eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
38.6هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ▪️کفن را باز نکردند. ریحانه پرسید «اگر دوست باباست پس چرا عکس بابا مهدیِ من روی اونه؟»😢 آرام در گوشش گفتم « این پیکر بابامهدی است.» یکهو دلش ترکید و داد ‌زد «این بابا مهدی منه؟»😭 از صدای گریه‌های ریحانه مردم به هق هق افتادند. دوباره در گوشش گفتم «ریحانه جان یک کار برای من می‌کنی؟» با همان حال گریه گفت «چه کار؟» بوسیدمش و گفتم «پاهای بابا را ببوس.» پرسید «چرا خودت نمی‎بوسی؟» گفتم «همه دارند نگاهمان می‎کنند. فیلم می‎گیرند. خجالت می‎کشم.» گفت «من هم نمی‎بوسم.» یک نگاهی توی صورتم کرد. انگار دلش سوخته باشد. خم شد و پاهای مهدی را بوسید. سرش را بلند کرد و دوباره بوسید. آمد توی بغلم و گفت:مامان از طرف تو هم بوسیدم.💔 یکهو ساکت شد و شروع کرد به لرزیدن. بدنش یخ یخ بود. احساس کردم ریحانه دارد جان می‌دهد. به برادرم التماس کردم ببردش. گفتم اگر سر بابایش را بخواهد من چه کار کنم؟اگر می‌دید طاقت می‎آورد؟ نه، به خدا که بچه‌ام دق می‌کرد. 😭😭😭 همه حواسم به ریحانه بود و از مهرانه غافل بودم. راوی همسر شهید 💔 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
📸 ♦️ هادی زندگی متوسطی داشت؛ دوست داشت کاری کند که سرمایه مادی‌اش هم مثل معنویاتش بالا رود ولی ..‌. ! کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
🌹 ، جانشین فرمانده تیپ عمار لشکر فاطمیون در کنار 🌹 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
بعد از شهادت تکفیری ها روی بدن و سینه شهید نفت ریختند و آتش زدند، اما فقط لباس های شهید سوخت و بدن سالم ماند. *مادر شهید می گفت: قبلا هم به خاطر تصادف دچار سوختگی شده بود اما به خاطر عزاداری و سینه زنی برای امام حسین علیه السلام هیچ آسیبی به بدنش نرسیده بود. 🕊 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
در قنوت عاشقانه‌ ات چه دیده ای که عالم را به طواف دست‌هایت کشانده‌ ای التماس دعا ای شهید .... 🌷 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
✍مرگ اسـت بی صدا و آهستہ بی هیچ موجے بی هیچ اوجے.. اما ڪوچی است با آهنگ پر دامنہ وسرشار ازموج ،اوج و عروج. سمت راست سمت چپ 🌹 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
9.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | نبرد با دشمن اصلی 🔻 ۱۴ تیرماه 1361سالروز ربوده شدن به دست ایادی رژیم صهیونیستی است. 🔺️ آنچه مشاهده خواهید کرد بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب است که در بهمن ۱۳۹۸ در دیدار جمعی از خانواده شهدای ایراد شده است. ------ ... تقدیم به حاج علمدار ایرانی و یک مبارز سرسخت با اسرائیل... 🌹 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
... خوشبختے یعنے ؛ دوستانے داشتہ باشے ڪہ تا بهشت همراه تو باشند ... به ترتیب ایستاده از سمت راست صحرایی،حاجی زاده،شیخ الاسلامی 🌹 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
از سرداردلها حاج قاسم سلیمانی بر مزار شهید مدافع حرم سرهنگ پاسدار ولایت محمد حسین بشیری شادی روح شهدای اسلام از صدر تاکنون صلوات 🌹 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
‏از فرزند شهید اكبر زوار جنتى خواستن شعر بخونه؛ گفت ميشه دعاى فرج بخونم؟ آخه من روزی هزار بار دعای فرج می‌خونم! می‌خونم‌ تا ظهور كنه. ميگن اگه آقا بياد، شهدا هم باهاش ميان. شاید يه بار دیگه بابامو ببینم... 😔 🤲🏼 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
💢 |ماجرای شال سبز محمد تقی... |چندماه بعد از عقدمون با همدیگه رفتیم بازار واسه خرید... من دوتا شال خریدم؛ یکیش شال سبز بود که چند بار هم پوشیدمش... اما یه روز محمدتقی بهم گفت: خانوم! اون شال سبزت رو میدیش به من؟ حس خوبی بهم میده.. شما سیدی و وقتی این شال سبز شما همراهمه؛ قوت قلب می‌گیرم... گفتم:آره که میشه... گرفتش و خودش هم دوردوزیش کرد و شد شال گردنش... توی هـر ماموریتی که می‌رفت؛ یا به سرش می‌بست یا دور گردنش می‌انداخت... تو مأموریت آخرش هم همون شال؛ دور گردنش بود که بعد شهـادتش برام آوردند ... محمدم رو که نگاه می‌کردم؛ بهش افتخار می‌کردم. گاهی اوقات توی جمع یا مهمونی که بودیم، فقط بهش نگاه می‌کردم. انگار سالها ندیده بودمش، بعدش همون لحظه بهش پیام می‌دادم و می‌گفتم: بهت افتخار میکنم؛ به خودم میبالم که تو شوهرمی... 💢راوی: همسر شهید محمدتقی سالخورده 🇮🇷۲۱ فروردین؛ سالگرد شهادت محمدتقی سالخورده گرامی‌باد ‌ ●واژه‌یاب: کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
شهید مدافع‌حرم نوید صفری ▪️نوید من، عاشق امام‌حسین علیه‌السلام بود. از همان بچگی که می‌بردمش توی روضه‌ها و پای دیگ‌های نذری، کمک حال مجلس بود. ▪️بچه که بود دود کردن اسفند مجلس با او بود. بزرگ‌تر هم که شد، دیگر ما محرم نویدی نمی‌دیدیم. وقف جلسات روضه بود. ▪️روی پیراهن سیاهش خیلی حساس بود. می‌گفت: «این لباس خیلی حرمت دارد!» ▪️نویدم حرمت نگه‌دار بود. همین بود که به آرزویش رسید. دلش می‌خواست شبيه اربابش شهید شود. این حرف‌ها را به من نمی‌زد، توی دفترهایی که از او به یادگار مانده، نوشته است. به من فقط همیشه می‌گفت:«برایم دعا کن مادر‌..‌.!» 🎙به روایت: مادر بزرگوار شهید کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar