#شب_شهدایی
✨ شهید مدافع حرم سعید علیزاده ✨
حرم سعید علیزاده دوازدهم اردیبهشت ۱۳۶۸ در شهرستان دامغان چشم به جهان گشود. وارد دانشگاه امام حسین (ع) شد و لباس سبز پاسداری به تن کرد. با شروع جنگ سوریه، جهت اعزام داوطلب شد و توفیق حضور در سوریه و مبارزه با داعش را پیدا کرد. وی دوازدهم بهمن ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید.
[متن آخرین یادداشت شهید «سعید علیزاده برمی»]
۹۴/۱۱/۱۱
یکشنبه
الان ساعت ۱۹ یکشنبه است
*شنیدستم سلیمانی ز یک مور
قبول تحفه کرد ای مرتضی نور
من آن مور ضعیف و ناتوانم
قبولم کن که من بی سرپناهم*
شاید این آخرین نوشته ام باشد
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد
اگر من رفتم، التماس می کنم اونایی که منو به عنوان دوست قبول داشتن، توی مجالس آقا اباعبدالله به یادم باشن. منم یاد کنید.
تو رو به حضرت زهرا قسمتون می دم
فراموشم نکنید تو هیئت. دلم روضه می خواد
دلم روضه حاج ابوالفضل می خواد. دلم می خواد حاجی روضه حر برام بخونه.
من چو حر روسیاهم قبولم کن
قبولم کن، شهیدم کن
ولی آقا مثل حر راه بروی شما نبستم، ولی نوکرت بودم
@khimegahe_shohada
4.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ شهید مدافع حرم مهندس علی یزدانی ✨
#شب_شهدایی
#سالگرد_عروج
شهید مهندس علی یزدانی در دوم شهریور سال ۱۳۵۷ مصادف با۲۰ رمضان المبارک ۱۳۹۸ در شهر اردبیل و در خانواده ای متدیّن و محب اهل بیت علیهم السلام به دنیا آمد. پدرش چون در شبهای قدر متولد شد نامش را علی گذاشت تا همیشه زیر سایه ی ائمه اطهار بزرگ شود و علی وار زندگی کند. دوران کودکی را در اردبیل ودرشهرستان سرعین گذراند و در شش سالگی بهمراه خانواده به تهران آمدند و در محله فلاح ساکن شدند.
پهبادهای امریکایی
درآخرین ماه سال۹۳برای آخرین باربه عراق اعزام شدوقرار بودیکماه بعد وهنگام سال جدید برگردد.تحویل سال ۹۴درکربلا حضورداشت ونمیدانیم درحرم حضرت ارباب حسین(ع)چه گفت وچگونه به زیارت آقا مشرف شد که حضرت ارباب شهاد ت نامه اش را امضا کرد ودرسوم فروردین ماه مصادف با شب شهادت حضرت زهرا(س)درمنطقه عمومی نهروان درجنوب بغدادباآتش پهپادهای آمریکایی شربت شهادت نوشید وازپیکرمطهرش جز تکه هایی چند بازنگشت وبه آرزوی خویش که شهادت درراه دفاع ازحریم اهلبیت بود رسید. روحش شاد و قرین رحمت الهی باد.
#هیئت_خیمه_گاه_شهدا
@Khimegahe_shohada
💠 شهيد مدافع حرم محمدرضا ( علی ) بیات 💠
پدر شهید از شهادت پسرش چنین میگوید: «فروردینماه سال 1395 برای تثبیت ارتفاعات العیس واقع در حلب بههمراه همرزمان خود آنجا رفته بود که در کمین تکفیریها که حدودا 200 نفر بودند، گرفتار شدن. اولین نفر هم محمد رضا بود که از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بعد از شهادت او و دوستانش، تکفیریها بدن آنها را به گلوله بستند تا دیگر هیچچیزی از آنها باقی نماند. البته خودش هم همین را دوست داشت و یکبار که در جمع دوستانش نشسته بود، در این جمع مطرح شد که برای هم دعا کنیم، هر کسی یک دعایی کرد و وقتی نوبت به محمدرضا رسید، گفت: «از خدا میخواهم که پودرمان کند و هیچ اثری از ما باقی نماند» دلش میخواست گمنام و بینام و نشان مثل حضرت زهرا(س) باشد.»
#سالگردعروج
#شب_شهدایی
#هیئت_خیمه_گاه_شهدا
@kheimegahe_shohada