eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
39.9هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
#شهیدمحمدابراهیم‌همت در قامت يك همسر در آيینه کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇 #قسمت‌سوم #ادامه خطبه عقد من و
🍃❤️🍃 #شهید‌محمدابراهیم‌همت در قامت يك همسر در آيینه کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇 #قسمت‌چهارم آشیانه‌اے در شهر موشڪ‌ها وقتی بچه‌های سپاه پاوه در خانه را زدند و پیغام دادند برای رفتن به جنوب خود را آماده کنم🙂،بی درنگ دست به کار شدم،اسباب و اثاثیه را که شامل یک دست رختخواب و مقداری خرده ریز بود،در صندوق عقب ماشین جا داده شد🍃.شهیدحمیدقاضی که آمده بود تا در جمع و جور کردن وسایل کمکی کند😐،رو به من کرد و گفت:از حالا به بعد خانه به دوشی شروع می‌شود،حاج خانم!🙂 بعد از ورود من به شهر دزفول به دعوت یکی از برادران دزفولی که از دوستان #حاجی در سپاه بود سه شبانه روز در خانه‌ی ایشان به سر بردیم😇.در آن دوران،زندگی در دزفول بسیار سخت و طاقت فرسا بود😣.از یک سو حملات توپخانه،شلیک موشک‌های🚀 زمین به زمین و هجوم هواپیماهای دشمن جان و مال ساکنان را تهدید می‌کرد😞،از سوی دیگر ما هیچ امکانات و وسایلی برای شروع زندگی‌مان نداشتیم☹️.اغلب مردم شهر خانه‌های خود را ترک کرده و به محل‌های امن یا شهرکهای حاشیه‌ی شهر پناه بودند🙂.ما به دنبال خانه‌ای برای سکونت‌مان بودیم🍃.یکی از برادران نیروهای انتظامی👮 پیشنهاد کرد برویم و در خانه آنها مسقر شویم.☺️❤️ راوے‌همسرشهید #محمدابراهیم‌همتـ #ادامه‌دارد... @kheiybar
•| |• هروقت‌میخواست‌براےجوانان👥 یادگارےبنویسدمے‌نوشت :📝 "من‌ڪان‌للہ‌ڪان‌الله‌له"🎈 هرڪه‌باخداباشدخدابااوست. رسم‌عاشق‌نیست‌بایڪ‌دل دودلبرداشتن...!🌿 🙃 ♥️ @Kheiybar
🏠خــانه به او گفتم کار درستی نیست دائم زن و بچه ات را از این طرف به آن طرف می کشی ، بیا شهرضا یک خانه🏠 برایت بخرم . گفت : نه حرف این چیز ها را نزن ، هیچ ارزشی ندارد شما هم غصه مرا نخور ،😊 خانه ی من عقب ماشینم است ، باور نمی کنی بیا ببین . همراهش رفتم در عقب ماشین را باز کرد : سه تا کاسه ، سه تا بشقاب ، یک سفره پلاستیکی ، دوتا قوطی شیر خشک بچه و یک سری خورده ریز دیگر . گفت : این هم خانه ... را گذاشته ام برای ، خانه هم باشد برای .🌸 راوی مادر شهید @KHEIYBAR
🔹نماز تو شرایط سخت  سر تا پاش خاکی بود چشماش سرخ شده بود از سوز سرما دو ماه بود ندیده بودمش از چهره اش معلوم بود خیلی حالش ناجوره😓 اما رفت و وضو گرفت تا نماز بخونه گفتم: شما حالت خوب نیست لااقل یه دوش بگیر ، یه غذایی بخور ، بعد نماز بخون   سر سجاده ایستاد،نگاهی بهم کرد و گفت: من خودم رو با عجله رسوندم خونه تا بخونم  کنارش ایستادم،حس می کردم هر لحظه ممکنه بیفته زمین😰 تا آخر نماز ایستادم تا اگه خواست بیفته بگیرمش حتی تو اون شرایط سخت هم حاضر نشد نماز اول وقتش ترک بشه ⭕️ ⚠️ شوخی نیست، چقد نماز هامون رو میخونیم⁉️    راوی: همسر شهید   📚منبع: یادگاران " کتاب همت " ، صفحه ۵۶ @KHEIYBAR
داشت محوطه رو آب و جارو میکرد. به زحمت جارو رو ازش گرفتم. ناراحت شد و گفت: بذار خودم جارو کنم، اینجوری بدیهای درونم هم جارو میشن😇 کار هر روز صبحش بود، کار هرروز یه فرمانده‌ی لشکرِ ...✌️ ♥️ @kheiybar