eitaa logo
آموزش رایگان خیاطی شانا🪡
11.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
383 ویدیو
0 فایل
🌱سلطان ابادی هستم/مربی آموزش خیاطی🪡 اینجا قراره خیاطـــــــ🍬ـــی رو شیرین و با زبون خودمونی یاد بگیریم📚👚 ✅رضـــایت هنرجوها👇 @namonadokhtshana ارتـــــــباط بامــــــن👇 @Soltany1373
مشاهده در ایتا
دانلود
. برای من یه سال درس خوندن برای کنکور خیلی زیاد بود دلم میخواست خیاطی کنم چیزای جدید یاد بگیرم اما هزینه کلاس زیاد بود و نمیخواستم خانوادم اذیت شن تصمیم گرفتم برم سرکار هم کار کنم هم اموزش ببینم 💪 رفتم یه تولیدی با کلی چرخ های صنعتی چرخ های ک اول صداشونو میشنیدم میترسیدم بعد یه مدت نخ کشی و کار باهاشون رو یاد گرفتم عصرا هم یه ساعت میرفتم کمک همسایمون ک خیاط بود هزینه ناچیزی بهم میداد اما کلی چیز ازش یاد میگرفتم 🪡👗 📌یه مدت گذشت یه کلاس خیاطی شرکت کردم یه الگو بهتر یه استاد کار بلد ☺️ .
. بعد از عید بود ک دیگه جدی نشستم سر درس خوندن تابرای کنکور اماده شم به خودم قول داده بودم ک حتما قبول شم ک همین جورم شد و قبول شدم اونم دانشگاه کرج 🥰 بچه های فنی میدونن ک ما همون لحضه ک فرم ثبت نام رو پر میکنیم باید شهرمون رو هم بزنیم ک واقعا شرایط سختیه🙃 من فقط کرج و تهرانوزده بودم✅ تااینجا بااین ک کلی خیاطیم خوب شده بود فقط برای مادرم و خواهرام میدوختم 🪡 .
. ترم اول دانشگاه یکم ک گذشت دیدم چقدر خرج لوازم زیاده دیگه پارچه معمولی قبول نمیکنن تازه لوازم طراحی هم اضافه شده دلم نمیخواست به خانوادم فشاربیاد دوست داشتم برم سرکار اما اکثرروزا دانشگاه بود هیج جا نیمه وقت قبول نمیکرد 😔 یه روز تو اوج ناامیدی بودم ک مامانم اومد گفت همسایه میگه تعمیرات انجام میدی تو دلم گفتم نکنه خراب شه نکنه چرخم بد بدوزه و کلی حس منفی ک مامانم گفت بدوز دیگه براش تو ک این همه شلوار کوتاه کردی😁 دوختم و یکم از ترسی ک داشتم رفع شد به خودم گفتم تنها کاری ک میتونم انجام بدم فقط خیاطی وقتی میتونم برای خانوادم خوب بدوزم پس چرا برای بقیه انجام ندم🪡 .
. حالا خیلی راحت به همه میگفتم ک من خیاطم و لباسی ک پوشیدم کار خودمه و کلی مدل های مختلف رو بلدم 👗😌 اولا خیلی بهم اعتماد نداشتن چون سنم کم بود میترسیدن پارچشون خراب شه 😐 امامن ناامید نبود چون به خودم و کارم اعتماد داشتم خیلی طول کشید تا اطرافیان و دوستان بهم اعتماد کردن یه وقتای میدوختم و یاهزینه ناچیز میگرفتم یه مدت گذشت دیدم اگه بخوام کارم تمیز ترشه باید سردوز داشته باشم اون موقع سردوز سبزا 240هزار تومان بود قیمتش و من برای هر مانتو نهایتش 40هزار میگرفتم بعد کلی سختی بالاخره چرخ سردوز رو گرفتم وای ک چقدر خوشحال شدم انگار ماشین خریده بودم☺️ .
. روزا میگذشت همین جور کارم چشم به چشم میشد و مشتری هام بیشتر 🧕🧕 کارهای دانشگاه ،دوخت مشتری و کلی خستگی یه وقتای تا 3شب کار میکردم و 8صبح هم کلاس داشتم خونمون رو عوض کرده بودیم و اتاق ما در جدا از راهرو داشت و برای من راحت بوداما در کل خونه خیلی بهم ریخته میشد و از طرفیم دلم میخواست کارم جدی تر باشه فکر مغازه زدن افتاد تو سرم اما جور کردن پولش برام سخت بود ☹️ دانشگاهم تموم شده بود وقت بیشتری داشتم برای خیاطی 🪡👗 حالا دیگه کارهای مجلسی هم قبول میکردم دستمزدم رو هم بیشتر کرده بودم با هر زوری تونستم 2میلیون جمع کنم و بزارم بانک ک 3ماه بمونه تا بتونم 2میلیون دیگه وام بگیرم 🤓 یه مغازه پیدا کرده بودم ک 4میلیون پیش میخواست و منتظر وام بودم😉 باهرزوری ضامن پیدا کردم و وام رو گرفتم اما وقتی رفتیم برای مغازه اجاره رفته بود😒 این قیمت ها مال 10سال پیش ها ن الان😅 .
. بقیشم بزارم یا خـــــــــــودتون میرید میخــــــــــــونید☺️👇👇👇👇 @Soltany1373
⛳️ به جایِ کوچک کردنِ دیگران ؛ خودت بزرگ شو ! به جایِ آرزویِ شکست ، برایِ افرادِ موفق ؛ خودت هم تلاش کن و موفق شو ! و به جایِ نشستن و حسرت خوردن ؛ بلند شو و برایِ آرزوهایت بجنگ @khayatishana
آموزش رایگان خیاطی شانا🪡
. بقیشم بزارم یا خـــــــــــودتون میرید میخــــــــــــونید☺️👇👇👇👇 @Soltany1373
. ســـــــلام دختـــــــــرا روزتـــــــون بخیــــــــر🌱 دیشب کلی پیام داشتم برای ادامه خاطرات به خاطر همین بقیشم براتون میزارم😎 .
آموزش رایگان خیاطی شانا🪡
. روزا میگذشت همین جور کارم چشم به چشم میشد و مشتری هام بیشتر 🧕🧕 کارهای دانشگاه ،دوخت مشتری و کلی
. کلی تو ذوقم خورده بود بااین ک وسیله انچنانی نداشتم اما دلم میخواست مغازه بزنم و کسب و کار خودم رو داشته باشم یه شب پدرم اومد و گفت همسایمون ک املاک داره مادرش مغازه داره برای اجاره میده 5میلیون پیش میخواد فقط بدون کرایه شاید باورتون نشه اما از ذوق گریم گرفت گفتم برو بگیرش بابا من میخوام بااین ک مخالف بود اما فردا رفت و صحبت کرد و مغازرو گرفتم بالاخره☺️🌱 پولم کلا 4میلیون و خورده ای بود بقیشرو رو خورد خورد از دوستام قرض کردم دلم نمیخواست این مغازه ام از دستم بره چون جاش خیلی خوب بود ☺️ .
. رفتیم برای تمیزی مغازه خودش طبقه های اهنی داشت و یه گوشش خالی بود و من از پدرم خواهش کردم برام اهن جوش بده تا اتاق پروش کنم وسیله هامو بردم و چیدم و به مشتری ها ادرس مغازرو فرستادم حالا ک مغازه زده بودم خیلیا دوست داشتن ک بهشون اموزش بدم ویاد بگیرن منم قبول کردم درامد خوبی هم داشت 💶 بعد یه مدت برای مغازه ویترین خریدموچیدم یه چرخ راسته برداشتم قسطی اتو خوب و ... حالا به جای رسیده بودم ک کلی مشتری و هنرجو داشتم و خانوادم کلی بهم افتخار میکردن☺️ .
. اوضاع خوب بود ک بعداز کلی مقاومت فاطمه اتون ازدواج کرد و متاهل شد💍💞👰‍♀ وقتی ازدواج کردم همسرم مخالف کار کردنم بود و دوست نداشت منم حسابی خسته بودم از کار و گفتم انجام نمیدم جوری ک کل لوازم مغازرو فروختم فقط دوتا چرخ رو نگه داشتم گفتم برای خودم بدوزم فقط 😊 بعداز ازدواج دیدم چقدر بیکاری بده و واقعا احساس بی ارزشی داشتم یه مدت ایتا یه گروهی بودم ک سوالات خیاطی میپرسیدن ومن هم عضو بودم و جواب میدادم دیدم چند نفر اومدن گفتن شما خیاطید کانال دارید و.... .
. یهو افتاد تو سرم ک منم یه کانال بزنم حیف نیست این همه اموزشی ک دیدم رو به کسی یاد ندم و فراموش کنم 😊 همسرم اول مخالفت کرد اما وقتی دید من واقعا به خیاطی علاقه دارم و چیزیه ک بهم ارامش میده دیگه کاری نداشت ❤️ 📌من برای خیاط شدنم خیلی زحمت کشیده بودم اگه بیخیالش میشدم در حق خودم ظلم میکردم .