eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
39.9هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
▪️ماجرای کفش‌های ۳۰ کیلویی شهید همت چه بود⁉️ برای دیدن حاجی به همراه مادر و همسر و فرزندش به اندیمشک رفتیم. شب آمد و صبح زود رفت، من هم همراهش رفتم. به جاهای مختلفی می‌رفت و سر می‌زد تا اینکه به انبار رسیدیم. داخل انبار حدود هفت، هشت هزار جفت کفش و پوتین بود، چشمم به کفش‌های افتاد. دیدم از آن کفش‌های روسی که سی کیلو وزن دارد، پوشیده و کلی هم گل و ماسه به آن چسبیده است.🙁 مانده بودم که او چطور این کفش‌ها را حرکت می‌دهد. گفتم "حاجی!" گفت: "بله" گفتم "برو یکی از این کفش‌ها رو پات کن". گفت "اینها مال بسیجی‌هاست". یکی از دوستانش که همراه ما بود خندید، 😁خیلی بهم برخورد. بعدها فهمیدم که معنی خنده‌اش این بوده که "حاج آقا دیر اومدی زود هم می‌خوای بری؟☺️ آنها چندین بار از خواسته بودند که کفش‌هایش را عوض کند اما او این کار انجام نداده بود. دوستش به من گفت "حاج آقا بهتون برنخوره، این انبار و باقی پادگان تماماً متعلق به حاجیه، ما هیچ کاره‌ایم. امر بفرمایین همه کفش‌ها رو می‌دیم به حاجی."😉✋ ابراهیم صدایش درآمد و گفت "این کفش‌ها مال بسیجی‌هاست، مال کسی نیست. بیخود بذل و بخشش نکنین." گفتم "خب مگه تو خودت بسیجی نیستی؟" گفت:"نه، به من تعلق نمی‌گیره."😊 گفتم "اصلاً من پولشو می‌دم." دست کردم توی جیبم، پول دربیارم که گفت "پولتو بذار توی جیبت، این کفش‌ها خریدنی نیست." هر چه اصرار کردم، هیچ فایده‌ای نداشت.🙁 صبح به حسین جهانیان که راننده ابراهیم بود، گفتم: «حسین آقا، منو ببر یه جفت کفش واسه حاجی بخرم.» دلم طاقت نمی آورد که آن کفشهای سی کیلویی را پایش کند.😢 رفتیم اندیمشک، یک جفت کفش برایش خریدم. کفشها را آوردم گذاشتم جلوی ماشین و برگشتم. وقتی او را دیدم می خواست برود قرارگاه. به او گفتم: «منم بیام؟» گفت: «بیا.» به همراه راننده اش به سمت قرارگاه حرکت کردیم. در بین راه یک بچه بسیجی ایستاده بود کنار جاده، دست بلند کرد، ابراهیم به راننده اش گفت: «نگه دار» او را سوار کرد و ازش پرسید: «کجا می ری؟» بسیجی گفت: «من از نیروهای لشکر امام حسینم. کفشهام پاره شده، می رم تا یه جفت کفش برای خودم تهیه کنم.» ابراهیم اوّل خواست کفشهای خودش را از پا در بیاورد و به او بدهد ولی دید خیلی ناجور است، ناگهان به یاد کفشهایی که من برایش خریده بودم افتاد. آنها را برداشت و داد به بسیجی و گفت: «بیا اینم کفش، پات کن ببین اندازه هست.» من یک نگاه به حسین کردم، حسین هم یک نگاهی به من کرد. بسیجی گفت: «پولش چقدر می شه؟» ابراهیم گفت: «پول نمی خواد، برای صاحبش دعا کن.» گفت: «نه من پام نمی کنم.» ابراهیم گفت: «بهت گفتم پات کن، بگو چشم.» گفت: «چشم.» کفشها را پایش کرد، اندازه بود، تشکر کرد و گفت: «پس منو اینجا پیاده کنین دیگه» پیاده اش کردیم، خداحافظی کرد و رفت.😐 وقتی پیاده شد، ابراهیم گفت: «من اگر می خواستم این کفشها رو پام کنم، هم پولشو داشتم، هم می تونستم بهترشو بگیرم. من تا این ساعت که اینجام هنوز از بسیج و سپاه لباس نگرفتم.😊 لباسم را از پول خودم و حقوق فرهنگی که می گیرم، می خرم. درست نیست من لباس از بسیج بگیرم و تنم کنم. من یه حقوق فرهنگی می گیرم، خرجی هم ندارم، یه مقدارشو لباس می خرم، یه مقدارشم می دم زن و بچه‌ام.»😌 📜|‌خاطره‌ای از «علی اکبر همت» پدر شهید همت 📚|برگرفته از کتاب «برای خدا مخلص بود»؛ روایت هایی از زندگانی شهید محمد ابراهیم همت کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
آزاده آل ایوب(خاله نرگس) خدا به جایگاهت نور ببخشه و خنکا ۳سالی بود که برق داشتیم و خنکا برق خانه ما در گرما و سرما نرفت😔 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
خرید مستقیم از تولیدی و باغــدار😋🌴 با تخفیفات ویژه😁 عجله کنید جا نمونید😱 از دست ندید😍👌
دختر بَدر الدُجی امشب سه جا دارد عزا گاه میگوید پدر، گاهی حسن، گاهی رضا... 🏴 شهادت حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) تسلیت باد🏴🏴 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
ختم به نیت:🔰 💔 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و مولا امیرالمومنین علیه السلام و برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺 مهلت: تا فردا شب ساعت۲۱ تعداد صلواتهای خود را به آیدی زیر بفرستید👇 @Behzadii
💔 مولاے غریب ما امروز در بین الحرمين بقیع گهے در عزاے جدش رسول الله (ص) مے گرید و گه بر غربت عمویش حسن (ع) (ص) و (ع) و (ع) تسلیـــت باد 🏴 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨در مناقب ابن شهر آشوب آمده است: پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم‌) با تهی‌دستان می‌نشستند و با مستمندان غذا می‌خوردند.✨ کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
غبارِ صبح تماشاست! هرچه باداباد تو هم بخند🌿 جهانِ خراب می‌خندد...😍☝️ 🌹 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥| ماجرای شهیدی که برای دفاع از خیمه امام حسین (ع) به شهادت رسید کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar