#محرم_و_انقلاب_اسلامی/(۴)
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
در روزگاری که برخی از روی ترس٬ عافیت طلبی٬ مصلحت سنجی٬ و یا برخی احتیاطهای شرعی حتی٬ با سکوتشان به نوعی به پهلویها کمک میکردند٬ امام دست بیعت با ظلمه را پس زد. مثل مولایش امام حسین(ع) که حاضر نشد در دارالاماره به دعوت مخفیانه بیعت با یزید تن در دهد و نتیجه اش شد کربلا و عاشورا. تآمل پیرامون جنبه هایی عاشورایی شخصیت امام خمینی و نقش آن در پدیدآمدن انقلاب اسلامی و نیز لوازم آن در بقای انقلاب٬ پراهمیت است. و اینکه؛
یک: امام بارها در دوران مبارزه اعلام کرد که آماده شهادت است. این یعنی باور به عاشورا و این باور، خود محصولِ یقین است!
دو: کسی که خود عاشورایی نباشد، نمی تواند میلیون ها انسان را در ایران و جهان، برای جانبازی در راه وصول به اهداف الهی، بسیج کند.
سه:فقیهی که تئوری «پیروزی خون بر شمشیر» را مطرح میکند، باید شهادت را سعادت بداند و خود برای این سعادت، همواره آماده باشد.
چهار: آنها که در بزنگاه ها از معرکه می گریزند و به مهلکه می افتند، عاشورایی نیستند!
پنج: مردانِ عاشورایی اهل تعقلند، اما اقتضای تعقل آنستکه میدانِ نبرد، حتی اگر جایِ تذکر به دشمن و دعوت به حقیقت باشد، جای مذاکره(به معنای بده بستان با دشمن) نیست!
شش: عاشورائیان به جنگ علاقه ندارند، از خون ریزی بیش از هر کس دیگری پرهیز دارند اما اگر عرصه تنگ شود، هرگز از جنگ نمی هراسند.
هفت: آنان که در حوزه مقدسه نجف، امام را به دلیل در معرض خطر قرار دادن انفاس مسلمین مورد طعنه و کنایه های جگرسوز قرار می دادند و به #سازشکاری و #سکوت در مقابل طواغیت ایران و عراق دعوت می کردند، تحولات تلخ و خونین بعدی و کشتار میلیونی شیعیان مظلوم عراق بر همه آنان ثابت کرد که هزینه سازش و سکوت بسیار بیشتر از هزینه جهاد و مبارزه است.
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
#محرم_و_انقلاب_اسلامی/(۶)
#ولایتی_ها و تحریف عاشورا
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▪️یکی از جریان های فکری-مذهبی شناخته شده که همواره با سر دادن ندای «تعظیم شعائر» شناخته می شده، جریان موسوم به «ولایتی ها»ست. این جریان خود را به پیشگامی در محبت اهل بیت(ع) می شناساند و در مورد دیگرانی که مثل او نمی اندیشند یا رفتار نمی کنند، نوعی بدبینی مفرط دارد و گاه موجب بدگویی و هتاکی و ناسزا می شود! اما این طایفه، هرگز از «عربده کشی و ناسزاگویی» فراتر نرفته و انگار که با حرف، همه دین خود را ادا می کنند و بعد از آن دیگر تکلیفی ندارد!
معمولاً به هیچ «ان قلت»ی در مورد آنچه در ذهن شان تقدس دارد، تن نمی دهند.
«ولایتی ها» پایگاه شان معمولا حوزه های فکری «اخباری مسلک» و «عقل ستیز» است. یکی از خروجی های تشکیلاتیِ این نحله، «انجمن حجتیه» است که گرچه ظاهرا بدان اذعان نمی کند اما حقیقتا چرخش بر مدارِ «اسلام منهای روحانیت و مرجعیت» و «اسلامِ منهای سیاست» می چرخد.
ولایتی ها، همواره با دربار رابطه خوبی داشته اند، رفت و آمدهای خارجی شان به راه است، اهل کار اقتصادی گسترده اند، به تحولات سیاسی روز بی تفاوت اند، و بین «عاشورای سال 61» و «ظهور حضرت صاحب(عج)»، تکلیفی فراتر از برخی ظواهر و شعائر برای خود قائل نیستند؛ از مبارزه با ظلم، تشکیل حکومت دینی، مجاهدت در راه دفاع از ارزشهای اهل بیت(ع) و شهادت در این راه، بهره ای ندارند.
این جماعت هیچوقت راهبردِ «اصلی-فرعی کردن مسائل» را در مبارزه درک نکردند و این است که برخلاف خواست امام راحل، در ماجرای «کتاب شهید جاوید» و «شریعتی»، درگیری های داخلی را گسترش دادند.
🔶پی نوشت
یک: امام راحل، مقدسنماها، روشنفكرمآب ها و منافقان، را «مثلث تزوير و ريا» بر می شمارد و در «منشور روحانیت»، آنان را چنین وصف می کند: « ديروز مقدسنماهاى بيشعور مىگفتند دين از سياست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مىگويند مسئولين نظام كمونيست شدهاند! تا ديروز مشروب فروشى و فساد و فحشا و فسق و حكومت ظالمان براى ظهور امام زمان- ارواحنا فداه- را مفيد و راهگشا مىدانستند، امروز از اينكه در گوشهاى خلاف شرعى كه هر گز خواست مسئولين نيست رخ مىدهد، فرياد «وا اسلاما» سر مىدهند! ديروز «حجتيهاى» ها مبارزه را حرام كرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانى نيمه شعبان را به نفع شاه بشكنند، امروز انقلابىتر از انقلابيون شدهاند! «ولايتى» هاى ديروز كه در سكوت و تحجر خود آبروى اسلام و مسلمين را ريختهاند، و در عمل پشت پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت را شكستهاند و عنوان ولايت برايشان جز تكسب و تعيش نبوده است، امروز خود را بانى و وارث ولايت نموده و حسرت ولايت دوران شاه را مىخورند! راستى اتهام امريكايى و روسى و التقاطى، اتهام حلال كردن حرامها و حرام كردن حلالها، اتهام كشتن زنان آبستن و حِليّت قمار و موسيقى از چه كسانى صادر مىشود؟ از آدمهاى لا مذهب يا از مقدسنماهاى متحجر و بيشعور؟! فرياد تحريم نبرد با دشمنان خدا و به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهيدان و اظهار طعنها و كنايهها نسبت به مشروعيت نظام كار كيست؟ كار عوام يا خواص؟ خواص از چه گروهى؟ از به ظاهر معممين يا غير آن؟ بگذريم كه حرف بسيار است. همه اينها نتيجه نفوذ بيگانگان در جايگاه و در فرهنگ حوزههاست، و برخورد واقعى هم با اين خطرات بسيار مشكل و پيچيده است».(صحيفه،ج21،ص281)
دو: کمی عجیب است که؛ ولایتی ها، نه قدرتهای استعماری و نه گروه های تکفیری و نه هنرمندانِ هتاک به ساحت قرآن و نبوت و ولایت را دشمن درجه یک خود نمی دانند، بلکه هنوزهم بر اختلافات داخلی در دل تشیع دامن می زنند! راستی، در همه موضوعات پیشگفته، دستخط یا اظهار نظر یا پویش اجتماعی، یا فعالیت رسانه ای خاصی را از جماعت به اصطلاح ولایتی سراغ دارید؟
سه: امام خمینی، دیروز در مرگ اندودِ سکوتِ ولایتی ها، وقتی که هجمه رسانه ای و فکری به حریم ولایت(در آغاز دهه 20) اوج گرفت، نخستین کسی بود که در دفاع از حریم اهل بیت(ع) به پا خاست و کتاب ماندگار و اثرگذار «کشف اسرار» را نوشت. و با اینهمه، هنوز «ولایتی ها» به واسطه آنکه او استادِ فلسفه است، لیوانِ فرزندش را آب می کشیدند! دیروز همو، شجاعانه فتوای ارتداد سلمان رشدی را صادر کرد، و امروز مردم انقلابیِ پیرو او، یکپارچه بر سر دشمنان مرتد اهل بیت علیهم السلام می شورند!
چهار: امروز هم از دل این جریان، «دهه برائت»، «مراسم 9 ربیع»، تعصب به اموری مثل «قمه زنی»، «شیعه انگلیسی»، «بی تفاوتی به هتاکی علیه قرآن و پیغمبر(ص)» و «بی طرفی در کشتار شیعیان و مسلمین»، بیرون آمده است! «باندِ نیویورکی ها» در وزارت خارجه خودمان را هم شاید بتوان عطف کرد به همین جماعت! البته تفصیلش بماند برای بعد!
پنج: پدیده «مدافعانِ حرم»، نشانه صدق عهدِ انقلاب اسلامی نسبت به ولایت اهل بیت(ع) است.
@rozaneebefarda