eitaa logo
خزینة الجواهر
1.1هزار دنبال‌کننده
31.1هزار عکس
28.7هزار ویدیو
34.9هزار فایل
منبعی از محتوای ناب تبلیغی مناسبتی ارتباط باخادم كانال @a1nemati پستهای مفیدتان را به ما ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کشکول یک طلبه
🔰 سه تخلف از قاعده در آن واحد! ⁉️می گویند فلانی هم شبهه اعلمیت نداشت ولی رساله داد، فقط زورتان به آقای رسیده؟! می گویند فلان مرجع هم مورد حمایت فلان جریان سیاسی بوده است، فقط به ایشان انتقاد دارید؟! رفتار آنها خلاف سیره سلف صالح نبوده است؟! ❗️عزیزان! ما با کسی دشمنی نداریم! فدایی جناح خاصی هم نیستیم! حضرات آیات و هم همفکر ما نیستند، آیا کسی می تواند به خدشه کند؟ آیا کسی به خود جرئت می دهد به ساحت مرجعیتشان تعرضی کند؟! 🙏لطفا اندکی بدون تعصب به عرائضم توجه کنید: 🔹آقای سه ویژگیِ خلاف قاعده را با هم دارند، هر کدام از این سه ویژگی اگر در کسی باشد، در حد خود قابل نقد است اما آنچه واکنش حوزویان را به همراه داشته، جمع شدن هر سه ویژگی با هم در یک نفر است. این است که میتواند مبدأ یک باشد: 1️⃣ اولا ایشان زمانی اعلام مرجعیت کرده اند که هیچ اشاره ای در محافل تخصصی فقه و اصول به ایشان نیست. در درس خارج های مطرح و قوی حوزه، نامی از درس ایشان نیست. این مسئله فرق می کند با اینکه بگوییم ایشان مجتهد نیست یا از لحاظ علمی ضعیف است. نه! ربطی ندارد! علمیت و اجتهاد مسئله ای است و اعلمیت و در تراز مرجع تقلید بودن، مسئله دیگری است! مرجعیت شبهه اعلمیت می خواهد نه صرف علمیت!(1) 2️⃣ ثانیا دفتر ایشان به صورت ابتدا به ساکن(2)، در حال تبلیغ مرجعیت ایشان است. آن هم نه صرفا با نصب یک تابلو و چاپ یک رساله، بلکه با رفتار هایی نظیر دعوت از بانوان تیم ملی کاراته، دعوت از خبرنگاران و توزیع کارت هدیه بین آن ها. توزیع پول بین شرکت کنتدگان و امثالهم. مراسم "استقبال از مرجع عالیقدر..." هم در یکی از شهرستان ها در آستانه برگزاری بود که لغو آن، ناراحتی و بیانیه ایشان را در پی داشت. 3️⃣ ثالثا، یک جریان سیاسی خاص که از لحاظ صبغه مذهبی و اعتقادی اصلا پرونده جالبی ندارد، در حال تقویت و ضریب دادن به ایشان است. ✅ سه تخلف از قاعده در آن واحد؛ خودتان انصاف دهید، اصلا سیره سلف صالح به کنار! این روش ، روشی منطقی و عقلایی است؟! به فرض که به افراد دیگری هم برخی انتقادات مذکور وارد بوده و مسامحتاً کسی با آن ها تقابل نکرده است، آیا منطقی است که اجازه بدهیم همه اشتباهات را با هم یک نفر انجام دهد و بنیانگذار یک مسیر اشتباه و خطرناک برای آیندگان شود؟! به نظرتان اگر داریم انتقاد میکنیم، نگران جایگاه یک حزب و جریان سیاسی هستیم؟! نسبت به آینده حوزه مسئولیت نداریم؟!! ✍میماند یک مطلب؛ که آیا ، در ، آن هم وقتی چشم طمع جریان کفر و استکبار به آن حکومت دوخته شده است، و می گوید از هیچ تلاشی برای نفوذ در نهاد دین دریغ نمی کنند، می تواند بدون قاعده و قانون و ممیزی، یله و رها باشد یا نه؟! این خود مجالی واسع و پرداختی مستقل می طلبد لکن هر نتیجه ای که بگیریم، به بحث فوق خدشه ای وارد نمی کند. و متن بالا مبتنی بر نتیجه این بحث نیست‌. --------------- (1) لطفا به مثال نقض نیاورید! زمانی که مرجعیت ایشان مطرح شد، اولا بزرگانی مثل آیت الله هاشمی شاهرودی و آیت الله جوادی آملی، اشارات و تصریحاتی به اعلمیت ایشان داشتند، و ثانیا در ابتدا بسیار به ایشان اصرار شد و ایشان قبول نمی کردند و به دیگران رجوع می دادند. میان ماه من تا ماه گردون، تفاوت از زمین تا آسمان است! (2) تبلیغ ابتدا به ساکن، فرق می کند با تبلیغی که دفاتر مراجع موجود می کنند. مرجعی که مرجعیتش از طریق رجوع فضلا و اهل خبره ثابت شده است، می تواند در راستای اطلاع رسانی به مقلدین خود، رساله توزیع کند و از عنوان "مرجع عالیقدر" استفاده کند. اگر چه برخی از مراجع استفاده از این عناوین را هم اجازه نمی دهند. 💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/911671316C274de32b2e
💥 نقطه اساسي تهاجم فرهنگي دشمن اینجاست که را ناکارآمد و غیرضروری نشان دهد. زواياي ديگرِ تهاجم فرهنگي دشمن، اگرچه مهم‌اند، ولي نسبت به اين مقوله، جزو متغيرهاي فرعي و روبنایی هستند. 🔴 استاد سید محمدمهدی میرباقری: 🔹 اساسي‌ترين نقطه درگيري فرهنگي ما با دشمن، مسئله حکومت ديني است. محال است بشر جز در سايه به سعادت برسد؛ آزادي و حريت اجتماعي و کرامت انساني بشر، احساس هويت و شخصيت در جامعه انساني و مقوله‌هايي نظير این، جز در سايه حکومت ديني به‌دست‌آمدني نيستند. 🔹 تفاوت ماهوي انقلاب اسلامی در آرمان‌هاي سياسي‌اش با ساير انقلاب‌ها در دنيا، همين آرمان حکومت ديني است؛ آنچه به‌عنوان اساسي‌ترين سخن مي‌توان از آن نام برد، همين ادعای حکومت دينی است. همين دعوت انقلاب اسلامي بوده است که امت اسلامي و برخي مستضعفين را پشت سر انقلاب اسلامي هماهنگ کرده و يک قدرت سياسي در مقابل مديريت مادي عالم شکل داده و موجب پيدايش کانون‌هاي فراوان بحران در دنيا در مقابل مديريت مادي شده است. 🔹 اساسي‌ترين نقطه‌اي که مورد تهاجم فرهنگي دشمن است، همين مسئله حکومت ديني است؛ چرا که موضع اساسي درگيري فرهنگي ما با غرب، در همين نقطه بوده و ما توانسته‌ايم در اين زمينه پيشرفت کنيم و سنگرهايي زیادی را در دل دشمن فتح کنيم؛ يعني در نقاطی که اصلاً مذهب در قالب يک پديده فعال اجتماعي حضور نداشته، الآن کانون‌هاي بحران عليه مديريت مادي بر مدار مذهب و اسلام شکل گرفته است. 🔹 امروزه در کشورهای آسیایی و در برخی کشورهای غربی شعارهاي انقلابيون دنیا، شعارهايي بر مدار اسلام سیاسی است. لذا دشمن تمام تلاشش را بر همين گذاشته که روي اين نقطه سرمايه‌گذاري کند و جامعه را به این [باور] برساند که حکومت ديني ضرورت ندارد و موفقیتی کسب نکرده است، [چون] دين جامعيت ندارد و نمي‌تواند و یا نمی‌خواهد تکامل اجتماعي را سرپرستي کند و سرپرستي آن به عهده سياست‌مداران و به‌اصطلاح خودشان انديشمندان بشري است. اگرچه نوع اين مباحث در قالب دموکراسي فرهنگي به دنياي اسلام عرضه مي‌شود و تحت عنوان آزادي انديشه و حرمت تعقل و خردورزي و خردگرايي در جامعه مطرح مي‌شوند، ولي [در حقیقت] ريشه سياسي دارند و يک دست پنهان آنها را هماهنگ مي‌کند. لذا با کمال تنوعي که در آنها وجود دارد، يک هماهنگي پنهان در بين آنها مي‌بينيد؛ [یعنی] همگی يک رشته را قطع مي‌کنند و آن، توانايي دين در اداره حيات اجتماعي بشر است؛ [در واقع] پيوند بين دين و مدیریت اجتماعی را قطع مي‌کنند. لذا الآن نقطه اساسي دشمن، همين‌جاست؛ زواياي ديگر تهاجم فرهنگي دشمن اگرچه مهم‌اند، ولي نسبت به اين مقوله، جزو متغيرهاي فرعي و روبناهای تهاجم فرهنگي دشمن هستند. لذا اگر بتوانيم در زمینه دفاع از اصل حکومت دینی و کارآمدی آن، قاطع و پيروز و سربلند بيرون بياييم، مي‌توانيم در سایر زمينه‌ها هم موفق باشيم. ☑️ @mirbaqeri_ir
💠 مردم سالاری دینی 🔹 بشر را قانون باید اداره كند، هیچ چاره‌ ای نیست! این یا الهی است یا بشری، یعنی در حقیقت الحادی، چون بشر منهای دین اگر بخواهد قانون را وضع كند الحادی می ‌شود. قانونی كه در كشور هست یا الهی است یا الحادی، اگر الحادی شد آن ‌گاه آن چهار قسم [حکومت] مطرح است: یا یك فرد است و قانون همان رأی اوست كه ﴿أَفَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ﴾[1] حكم می ‌كند. یا مجلسی دارند كه آرای آن نمایندگان تصویب‌ كننده قانون است. یا حزبی دارند یا عموم مردم انتخاب می‌ كنند كه اگر هم این قسم چهارم را قبول كردند مردم‌سالاری می‌ شود، دیگر نیست. اگر دموكراسی هست، دموكراسی مردمی است نه ! اما اگر قانون حاكم بر ملت بود وحی بود ـ كما هو الحق ـ آن وقت این اَشكالی دارد كه چند شكل و چند صورت ممكن است كه پیاده بشود. 🔹 وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) كه در مدینه آمد، می ‌خواهد تشكیل بدهد و نظام تأسیس كند؛ نه نظام فردی كه دیكتاتوری است، نه نظام سلطنتی كه آن هم از یك نظر دیكتاتوری است، نه نظام حزبی و نه نظام مردم‌ سالاری عادی كه دین در آن حكومت نكند، می‌ خواهد دین حكومت كند! برای اینكه دین كند، فرمود ولایتِ امور شما را وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به عهده دارد. ﴿النَّبِی أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ﴾، وقتی ﴿بِالْمُؤْمِنِینَ﴾ اُولیٰ شد نسبت به غیرمؤمنین هم به طریق اُولیٰ از جان اینها اولیٰ و سزاوارتر است. چرا؟ برای اینكه هم به اینها مهربان و رئوف است كه در سوره مباركه «توبه» گذشت ﴿بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ﴾،[2] هم مصلحت اینها را حكیمانه و بهتر از اینها می‌ داند و هم مصلحت اینها را معصومانه آگاه است و هم مصلحت اینها را معصومانه اجرا می ‌كند. خب اگر معصومانه مصلحت یك ملت را می ‌فهمد و معصومانه هم اجرا می ‌كند، این یقیناً اُولیٰ می‌شود، این دیگر اولویت تعیینی است نه تفضیلی! همان‌ طور كه جمله بعد كه دارد ﴿وَأُولُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ﴾ آن اولویت تعیینی است و نه تفضیلی؛ یعنی با بودِ طبقه اول به طبقه دوم اصلاً ارث نمی‌ رسد یا با بودِ طبقه دوم اصلاً به طبقه سوم ارث نمی ‌رسد اولویت و تعیینی است، این جا هم ﴿النَّبِی أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ﴾. [1] . سوره جاثیه، آیه 23. [2] . سوره توبه، آیه 128. 📚 سوره مبارکه احزاب ـ جلسه 3 تاریخ: 1392/01/19 🆔 @a_javadiamoli_doross