eitaa logo
خطخطی
421 دنبال‌کننده
740 عکس
73 ویدیو
4 فایل
چه خوش گفت مهدی اخوان ثالث : سرگشته‌ی محضیم و در این وادیِ حیرت عاقل‌تر از آنیم که دیوانه نباشیم ... حرفی سخنی؛ https://harfeto.timefriend.net/17402983628868 تاسیس چنل؛1402/1/16
مشاهده در ایتا
دانلود
ما اکثرا وقتی کله پاچه میخوریم تقریبا تا دوروز از غذا خبری نیست الان رفتم سر یخچال ترکیبی از غذاهای مونده رو دارم میخورم چقدر خوشمزن وقتی پخته شده بودن انقدر خوشمزه نبودن به مولا😂 _abra
دَهـَمَت به شَب امانـَت دَم صبـح پس بِگیـرُم ... 🌑✨ _abra
بچا این روانشناسه هر دفعه یه سورپرایز جدید داره حرفاش برام. امروز بهم دو تا چیزو گفت: ١.هرچقدر در زندگی توان لذت بردن در زندگی رو نداشته باشی احتمال افسردگی در شما بیشتره. ۲.توان لذت بردن از جهان اکتسابی است و با تلاش به دست میاد. علنا داشت میگفت ما باید سعی کنیم خودمون سرخوش باشیم بی دلیل خوشحالی پیدا کنیم واگرنه خواسته یا ناخواسته افسرده میشیم. _TaTa
«یا رب دعای خسته‌دلان مستجاب کن» حافظ abra
اتلوفوبیا ما را کشت. _TaTa
دلت برا مرده ها نسوزه هری، برای زنده ها دلسوزی کن... بیشتر از همه برای کسانی که بدون عشق زندگی میکنن _دامبلدور_ _cotton
‏نامه‌ایی به همه دوستام: ‏خيلی دوستون دارم فقط يادم ميره پی‌ام بدم و حالتونو بپرسم ‌ _Monib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر وقت حوصله ام نمیشه برم باشگاه، میرم کلیپ های این پسر خارجیه رو میبینم و کلی انرژی کاذب میگیرم و باشگاه رو میرم. از کلیپ های انگیزشی خیلی اثرش بیشتره=))) _TaTa
‏کتاب بخونید، پادکست گوش بدید، زنگ بزنید به دوستاتون،و گاهی هم غیبت بقیه رو بکنید. ‏موزیک گوش بدید برقصید کمد لباساتون رو بریزید بیرون و از اول مرتبشون کنید، کافه و سینما برید،خلاصه هرکاری میتونید بکنید تا ذهنتون بیکار نباشه. آدمیزادپر مشغله نباشه میشینه فکر خیال الکی میکنه همش. _TaTa
فقط دو روز مانده بود تا تولد بهترین دوستم. فکر و ذکرم شده بود انتخاب هدیه برای او. می دانستم دلش اسیر یک جعبه ی مداد رنگی بیست و چهارتایی ست چون بارها درباره اش با من حرف زده بود اما من فقط هشت سالم بود. پول تو جیبی هایم کفاف این هدیه را نمی داد. فقط یک راه داشتم، اینکه به سراغ قلکم بروم. قلکی که چند ماه تمام امانت دار پول تو جیبی هایم شده بود تا بتوانم اسکیت بخرم. اما من می خواستم دوستم را به آرزویش برسانم. قلکم را بالا بردم و به زمین کوبیدم... آرزوی خودم را شکاندم. می دانستم وقتی هدیه ی من را باز کند خوشحال ترین آدم دنیا می شود ولی... ولی آنقدر هدیه ی خوب برایش آورده بودند که اصلا هدیه ی من به چشمش نیامد. حتی یک تشکر هم نکرد. من برای خوشحال کردنش از آرزوی خودم گذشته بودم؛ همه ی پس اندازی که مدت ها برایش از خواسته هایم زده بودم را خرج برآورده شدن آرزوی او کرده بودم اما او هرگز نفهمید. من ماندم و یک قلک شکسته ی خالی... حالا بعد از این همه سال به این فکر می کنم که آدم ها هر کدام قلک هایی دارند که در آن چیزهایی مهم تر از پول را پس انداز می کنند. محبت، وفاداری و عشق را ذخیره می کنند تا در زمان مناسب خرجش کنند. اما گاهی قلکشان را برای آدم اشتباهی می شکنند. کسی که چشمهایش به روی محبت و فداکاری و عشق آن ها بسته ست. کاش حواسمان باشد قلکمان را برای چه کسی می شکنیم. قلکی که خالی شود خیلی سخت پر می شود... _TaTa