eitaa logo
عمو خدمتی | کودک و نوجوان
1.9هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
121 فایل
🍃 ﷽ 🍃 بهترین پست ها تقدیم شما مجری برنامه های شاد کودک و نوجوان😍😍 برگزار کننده👇 #جشنهای_تکلیف🎁 #جشن_قرآن💚 #جشن_آب🚿 #جشن_الفبا🎓 #جشن_ها_ملی_مذهبی_برای_مدارس🌎 برای هماهنگی تماس حاصل فرمایید👇 ۰۹۱۸۴۱۳۱۵۲۴ ارتباط با ما 👇 @mohammadreza_khedmati
مشاهده در ایتا
دانلود
جشن تکلیف پخش شده در شبکه استانی البرز جهت هماهنگی اجرا با شماره زیر تماس بگیرید.☺️ 09184131524 🌹🌷🌸🌹🌹🍃•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• کانال عمو خدمتی ╭┅─═ঊঈঊঈ═─┅╮ 🌟 https://eitaa.com/joinchat/111608422C8af2965a02 🌟 ╰┅─═ঊঈঊঈ═─┅╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید ☺️🌸 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 : 🌷🇮🇷 🌹🕊 💐یار امام زمان(عج) باید مثل شهید ابراهیم همت باشه☺️ 🌷🕊تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۱۷
هدایت شده از ندای پاک فطرت
🌷امام حسن عسکری علیه السلام: ▪️مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ. ▪️قبیح ترین و زشت ترین حالت و خصلت برای مؤمن آن حالتی است که دارای آرزوئی باشد که سبب ذلّت و خواری او گردد. 📎 وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۴ 💠کانال ندای پاک فطرت 🆔 @nedayepakefetrat
📣 : 💠 🌺 امام علی علیه السلام فرمودند: انسان نادان قبل از حرف زدن فکر نمیکنه و بدون فکر و دقت حرف میزنه! 📒 برگرفته از حکمت ۴۰ نهج البلاغه 🤝 🌹
می‌گویند روزی یک نقاش بزرگ در عرض سه دقیقه یک نقاشی کشید و قیمت هنگفتی بر روی آن گذاشت! خریدار با این قیمت گذاری مخالفت کرد و این قیمت‌ را برای سه دقیقه کار ، منصفانه ندانست ... نقاش بزرگ در پاسخ او گفت : این کار در واقع در سی سال و سه دقیقه انجام گرفته ، سی سالی که به آموزش و پیشرفت فردی و تجربه اندوختن گذشت و تو ندیدی به اضافه‌ی این سه دقیقه که تو دیدی! برخی افراد گمان می‌کنند که افراد موفق از خوش شانسی ، استعداد ذاتی ، یا نعمت الهی خاصی برخوردارند ، اما در واقع پشت هر موفقیت پایدار ، مدت‌ها تلاش طاقت فرسا وجود دارد.
پیرمرد که تازه باز نشسته شده بود، خانه جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته اول همه چیز به خوبی و در آرامش پیش می‌رفت تا این که مدرسه‌ها باز شد. در اولین روز مدرسه، پس از تعطیلی کلاس‌ها، سه تا از پسرهای دبیرستانی در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند بلند با هم حرف می‌زدند، هر چیزی که در خیابان افتاده بود را شوت می‌کردند و سروصداى عجیبی راه انداختند. این کار هر روز تکرار می‌شد و آسایش پیرمرد کاملاً مختل شده بود. این بود که تصمیم گرفت کاری بکند. روز بعد که مدرسه تعطیل شد، پیرمرد دنبال بچه‌ها رفت و آن‌ها را صدا کرد و به آن‌ها گفت: «بچه‌ها شما خیلی بامزه هستید و من از این که می‌بینم شما این‌قدر نشاط جوانی دارید خیلی خوشحالم. من هم که به سن شما بودم همین کار رو می‌کردم. حالا می‌خوام لطفی در حق من بکنید؛ من روزی ۱۰۰۰ تومن به هر کدوم از شما میدم که بیایید این‌جا و همین جوری سر و صدا راه بندازید. بچه‌ها خوشحال شدند و با کمال میل قبول کردند و چند روزی به این کارشان ادامه دادند، تا آن که چند روز بعد، پیرمرد دوباره به سراغشان آمد و گفت: «ببینید بچه‌ها، متأسفانه در محاسبه حقوق بازنشستگیِ من اشتباه شده و من نمی‌تونم روزی ۱۰۰ تومن بیشتر بهتون بدم، از نظر شما که اشکالی نداره؟» بچه‌ها گفتند: «۱۰۰ تومن؟ اگه فکر می‌کنی ما به خاطر روزی فقط ۱۰۰ تومن حاضریم این‌همه بطری نوشابه و چیزهای دیگه رو شوت کنیم، کورخوندی، ما نیستیم.» و از آن پس پیرمرد با آرامش در خانه جدیدش به زندگی ادامه داد…“
چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از امتحان پایان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهری دیگر حسابی به خوشگذرانی پرداختند. اما وقتی به شهر خود برگشتند متوجه شدند که در مورد تاریخ امتحان اشتباه کرده‌اند و به جای سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده‌است. بنابراین تصمیم گرفتند استاد خود را پیدا کنند و علت جاماندن از امتحان را برای او توضیح دهند. آن‌ها به استاد گفتند: «ما به شهر دیگری رفته بودیم که در راه برگشت لاستیک خودرومان پنچر شد و از آن‌جایی که زاپاس نداشتیم تا مدت زمانی طولانی نتوانستیم کسی را گیر بیاوریم و از او کمک بگیریم، به همین دلیل دوشنبه دیر وقت به خانه رسیدیم.» استاد فکری کرد و پذیرفت که آن‌ها روز بعد بیایند و امتحان بدهند. چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد، آن‌ها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر یک ورقه امتحانی را داد و از آن‌ها خواست که شروع کنند. آن‌ها به اولین مسأله نگاه کردند که 5 نمره داشت، سوال خیلی آسان بود و به راحتی به آن پاسخ دادند. سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال 95 امتیازی پشت ورقه پاسخ بدهند که سوال این بود: «کدام لاستیک پنچر شده بود؟»
1332-14021217-1.mp3
9.31M
🎧گوش دهیم. 🎙نحوه بهره‌مندی از اعمال و اذکار ماه مبارک رمضان 🔗پیوند دریافت 💠کانال ندای پاک فطرت 🆔 @nedayepakefetrat
. 🌱 "خدایا می‌بینی حوصله‌ی مناجات ندارم؟ می‌بینی علاقه‌ام به عبادت کم است؟ خدایا بازی با گوشی و فضای مجازی را به صحبت کردن با تو ترجیح می‌دهم؟ یعنی اینها را بیشتر از تو دوست دارم؟ میدانم اینطور حرف زدن زشت است! امیدوارم اینطور نباشد، ولی حقیقتم را می‌بینی؛ إِلَهِي هَذَا ذُلِّي ظَاهِرٌ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ هَذَا حَالِي لا يَخْفَى عَلَيْكَ مِنْكَ! " خدایا، این خواری من در پیشگاه توست که روشن است و این حال من است که بر تو مخفی نیست. گاهی باید اینطور مناجات کنیم👆 ┏━━━〰️〰️━━━┓
🌷 مرحوم آیت الله حق شناس: ▫️ بالاترین تنبیه این است که نماز میخوانی و لذت نماز را نمی چشی ▫️اگرصد سال هم بگذرد ولی نفس خودت را کنترل نکنی، نگاهت را کنترل نکنی، درجا خواهی زد ▫️ طاعت بدون کنترل نفس سودی ندارد ▫️ بدان ! وقتی که ان شاءالله آمادگی پیدا کردی، شما را برای شب صدا می زنند! در می زنند، تکانت می دهند، مورد عنایت پروردگار قرار می گیری ...
ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا می‌ڪنند. به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد. یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند. ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد. پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟ گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا می‌ڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت. دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه می‌رویم. @khedmati313
29.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 🌼 🎥🌈 کارتون زیبای شهر موشکی 🛑 این قسمت : از بچه ها خبری نیست 🌐@khedmati313