم پیاده شدند. زن را می‌فهمیدم. این‌طور رفتارها با فرهنگ ما خیلی فاصله دارد. حیا و وقار و نوجوانی بچه‌هایمان در حال استحاله است. این پروژه #نه_به_حجاب_اجباری نیست، به فنا‌دادن کودکی و نوجوانی بچه‌هایمان است. چند ماه پیش توی مجلس مشورتی بانوان، آقای بانکی‌پور در دفاع از لایحه‌ی حجاب‌وعفاف گفت: "این بچه‌ها غارت‌زده‌اند، نه غارتگر! ما با این نگاه قانون را نوشتیم." راست می‌گفت. دشمن فکر و ذهن بچه‌هایمان را به‌غارت برده است. برهنگی و بی‌عفتی مثل موریانه‌ای به جان فرهنگمان افتاده. نه می‌شود دست‌روی‌دست بگذاریم و بچه‌هایمان را دودستی تقدیم دشمن کنیم، نه می‌شود با بگیر‌وببند از فرهنگمان دفاع کنیم. دشمن، حساب‌شده کار می‌کند. روح و جسم بچه‌هایمان را به بهانه‌ی آزادی پوشش دربند کرده و این اسارت را برایشان شیرین جلوه داده است. نباید به‌سمت دشمن هلشان دهیم. ما هم باید هوشمندانه جلوی این برهنگی و بی‌عفتی بایستیم. ✍جناب یاس #قانون_حمایت‌ازخانواده #قاعده‌ی_زندگی_جمعی 🪴ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خاتون، خانه‌ی روایت‌های بانوی ایرانی است، درباره‌ی خودش، خانواده‌اش، جامعه‌اش و #قانون_حمایت‌ازخانواده که قرار است حامی‌اش باشد. شما هم راوی قصه‌ و تجربه‌ی خودتان باشید و با ما به اشتراک بگذارید. خاتون را دنبال کنید👇🏻 https://eitaa.com/khatooonjan

نامه جمعی از #پزشکان، #دندان‌پزشکان و #داروسازان درباره‌ی قانون حمایت از خانواده «بسم الله الرحمن الرحیم در روزهای گذشته در میان اخبار بین‌المللی و منطقه‌ای، خبر ابلاغ قانون حجاب، توجه جامعه و گروه‌های مختلف را به خود جلب کرد. ما جمعی از پزشکان، دندان‌پزشکان و داروسازان ایران اسلامی، به‌عنوان بخشی از بدنه‌ی نخبگانی کشور، هم بنابر وظیفه اجتماعی و هم از منظر تخصصی و حرفه‌ای خود (یعنی حفظ و ارتقاء سلامت جسم و روان فرد، خانواده و اجتماع)، لازم دانستیم مطالب زیر را به عرض رییس‌جمهور محترم و نیز مردم شریف ایران برسانیم: ۱. ما در سال‌های تحصیل خود، اظهارنظر و اقدام #مبتنی_بر_شواهد و کار #کارشناسی را به‌عنوان یکی از اصول حرفه‌ای تصمیم‌گیری آموخته‌ایم. اصلی که رییس‌جمهور محترم - هم به عنوان همکار پزشک و هم در جایگاه مسئول باتجربه- بدان واقف‌اند و در دوران انتخابات و پس از آن، بارها آن را اعلام داشته‌اند. این قانون، برخلاف سیاه‌نمایی‌های رسانه‌ای، محصول ساعت‌ها کار کارشناسی نمایندگان مجلس و مشورت آن‌ها با صاحب‌نظران عرصه‌ی فرهنگ، حقوق، دین و علوم اجتماعی است. از‌این‌رو، اگر نقدی به این قانون وارد است، ضروری است که با تکیه بر همین اصول و نیز مراعات حق، انصاف و نگاه به #قانون_اساسی و اسناد بالادستی جمهوری اسلامی منعقد و بیان گردد؛ همچنان که جناب‌عالی بارها اشاره کرده‌اید که قانون یکی از ارکان مهم #وفاق_ملی است. نقطه‌ی قوت یک دولت همین تاکید بر قانون و وقع نهادن به آن در تمامی ارکان حاکمیتی است. قانون را #قوه_مقننه تدوین کرده و #قوه_مجریه موظف به اجرای آن است نه برخورد سلیقه‌ای. اگر اعتراضی وجود دارد باید به‌صورت مستدل و در جلسات نخبگانی با مسئولین مربوطه ارائه گردد. ۲. لزوم قانون‌مندی در حفظ حریم افراد و حفاظت از جامعه در مقابل پدیده‌ی شوم برهنگی و حیازدایی و آثار مخرب اجتماعی-فرهنگی آن بر کسی پوشیده نیست. از طرفی ما، جامعه‌ی بهداشت و درمان، به ابعاد #سلامت_روان، #سلامت_اخلاقی و #سلامت_اجتماعی نیز توجه ویژه داریم. موضوع پوشش مناسب، حجاب و عفاف نه‌تنها برآمده از باورهای دینی ماست؛ بلکه عقلای جوامع دیگر نیز به آن اذعان دارند. امروزه در جوامع غربی مقالاتی معتبر به اثرات #برهنگی و #رهاشدگی مقوله‌ی #پوشش بر افزایش شگفت‌آور #خشونت_علیه_زنان در جامعه و حتی خانواده، کاهش #آزادی_های_اجتماعی و انسانی زنان و نیز #سلامت_فردی زن و نیز مرد پردخته‌اند. شواهد علمی و سیاست‌پژوهی نشان می‌دهد که در برخی از کشورها نه به دلایل فرهنگی و دینی؛ بلکه فقط از منظر بهبود شرایط اقتصادی و سلامت فردی و اجتماعی، نسخه‌های قبلی رهاشدگی و آزادی بی‌قیدوشرط را کنار گذاشته و به‌دنبال قانونمند‌کردن حد پوشش در جامعه هستند. همچنین سال‌هاست که در دانشگاه‌های درجه‌ی یک دنیا و خصوصاً حیطه‌ی علوم پزشکی، «dress code» و استاندارد پوشش، با نظارت جدی و قانونی، وجود داشته است. ما، به‌عنوان گروهی از نخبگان جامعه و حافظان سلامت، از شما می‌خواهیم که همچون گذشته و مطابق فرمایشات خود، با تمام امکانات و قوا، خود را موظف به اجرای قانون بدانید و در عمل ثابت کنید که مجموعه‌ی دولت پایبند به جمهوریت و قانون‌مداری و دور از دیکتاتورمآبی و قانون‌گریزی است. ۳. همچنین با افتخار اعلام می‌داریم که به‌عنوان بازوی نخبگانی و همکار شما، آماده‌ایم تا برای ارائه‌ی مقالات دنیا درباره‌‌ی اثرات بدپوششی و برهنگی بر ابعاد مختلف سلامت فردی و روانی و اجتماعی در خدمت شما رئیس‌جمهور محترم و همکار گرامی باشیم. "قطَعَ العلمُ عُذرَ المُتعلّلين" نهج‌البلاغه حکمت۲۸۴ والسلام علی من اتبع الهدی ✍جمعی از پزشکان دندان‌پزشکان و داروسازان ایران عزیز همکاران محترم برای امضای نامه‌ی فوق به پیوند زیر مراجعه فرمایید 👇👇 https://survey.porsline.ir/s/wevmbED7 #قانون_حمایت‌ازخانواده #حجاب_و_عفاف 🪴ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خاتون، خانه‌ی روایت‌‌‌های بانوی ایرانی است از قانون حمایت از خانواده... با ما همراه باشید. @khatooonjan

📌سه دقیقه با ما همراه باشید تا برایتان از ویژگی‌های کم‌نظیر پایان قانون "گشت ارشاد" بگوییم که در قوانین قبلی حوزه‌ی پوشش سابقه نداشته...👌 #قانون_حمایت‌ازخانواده #پایان_گشت_ارشاد #قاعده‌ی_زندگی_جمعی #دانه‌درشت‌ها_زیر_تیغ 🪴ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خاتون، خانه‌ی روایت‌‌‌های بانوی ایرانی است از قانون حمایت از خانواده... با ما همراه باشید. @khatooonjan @xsunami_official