eitaa logo
خیرگو
28 دنبال‌کننده
65 عکس
3 ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام تاریخ تولدتون رو وارد کنید ببینین چی نشون میده birth.carbalad.com خیلی جذابه لذت ببرید
نیفهمم چه خونه دَروََسَّه گرفتی چو باذوم برش آورده بیذ میناذ تو او بعذش مونه فلک میکشیذ هی کتکا ذهنمون خراب کرذ خالو محموذ و گرنه استعدادمون خوب بیذ بر همی گرز مُشتا بیذ که هیچی وانویذیم تو شانس اورذی که ری اَ قم کرذی و گرنه تو دس ای یا افتاده بیذی هیچی وانیویذی مث مو 😃
هون خالو مو یبار تشخیص دادم زنایی که شیگراشون کویتی هسن همیشه ماکسی بلند و ی شال نگینی سر میکنن وحتما هم ی الوچ کویتی تو کپشونن و عصرا میان خونه ی خویش و قوماشون
ای بیت شعر میگفتن کذیم بعضیا یاذشونن حالا مو تو ای واموندم ،خا ای همه زنی که شیگرهاشون کویتی نیسن چطو ره میرن؟ تو هم مث همیا ره برو یعنی دو تا زن پهلی هم ره برن، یکیش شیگرش کویتی بو یکیش نبو، شما اَ ره رفتنشون میتونید تشخیص بدید کاموتا شیگر کویتی داره کاموتا نداره؟
یاذش بخیر دوره مدرسمون یاذمن کلاس اول دبستان بیذم تو مذرسه توحید دهشیخ درس میخوندوم او موکا که مث حالا نویذ که بچا روزی دو ساعت درس میخونن،، ا  صح شفک  تا اذان مغرب سر کلاس بیذیم وختی هم میخاسیم واریم خونه سه گرفته ای آمدیر  یه دفتری مشق ا ما می‌گفت بنویسیت یه رو وارفتیم خونه ایکذه خوم میمد که منا نذاشتوم  مشکام بنویسوم هی که پام رسیذ ا تو فاذا رفتم أ شی پتو  و گرفتوم خوسیذم ولی امان ا فرذاش که رفتیم مذرسه او زمان هم که بر تنبیه بچا یه ترکه ی باذمی میناذن تو او  تا خوب نم ببره که وختی میزذن رعشه ا جون آذم مفتاذ خلاصه صح ما اومذیم تو مذرسه ،حالا همه مشکاشون نوشتن فکط مو ننوشتویذم معلم  مه گفت بیو در ری ا مو واکرذ و گفت نپه برچه مشکات ننوشتی ؟ مو هم شه گفتوم خوم وارفته گفت حالا یه خویی نشونت بیذوم که تو عمرت نذیذه بی همو لتی که تو  او ناذه بیذ آورذ و گفت دستت بگیر اولی که زذ تو چشوم سیاه واویذ ،،چو دومی که ام زذ شاش أ دری پام شی اومذ دیذم ای معلم خصال جهل واویذ  أ دو تا بچا گفت بیاد پاش بگیریت بالا چشتون روز بد نوینه چو اولی که خورذ ا کف پام ،،،أ شی هم نشتی کرذوم و واکعا ریذوم به خوذم معلم هم دماخش سخت گرفت و ری یه مو واکرذ گفت : گم شو برو خونه دیگه شانس آورذم که شلوارم پر کرذوم و گرنه معلوم نوی تا کی باید کینه أ کتک وایکرذم خلاصه خوشحال بیذیم که داریم وایریم خونه همی که رسیذیم در فاذا ،دیمون مه گفت :نپه ای چه سر خوذت در آورذی؟ مو هم یه مرته تو کپوم در رفت شه گفتوم کوم بورذی - ام زذه که دیذوم دیمون مث شاهین نشس ری سرم که ته نگفتوم میری در، کمت گند و پلک  نوو،،،هر چی ا تو دس ای یکی و او یکی دیذی وایسونی میخوری،، منه صح درذ گیرون خاگ و تماته برت اشکنندم خورذی و رفتی ؟ دیگه ای پلک بازیات بر چنن ؟ یه حرفتی هم اینجا دیمون ام کوتیذ ،،بر یه مشک نوشتنی هم تو خومون شاشیدیم و ریدیم هم معلم و دیمون کذ یه خری کتکم زذن ای نوشتوم تا تونه بگوم که درس خوندن زمونه ما ایکذه بذبختی داشت ،نه مث حالان که معلم زهره نیکنه چی از شاگرذش بگو
✳️ خاطرات سال اول مدرسه دبستان توحید دهشیخ سالها گذشت و گذشت تا ما رسیذیم به سن و سال مذرسه. یاذمن دیمون لهکای که مدتها بیذ کاهام کرذه وی بر مذرسه م، برم کرذ و کیفی هم که بَرُم خریده بیذ، داد دسم و رفتیم بر ثبت نام. کَلّه م هم که چند روز پیشتر با مکینه ی صفر زده بیذ. هیکذه بوگوم که هَمَی چی جور جور بیذ سرتون اَ درذ نیارم، ما رفتیم تو دفتر مدرسه بر ثبت نام حَذ رِفان که اولین هَیت ما اونجا خورذیم. هیت، هیت گوتی بیذ. کذ یَه خُویی یاذُم میا که دَیمون داشت اَ رییس مذرسه میگفت که ماشالله کَذِش که اَ همه گپترن، ای دیگه چه مَثلی ین که سه ماه کم داره. سه ماه دیگه چنن که دس خوتون گَندَه میکنیت. چش ری هم بینیت سه ماه گذشته... دل مدیر عین سنگ خارا. سخت و سرذ بیذ ،شناسنومه ی مو و عکسام واداذ اَ دیمون و ریمون اََ ره واداذن بر خونه. روز سختی بیذ. پیشتری ها یادشون میا وختی گا یا گووَر یا بُز و کَهره ی می مُرذ یا مُرخی لوشی میبرد، چه جو سنگین و غمگینی بر فضای خونه حاکم وایویذ که یه وختی هفته ها اعضای خونه اَسوگ می نشستن.و کسی با کسی حرف نیزد و همه بُچِشون مُرُک بیذ ما هم دکیکا یه همیطو جوی بر خونه مون حاکم واویذ ما وومذیم خونه. دیمون مث مُرخی که سرش کندن پَل پَل میکرذ تو فذا می گشت. فرداش دوباره چیای ما برمون کرذ و دوباره داستان روز قبل... مو هم خو چی درازی بیذُم. بچای کیچه و دِه کذ و بالاشون کذ کپسولی، کیفشون پس کولشون می رفتن مدرسه؛ ما کذ لَشتی و بخاطر یه اشتباه کوچیک محاسباتی که شش سال قبل اتفاق افتاده بیذ، باید تو خونه می نشسیم. دی ما هر طوری حساب کتاب میکرذ جور در نمیمذ که مو بشینیم تو خونه... خودش هم تا کلاس پنچ سواد داشت و خوندن و نوشتن هم از یکسال جلوتر با مو کار کرذه بیذ که به حسابی که مو که رفتم مدرسه، نمره اول کلاس واوُم. هفته ی اول و دوم همیطو گذشت، ما صُح گَه با هم میرفتیم مدرسه، نیم ساعت بعد لُچ مون ری زمین وایمذیم خونه تا ای که صُح یکی از همو روزای سیاه، معلم کلاس اول پیشنهادی داذ. معلم گفت اشکال نداره بیا سر کلاس مو بشینه... بصورت مستمع آزاد. ما بالاخره دانش آموز شدیم و نشستیم سر کلاس. روز اول بخیر و خوشی گذشت، روز بعدی یاذمن که مکامات مدرسه مو اَ تو کلاس در آوردن. مث بُز گری که شَه تو گلّه در میارن. ما زنگ دوم در آوردن که برو وارو خونه تون. ما چَهشا پُرِ آوو، دل واویذه بیذ یه کاسه ی خین، چُرما دَرا اومذه تا کاسه زانی، رفتم خونه... دیمون حالا کاش میوینی. چادرش دور کمرش کرد و دس ما گرفت و رفتیم بر مدرسه... کاکای و داذای که شما بیویت، دیمون صُح ما میداذ تحویل کلاس، هنی او نرسیذه بیذ خونه مو پشت سرش خونه بیذم... باور کنیت حیاط دبستان توحید دهشیخ او موکع گلی بیذ. مو از ای یَل مدرسه تا اوهَل مدرسه تو گل پِلِنگ میخورذوم. کسی دلش بر مو نیسوخت... مو نیفهمم سنگ اَ تو سینه ی ایها بیذ خوب که پِلِنگام وایخورذوم اوسا چیام چول و پَرچَل و پَلَشت وایمذُم خونه. ضربه بزرگ و سنگین روحی مُو کی خورذم؟ حادثه ای که کمر مو اَ وسط دو لِت عَذل کرذ. روزی که کتاب اومذ، کتاب اَ همه داذن، اَ مو نداذن. خلاصه مطلب ای که مو هامو روز و تو سن شش سالگی پیرآویذم.
🤯نوستالژی موتور هفتاد 📝 عبدالرضا عبدالهي ديماه 1392 ⁦⏺️⁩ هفتاد موتور سیکلت متفاوت، مقاوم در برابر تشباد و شرجی، ساخته شده برای عبور از دره و سبخ، مخصوص حمل خرما و کاکل 🔄 زیبا ، جادار و مطمئن، گارد استیل , گلگیر فلزی ، رنگ متالیک، لاستیک اسپورت خارخاری ، زین ساخته شده در یافت آباد تهران، مجهز به کولر باذی، چهار سیلندر، پنج زمانه، فرمان هیدرولیک همراه با لیکه 😘، سیستم ترمز ای بی اس پایی 🏇، مجهز به سیستم پیشرانه ماهواره ای جهت حرکت در مسیله و شل، ردیاب اینترنتی😈 برای دنبال کردن توره و روباه، سالها رنج کشیده، آهوی صحرا و دشت، مجهز به ترکه جهت انتقال پشکل و سرگین ، 🌲 محصول مشترک بندر و لامرد
واپکیدن لغت‌نامه دهخدا واپکیدن . [ پ َ دَ ](مص مرکب ) پوشیدن دهن و یا صورت . || انداختن چیزی از دهن . || تف از دهن بیرون افتادن در وقت حرف زدن . || بیهوده گفتن . (ناظم الاطباء). || به دهن انداختن : گرفته بکف واپکیده چنان که بد دانه و کشته آندم نهان .میرنظمی (از فرهنگ شعوری...
'''یک پند ز من بشنو خواهی نشوی رسوا''' من خمره ی افیونم زنهار سرم مگشا آتش به من اندر زن، آتش چه زند با من؟ کاندر فلک افکندم، صد آتش و صد غوغا گر چرخ همه سر شد ور خاک همه پا شد نی سر *بِهِلم* آن را نی پا *بِهِلم* این را *کلیات شمس تبریزی*
سه تا هفت سال☝️
هفت تا ده تا دوازده سال👆
برچسبی ‏سرشناسه : عرفان‌پور، یونس، ‏ ۱۳۵۸‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏- ‏عنوان و نام پديدآور : «بر آستان کرامت» کرامات سیدالکریم (پیربل): « نگاهی گذرا به تاریخ جنوب فارس از اول هجری تا دوران معاصر»/یونس عرفان‌پور. ‏مشخصات نشر : قم: اثر قلم، ‏ ۱۳۹۸. ‏مشخصات ظاهری : ‏ ۴۸ص. : مصور. ‏شابک : ‏ ۱۲۰۰۰۰ریال ‏ : ‏ 978-622-650948-0 ‏یادداشت : کتابنامه. ‏عنوان دیگر : « نگاهی گذرا به تاریخ جنوب فارس از اول هجری تا دوران معاصر». ‏موضوع : انبه‌بن علی (ع)، ‏قرن ۵ق.‏‏‏‏ -- کرامت‌ها ‏موضوع : امامزادگان -- ایران -- لار -- کرامت‌ ‏موضوع : *Imam's sons -- Karamat -- Iran -- Lar ‏موضوع : لار -- تاریخ ‏موضوع : Lar (Iran) -- History ‏رده بندی کنگره : ‏ BP۵۳/۵ ‏رده بندی دیویی : ‏ ۲۹۷/۹۸۴ ‏شماره کتابشناسی ملی : ۶۱۱۱۱۳۵ ‏وضعيت ركورد : فیپا آدرس ثابت «بر آستان کرامت» کرامات سیدالکریم (پیربل) بعد موجودي ندارد .
بنی‌هاشمی، سیدشریف‌المرتضی
بنام خدا 💖 ویژه دختران 9 ساله 💖 برگزاری جشن تکلیف خانگی همزمان با جشن نهم ربیع الاول سالروز آغاز امامت امام مهدی(علیه السلام) 🎁همراه با اهدای جوایز به قید قرعه جهت شرکت از جشن تکلیف خانگی خود یک عکس یا فیلم 60ثانیه ای با تهیه کرده و ضمن انتشار در فضای مجازی برای ما ارسال نمایید شاخص های فیلم و عکس:📹📸 ✅فیلم حداکثر 60 ثانیه باشد ✅فیلم و عکس ارسالی به صورت افقی باشد ✅در بخش عکس تنها یک عکس ارسال شود و تمام موارد در یک قاب جمع شود ✅موضوع فیلم ارسالی یکی از موارد زیر باشد: 📌دکلمه یا شعر خوانی 📌عهد با امام زمان(علیه السلام) 📌فیلم داستانی کوتاه چند نکته درباره مسابقه: 1️⃣جشن تکلیف را حتی الامکان در روز نهم ربیع الاول برگزار کنید 2️⃣سعی کنید فضاسازی و تزئین داشته باشید 3️⃣داشتن چادر زیبا و حجاب کامل 4️⃣شعار امسال من امام زمانی ام در تصویر دیده شود 5️⃣در آثار نمادی از عبادت وجود داشته باشد مثل: سجاده ,تسبیح, قرآن و رحل و .... 📩می توانید آثار را به ادمین کانال(خیرگو نیوز) ارسال کنید @kheirgoonews مهلت ارسال آثار؛ 13 آبان مصادف با 17 ربیع الاول ولادت با سعادت حضرت رسول(صلی الله علیه و اله) و امام صادق(علیه السلام) و روز دانش آموز با ما در کانال اطلاع رسانی باشید 👈 https://chat.whatsapp.com/J8tu6qm95cW3s90IHqV7Op اینستا خیرگو نیوز؛ https://www.instagram.com/kheirgoonews
با سلام مجدد طي درخواست مجدد حاج آقا حسيني نژاد به عرض دوستان برسانم كه هيئت مديره جديد شركت، تعاوني را با شرايط دارايي زير تحويل گرفته است: كل موجودي نقدي نزد بانك ها حدود ١٥٠ ميليون تومان( لازم به ذكر است كه موجودي نقدي تعاوني در سال ٩٤ حدود ٦٠٠ ميليون تومان بوده و سال ٩٨ حدود ١٥٠ ميليون تحويل هيئت مديره جديد شده است. دو عدد سيستم كامپيوتر، چند عدد ميز و صندلي، دو عدد كولرگازي، يكسري مدارك و ماشين سمند مدل ٨٩ كه هنگام انتقال با هل روشن شده و بمحض تحويل باطري و جلوبندي آن كاملا تعويض شده است. اول اينكه از سال ٩٤ به بعد از آنجا كه امتيازات و حمايت هاي دولتي از تعاوني هاي مرزنشنيان كم شده است تعاوني صادرات و واردات خاصي انجام نداده و اگر هم انجام داده سودي به تعاوني تعلق نداده است. در ابتداي روي كار آمدن هيئت مديره جديد پيگيري هاي لازم جهت امكان انجام صادرات و واردات انجام شد و از آنجا كه قيمت تمام شده وارداتي بيش از قيمت داخلي كشور محاسبه ميشد امكان اينكار شدني نبود و كليه تعاوني هاي مرزنشينان شهرستان نيز با همين مشكل روبرو هستند و هيچكدام نميتوانند از اين حيث عملكرد خاصي را داشته باشند. فقط تعاوني هايي كه سرمايه گذاري داخلي نموده اند مثلا در پمپ بنزين، سنگ شكن، كارخانه آسفالت و يا هر نوع توليدي و هايپرماركت سرمايه گذاري كرده اند با توجه به شرايط امروز تعاوني ها از آن سرمايه استفاده ميكنند و به سهامداران سود ميرسانند. علاوه بر مسايل صادرات و واردات، هيئت مديره جديد روي طرح هاي مختلف منطقه اي جهت سوددهي به سهامداران محترم رايزني كرده است و روي يك طرح به جمعبندي رسيده است و به احتمال زياد اگر مشكل خاصي پيش نيايد بتوانيم راه اندازي كنيم و شركت را از اين حالت خارج كنيم. در ضمن اقدامات ديگري نيز انجام شده در زمينه بروزرساني اطلاعات سهامداران كه ليست كليه سهامداران در فايل اكسل تهيه شده( اين ليست از توسط هيئت مديره قديم به جديد انتقال نيافت و مجبور شديم كاملا بروزرساني كنيم) در مورد كارت عضويت نيز بررسي انحام شده و طرح لازم ارايه شده و در آينده كارت عضويت الكترونيك ارايه ميدهيم. مهتر اينكه هزينه تعاوني در سالهاي گذشته طبق مدارك موجود حدود ١٠ ميليون در ماه بوده و اين هزينه را تا حدود ١-٢ ميليون كاهش داده ايم. كاري كه بايد در زماني كه شركت عملكردي نداشت انجام ميشد ولي با توجه به تورم شديد در سال ٩٩ انجام شده است.
از ١٥٠ ميليون دارايي نقدي كه تحويل هيئت مديره جديد شده است حدود ٢٠ ميليون تومان ماليات صادرات سال ٩٧ شده كه بدليل صادرات بدون سود آن سال محاسبه شده و قطعا ١٠ ميليون نيز بدليل صادرات بدون سود سال ٩٨ محاسبه ميشود. يعني دارايي نقد ١٠٠ ميليون توماني را بايد سرمايه گذاري كرد. كاري بسيار سخت ولي اميدواريم كه با طرحي كه مد نظر داريم بتوانيم گره از كار باز كنيم. ۱۷ ابان ۱۳۹۹
خیرگو هنوز هم شاخصه های جمعیتی ارتقا را نداشت، با رایزنی و حمایت آقای علوی این کار ممکن شد. شاخصه فعلی جمعیتی جهت ارتقا 14 هزار نفر است. در سال قبل این شاخصه 12 هزار نفر بود. با آمار فعلی ما 9 هزار نفر جمعیت داریم. البته همین جمعیت آماری هم با کمک شوراها و دهیاری ها محقق شد و قابل تقدیر است. سیدمجتبی عباسی
جناب كريمي عزيز برخي ها نميخواهند بپذيرند براي بنده كه اين مسير رادنبال ميكردم ميدانم كه اين اتفاق استتثنايي بود ولا غير خداراشاهد ميگيريم كه مستمرا ومكررا از سوم اسفند تازمان محقق شدن موضوع چه مسيرهايي كه طي نشد حتي دوستان استان هم تعجب كردند معاون وزير كشور ومشاور وزير ومدير كل تقسيمات و ديگر عزيزان باكمك علوي بزرگ خيلي كمك كردند دكتر احمدي زاده چقدر كمك نمود درحال حاضر فداغ با جمعيتي بالاي ١٢هزار نفر چقدر پيگيرند چرا انجام نميشه دوهفته گذشته من استانداري بودم نماينده لارپيگير فداغ بود اما به هيچ عنوان حاضر به ارسال پرونده حتي نبودند واقعا بايد شكر گزاربود من منتي بر كسي ندارم ولي خدا ميداند باكمك سه بزرگواآيت الله علوي سيدمحسن علوي ودكتر احمدي زاده زحمات طاقت فرسايي كشيده شد دوستان مستندات ونامه ها وارتباط تلفني با وزارت كشور موجود است سیدجعفر موسوی