eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
39.3هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
ڪره‌زمیـ🌍ـن برای من معناندارد من به دورشمامیگردم آقا✨😍 @kheiybar
😍 این قسمت دشت های سوخته قسمت 1⃣ ابراهیم تمام بعد ازظهر را منتظرهمسرش مانده بود.😊😊 هوا سردبود وبرف جاده را پوشانده بود.ماشین هم توی راه دچار مشکل شده بود.😒😒 مه گرفتگی،لغزنده بودن جاده ونامیزان بودن وضع ماشین باعث شد که ماشین چندساعت دیرتراز زمان معمول به دزفول برسد.☺️☺️ اماهمین که به دزفول رسید ازچند خیابان عبور کردوسرانجام جلوی ساختمان سپاه پاسداران توقف کرد و همین که چشم ابراهیم به حمید قاضی افتاد ،به خنده وشوخی،به اوگفت:((خداشهیدت کنه بالاخره اومدی!))😃😃 وتا حمیدقاضی خواست حرفی بزند ،حاج همت بی توجه به او،به استقبال همسرش رفت وگفت:خوش امدی به شهر جدیدت!☺️☺️☺️ ژیلا خسته وکوفته ،اما شادمان ازدیدارابراهیم روبه او لبخندزنان به اوسلام کرد ابراهیم هم به اوسلام کرد وبعدپرسید:خسته شدی؟😊😊 ژیلا گفت:از دیر رسیدن اره،از راه نه،خسته نشدم.😊😊 و بعد اهسته تر ونزدیک تر به ابراهیم گفت:چون راهی بود که مرا به تو میرساند
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
#عاشقانه_‌به_سبک_‌حاج‌همت😍 این قسمت دشت های سوخته #فصل_اول قسمت 1⃣ ابراهیم تمام بعد ازظهر را م
فصل اول قسمت2⃣ ابراهیم سرش راکنار گوش ژیلا برد و اهسته گفت:((راستش تازه فهمیدم که انتظار چقدر سخت است ،چقدر تلخ است))😔😔😞 ژیلا لبخند زد☺️☺️ خداروشکر که حال مرا فهمیدی.حالا فهمیدی وقتی که نیستی من چی می کشم؟😔😞😒 ابراهیم گفت:بله و البته یه چیز دیگر را هم فهمیدم.😔😒 چه چیزی را؟؟؟😒😏 این که بدون تو چقدر غریبم😔😞 ژیلا دوباره به ابراهیم لبخند زد و اهسته تر گفت:خوب بلدی خرم کنی!))😒😔😞😏 و ابراهیم دیگر چیزی نگفت.لابد حرف ژیلا رو نشنید که چیزی نگفت .شاید هم ژیلا اصلا چنین حرفی نزده بود که ابراهیم هم چیزی نگفت. 😔😒😞 حمیدقاضی به حاج همت اشاره کرد که سوار شود.حاج همت سوار شد کنار همسرش نشست و به قاضی گفت:((راه بیفت لطفا.))😞 راه افتادند .هوا سرد بود وخیابان ها خلوت واین سو وآن سو اثار جنگ وتخریب و گلوله باران ها بر در و دیوار شهر و منازل مردم مشهور بود.😔😞😒 ...
🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهید محمد ابراهیم همت✨ ✨شهید حاج قاسم سلیمانی✨ هدیه به {حضرت علی ع،حضرت فاطمه‌الزهرا سلام‌الله‌علیها} برای سلامتی و تعجیل آقا امام‌زمان‌عج💐 🌺مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت ۲۱🌺 تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇 @Behzadii
ایـݩ ڪانال وقف آقای غریبمان است😔👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2779709457Cea40fa4630 312+1=??? او شاید 👆😔 💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁣صبح یعنی: فراموش کن طوفانِ سخت دیشب را...🍁 و نگاه کن که خورشید امروز،چه زیبا لبخند می‌زند به تو...😍 🌹 @kheiybar
(علیه السلام) 🌸‏هركس در هيچ كارى به مردم اميد نبندد و همه كارهاى خود را به خداى عزوجل واگذارد🌿، خداوند هر خواسته‌اى كه او داشته باشد اجابت كند.✨ 📚‏كافى، ج٢، ص ١۴۸ @kheiybar
🔴یکے از اصلی‌ترین رموزِ موفقیتِ 👇 سرتاپاش خاکے ، و از سوزِ سرما چشماش سرخ شده بود😞. از چهره‌اش معلوم بود که خیلی حالش ناجوره😢؛ اما رفت وضوگرفت☺️ تا نماز بخونه.گفتم: شما حالت خوب نیست😒، لااقل یه دوش بگیر، یه غذایی بخور🍚، بعد نماز بخون. سرِ سجاده ایستاد، نگاهی بهم کرد و گفت: من خودم رو با عجله رسوندم خونه تا نماز اول وقت بخونم☺️... کنارش ایستادم. حس می‌کردم هر لحظه ممکنه بیفته زمین. برا همین تا آخر نماز کنارش ایستادم تا اگه خواست بیفته، بگیرمش☹️. حتی در اون شرایط سخت هم حاضر نشد نمازِ اول وقت رو از دست بده... 📌خاطره ای از زندگی سردار 📚منبع: یادگاران«کتاب همت» صفحه56 به روایت همسرشهید🌹 @kheiybar
گفت:باز هم شهید آوردن؟ یک مشت استخوان☹️ شب خواب دید در یک باتلاقه!! دستی او را گرفت...✨ گفت:کی هستی؟؟ گفت:من همان یک مشت استخوانم..‼️ 💔 @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 🎤 اگه مردی چهار رکعت درست نماز بخون‼️ 🛑لطفا ویدیو را برای دوستان خود ارسال فرمایید... @kheiybar