eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
39.2هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
18.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تورو دارم فقط روزی ازت میگیرم من یه سال مشهد نرم دق میکنم میمیرم😭 🎤 حال و هوای اربعین در مشهد الرضا💔 @Kheiybar
شرح قصهـ💔 سوریه را سوریه می گویند چون سور، به معنای قلعه است. هفت قلعه داشت یکی ، باب الصغیر ، یکی ... و یکی باب الساعات (یعنی شلوغ ترین دروازه ی سوریه). به این دلیل اسرای کربلا را از باب الساعات وارد کردند😭 🕊شهدای ما هم از همین باب آمدند... تا شرمنده بی بی زینب علیها السلام نباشند...😔☝️ @Kheiybar
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍 فصل ششم قسمت9⃣1⃣1⃣ تو دیدگاه چون ما تنگه بژقازه رو گرفته بودیم من،همت و ا
😍 فصل ششم قسمت1⃣2⃣1⃣ حواسمو پرت نکن بگذار ببینم استاد چی داره میگه!😏 و استاد که پای تابلوی کلاس در حال نشستن بود ، به سوی آن ها برگشت و گفت:کلاس را بگذارید کلاس بماند، تبدیل اش نکنید به خانه ی احزاب...🤷‍♂ آن دختر گفت:نه استاد، ما که حرفی نداریم این خانم بدیهیان است که دارد غرغر میکند...😒 و ژیلا ازاین دروغ آشکار ، تعجب کرد و چیزی نگفت....🤭 یکی از پسران کت و شلواری شیک پوش ، به طعنه گفت:شما به دل نگیر خانم...! و با اشاره به ژیلا افزود:اینا عادت شونه از زمین و زمان طلبکار باشند...😕 زهرا که کنار ژیلا نشسته بود و از این حرف ناراحت شده بود ، پرسید: چه طلبی از شما کرده اند؟ لحظه ای سکوت کرد و بعد افزود:این که بی سرو صدا رفته اند توی جبهه و جان شان را گذاشته اند کف دست شان تا شما اینجا راحت و سالم درس بخوانید ، طلبکاریه؟!😒 همان دانشجوی اولی گفت:چهار روز می روند جبهه ، چهل سال بهره برداری می کنند....😕 چه بهره برداریی کرده اند مثلا؟🧐 چه بهره برداری؟هرجا پست و مقامی هست مال اون هاست! هرجا امتیازی هست مال اون هاست، هرجا سهمیه ای هست مال اون هاست... از موتور و ماشین پیکان بگیر برو تا کارخونه و بنیاد و سهمیه قبولی دانشگاه و هزار جور چیز دیگه...! اگر راست می گی شما هم بیا برو و بعد برگرد ازاین چیزها استفاده کن...!😏 و ژیلا در آن میانه ابراهیم را میدید که در سرما و گرما با پیراهن نمدار و لباس کهنه ی فرم و بدنی لاغر و نحیف و چشم هایی... فصل ششم قسمت2⃣2⃣1⃣ پیراهن نمدار و لباس کهنه ی فرم و بدنی لاغر و نحیف و چشم هایی که از شدت بی خوابی سرخ شده بود،توی کلاس نشسته است و به حرف های این و آن گوش می دهد...😓 ژیلا که از شنیدن این حرف ها ناراحت شده بود ، بلند شد و رفت کنار ابراهیم نشست و گفت :میبینی این ها چه می گویند ابراهیم؟ بله می بینم... بیرون هم همین حرف ها و حدیث ها هست!دیروز رفته بودم چهار باغ،چیزهایی می دیدم و حرف هایی می شنیدم که قلبم آتش می گرفت...😥 راستی تو کی برگشتی ابراهیم؟چرا اومدی اینجا؟؟چرا نرفتی خونه؟😬 میرفتی یه کم می خوابیدی اقلا...🤔 ژیلا!ژیلا!😢 زهرا بود که داشت صدایش می زد! ژیلا به خودش آمد و پرسید:چیه؟چی شده؟☹️ چی داری میگی با خودت؟ ژیلا به جای خالی ابراهیم در کلاس نگاه کرد و با تعجب پرسید:ابراهیم کی رفت بیرون؟نفهمیدی کجا رفت؟🤔 ژیلا جان پاشو، پاشو بریم بیرون... مثل اینکه مریض شده ای!🤦‍♀ هذیون میگی! هذیون چیه؟ابراهیم اون جاروی اون صندلی دم درنشسته بود به خدا...😞 پاشو بریم بیرون...پاشو... ژیلا و زهرا با هم از کلاس بیرون رفتند چی شد یکهو دختر؟! و یکهو نبود که ژیلا این گونه ناراحت می شد... مدت ها بود که این طور شده بود...😔 هر وقت به اصفهان می آمد و چند روزی،چند هفته ای می ماند از این جور حرف ها می شنید به هم می ریخت...🤦‍♀ این آقای شما چه جور فرمانده جنگیه که خودش هیچ وقت یک خراش هم برنمیداره؟ ... @kheiybar
⁉️ اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج @kheiybar
🏴 ختم صلوات به نیابت از ✨✨ {هدیه به حضرت زهــرا س} و برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان عج💐 ☑️مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت 21 ☑️ تعداد صلوات خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇 @Behzadii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در بارگاهِ قدسِ خدا پنجشنبه ها سرهای قدسیان،طرف شاه بی سر است💔☝️ @Kheiybar
همه چیز از صبح شروع می شود .... روز من از تو ....😍 با صدایت🌿 که می گویی صبح است برخیز ...!!✨ 🌹 @kheiybar
‌‌‌ ✨حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) فرمودند: 🌸من ادب آموخته خدا هستم و على، ادب آموخته من است. پروردگارم مرا به سخاوت و نيكى كردن فرمان داد و از بخل و سختگيرى بازَم داشت. در نزد خداوند عزّوجلّ چيزى منفورتر از بخل و بد اخلاقى نيست. بد اخلاقى، عمل را ضايع مى كند، آن سان كه سركه عسل را.✨☝️ @Kheiybar
🔴خواب حاج همت که تعبیر شد 🔰حاج ابراهیم همت، محسن را خواست و به او گفت: محسن، تو به شهادت می‌رسی، محسن كه كمی جا خورده بود، گفت: چطور مگه حاجی؟ حاج همت ادامه داد: من خواب ديدم كه تو به شهادت ميرسی، شهادتت هم طوری است كه اول اسيرت می‌كنن و بعد از اينكه آزار و شكنجه‌ات دادن و تو خواسته‌های اونها رو برآورده نكردی، تو رو تيرباران می‌كنند و به شهادت می‌رسی💔 سه روز بعد خواب حاج همت تعبير شد، در عمليات والفجر ۳ در مرداد ۶۲ و در آزاد سازی مهران، ماشين تويوتايی كه سرنشينان آن نورانی، برقی، پكوك و چند نفر ديگر از پاسداران لشگر ۲۷ بودند در منطقه قلاجه به كمين منافقين خورد، پس از آن منافقين ناجوانمردانه سرنشينان تويوتا را به رگبار بستند😔 همه سرنشينان جزء يك نفر جلوی چشم يكديگر در حاليكه زخمهای عميق گلوله برداشته بودند با تير خلاص، به شهادت رسيدند🕊 شهید محسن نورانی🌹 @Kheiybar